آیا ۷۰ درصد ایرانیان با بحران کوچ اجباری ناشی از خشکسالی روبهرو هستند؟
ترک دیار
خشکسالی دیگر از مرز هشدار گذشته است. شاید برای همین هم هست که وزیر اسبق کشاورزی صحبت از بحران و تبعات این خشکسالی میکند، تنها در حد یک تیتر خبری، جذاب شده و کمی بعد به فراموشی سپرده میشود.
خشکسالی دیگر از مرز هشدار گذشته است. شاید برای همین هم هست که وزیر اسبق کشاورزی صحبت از بحران و تبعات این خشکسالی میکند، تنها در حد یک تیتر خبری، جذاب شده و کمی بعد به فراموشی سپرده میشود. عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی که اخیراً هشدارهای تازهتری در خصوص خشکسالی مطرح کرده، پیش از این هم به اظهارنظرهای هشداردهنده معروف بود چرا که در بهمنماه سال قبل نیز عنوان کرده بود که تنها تا 15 سال دیگر آب برای کشاورزی داریم. او که سابقه وزارت 13ساله در وزارت کشاورزی دارد، بارها نسبت به مساله کمآبی و خشکسالی هشدار داده اما گرفته نشده است. صحبتهای او همیشه مخالفان خاص خود را داشت چرا که زمانی که پای دریاچه ارومیه را نیز به میان کشید، با واکنش نماینده مردم ارومیه روبهرو شد. او انتقادهای خود را از صحبتهای معمول فراتر برد و در گفتوگویی که اخیراً با روزنامه قانون داشت، عنوان کرد «نسلهای آینده احمدینژاد را به خاطر صدماتی که به منابع آب و خاک این سرزمین زده است، نکوهش خواهند کرد». با این حال، هشدار مطرحشده از سوی وزیر اسبق کشاورزی، نشان از جدی شدن بحران خشکسالی دارد؛ بحرانی که ممکن است در آینده سبب مهاجرت 70 درصد ایرانیها شود. این مساله اخیراً از سوی عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی مطرح شده تا نشان دهد خشکسالی و بحران آب طی یک دهه آینده تبعات تازه و جدیتری را در پی خواهد داشت. آنطور که او عنوان کرده، «ایران با بهرهبرداری از ۹۷ درصد آبهای سطحی خود، عملاً تمام رودخانههای خود را خشک کرده و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است. این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ۷۰ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ۵۰ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند». همین مساله نشان از آن دارد که ایران در حال خشک شدن است. آنطور که کلانتری مطرح کرده، «بحران خشکسالی در ایران به وضعیتی رسیده است که حیات و تمدن سرزمین در معرض تهدید قرار گرفته است. مطابق برآوردهای علمی، منابع کشش تامین نیازهای جمعیت فعلی ایران را ندارد و در آینده نهچندان دور حدود ۷۰ درصد جمعیت ایران باید از کشور مهاجرت کنند اما با وضع دیپلماسی خارجی ایران، کدام کشورها حاضرند ۴۰ تا ۵۰ میلیون ایرانی را اسکان دهند؟» صحبتهای کلانتری دو مساله را روشن میکند. اولین مساله بحران ناشی از خشکسالی است که در نهایت کل منابع آبی را در آیندهای نزدیک میبلعد و مساله دیگر، کوچ اجباری است. طبق صحبتهای وزیر اسبق کشاورزی، «در حال حاضر در جزیره ماندیل هند ادامه سکونت غیرممکن شده و این جزیره گاه و بیگاه به زیر آب میرود. این در شرایطی است که ماندیل تنها ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد اما دولت هند برای انتقال این جمعیت دچار دردسر شده است. ما چگونه میخواهیم برای اسکان قریب به ۵۰ میلیون نفر ایرانی چارهاندیشی کنیم؟» هر چند که مساله مهاجرت و کوچ ناشی از تشدید خشکسالی که کلانتری به آن اشاره کرده، تنها بخشی از هشدارهایی است که در سالهای قبل نسبت به تشدید بیآبی داده شده است. دولت از یک طرف با مساله کمبود آب شرب روبهروست و از سوی دیگر، باید فکری برای حفظ زمین کند. در این میان اما، از هر دو طرف هم با بنبست روبهروست. برخی اما به نظر میرسد که این بحران را باور نکردهاند چرا که یکی از نمایندگان مجلس این مساله را مطرح کرده که صحبتهای عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی دروغ است و بحران به این صورت که او از آن صحبت کرده، جدی نیست. مسالهای که مطرح میشود این است که اگر بنابر صحبتهای این نماینده مجلس، صحبتهای کلانتری دروغ باشد، آیا واقعاً ایران با بحران خشکسالی روبهرو نیست؟ و اگر واقعاً در حال گذر از چنین بحرانی است، چه باید کرد. نکتهای که واضح است، انکار برخی مقامات رسمی است که در تلاش برای فراموش کردن وضعیتی هستند که ایران در آن به سر میبرد؛ انکاری که شاید در نگاه اول به آرام شدن فضای عمومی کشور بینجامد اما در نهایت مقابله با فاجعه را هم به تاخیر میاندازد.
دیدگاه تان را بنویسید