چرا از عملکرد پزشکان انتقاد میشود؟
خطا به قیمت جان
عجب مرگ پرسر و صدایی. عباس کیارستمی که درگذشت، بخشی از داستان زندگیاش تازه آغاز شد. تقدیر یا قصور؟
عجب مرگ پرسر و صدایی. عباس کیارستمی که درگذشت، بخشی از داستان زندگیاش تازه آغاز شد. تقدیر یا قصور؟ بعضیها میگویند دست تقدیر بود که عباس کیارستمی را از میان ما به آسمان برد. در مقابل، برخی دیگر میگویند، در اثر قصور پزشکان بود که کیارستمی درگذشت. با وجودی که سه هفته از درگذشت کارگردان مطرح سینمای ایران و جهان میگذرد، ماجرا، ابعاد تازهای پیدا کرده است. در حالی که پرونده قصور پزشکی او در حال بررسی است، اواسط هفته گذشته برخی خبرگزاریها از امتناع پزشکان از عمل جراحی نیما طباطبایی کارگردان سینما خبر دادند و این برای سینماگران حکم اعلان جنگ داشت. بلافاصله روایتهای متفاوتی از ماجرای بستری شدن این کارگردان منتشر شد اما در نهایت، این حرف رویا تیموریان بود که تیتر اغلب خبرگزاریها شد: «هیچ جراحی بالاسر خواهرزادهام حاضر نشد.» البته نقض این فرضیه نیز، موجود است. منیژه حکمت تهیهکننده و کارگردان سینمای ایران هم در این روزها مورد عمل جراحی قلب باز قرار گرفته و گویا عمل او با موفقیت همراه شده است. آنطور که در فضاهای مجازی پیچیده، حکمت هم از تشخیص نادرست پزشکان در ابتدای بیماری رنج برده است. او گفته است: «از
زمستان سرفههای بسیار میکردم و پزشکهای بسیاری بعد از معاینههای بسیار گفتند من مشکل ریه و سرماخوردگی دارم و آمپول بزنم و شلغم بخورم خوب میشوم و گردو هم نخورم چون حساسیتزاست!» اما گویا پس از سفر به آلمان و تشخیص بیماری حاد قلبی به ایران آمده و عمل خود را به دست پزشکان ایرانی سپرده است. همچنین او گفته است: «تجویز شلغم داخلی به داد من نرسید و من را به کما در آلمان کشاند. پزشکهای آلمان دستور به عمل باز و فوری قلب دادند. اما من به ایران برگشتم تا همینجا عمل کنم. فرزندان و دوستانم از من میپرسند چرا با این همه ماجرا که پیش آمده در آلمان بستری نماندم و عمل نکردم؟ پاسخ من خیلی ساده است، به خاطر اینکه دخترهایم ایران بودند و خانوادهام هم اینجا هستند و در ضمن به دکتر جاویدی اطمینان کامل داشتم.»
حال با این تفاسیر این سوال پیش میآید، آیا واقعیت دارد که پزشکان ایرانی از معالجه هنرمندان دست کشیدهاند؟ اگر واقعیت است، دود این جنجالها بین جامعه هنری و پزشکی به چشم چه کسی میرود؟ اصلاً جایگاه پزشک و بیمار و روابط آن دو باید چگونه باشد؟ چرا قصورات پزشکی رخ میدهند؟ آیا پزشکان به سلامت بیماران تحت درمان خود اهمیت نمیدهند؟ در این راستا، حبیب راثیتهرانی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر ارتباطات سلامت معتقد است: با توجه به مساله بیماری و فوت استاد کیارستمی و ماجرای پیشآمده در این خصوص و واکنشهای مختلف ابرازشده، میتوان گفت که مدل رابطه پزشک و بیمار در کشور ما اغلب از نوعی «پزشکسالاری» با نگاهی از بالا به پایین تبعیت میکند که این حالت خصوصاً در مورد مراجعان و بیماران متعلق به اقشار اجتماعی متوسط و پایین جامعه، بیشتر خود را نشان میدهد. او میگوید: شهرت بیمار از دسترفته باعث شده تا عامل آسیبزایی که سعی در نادیده گرفتن آن میشود، در فرآیند درمانی و بیمارستانی کشور نمایان شده و توجه رسانهها و عموم را به خود جلب کند. همچنین برای پاسخ گرفتن به سوالات مطرحشده با بهروز
بنیادی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دهم به گفتوگو پرداختیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
دیدگاه تان را بنویسید