تاریخ انتشار:
اینفوگرافی
صدرنشینان مجالس
درباره رقابتهای سیاسی برای کرسی ریاست مجلس
حدود یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در 21 اسفندماه 1357 مجلس بیست و چهارم شورای ملی رسماً منحل شد. رهبری انقلاب و انقلابیون وعده دادند که در ساختار جدید هر چه سریعتر نهادهای دموکراتیک از جمله مجلس را احیا کنند. درست یک سال و سه روز پس از این رویداد انتخابات نخستین مجلس دوره استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. انتخاباتی که در آن به تدریج صفبندیهای مرامی، سیاسی، اقتصادی و... انقلابیونی که همگی خود را پیرو امام خمینی معرفی میکردند برای شهروندان ایرانی آشکار شد. هرچند که در نخستین جلسه مجلس در هفتم خردادماه 1359 یدالله سحابی از اعضای نهضت آزادی ایران به عنوان رئیس سنی انتخاب شد، اما کاملاً قابل پیشبینی بود که اکبر هاشمیرفسنجانی در صدر این مجلس قرار خواهد گرفت. مجلسی که در آن بسیاری از سیاستمداران مهم تاریخ جمهوری اسلامی از جمله آیتالله سیدعلی خامنهای، مرحوم مهدی بازرگان، سیدمحمد خاتمی، عطاالله مهاجرانی، احمد سلامتیان، مصطفی معین، محمد خامنهای و... بر کرسیهای قرمزرنگ آن تکیه زده بودند. در مجالس دوم و سوم نیز اکبر هاشمیرفسنجانی را میتوان نامزد بلامنازع دو جریان سیاسی کشور برای
صدرنشینی پارلمان دانست. با ورود اکبر هاشمیرفسنجانی به کاخ ریاستجمهوری، مجلس چپگرای سوم مهدی کروبی را به ریاست برگزید. علیاکبر ناطقنوری نیز در مجلس چهارم بدون رقیب بر کرسی ریاست تکیه زد. با این توضیح میتوان گفت نخستین رقابت جدی درباره ریاست پارلمان در مجلس پنجم به وقوع پیوست. جایی که عبدالله نوری از سوی فراکسیون کارگزاران سازندگی به رقابت با ناطقنوری نامزد فراکسیون راست مجلس پرداخت. هر چند که ناطقنوری توانست، باز بر کرسی ریاست تکیه بزند، اما آرای 115 عددی نوری در مجلس 270نفره آن روز نویددهنده حضور فراکسیون اقلیتی قدرتمند در آن ایام بود. داستان مجلس ششم هم درباره تعاملات برای کسب کرسی ریاست جذابیتهای ویژهای دارد. از سویی اکبر هاشمیرفسنجانی که از او به عنوان یکی از نامزدهای اصلی کرسی ریاست نامبرده میشد، در روز افتتاح مجلس از سمت نمایندگی استعفا داد، از سوی دیگر نامزد اصلی جریان اصلاحات برای ریاست مجلس -بهزاد نبوی- حاضر به پذیرش این مسوولیت نشد و تمام تلاش خود را برای ریاست مهدی کروبی- چهرهای که درآن ایام مورد اقبال اصلاحطلبان جوان نبود- صرف کرد و در این امر نیز موفق شد. در مجلس هفتم نیز غلامعلی
حدادعادل بدون هیچ رقیبی بر کرسی ریاست تکیه زد. با این حال کمتر کسی باور میکرد چهار سال بعد با وجود عدم تغییر چندان مجلس در دور بعد، علی لاریجانی به رقابت با غلامعلی حدادعادل بپردازد و بتواند او را از میدان به در کند. در مجلس بعد نیز علی لاریجانی بر صدر کرسیهای بهارستان تکیه زد و چهرههایی چون روحالله حسینیان نتوانستند با او به رقابت بپردازند. تا یک هفته دیگر مجلس دهم آغاز به کار میکند. طبق شنیدهها دو چهره شاخص حامی دولت -محمدرضا عارف و علی لاریجانی- هر دو برای ریاست این دوره زین و یراق کردهاند. حال باید منتظر ماند و دید که عزم این دو چهره به کجا میانجامد و رقابت آنها چه پیامدهایی را برای جغرافیای سیاست ایران به همراه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید