تاریخ انتشار:
سرمایهگذاران در تعقیب بازارهای موازی بورس
به دنبال تعقیب سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بازارهای متعدد از جمله بازار سهام و گرایش برخی به خروج از این بازار و سرمایهگذاری در بازارهای موازی با بازار اوراق بهادار به گفتوگویی با اولین مدیرعامل شرکت بورس که پس از تصویب قانون بورس اوراق بهادار سکاندار این شرکت بود، پرداختهایم.
از نظر شما فرصتهای سرمایهگذاری در شرایط فعلی چه فرصتهایی هستند؟
در شرایط اقتصادی کنونی که تعادل بازارها به هم خورده است، سرمایهگذاران به دو دلیل با فرصتهای سرمایهگذاری زیادی روبهرو هستند. نخست آنکه نرخ ارز تغییر کرده است و دیگر تورم قیمت کالاها را میتوان نام برد. اخیراً بانک مرکزی نیز به دلیل نیمنگاهی که سرمایهگذاران به بازار سکه دارند، قصد دارد با پیشفروش سکه این بازار را کنترل کند. همچنین روانه شدن سرمایهها در بازار ارز نیز که طبیعتاً بازار طلا از آن متاثر است، دیده میشود که این بازار نیز خود یک فرصت سرمایهگذاری از دید افکار عمومی تلقی میشود. اگرچه بازار ارز و سکه به عنوان مولد محسوب نمیشوند اما افکار عمومی حق دارند که داراییهای خود را با خرید کالاهایی که با تورم تغییر میکنند، مصون نگه دارند. بدین ترتیب ریال را به جنس یا داراییهایی که در مقابل تورم مقاوم هستند و با تورم همراستا میشوند، تبدیل کنند.
آیا شواهدی در خصوص عدم تعادل در بازارهای مختلف مالی را میتوان نام برد؟
به اعتقاد من آنچه از به هم خوردن تعادل بازارها حاصل میشود، قابل مشاهده است. بدین صورت که سپرده بانکها نیز تحت تاثیر این شرایط قرار گرفته و حتی شنیده شده است سپردههای بانکی رو به کاهش هستند. این امر بیانگر حرکت نقدینگی به سمت بازارهای کالایی است. هماکنون به دلیل عدم وجود تعادل در بازارهاست که بازار خودرو جذاب شده است. بدین صورت که تغییر قیمت ارز و دونرخی شدن، جذابیت ایجاد میکند و در نتیجه بازار خودرو جذاب میشود. در حالی که پیش از این گفته میشد دوره سرمایهگذاری بر کالاهایی مانند خودرو که کالای مصرفی هستند، سپری شده اما دوباره در شرایط پدیدآمده به فرصتهای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند.
در خصوص سرمایهگذاری در بازار ملک و مستغلات ارزیابی شما چیست؟
ملک هم از نظر مردم فرصت خوبی برای سرمایهگذاری قلمداد میشود. اما با توجه به اینکه قیمت مواد و مصالح رو به افزایش است، این بازار با گرانی همراه شده است. با این وجود قدرت خرید و رقم آورده لازم برای سرمایهگذاری در این حوزه از میزان حداقلی برخوردار است. با توجه به اینکه بالاخره ملک قابل تقسیم نیست و قدرت خرید افراد به همین نسبت محدود میشود. اما اگر فردی نسبت کمتری هم پول داشته باشد میتواند فرصتهای سرمایهگذاری دیگری را امتحان کند. به هر حال در شرایط فعلی همه چیز به نوعی به قیمت دلار وابسته شده است. اگر زمانی برای یک کارخانه ارزش جایگزینی محاسبه میشد الان این محاسبه برای ملک و سایر موارد از سوی سرمایهگذار انجام میشود. در شرایط فعلی خرید ملک ظرفیت پولی بالایی نیاز دارد بنابراین دایره کمتری از افراد میتوانند بدان ورود کنند. به طور کلی گزینهها برای سرمایهگذاری زیاد شده است اما با تمام این تفاسیر سرمایهگذاری بر سهام میتواند انتخاب مناسبی در برابر تورم و نوسان نرخ ارز باشد. البته بیشتر سهام شرکتهایی که دارایی ارزی دارند و بدهی ارزی ندارند، مد نظر هستند.
از نظر شما سرمایهگذاری در بازار سهام تا پایان سال چگونه است؟
به نظر من در سرمایهگذاریهای کوتاهمدت ارزش جایگزینی چندان ملاک عمل نیست اما آن دسته از سهامی که صادرات دارند، میتوانند برای سرمایهگذاری فرصت خوبی باشند. بهتر است سهامداران با عجله اقدام به فروش سهام نکنند. اگر چه این موضوع بسیار در بازار دیده میشود که سهامداران به راحتی سهام ارزنده خود را از دست میدهند. به عقیده من معاملهگران این بازار روی خرید سهام شب عید دقت داشته باشند. زیرا معمولاً بازار اسفندماه همه ساله با کاهش همراه است و میتواند فرصت خریدهای خوبی را به همراه داشته باشد که آن هم به دید سهامداران و انتخاب آنها در خصوص سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت بازمیگردد. به هر حال پدیده اسفندماه در پیش است و بازار به خودی خود با افت همراه خواهد بود.
آثار تحریمها بر بازارهای مختلف از جمله بورس، ارز، طلا، مسکن و خودرو را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیثباتی قیمت ارز، سکه و ملک در اقتصاد یک کشور اصلاً مطلوب نیست. رانتهایی که از این عدم تعادل به وجود آمد، سبب شد تا عدهای ثروتمند و عدهای دیگر بیپول شوند. توسل به تحریمها اگرچه بخشی از این معضل را در جامعه جوابگوست اما تمامی آن را قادر نیست. ما نباید منطق اقتصادی را فراموش کنیم. در ادامه باید اشاره کنم سیاست تثبیت نرخ ارز اشتباه بود. اگر سیاستها بر این پایه بود که سالانه قیمت ارز با درصدی افزایش مواجه میشد، این امر کمک میکرد افراد آگاهانه تصمیم بگیرند و کمتر ضرر کنند. به طور مثال تصمیمگیریها در سطح خانواده این است که دلار نخریم و بهتر است پول به بانک سپرده شود تا دو سال دیگر به ملک تبدیل شود. اما قیمت ملک هم تحتالشعاع سایر بازارها قرار گرفته است و این فرد است که ضرر میکند. این اتفاقی است که به تازگی آن را درک کردهایم و همین مثال کوچک بیانگر این است که برنامهها و سیاستهای کلی در فضای اقتصادی به خوبی آیندهنگری نشده است. بلکه مانند یک کوه یخ میماند که به تازگی خود را نشان داده است.
دلایل توجه به بازارهای موازی بورس از سوی عموم چیست؟ و اینکه برخی با جابهجایی پول در بازارها به حفظ دارایی خود میکوشند؟
بالاخره نمیتوانیم انکار کنیم که عدهای تفکر اقتصادی قویتری دارند. تغییر و تحولات را پیگیری میکنند و به موقع واکنش نشان میدهند. ولی باید بدانید که این افراد درصد زیادی از جامعه نیستند. اما اکنون شرایط به گونهای است که ذهن همه مردم درگیر این قبیل مسائل شده است. نقل و انتقال در بین بازارها بسیار دیده میشود اما در مجموع رقم قابل توجهی نیست.
شرایط سرمایهگذاری در بورس را با سایر بازارها مقایسه بفرمایید؟ توجیه اینکه مردم بیشتر در بورس سرمایهگذاری کنند، چیست؟ برای جذب آنها چه پارامترهایی باید فعالتر شوند؟
هماکنون فاصله انتظارات بسیار زیاد شده است. بدین معنا که برخی به دلار پنج هزارتومانی میاندیشند و برخی دیگر به دلار دو هزارتومانی. اگر چه ملاحظات اقتصادی دلار دو هزارتومانی را رد میکند اما باید گفت این رویداد به معنای ریسک است. افراد و سرمایهگذاران نباید فکر کنند که خرید سهام خیلی آسان است. چرا که دهها پارامتر تاثیرگذار وجود دارد. اگر نگران نرخ ارز هستیم باید ببینیم که natural hedjing چیست؟ تا از این طریق بتوانیم ریسک را پوشش دهیم.
نوسان بازار سهام در مقایسه با بازارهای موازی چگونه است؟
نوسان بازار سهام در مقایسه با سایر بازارها غیرطبیعی نیست. اما اگر در همین بازار دلار را به نرخ مبادلهای بفروشند افراد واکنش نشان میدهند. به هر ترتیب بورس چندان حبابی نیست و متاثر از یکسری متغیرهای واقعی است. اگر چه بخشی از این ماجرای بازار سهام به جو روانی آن بازمیگردد. بنابراین تلاطم در بورس به طور طبیعی وجود خواهد داشت.
در شرایطی که امروز درآمد واقعی شرکتهای بورسی نزدیک به 50 درصد GDP میرسد، چه عواملی موجب متمایز بودن بورس نسبت به سایر بازارهای موازی شده است؟
درآمد فروش شرکتها رقم بالایی است که درصد کمتری از GDP را تشکیل میدهد. نرخ بازده بسیار مورد توجه است و توقع هم این است که وقتی تورم 37 درصد است نرخ بازده نیز بالا رود. نقدشونده نگه داشتن بازار سرمایه از امتیازات آن به شمار میرود. البته شفاف بودن بازار سهام نیز عامل مهم دیگری است که بورس را متمایز میکند.
در حال حاضر وضعیت بازارهای مالی ایران در قیاس با کشورهای غربی در چیست؟
هماکنون وضع ما از کشورهای غربی به دلیل دست و پنجه نرم کردن آنها با بحران مالی بهتر است و چون اقتصاد ایران کالاپایه است وضعیت ما نیز بهتر از آنهاست و این خبر خوشی برای بازار سرمایه ایران است.
آیا واقعاً وجود ابزارهای مالی در بازار سرمایه به رشد بازار کمک کرده است؟ و آیا این ابزارها به طور کامل به اجرا درمیآیند؟
اخیراً نوآوریهای خوبی صورت گرفته است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. ابزارهای مالی در بلندمدت اثرگذار خواهند بود.
در همین راستا آیا در الگوبرداریها در بازار سهام موفقیتی به همراه داشتهایم یا خیر؟
چرخ را نباید دوباره اختراع کنیم. تا جایی که ممکن است بهرهگیری از روشها برای رشد و توسعه بازار مناسب خواهد بود، در بسیاری از موارد نیز ابزارهای مالی اسلامی به کمک بازار آمدهاند.
فعالیت فرابورس را به عنوان بازار همسایه بورس چگونه ارزیابی میکنید؟
فرابورس به بورس کمک کرده و در واقع مکمل بورس است. درحال حاضر 20 درصد سهام فرابورس متعلق به بورس است اگرچه من بسیار تلاش کردم که 100 درصد سهام آن دراختیار بورس باشد اما هم فرابورس و هم cds با قیمت اسمی بسیار مناسب برای شرکت بورس خریداری شد.
صنایع پیشرو در سال جاری از نظر شما کدامند؟
پتروشیمی، فولاد و مس همچنان سهام پیشرو بازار هستند. البته ظرفیت ما در بخش معدن بیشتر از اینهاست و شرکتهای بسیاری در این حوزه فرصتهای خوبی ایجاد کردهاند. اگر سیاستهای این حوزه شفاف اعلام شود، حوزه خوبی است و معدنیها هم در بازار سهام این امر را اثبات کردهاند.
آثار تورم بر بورس و سایر بازارهای موازی را چگونه ارزیابی میکنید و چه راهکاری مد نظر دارید؟
تورم روی همه بازارها تاثیر دارد اما اینکه بورس از تنوع بسیاری در نوع شرکتها برخوردار است فشار کمتری را از بابت تورم متحمل میشود. در نهایت اعتقاد من بر این است که بورس میتواند گزینه مناسب برای سرمایهگذاری باشد، اما همچنان گزینه پرریسکی به شمار میرود.
دیدگاه تان را بنویسید