همه برنامههایی که گردشگری ایران به آن نیاز دارد
آفت مدیران بیتخصص
چه منطقی بر چنین تصمیمی حاکم است که تعداد بسیاری از افراد از رشته گردشگری فارغالتحصیل شوند و جذب کارهای دیگری شوند و از سوی دیگر افرادی که تخصص لازم در گردشگری را ندارند پستهای مدیریتی این حوزه را بر عهده بگیرند؟ باید کسانی که تخصص گردشگری دارند، سرکار بیایند.
اردشیر اروجی، مدیرکل سابق دفتر آمار و برنامهریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است اقداماتی از قبیل تخصیص معافیتهای مالیاتی به هتلداران و همچنین اعطای ویزای 30روزه فرودگاهی برای اتباع 180 کشور جهان هنگام ورود به ایران میتواند در رونق و بهبود گردشگری کشور موثر باشد ولی این اقدامات کافی نیست. او همچنین معتقد است باید برای بهبود وضعیت گردشگری کشور، اقدامات موثری مانند ایجاد امنیت و بهبود سطح خدماتی که در هتلها و مراکز تفریحی و رستورانها به گردشگران ارائه میشود، در نظر گرفته شود تا گردشگرانی که از ایران میروند تبلیغات منفی نسبت به آنچه در ایران دیدهاند، ارائه نکنند. اروجی همچنین از بزرگترین مشکلات گردشگری در ایران را نبودن مدیران متخصص گردشگری بر مسند کار عنوان میکند و میگوید در دولت جدید نیز گرچه مدیران متخصصی برای معاونتهای میراث فرهنگی و صنایع دستی سازمان در نظر گرفته شد ولی همچنان افراد متخصص برای مدیریت گردشگری در معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در نظر گرفته نشد.
اخیراً برخی معافیتهای مالیاتی برای رونق بخش گردشگری در نظر گرفته شده است. یکی از آنها تخصیص معافیتهای مالیاتی برای بخش هتلداران و هتلسازان بود؛ اقدامی که گرچه اعتراضاتی را برانگیخت ولی وزیر افتصاد به دفاع تمامقد از آن پرداخت و گفت چنین اقداماتی در جهت بهبود وضعیت صنعت گردشگری کشور، موثر است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا این اقدامات میتواند به بهبود وضعیت گردشگری کشور کمک کند؟
به هر حال سیستم هتلداری صنعت گردشگری در ایران نیاز به حمایت دارد و در نظر گرفتن معافیتهای مالیاتی چه برای هتلهایی که قبلاً ساخته شدهاند و چه آنهایی که قرار است در آینده ساخته شوند، در وضعیت گردشگری کشور بیتاثیر نخواهد بود.
با قانون جدید کسانی که پیشتر هتل ساختهاند، حدود 50 درصد از معافیت مالیاتی به مدت پنج سال برخوردار میشوند و کسانی که جدیداً میخواهند سرمایهگذاری کنند، از معافیت مالیاتی کامل به مدت 10 سال برخوردار خواهند شد و این تشویق مناسبی برای کسانی است که میخواهند در این بخش سرمایهگذاری کنند. از سوی دیگر در نظر داشته باشید که اکنون اغلب هتلهای کشور به دلیل عدم سرمایهگذاری مستهلک شده و نیاز به بازسازی و بهسازی و بهروز شدن دارند. و این امور نیز با دریافت تسهیلات میسر است. در کنار این موضوع میتوان به کمبود هتلهای چهارستاره و پنجستاره در کشور هم اشاره کرد. به خصوص میزانی که مورد نیاز ماست برنامهریزی کردند که حدود 400 هتل بسازیم و نیاز به این دارد که حتماً سرمایهگذار داخلی و خارجی به این موضوع ورود کنند و معافیتهای مالیاتی میتواند در این زمینه مشوق باشد.
بنا بر آمارها استفاده از ظرفیتهای جذب گردشگری در ایران، به میزان ناچیزی صورت میگیرد. آیا چنین سیاستهایی را میتوان برای رسیدن به اهداف توسعه گردشگری در کشور مفید و موثر دانست؟
خیر، این سیاستها کفایت نمیکند، به نظر من تا اقدامات موثری مانند سهولت در صدور مجوزها توسط سازمانهایی مانند شهرداری، محیط زیست، میراث فرهنگی و... صورت نگیرد، سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بخش گردشگری کشور انگیزه چندانی نخواهند داشت. نکته اینجاست که بسیاری از سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری مشکلی ندارند ولی وقتی در مسیر پرپیچ و خم دریافت مجوز قرار میگیرند، خسته شده و کار را کنار میگذارند. چون این افراد برای گرفتن مجوز به سازمانهای متعددی مراجعه میکنند.
به نظر من سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید کاری کند که سرمایهگذار بتواند همه مجوزهایش را از یک مرکز اخذ کند و سرمایهگذار مجبور نشود به مکانهای متعددی مراجعه کند و تا این اتفاق نیفتد حتی معافیتهای مالیاتی هم به آن شکل نمیتواند موثر واقع شود.
اخیراً صحبت از اجرای سیاست دیگری در حوزه گردشگری، مطرح شده است و آن اعطای ویزای 30روزه فرودگاهی برای اتباع 180 کشور جهان در هنگام ورود به ایران است. این اقدام را چطور ارزیابی میکنید؟
این سیاست هم خوب است چون مشکل صدور ویزا یک مانع برای ورود کشور است ولی با این تدبیر که میشود 30روزه در فرودگاه ویزا گرفت و تا 15 روز نیز قابل تمدید خواهد بود، به جذب گردشگر کمک میکند ولی همانطور که گفتم این اقدامات گرچه سازنده هستند ولی باید برای بهبود گردشگری در کشور اقدامات سازندهتری صورت بگیرد.
خدماتی که در هتلها و صنعت گردشگری به گردشگران ارائه میشود، امنیتی که برای گردشگری فراهم میشود، خیلی مهم است.
در نظر بگیرید در بسیاری از مواقع دیده شده که برخی گردشگران وقتی از ایران میروند نسبت به بسیاری از مشکلاتشان در ایران، مطالبی را مطرح و بعضاً رسانهای میکنند؛ چنین مواردی منجر به ایجاد تبلیغات منفی علیه کشور شده و گردشگران را از ورود به ایران باز میدارد.
فعالیتهای ایران را در زمینه بازاریابی چطور ارزیابی میکنید؟ عدهای معتقدند ایران در زمینه بازاریابی هم ضعیف عمل میکند.
بله، یکی از مشکلات ما در بخش گردشگری این است که بازاریابی مناسبی برای آن صورت نمیگیرد. ما باید در کشورهایی که مقاصد گردشگری ما هستند، مطالعه کنیم و ببینیم که این افراد چه خواستههایی دارند؟ مثلاً چه نوع هتلی بیشتر میپسندند؟ به چه مواد غذایی علاقهمندند و چه تفریحاتی دارند؟ و در ایران مطابق خواستههایشان تجهیزات گردشگری را برایشان فراهم کنیم.
مدام گفته میشود که میخواهیم گردشگران روسی را به کشور جذب کنیم. ولی چه اقداماتی در این زمینه انجام میشود؟ چقدر فرهنگ و خواستههای آنها را از کشور مقصد میشناسیم؟ باید تا جایی که شرع و قانون به ما اجازه میدهد اقدامات مناسب را انجام دهیم که شهروندان روسی برای بازدید از ایران انگیزه پیدا کنند.
در چنین شرایطی ایجاد سهولت در گرفتن ویزا هم میتواند موثر باشد، در غیر این صورت نباید امیدوار بود که اقدامات اینچنینی سیلی از گردشگر را به ایران روانه کند.
برخی مواقع دیدهشده که گردشگران در ایران با مشکلاتی از قبیل برخورد از سوی برخی نهادها روبهرو شدهاند، به نظر شما در مواجهه با این موارد چه اقداماتی میشود کرد؟
به نظر من سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این زمینه باید اقدامات لازم را انجام دهد. ما در دنیا یک توافق بینالمللی داریم به نام کد اخلاق گردشگری که همه اعضایی که عضو سازمان جهانی گردشگری هستند، این توافقنامه را امضا کردهاند.
این توافقنامه 10 ماده دارد که بر مبنای آن، تمام کشورهای عضو تعهد کردند آن را رعایت کنند. یکی از مادههای این توافقنامه این است که گردشگر باید در صورت سفر به کشور میزبان، به فرهنگ آن کشور احترام بگذارد. یعنی هر یک از این اعضا که تصمیم میگیرند، به کشورهای یکدیگر سفر کنند در وهله اول باید بیاموزند که فرهنگ کشوری را که به آن وارد شدهاند، محترم بشمارند.
به نظر من سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید بایدها و نبایدهای ورود گردشگر به کشور را مشخص کند. باید دفترچههای شکیلی تهیه کنند و در آن فرهنگ تردد ایرانیان در فضاهای عمومی را شرح دهند و آن را در دفاتر خدماتی توریسم کشورهای مختلف توزیع کنند.
این دفترچهها کمک خواهد کرد که گردشگران دید شفافی از وضعیت کشور پیدا کنند و وقتی به ایران میآیند، نه مشکلاتی برای ما درست کنند و نه اینکه خودشان دچار مشکل شوند.
چندی پیش شنیدم که وقتی برخی شهروندان آلمانی به ایران میآمدند، تصور میکردند در داخل کشور ما، مردان هم باید حجاب داشته باشند! و در گیت فرودگاه زمانی که میخواستند وارد کشور شوند فهمیدند که حجاب سر در ایران فقط برای زنان است.
وقتی اطلاعات درباره فرهنگ کشور در اختیار گردشگران قرار میگیرد و آنها با آگاهی نسبت به آنچه در جامعه جریان دارد، اقدام به رفتاری خلاف عرف و قانون کنند، دیگر آن گردشگر خطا کرده است چون ما مسائل مربوط به کشور خود را به آنها اعلام کرده بودیم.
متاسفانه چون سازمان گردشگری در این زمینه اقدامات لازم را انجام نمیدهد، بسیاری از کشورها از فرهنگ کشور ما اطلاعات کافی ندارند، این در حالی است که بسیاری از کشورها، درباره همه موضوعات فرهنگی خود که برایشان اهمیت دارد، توضیحات لازم را در دفترچههایی شبیه به کاتالوگ ارائه کرده و در دفاتر خدمات گردشگری توزیع کردهاند که شهروندانی که قصد سفر به کشورهای مورد نظر این افراد را دارند، بتوانند از پیش با مسائل فرهنگی خاص کشورشان آشنا شده و هنگام ورود به کشورشان خود را ملزم به رعایت آن بدانند.
وقتی این موضوع توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پیگیری نمیشود، نتیجه چنین میشود که بسیاری از گردشگران در ایران دچار مشکل میشوند، یکی از آنها میتواند برخورد و تذکر به خاطر بدحجابی آنها باشد. این در حالی است که گردشگری که از موازین خبر نداشته نباید مورد مواخذه قرار بگیرد.
به هر حال گردشگر هر جا میرود، قصدش ایجاد آرامش، تفریح، ایجاد شادی و نشاط و ایجاد انبساط خاطر برای خود است، نمیخواهد که برای خود دردسر درست کند. چنین برخوردهایی با گردشگر منجر به آن خواهد شد که او را از سفر دیگر به کشور بازدارد ضمن اینکه روایتهای ناخوشایند گردشگران از ایران نیز منجر به شکلگیری تبلیغات منفی علیه کشور میشود.
نگاهی به سیاستگذاریهای دولت یازدهم در زمینه گردشگری نشان میدهد بهطور کلی وضعیت گردشگری کشور رو به بهبود است. به هر حال زمانی به نظر میرسید که نهتنها انگیزهای برای توسعه گردشگری در کشور وجود ندارد بلکه دولت اقداماتی هم انجام میدهد که صنعت گردشگری کشور رو به تضعیف شدن میرود. اگر قرار باشد مقایسهای نسبت به وضعیت گردشگری در دولت یازدهم و دولتهای قبل داشته باشیم، نمیتوانیم وضعیت کنونی را روند رو به بهبود برای جذب گردشگران خارجی بدانیم؟
بله، وضعیت تغییر بسیاری کرده است و سیاستگذاریهایی که در دولت یازدهم برای توسعه گردشگری در کشور به کار بسته میشود، همواره رو به بهبود است ولی متاسفانه بسیاری از آنها جزیرهای است و هماهنگی میان آنها وجود ندارد.
به عنوان مثال یک سازمان یا وزارتخانهای تصمیم میگیرد برای تشویق سرمایهگذاران در حوزه گردشگری معافیتهای مالیاتی را برای برخی هتلداران و هتلسازان در نظر بگیرد. یا یک وزارتخانه دیگر تصمیم میگیرد، در دریافت روادید سهولتهایی ایجاد کند، این در حالی است که باید تمامی سازمانها و وزارتخانههایی که برای توسعه گردشگری در کشور اهتمام دارند، با یکدیگر هماهنگ و منسجم باشند. به نظر من برای توسعه گردشگری باید برنامهریزیهای بلندمدتی صورت گیرد و برای هر سال آن اهداف سالانه تدوین شود و از آن فعالیتهای اجرایی تدوین شود و اعلام شود که مثلاً هدفهای توسعه گردشگری در ایران چه مواردی است؟
ما حتی در این زمینه یک سایت نداریم. نیازمند آن هستیم که سایتی طراحی شود که در آن مطرح شود، ایران به دنیال جذب چه شاخههایی از گردشگر است. برند گردشگری را در آن ایجاد کنیم. زمانی که من در معاونت گردشگری بودم، با اجماع دوستان به این نتیجه رسیدیم که برند گردشگری در ایران، برند گردشگری خانوادگی و فرهنگی است. اگر برند گردشگری ما فرهنگی باشد، باید طوری برنامهریزی شود که گردشگران از همان ابتدای ورود با خنده روبهرو شوند.
این موضوع در فرهنگ کشور ما وجود دارد، حضرت محمد(ص) تاکید کردهاند که مسلمانان باید با یکدیگر با لبخند و خوشرویی روبهرو شوند. باید گردشگران بتوانند این فرهنگ ما را در کارکنان فرودگاه، هتل، رستوران و... ببینند. باید خون تازهای در شریانهای گردشگری کشور بدمد و برای چنین کاری میبایست برنامهریزی دقیق و منسجمی تدوین شود.
البته با قطعیت تاکید میکنم که اکنون سیاستهای گردشگری کشور رو به بهبود است ولی متاسفانه چون منسجم نبوده است بهرغم اینکه دیپلماسی این دولت هدیه خوب رونق را به گردشگری داد صنعت گردشگری ما هنوز نتوانسته از این رونق استفاده کند.
طی هشت سال مدیرانی در معاونتهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مشغول به کار بودند که به زعم بسیاری از کارشناسان به حوزههای ذیربط خود آسیبهای مهلکی وارد کردند، ولی دولت جدید که روی کار آمد، با انتخاب چهرههای بنام و کارآشنای حوزه گردشگری توانست کمی نظر کارشناسان حوزه را به خود جلب کند، مثل محمدمهدی حجت قائممقام سازمان. که البته حضور این مدیران نیز در سازمان تداوم نیافت. نقش معاونتهای سازمان را در بهبود شرایط گردشگری کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
مهدی حجت قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سازمان بود ولی در بسیاری از مواقع توصیههایی در بخش گردشگری ارائه میکرد که لزوماً هم کارساز نبودند به این دلیل که تخصص او در بخش گردشگری بود.
مثلاً در موردی اظهار کرد که بهتر است گردشگرانی که به ایران میآیند قرص ضدادرار بخورند چون در ایران سرویس بهداشتی مناسبی در بین راه وجود ندارد. من همان زمان مصاحبه کردم و گفتم چنین نیست و در ایران سرویسهای بهداشتی مناسب وجود دارد و توضیح دادم که اصل برنامهریزی برای افزایش سرویسهای بهداشتی بین راهی به سال 83 برمیگردد. در آن زمان سازمان میراث فرهنگی و سازمان گردشگری باهم ادغام شدند و اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری حسین مرعشی بود.
موضوع سرویسهای بهداشتی در همان دوران مطرح شد و روی آن کارهای مطالعاتی صورت گرفت. نتیجه مطالعات این بود که توسعه سرویسهای بهداشتی باید از طریق مهمانپذیرها و رستورانهای بین راه انجام شود. ازجمله کارهایی که در همین راستا انجام شد ایجاد مجموعه «ستاره» در اتوبان تهران-قم و مجموعه «مارال» در مسیر قم-کاشان بود. اینها مجموعههایی بودند که توسط بخش خصوصی ایجاد شدند.
البته این سیاستها در زمان ریاست اسفندیار رحیممشایی پیگیری شد ولی به بحث مدیریت و نگهداری آنها توجه نشد، به همین دلیل تعداد زیادی سرویس بهداشتی در جادهها ایجاد شد؛ ولی بهدلیل نبود امکان آبرسانی، تامین برق، نگهبان و نظافتچی رها شد و حتی لوازم و مصالح آنها به سرقت رفت. برای افتتاح این اماکن، منبع آب و سایر ضروریات فراهم شد اما پس از افتتاح، نبود متولی سبب شکست طرح شد.
اینها مواردی است که میبایست یک کارشناس گردشگری درباره آن اظهارنظر کند. متاسفانه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همواره حضور افرادی را در کسوت مدیران گردشگری تجربه کرده است، که تحصیلات لازم را در این حوزه نداشتهاند.
اکنون نیز نه رئیس سازمان و نه معاونانش تحصیلات گردشگری ندارند. این در حالی است که ما سالانه فارغالتحصیلان بسیاری داریم که در حوزه گردشگری فارغالتحصیل میشوند ولی چند درصد از آنها جذب سازمان گردشگری میشوند؟ تقریباً میشود گفت، هیچ!
سوال اینجاست که اگر قرار است از ظرفیتهای موجود در بین فارغالتحصیلان استفاده نشود، برای تحصیل این همه افراد چرا هزینه میشود؟ و اساساً چه منطقی بر چنین تصمیمی حاکم است که تعداد بسیاری از افراد از رشته گردشگری فارغالتحصیل شوند و جذب کارهای دیگری شوند و از سوی دیگر افرادی که تخصص لازم در گردشگری را ندارند پستهای مدیریتی این حوزه را بر عهده بگیرند؟ باید کسانی که تخصص گردشگری دارند، سرکار بیایند.
نگاهی به ساختار سازمان نشان میدهد ضرورت داشتن تخصص در شاخههای میراث فرهنگی و صنایعدستی برای این دو معاونت سازمان پذیرفته شده است ولی هنوز اقدامی برای به کار گماشتن متخصصان گردشگری در پستهای مربوط به گردشگری سازمان میراث فرهنگی احساس نشده است.
چه تفاوتی میان معاونت گردشگری و سایر معاونتها وجود دارد که پست مربوط به این حوزه به غیرمتخصصان تخصیص مییابد. چون به هر حال همانطور که گفتید معاونت صنایعدستی و میراث فرهنگی چنین مشکلی ندارند.
چون عدهای که در راس هستند، تخصص لازم و مربوط ندارند و اهمیت آن را احساس نمیکنند و برنامه جامعی را برای بهبود امور در نظر نگرفتهاند.
اگر قرار باشد، دست از جزیرهای عمل کردن برداشته شود و برنامه جامعی برای بهبود امور تدوین شود و این برنامه با نظر کارشناسان تهیه شود، قطعاً ضرورت بهرهگیری از کارشناسان متخصص در آن لحاظ خواهد شد.
زمانی که محمدعلی نجفی ریاست سازمان را بر عهده داشت، آمار وحشتناکی را ارائه کرد مبنی بر اینکه در دولت قبل نیروهای بسیاری استخدام شدهاند که اغلب دیپلم هستند و تعداد آنها از نیروهای تحصیلکرده سازمان بیشتر است و این نیروها اکنون در سازمان هستند و سازمان نمیداند با آنها چه کند؟
دیدگاه تان را بنویسید