تاریخ انتشار:
نگاهی به عناوین و محتوای جدیدترین کتاب راگوف
تورقی بر بلای نقدینه
آیا زمان آن فرا رسیده است که کشورهای پیشرفته پول کاغذی(وجه نقد) را شاید به استثنای اسکناسهای خرد و سکه۱، از جریان اقتصاد خارج کنند؟ این سوال به ظاهر ساده اما جنجالبرانگیز، ایده اصلی «بلای نقدینه» جدیدترین اثر کنت راگوف، اقتصاددان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۶ به چاپ رسیده است.
آیا زمان آن فرا رسیده است که کشورهای پیشرفته پول کاغذی (وجه نقد) را شاید به استثنای اسکناسهای خرد و سکه1، از جریان اقتصاد خارج کنند؟ این سوال به ظاهر ساده اما جنجالبرانگیز، ایده اصلی «بلای نقدینه» جدیدترین اثر کنت راگوف، اقتصاددان آمریکایی است که در سال 2016 به چاپ رسیده است. راگوف برای پاسخ به این سوال ملاحظات متعددی را در نظر گرفته است که همین امر جذابیت کتابش را دوچندان میکند. او آگاه است که این ایده تکوجهی نیست و با بسیاری از ایدهها و مسائل اقتصادی، مالی، فلسفی و حتی اخلاقی در ارتباط است. با وجود این او در کتابش به این سوال پاسخ مثبت داده است. در این نوشتار قصد داریم با جزییات و نحوه عملی ساختن این ایده که وقتی دو دهه قبل آن را مطرح کرد، یک خیال به نظر میرسید، بیشتر آشنا شویم. به همین دلیل به سراغ متن اصلی کتاب رفتهایم.
استدلالهای راگوف
بهطور کلی راگوف در این کتاب موافقت خود را با حذف پول کاغذی از جریان اقتصاد با توجه به دو دلیل اصلی توجیه کرده است. یکی جلوگیری از فرارهای مالیاتی و انجام فعالیتهای غیرقانونی و دیگری باز شدن دست بانکهای مرکزی برای اعمال سیاست نرخ بهره منفی در شرایط رکودی که در ادامه به توضیح هر یک خواهیم پرداخت.
1- مقابله با فرار مالیاتی و جرم. اول از همه، دشوار ساختن انجام تراکنشهای نقدی عظیم و بینام از طریق پول کاغذی، تاثیر قابل توجهی بر روی کاهش فرار مالیاتی و جرم دارد و حتی اگر تاثیر کمی نیز داشت، باز هم پتانسیل این را دارد که بتواند کنار گذاشتن بیشتر حجم پول کاغذی از جریان اقتصاد را توجیه کند. واقعیت این است که منفعتی که دولتها از تقاضای بینام و نامعلومی که برای وجه نقدشان وجود دارد میبرند، در مقابل هزینههای وارده ناشی از ارتکاب جرم و فعالیتهای غیرقانونی که پول کاغذی و بهخصوص اسکناسهای درشت آنها را تسهیل میکند بسیار ناچیز است. تاثیر کاهش حجم پول کاغذی روی فرار مالیاتی بهتنهایی میتواند منفعت از دسترفته دولتها و بانک مرکزی به دلیل چاپ نکردن پول کاغذی را جبران کند؛ حتی اگر فرار مالیاتی از این طریق تنها 10 تا 15 درصد کاهش یابد. تاثیر این کار روی کاهش فعالیتهای غیرقانونی حتی از این نیز مهمتر است. پول کاغذی نقش مهمی در حجم وسیعی از فعالیتهای غیرقانونی شامل قاچاق و خرید و فروش مواد مخدر، اخاذی، فساد مقامات دولتی، قاچاق انسان و بهخصوص پولشویی ایفا میکند. این حقیقت که پولهای کاغذی درشت منتشرشده
از سوی بانکهای مرکزی بیش از اینکه در فعالیتهای قانونی مورد استفاده قرار گیرند، وارد چرخه فعالیتهای غیرقانونی میشوند، مدتها پیش در سناریوهای فیلمها و اذهان عمومی وارد شده است؛ هرچند که سیاستگذاران در رسیدن به این نتیجه مهم بسیار کند عمل کردهاند. همچنین پول کاغذی نقش عمده را در مساله مهاجرتهای غیرقانونی که کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا با آن درگیر هستند ایفا میکند. باورکردنی نیست که هنوز بعضی از سیاستمداران بهطور جدی در مورد ایجاد موانع فیزیکی همچون فنسهای فلزی عظیم در مرزها صحبت میکنند. در ضمن به نظر میرسد که هنوز هیچکس این موضوع را درک نکرده است که دشوار ساختن استفاده از پول کاغذی از سوی کارفرمایان آمریکایی برای استخدام کارگران مهاجر غیرقانونی و اغلب در نرخهای پایینتر از حداقل دستمزد، رویکردی موثرتر خواهد بود. در واقع مشاغل عمدتاً بزرگترین دلیلی هستند که کل فرآیند مهاجرت غیرقانونی را هدایت میکنند. بهطور کلی، استفاده از پول کاغذی سبب میشود تا کارفرمایان از قوانین کار و استخدام سرپیچی و همچنین از بیمه کردن و برقراری شرایط تامین اجتماعی کارگران خودداری کنند.
2- ایجاد امکان اعمال نامحدود سیاست نرخ بهره منفی در زمان نیاز. کنار گذاشتن پول کاغذی و حذف آن از جریان اقتصاد، سادهترین و برازندهترین رویکرد برای تسهیل کار بانکهای مرکزی در راستای اعمال سیاست نرخ بهره منفی نامحدود در شرایط خاص است. در حال حاضر مفهومی در اقتصاد کلان با عنوان «اوراق قرضه با نرخ بهره زیر صفر»2 وجود دارد که به موضوع عدم توانایی بانک مرکزی برای اعمال سیاست نرخ بهره منفی در یک دوره کوتاهمدت به منظور حل مشکل رکود میپردازد و این در حالی است که بانکهای مرکزی تمایل دارند تا آنجا که نیاز است، نرخ بهره را به زیر صفر نیز کاهش دهند تا شرایط اقتصاد به ثبات برسد. بهطور عادی و در شرایط وجود پول کاغذی، نرخ بهره بانکی نمیتواند پایینتر از صفر قرار گیرد، زیرا مردم در این حالت میتوانند پول را به صورت اسکناس در دست خود نگه دارند و آن را از بانک خارج کنند که در نهایت این روند به مساله «دام نقدینگی» خواهد انجامید؛ همان مشکلی که بانکهای مرکزی در رکود بزرگ دهه 1930 میلادی با آن مواجه بودند. یعنی شرایطی که به دلیل پایین بودن نرخ بهره و متمایل بودن آن به صفر، مردم پول خود را از بانک خارج کرده و اقدام به
نگهداری آن به صورت اسکناس کردند و این در حالی بود که این حجم عظیم از پول کاغذی (وجه نقد) بدون اینکه وارد چرخه فعالیتهای تجاری شود، در دست مردم مانده بود؛ وضعیتی که از آن با نام دام نقدینگی یاد میشود. راگوف در این کتاب به این موضوع میپردازد که چگونه حذف پول کاغذی از جریان اقتصاد این مشکل را حل خواهد کرد و اینگونه بیان میدارد که اگرچه از اساس، مساله کنار گذاشتن پول کاغذی و نیاز بانک مرکزی به نرخ بهره منفی در زمانهای خاص، دو موضوعی هستند که میتوانند بهطور جداگانه مورد مطالعه قرار گیرند، اما در واقعیت این دو موضوع بهشدت به یکدیگر مرتبطاند. به عبارت بهتر، کنار گذاشتن پول کاغذی بهطور موثر و کامل، دری را به سوی بانکهای مرکزی جهت اجرای سیاست نرخ بهره منفی که ممکن است روزی به سمت آن بروند، باز میکند. حتی امروزه و در شرایطی که این در نیمهباز است، چندین بانک مرکزی بزرگ جهان شامل بانک مرکزی ژاپن و نیز برخی بانکهای مرکزی اروپایی چنین کاری را انجام دادهاند و نرخ بهره منفی را تجربه کردهاند. بنابراین بسیار مهم است که به بررسی این دو موضوع در کنار هم بپردازیم.
رابطه میزان انتشار پول کاغذی با الکترونیکی شدن تراکنشها و پولشویی
هرکس اینگونه بیندیشد که کارتهای بدهی (نقدی)، پرداختهای الکترونیکی و پول مجازی (غیرکاغذی) منجر به از بین رفتن پول کاغذی شده، در اشتباه است. آمارها نشان میدهد تقاضا برای پول کاغذی کشورهای پیشرفته، بهطور پایدار و برای بیش از دو دهه در حال افزایش بوده است. تا آنجا که در پایان سال 2015، مبلغ 34 /1 تریلیون دلار از حجم پول آمریکا، به صورت اسکناس و در خارج از بانکها نگهداری میشده است (4200 دلار به ازای هر فرد) و این موضوع در مورد پول کشورهای پیشرفته دیگر نیز صادق است. نکته دیگر اینکه بهطور عجیبی بخش بزرگی از این حجم پول کاغذی را اسکناسهای درشت و با ارزش بالا شامل میشوند. به عنوان مثال تقریباً 80 درصد عرضه پول در ایالات متحده از طریق انتشار اسکناسهای 100دلاری است و این در حالی است که بیشتر آمریکاییها با خود اسکناس 100دلاری حمل نمیکنند. برای درک بهتر اهمیت این ارقام، تصور کنید که چه تعداد از مردم آمریکا شامل مرد، زن و بچه، باید تعداد 34 عدد اسکناس 100دلاری در جیب یا کیف خود داشته باشند تا سهم خود را از این اسکناسهای منتشرشده داشته باشند؟ که در این صورت هر خانواده چهارنفره باید در مجموع مبلغ 13600
دلار اسکناس 100دلاری با خود داشته باشد. توجه کنید که این مبلغ، اسکناسهای خردتر را شامل نمیشود. اساساً موضوع مورد بحث در اینجا این است که خزانهها و بانکهای مرکزی بهطور معمول حجم بسیار زیادی اسکناس درشت منتشر میکنند. با این حال هنوز کسی بهطور کامل نمیداند که این حجم عظیم از پول کاغذی با ارزش بالا در کجا قرار دارد یا به چه منظوری استفاده میشود. این در حالی است که تنها نسبت کمی از این پول کاغذی به صورت سپرده در بانکها قرار دارد و بررسیهای انجامشده روی مصرفکنندگان در ایالات متحده و اروپا که از اسکناس استفاده میکنند، چیزی در مورد بقیه این حجم از پول کاغذی نشان نمیدهد و نمیتواند وجود آن را توضیح دهد. در ضمن این تنها ایالات متحده نیست که حجم عظیمی از عرضه پول آن از طریق انتشار اسکناسهای درشت صورت میگیرد، بلکه این مساله در بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر نیز اینگونه بوده و به مشکلی جهانی بدل شده است.
مشکلات ناشی از انتشار پول کاغذی تا جایی است که حتی بانکهای مرکزی به این نتیجه رسیدهاند که عملیاتهای پولشویی وارونه3 آنها دارای ضرر بیشتری نسبت به منفعت آن دارد. در واقع راگوف از عبارت «پولشویی وارونه» استفاده کرده است تا به این موضوع بپردازد که چگونه بانکهای مرکزی حجم عظیمی از پول پاک4 را به بانکها منتقل میکنند و بعد از یکسری تراکنشهای داخلی، پول کاغذی و با ارزش بالا را به پول ناپاک5 مورد استفاده در اقتصادهای زیرزمینی تبدیل میکنند. در مقابل پولشویی وارونه، پولشویی سنتی قرار دارد که به معنی استفاده از پول حاصل از فعالیتهای غیرقانونی، در فعالیتهای به ظاهر قانونی به منظور تبدیل آن به پول پاک است.
پول کاغذی؛ اوراق قرضهای بدون هویت و با نرخ بهره صفر
پول کاغذی را میتوان معادل اوراق قرضهای با نرخ بهره صفر (پول بدون بهره) که بینام است و مالک و تاریخچه استفاده از آن نیز مشخص نیست در نظر گرفت که برای هرکسی که آن را در اختیار دارد، معتبر و دارای ارزش است. تا زمانی که مردم قادرند از پول کاغذی استفاده کنند، حاضر نیستند نرخ بهرهای را که از هرگونه اوراق قرضهای پایینتر است، بپذیرند (به جز در نرخ بهرهای که حداقل، اثر تورم روی ارزش پول را جبران میکند). مشکل تا آنجاست که این پول بدون بهره طی هشت سال گذشته و از زمان بحران مالی سال 2008، سیاستهای پولی را در جهان پیشرفته با مشکل مواجه ساخته است. اگر اجرای سیاست نرخ بهره منفی نامحدود برای بانکهای مرکزی ممکن بود، بانک مرکزی میتوانست هرچقدر که میخواهد این کار را برای مقابله با مشکلات اقتصادی انجام دهد. چرا که کاهش نرخ بهره به صورت نامحدود میتواند در شرایط خاص برای خروج از بحرانهای مالی نقش بسزایی ایفا کند. با همه اینها برای تعداد کمی از سیاستگذاران تا زمان وقوع بحران مالی این موضوع را مدنظر قرار داده بودند و محدود ساختن حجم پول بدون بهره (پول کاغذی) از زمان رکود بزرگ به جز در مورد اقتصاد ژاپن بعد از وقوع
حباب مدنظر نبوده است. اما از سال 2008 به بعد، این روند بهطور قابل توجهی تغییر کرد. در واقع طی هشت سال گذشته، هر بانک مرکزی مهم در سطح جهانی آرزو میکرده است که بتواند سیاست نرخ بهره منفی را در مقطعی از زمان اعمال کند. اگرچه تعداد کمی از کشورها همچون دانمارک، سوئیس، سوئد و ژاپن تا به حال در مقاطعی از زمان سیاست نرخ بهره منفی را اتخاذ کردهاند (که عملیاتهایی همچون تبدیل بدهی دولت به پول نقد این سیاست را غیرموثر و حتی ضدتولیدی ساخته است)، با این وجود حتی نرخ بهره منفی کمی کمتر از صفر نیز یک محدودیت به شمار میآید.
راهکارهای ارائهشده جهت کنار گذاشتن پول کاغذی و موضوع نرخ بهره منفی
هر برنامهای به منظور کنار گذاشتن موثر و کامل پول کاغذی مستلزم هزینههای هنگفت، ایجاد حسابهای کارت بدهی (نقدی)6 برای افراد با درآمد پایین و شاید در نهایت استفاده موثر از تلفنهای همراه هوشمند جهت انجام تراکنشهاست. چندین کشور شامل سوئد و دانمارک، هماکنون این وضعیت را دارند و کشورهای بسیار دیگری نیز در این راه گام برداشتهاند. یک ایده ساده برای شروع این فرآیند، ایجاد حسابهای بدهی (نقدی) جهت انجام تمامی تراکنشهاست. حساب بدهی و کارت بدهی به آن دسته از حسابها و کارتهایی گفته میشود که دارنده آن میتواند تا سقف سپرده دیداری خود نزد بانکها تراکنش انجام دهد. این نوع حسابها در مقابل حساب و کارت اعتباری7 (که دارنده آن میتواند بیشتر از حد سپرده خود نزد بانک تراکنش انجام دهد) قرار دارد. لازم به ذکر است که کمک به افراد با درآمد پایین از طریق ایجاد خدمات عمومی مقرونبهصرفه و ارزان، یک سیاست عمومی خوب، چه در بود پول کاغذی و چه در شرایط نبود آن خواهد بود. همچنین حفظ اسکناسهای خرد و سکهها در جریان اقتصاد میتواند به بسیاری از موارد نیاز به پول کاغذی در پرداختهای روزمره مانند شرایط امنیتی، خصوصی و اضطراری
پاسخ دهد.
این ایده که سیاست نرخ بهره منفی میتواند در بعضی مواقع مفید واقع شود و پول کاغذی مانع اجرای این سیاست است، بسیار نوین است. در بحبوحه رکود بزرگ (رکود دهه 1930)، اقتصاددانان برجسته دنیا همچون آروین فیشر از دانشگاه ییل و جان مینارد کینز از دانشگاه کمبریج به یک اجماع قابل توجه رسیدند و آن این بود که اگر راهی وجود داشته باشد که دولتها بتوانند روی پولهای کاغذی بهره منفی تادیه کنند، گسترش جریان پولی در نتیجه آن میتوانست جهان را از رکود خارج کند. اما مشکل در آن زمان، همچون بسیاری از کشورها در زمان حال، این بود که اعمال سیاست نرخ بهره پایین و متمایل به صفر به مساله دام نقدینگی میانجامید که انجام هرگونه کاری در مورد آن را غیرممکن میساخت. آروین فیشر در سال 1933 با الهام از سیلویو گِسِل هشت متفکر آلمانی، کتابی کوتاه به نام «گواهی مُهردار»9 منتشر کرد که در آن، این ایده را که مردم باید به صورت دورهای بر پولهای کاغذی خود مهرهایی جدید بزنند تا آنها را معتبر نگه دارند، مورد بررسی قرار داد. البته این ایده یک راه بسیار ابتدایی به منظور تادیه نرخ بهره منفی روی پولهای کاغذی بود. کینز نیز در سال 1936 و در کتاب تئوری
عمومی خود این ایده را مورد ستایش قرار داد، اما از طرفی آن را غیرکاربردی قلمداد کرد. رد راهحل گسل در مواجهه با مساله دام نقدینگی به کینز کمک کرد تا به این نتیجه مهم برسد که مخارج دولتی، کلید خروج اقتصاد از رکود بزرگ است.
هرچند اگر کینز در این دوران یعنی زمانی که تراکنشهای مالی عمدتاً به سمت سیستمهای الکترونیکی شامل کارتهای اعتباری، کارتهای بدهی و تلفنهای همراه حرکت کرده است میزیست، به نتیجهای بسیار متفاوت میرسید. در حال حاضر چیزی نشدنی در مورد تادیه نرخ بهره منفی (یا مثبت) روی پولهای مجازی (الکترونیکی) وجود ندارد و همانطور که گفته شد، تعدادی از بانکهای مرکزی عمده پیش از این چنین کاری را انجام دادهاند. توجه کنید که مانع اصلی در برابر معرفی سیاست نرخ بهره منفی در مقیاس جهانی، وجود پول کاغذی و بهویژه اسکناسهای درشت است. البته موانع نهادی دیگری همچون جلوگیری از ایجاد تاخیرهای طولانی در تبدیل چک به پول نقد (کاغذی) نیز بر سر راه اعمال سیاست نرخ بهره منفی قرار دارد (زیرا در نرخ بهره پایین، حجم سپردههای مردم در بانکها بهطور قابل توجهی کاهش مییابد که این موضوع تبدیل چک به پول کاغذی (وجه نقد) را با مشکل مواجه میکند).
کنار گذاشتن پول کاغذی از جریان اقتصاد یا تادیه نرخ بهره منفی روی پول کاغذی (نقد) یک مساله بسیار حساس است. در سال 2000 ماروین گودفرند، یکی از کارمندان فدرالرزرو آمریکا مقالهای آکادمیک در مورد راهی ممکن برای تادیه نرخ بهره منفی از طریق تعبیه علامتهای مغناطیسی روی پولهای کاغذی منتشر کرد. فارغ از قدردانیهایی که از او به خاطر دقت و خلاقیتش شد، گودفرند بهسرعت مورد حملات و پیامهای تهدیدآمیز بسیاری قرار گرفت و در برنامههای رادیویی و تلویزیونی محافظهکار و حامی پول کاغذی، با هجمهای از انتقادها مواجه شد. در سال 2009 نیز گریگوری منکیو، اقتصاددانی از دانشگاه هاروارد، مطلبی در روزنامه نیویورکتایمز نوشت که در آن مساله اوراق قرضه بدون بهره (پولهای کاغذی) را مورد بحث قرار داده و به این موضوع اشاره کرده بود که یکی از دانشجویانش ایدهای در مورد برگزاری لاتاریهای دورهای مبتنی بر شماره سریالهای روی اسکناسها ارائه کرده است. به این صورت که بعد از هر دوره برگزاری لاتاری اسکناسهای دارای شماره سریالهای برندهنشده بیارزش اعلام شوند. این روش غیرمعمول برای تادیه نرخ بهره منفی روی پولهای کاغذی بهطور کلی نشدنی
بود. حتی گذشته از این، چگونه میتوان از مردم انتظار داشت که در طول زمان شماره سریال تمامی اسکناسهای بیارزش را در معاملات خود مورد بررسی قرار دهند؟ اما حتی با اینکه ایدهای که منکیو در مورد آن نوشته بود عملی نبود، بهسرعت مورد هجوم و پیامهای خصومتآمیز از جمله نامههایی به رئیس دانشگاه هاروارد برای برکناری او از سمتش قرار گرفت.
دلایل مخالفت با حذف پول کاغذی و پاسخ راگوف
اکثر افرادی که میخواهند وضعیت موجود، یعنی باقی ماندن پول کاغذی در جریان اقتصاد حفظ شود، دلایلی مشروع برای دفاع از این باور خود دارند. بعد از کنفرانسی که راگوف در سال 2014 در دانشگاه مونیخ داشت، یک عضو سابق بانک مرکزی اروپا و اقتصاددان برجسته اوتمار ایسینگ با نظر او مخالف بود و اعلام کرد که موجودیت پول کاغذی هیچگاه نباید در معرض خطر حذف قرار گیرد. از همین رو، تلاش راگوف در کتاب «بلای نقدینه» این است که راههایی در پاسخ به اینگونه دیدگاهها (مخالفان حذف پول کاغذی) ارائه کند. بعضی از مخالفان حذف پول کاغذی، به سهولت استفاده از آن در معاملات اشاره کرده و این پرسش را مطرح میکنند که در نبود اسکناس یا هنگام از کار افتادن سیستم الکترونیکی در یک مقطع زمانی، چگونه میتوان همواره معاملات جزیی خود را انجام داد. راگوف با پیشنهاد عدم حذف اسکناسهای خرد و سکهها از چرخه اقتصاد و در نتیجه رفع مشکل یادشده، به این سوال پاسخ داده است. برخی دیگر نیز عدم امکان شناسایی و ردگیری آن را به عنوان یک مزیت در نظر میگیرند. بهطوری که عدم امکان ردگیری تراکنشهایی که از طریق اسکناس صورت میگیرند، بسیاری از فعالیتهای غیرقانونی را
تسهیل میکند و این مساله سبب میشود تا تعداد زیادی از افراد با حذف اسکناس مخالفت کنند. همچنین موضوع اهمیت محرمانه بودن میزان تراکنشها و ثروت یک فرد برای او موضوعی است که بهسادگی نمیتوان آن را مورد بحث قرار داد، چراکه علاوه بر مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی، حقوقی و فلسفی بسیاری نیز در این باره مطرح است. در اینجا سوال بسیار مهم این است که جامعه چگونه میتواند بین اعطای حق خصوصی افراد به آنها (با عدم حذف پول کاغذی) و نیاز جامعه برای به اجرا درآوردن قوانین و مقررات (از طریق حذف پول کاغذی) یک تعادل ایجاد کند؟ تصمیمگیری برای اینکه این تعادل در کجا قرار گیرد شاید مهمترین سوال در مورد ادامه استفاده از پول کاغذی و در مقابل آن کنار گذاشتن اسکناس از جریان اقتصاد باشد. همانطور که گفته شد، مساله محرمانه و خصوصی بودن تراکنشها، بیشتر از سیاستهای مربوط به پول کاغذی مورد بحث است، زیرا مسائلی در مورد سوابق نقل و انتقالات الکترونیکی تلفنهای همراه و این دست از مسائل محرمانه را دربر میگیرد. حفظ سهولت استفاده و محرمانه بودن پول کاغذی در تراکنشهای خرد دلایل بسیار مهمی هستند که نشان میدهند، هر مسیر احتمالی به سوی
حذف پول کاغذی میبایست ضرورتاً با حذف اسکناسهای درشت آغاز شود و نیز اجازه دهد اسکناسهای خرد به منظور انجام تراکنشهای عادی در چرخه اقتصاد بهطور همیشگی یا تا زمانی که جایگزینی رضایتبخش برایشان پیداشود، در گردش باشند.
جمعبندی
در نهایت همانطور که از متن برمیآمد باید گفت راگوف در کتاب «بلای نقدینه» به دنبال خارج کردن پول کاغذی از چرخه اقتصاد و ارائه جایگزینی برای آن است. به همین دلیل در سراسر کتاب سعی در بررسی ابعاد مختلف این موضوع دارد. به عنوان جمعبندی، خلاصه برخی از مهمترین عناوین و مفاهیم مطرحشده در کتاب آورده شده است که تصویری کلی از آن را به دست میدهد.
تاریخچه پول. راگوف در این کتاب به تاریخچه پول پرداخته است و تبدیل پول دارای پشتوانه طلا (یعنی پولی که بانک مرکزی میبایست به ازای انتشار آن در خزانهاش طلا داشته باشد)، به پول بدون پشتوانه (یا پول فیات که ارزشش به صورت قراردادی از حکم دولت نشأت میگیرد) را نقطه عطفی در تاریخچه پول دانسته است.
انتشار و عرضه پول. بررسی حقایق اصلی در مورد حجم عظیم عرضه پول با تمرکز بر پول اقتصادهای پیشرفته و همچنین بازارهای نوظهور (مانند بازارهای برزیل و هند) از موارد مهمی است که کتاب به آن میپردازد.
منشأ تقاضای پول. این مساله که حجم وسیع اسکناس موجود در دنیا از سوی چه کسانی نگه داشته میشود یا به عبارتی منشأ تقاضای پول کاغذی، بسیار حائز اهمیت است. به همین جهت نویسنده، تقاضای پول برای پرداخت مالیاتهای قانونی و همچنین موارد استفاده جهت فرار مالیاتی و ارتکاب جرم را مورد بررسی قرار داده است.
منافع دولتها به دلیل انحصار در انتشار پول. در بخشی از کتاب، راگوف به موضوع منافع دولتها به دلیل انحصارشان در چاپ و انتشار پول و همچنین زیانهای وارده به آنها در صورت حذف پول کاغذی و تبدیل آن به پول دیجیتال و اندازهگیری کمی این سود و زیان میپردازد. مساله اصلی در این باره تنها زیانهای وارده به دولتها به دلیل از دست دادن انحصارشان نیست، بلکه کنار گذاشتن بخش عظیمی از عرضه پول، شامل انتشار اوراق بدهی دولتی برای استقراض از بانک مرکزی نیز مورد بحث است.
برنامه حذف پول کاغذی از جریان اقتصاد. یک طرح منطقی برای کنار گذاشتن اسکناس باید به صورتی باشد که اسکناسهای خرد و سکهها از جریان اقتصاد حذف نشوند تا تراکنشهای خرد با مشکل روبهرو نشوند و قاعده اصلی در این سیستم این است که موانعی بر سر راه تراکنشهای درشت و تکراری بینام قرار گیرد تا از طرف دیگر با فعالیتهای غیرقانونی مقابله شود. اما اینکه حذف اسکناس با چه سرعتی انجام شود، به تجربه دولتها و تحولات تکنولوژیک وابسته است.
سیاست نرخ بهره منفی نامحدود بدون حذف پول کاغذی. یک ایده مهم برای ممکن ساختن این کار، انتشار پول الکترونیکی و کاغذی به صورت جداگانه و مدیریت نرخ مبادله آنها با یکدیگر است.
نرخ بهره منفی و کارکرد پول کاغذی به عنوان اوراق قرضهای با نرخ بهره صفر. نیاز بانکهای مرکزی به اعمال سیاست نرخ بهره منفی در شرایط رکودی و موانع سد راه این کار به غیر از وجود پول کاغذی و کارکرد پول بدون بهره نیز در کتاب بهطور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است.
پینوشتها:
1- در سراسر کتاب از واژههای Cash و Paper Currency استفاده شده است که با توجه به توضیحات نویسنده، در هر دو مورد پول کاغذی (اسکناس) مدنظر است. البته برای راحتی کار، سکهها نیز بخشی از این پول به حساب آمدهاند.
2- The Zero Lower Bound
3- Reverse Money Laundering
4- Clean Money
5- Dirty Money
6- Debit Card
7- Credit Card
8- Silvio Gesell
9- Stamp Scrip
دیدگاه تان را بنویسید