تاریخ انتشار:
وضعیت نگرانکننده مناطق آزاد در گفتوگو با اکبر ترکان
زمین میفروشند تا حقوق بدهند
اکبر ترکان دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد معتقد است مناطق آزادی را که دولت روحانی تحویل گرفته اول منطقه آزاد معرفی شدند و بعد تصمیم گرفته شده با منابع خود منطقه توسعه پیدا کنند به همین دلیل الان با مناطقی روبهرو هستیم که یا بندر ندارند یا فرودگاه
آقای ترکان، دولت روحانی در مناطق آزاد دقیقاً چه چیزی را تحویل گرفت و با وضعیت ایدهآل چه فاصلهای داشت؟
در مورد مناطق آزاد باید دو چیز را از یکدیگر تمیز داد. نخست ضعفهای مدیریتی در این دوره بوده و دیگری در مورد ضعفهای زیرساختی که از ابتدای امر وجود داشته و ضعفهای مدیریتی آن را حادتر کرده است. به همین دلیل باید گفت در مورد مناطق آزاد با دو معضل مواجه هستیم. در اینکه در برخی از مناطق آزاد، ضعفهای مدیریتی سبب شده این مناطق به اهدافی که مدنظر بوده، نرسند، یک حرفی است اما موضوع دیگر این است که در بسیاری از موارد آنچه به عنوان مناطق آزاد معرفی شده، اصلاً منطقه آزاد نبوده است.
یعنی با اهدافی که بر اساس آن در دولت آقای خاتمی، قرار بود شکل بگیرند، منافات دارد؟
بهتر است از اینجا شروع کنیم که ابتدا باید زیرساختهای لازم برای مناطق آزاد به وجود بیایند و پس از آن مناطق آزاد با داشتن مقررات آسان و با کنار زدن بوروکراسیهای پیچیده و کاغذبازیهایی که در سایر مناطق وجود دارد، بستر لازم برای کارهای اقتصادی را فراهم کنند. پس اولین پایه تشکیل مناطق آزاد داشتن بسترهای لازم برای تاسیس و راهاندازی این مناطق است. نکته دوم کاهش روندهای بوروکراسیهای تجاری است که در سایر مناطق تجاری دیده میشود. اما شما ببینید که در مناطق آزاد ما چنین بسترهایی وجود داشته است که بعد انتظار داشته باشیم این مناطق بتوانند بر اساس شرح وظایف خود عمل کنند.
این بسترها برای این فراهم نبوده که اصلاً اکثر این مناطق آزاد، جزو مناطق محروم بودند و طبیعی بوده که زیرساختها وجود نداشته باشد؟
این مناطق حتی مجبور بودند برای تامین بودجه جاری و حقوق این منابع انسانی، داراییهای خودشان را بفروشند. یعنی زمین میفروختند که حقوق پرسنل را بپردازند. به عبارتی حتی زمینفروشی برای توسعه منطقه نبوده، برای دادن حقوق پرسنل بوده است. در حالی که اصلاً قرار در مناطق آزاد این بوده که بوروکراسی اداری کمترین میزان را داشته باشد.
ما مناطق آزادی داریم که ابتدا آنها را مناطق آزاد کردیم بعد گفتهایم بروید از طریق درآمدهایی که به دست میآورید، زیرساختهایتان را تکمیل کنید. الان هنوز در برخی از مناطق آزاد، زیرساختهای اولیه را نداریم.
دقیقاً منظور از زیرساختها چیست؟
در کیش گرچه فرودگاه از طریق منابع داخلی منطقه آزاد ساخته شد اما هنوز در کیش مشکل بندر را داریم و کشتیهای سایز بزرگ را نمیتوانیم پهلو بدهیم. در قشم هم وضعیت به همین منوال است. در بندر کاوه هم ظرفیت لازم برای توسعه وجود ندارد و در چابهار هنوز فرودگاه نداریم و از فرودگاه نظامی برای کارهای تجاری استفاده میکنیم. در بندر انزلی در دورهای قرار میشود از پول خود منطقه بندرسازی صورت بگیرد. در ماکو و ارس هم هنوز فرودگاه نداریم.
پس چطور با این شرایط منطقه آزاد نامیده میشوند؟
خب در هر دورهای آقایان مسوول تصور کردند بودجه نداریم برای توسعه این مناطق به آنها بدهیم پس بهتر است که این مناطق را آزاد اعلام کنیم و خود مناطق درآمدزایی کنند و از همان درآمدها خودشان را توسعه دهند تا تازه به منطقه آزاد با ویژگیها و زیرساختهایش تبدیل شوند. یعنی اول منطقه آزاد شدند و بعد زیرساختهایشان تامین شد؛ البته در بسیاری از آنها هنوز این زیرساختها کامل نشده همانطور که در بالا به آن اشاره کردم.
یکی دیگر از ایراداتی که به این مناطق گرفته میشود فاصله زیادی است که از اهدافشان دارند. الان چه تعداد از این مناطق واقعاً قطب صادراتی هستند؟
خب دقیقاً این همان ضعفی است که در نگاه اول با آن مواجه میشوید. مناطق آزاد کنونی منطقه صنعتی-تولیدی و قطب صادراتی نیستند. در این مناطق محور صادرات نیست، واردات است. از محل واردات کالا و کالای همراه مسافر کسب و کار تجاری در این مناطق ایجاد شده است و شما تصویری از اینکه در این مناطق واحدهای تولیدی و صنعتی مشغول به کارند، نمیتوانید داشته باشید.
در مورد گردشگری چطور؟
در بخش گردشگری هم گردشگر داخلی شاید جذب شده باشد اما گردشگر خارجی، جامعه هدف نبوده است. در حالی که در اساسنامه این مناطق تبدیل شدن به مناطق گردشگری قید شده است. البته برنامههایی داریم تا در پروسه میانمدت این مناطق هم زیرساختهایشان به سرعت توسعه یابد و هم بتوانیم قدمهای مهمی در تبدیل شدنشان به قطب گردشگری برداشته شود.
آقای ترکان، یکی از بحرانهای اصلی در مناطق آزاد، زمینفروشی بوده؛ به طوری که حتی چندین بار سازمان بازرسی گزارشهایی از اینکه اقتصاد این مناطق با زمینفروشی میگذرد و در این بین تخلفاتی هم مشاهده میشود، ارائه داد.
این مناطق متاسفانه از محل فروش زمین اموراتشان را میگذرانند. بوروکراسی در این مناطق آنقدر زیاد است که شاهد نیروی انسانی وسیعی در بخش مدیریتی هستیم و این مناطق حتی مجبور بودند برای تامین بودجه جاری و حقوق این منابع انسانی، داراییهای خودشان را بفروشند. یعنی زمین میفروختند که حقوق پرسنل را بپردازند. به عبارتی حتی زمینفروشی برای توسعه منطقه نبوده، برای دادن حقوق پرسنل بوده است. در حالی که اصلاً قرار در مناطق آزاد این بوده که بوروکراسی اداری کمترین میزان را داشته باشد.
با این تصویری که از منطقه آزاد تحویلی به دولت روحانی گفتید، آیا به دور از شعار میتوان امیدوار بود این مناطق به مسیری که برای رسیدن به اهداف اولیه طراحی شده، برگردند؟
کار که مشکل و سخت است اما برنامهریزیهای زیادی صورت گرفته تا با فکرهای جدید بتوانیم مناطق آزاد را به ریل اصلی برگردانیم.
دقیقاً هدف چیست؟
هدف الگوی توسعه ایران در سال 1404 است. ما برنامهای ارائه دادیم که اگر بر اساس آن جلو برویم، امیدواریم بتوانیم ایران 1404 را در این مناطق بسازیم و نمونهسازی کنیم. یعنی مناطق آزاد نمادی بشوند از ایرانی که قرار است در سال 1404 در سندهای برنامهریزی به آن برسیم.
عملیاتی نیست، بهطور عملیاتی اگر بخواهند این مناطق به قطبهای صنعتی تبدیل شوند، تامین زیرساختها چقدر زمانبر است و اصلاً با وضعیت بودجه و تحریم امکانپذیر است؟
ببینید در هر منطقه بر اساس شرایط اقلیمی، یک چشماندازی برای منطقه در نظر گرفتهایم. به عنوان نمونه، برنامهای که برای قشم وجود دارد مسلماً با تصویری که برای کیش در نظر میگیریم متفاوت است. بهطور کلی رتبه علمی، فناوری تولیدی، صنعتی و قطب صادراتی در هر یک از این مناطق در اولویت است. مثلاً استعداد چابهار در صادرات است. در کیش باید به دنبال جذب گردشگر باشیم و اولویت در قشم صنعت سنگین و نفت و گاز است.
شما اشارهای به صادرات و واردات داشتید و اینکه مناطق آزاد تبدیل به قطبهای وارداتی شدند و خبری از صادرات نیست. یکی از اصلیترین مشکلهایی که در این مناطق مطرح است، قاچاق کالاست. آماری از این میزان قاچاق دارید؟
ببینید متاسفانه این حرف بارها زده شده اما به نظرم در مورد قاچاق داریم بسیار سطحی صحبت میکنیم. قاچاق آن چیزی است که تاجر در دوبی سفارش کالا میدهد و در بازار تهران تحویل میگیرد. این معنای واقعی قاچاق است که در بازار تهران جنس را آکبند تحویل میگیرند بدون اینکه از مبادی گمرکی گذر کند و البته آقایان باید توضیح بدهند که چطور چنین امری ممکن است و من نمیدانم دالان این نوع خرید و فروشها از کجاست. چنین سفارشهای قاچاقگونهای، صرفاً از مناطق آزاد صورت نمیگیرد. اما تعریف واردات فرق دارد.
الان در مناطق آزاد بخش وسیعی از کالاها توسط مسافر وارد میشود یا لنجهایی که قانونی نیستند و مبادی گمرکی هیچ نظارتی بر آن ندارند؟
ببینید واردات آنها از طریق مسافران است. وارداتی که هدف اصلی ورود به سرزمین اصلی نبوده است به همین دلیل اینکه واردات است یا قاچاق، برمیگردد به اهداف اولیه. به هر حال الان هدف اصلی در مناطق آزاد توسعه تولید و صادرات است.
یعنی الان در مناطق آزاد قاچاق نداریم؟
به آن معنایی که شما از قاچاق میگویید، خیر. البته گفتم آن کانالهایی که کالا را آکبند در تهران تحویل میدهند، کانالهایی است که دیگران باید بیایند و در موردش جواب بدهند.
تولید و تبدیل شدن به قطب صنعتی نیازمند ایجاد صنعتهای متناسب با هر منطقه است. الان در مناطق آزاد چنین بستری فراهم است؟
در برخی از مناطق این اتفاق رخ داده و برای سایر مناطق هم مسوولان در حال برنامهریزی هستند. در ارس صنایع متعددی ایجاد شدهاند و منطقه آزاد ارس چهره صنعتی پیدا کرده است. در چابهار صنایع بستهبندی دایر شدهاند و چای و برنج به صورت فلهای وارد میشوند و بعد از بستهبندی از منطقه چابهار صادر میشوند.
آقای ترکان تحریم روی اقتصاد این مناطق اثر گذاشته است. با این اوصاف راههایی برای دور زدن تحریم یا کماثر کردن آن در مناطق آزاد وجود دارد؟ به ویژه در مورد بخش کشتیرانی؟
فعلاً با مذاکرات دولت در بخش هستهای و لغو پلهای تحریمها امیدواریهایی داریم البته باید این را در نظر گرفت که مناطق آزاد هم به شدت تحت تاثیر تحریم قرار گرفتهاند. فعالیتهای بانکی و مبادلات ارزی از اصلیترین چالشها در اقتصاد این مناطق است اما با این حال فکر میکنم با یک تدبیر صحیح از سوی دولت در سطح کلان و همچنین تلاش مدیران مناطق بتوان بخشی از این اثرات سو را کاهش داد. آنچه الان در این مناطق اصل است، تلاش برای جذب سرمایهگذاران خصوصی و کسب اعتماد آنهاست. تجار و بازرگانها اگر فعال شوند، بخشی از روند توسعه با سرعت بالایی رخ میدهد.
البته یکی از پاشنه آشیلهای اصلی واردات کالای چینی از مناطق آزاد است. به عبارتی هماکنون، برخی از مناطق آزاد را بندرگاههای کالاهای فیک و قلابی مینامند. چرا کیفیت کالاهای وارداتی دارای هیچ ضابطه قابل اجرایی در این مناطق نیست؟
چین کالایی دارد که در بازار آمریکا به فروش میرساند و کیفیتش در حد استانداردهای بازار آمریکاست. یک کالایی با کیفیت در سطح بازار اروپا دارد و خب یک کالای سطح چندمی و بیکیفیت هم وجود دارد که برای کشورهای جهان سوم میفرستد. اینکه یک تاجر سفارش یک کالای بیکیفیت چینی میدهد، مشکل از چین و کالای چینی نیست. این تاجر است که تعیین میکند چه چیزی وارد کند و در بازار بفروشد. البته در تلاش هستیم که یک معیار فنی یک دست را در مناطق اعمال کنیم اما به هر حال الان در همین مناطق آزاد پیراهن دو دلاری وارد میشود، پیراهن 40دلاری هم وارد میشود و گروههای درآمدی متفاوت از آن استفاده میکنند. پس نمیتوان گفت مشکل از ساختار مناطق آزاد است.
در مورد تاسیس بانکهای خارجی، آیا تصمیمی برای اجرای این طرح وجود دارد؟ با توجه به اینکه مناطق آزاد به معنای واقعی کلمه، نه آنچه امروز میبینیم، نیازمند چنین سیستمی هستند.
تاسیس بانکهای خارجی در مناطق آزاد که امکانپذیر است. از لحاظ قانونی هم مشکلی وجود ندارد اما به خاطر مسائل بینالمللی محدودیتهای تحریم و مشکلات ارزی تاکنون میسر نشده است. امیدواریم با همان روند لغو تحریمها بتوانیم به این بخش هم بپردازیم.
در سالهای اخیر نام مناطق آزاد بیش از آنکه با تجارت و کسب و کار در رسانهها گره بخورد با تیترهای فساد و فعالیتهای خلاف مالی، به صدر اخبار رفتهاند. آیا الان با گذشت پنج ماه از عمر دولت جدید گزارشی از میزان تخلفها داریم؟
فعلاً آقای رئیسجمهور موضوع رسیدگی به این دست فسادها را به آقای جهانگیری محول کردند. برخی از پروندهها برای رسیدگی نهایی به دستگاه قضایی رفته است. من ترجیح میدهم در این باره سکوت کنم تا آقای جهانگیری یا دستگاه قضایی در موردش صحبت کند. اما به عنوان نمونه، یک خانه ایرانیان وابسته به شورای عالی ایرانیان تاسیس کرده بودند. جالب اینکه اعضای هیاتمدیره این خانه ایرانیان خارج از کشور همان اعضای یک منطقه آزاد بودند و خودشان با خودشان قرارداد بسته بودند و ساختمانهای مناطق آزاد را به خانه ایرانیان خارج از کشور اجاره میدادند. یعنی موجر و مستاجر یکی بودند. این اجاره از ساختمان شروع میشده تا ماشینآلات هم ادامه داشته است. به هر حال امیدواریم دستگاه قضایی برخورد جدی در این باره داشته باشد و طی روال قضایی به این تخلفات رسیدگی کند.
شما در ابتدای گفتوگو بر این نکته تاکید داشتید مناطق آزادی ایجادشده بدون آنکه بستر آن فراهم باشد. در سفر آقای روحانی به خوزستان و اعلام اینکه خرمشهر و آبادان هم منطقه آزاد میشوند باز همین ایراد مطرح است که وقتی بسترهای لازم فراهم نیست چرا رئیسجمهور باید چنین وعدهای را مطرح کند؟
این اشتباه صورت نگیرد که خرمشهر و آبادان قرار است دو منطقه جدید شوند. فقط قرار است آبادان و خرمشهر هم جزو محدوده منطقه آزاد قرار بگیرند. چون به این نتیجه رسیدیم که برای توسعه منطقه آزاد اروند نمیتوان دو شهر کلیدی منطقه یعنی آبادان و خرمشهر را بیرون از محدوده منطقه گذاشت. چون مردم کلید اصلی توسعه هستند و توسعه منطقه آزاد بدون حضور مردم که امکانپذیر نیست.
خب الان بسترهای این منطقه آزاد فراهم است؟
یک برنامه جامع برای خرمشهر و آبادان داریم. طرح جامع اروند هم تدوین شده است. در این طرح جامع، هم توسعه صنعتی مدنظر است و هم توسعه نفتی؛ چون اروند یک منطقه لجستیکی است که هم میتواند به صنعت نفت جنوب کمک کند و هم میتواند همکاری مشترک خوبی با صنعت نفت عراق و بصره داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید