کاهش کیفیت رقابت مرزی
قاچاق انسان چطور ساختارهای گمرکی کشور را تحت تاثیر قرار میدهد؟
مرز اصلی کشفیات قاچاق انسان در کشور، مرز ترکیه است. ما مرزهای خود را از روز سوم اسفند 98 به خاطر بحران کرونا بستیم. بنابراین از مبادی رسمی هیچ عبور و مروری نبوده که بتوان آن را از دیدگاه مدیریت گمرک کشور بررسی کرد. از این تاریخ نه عبور و مرور مسافر صورت گرفته و نه کامیونهای تجاری توانستهاند از مرز بگذرند. بنابراین قاچاق انسان که عمدتاً در جاهای مختلف کامیون پنهان میشوند، در این مدت چندماهه اتفاق نیفتاده است. به هر روی اما کشفیات قاچاق انسان از مبادی رسمی تحت نظارت گمرک در سال 98 دو برابر شده است. اخیراً خبری در رسانهها منتشر شده که یک نوجوان ایرانی در مرزهای ایران با ترکیه و در چالدران فوت شده که ظاهراً دو ماه زیر برف بوده است. طبیعی است که در این ایام از مبادی رسمی هیچ کسی خارج نشده است. بنابراین برای درک بهتر مسوولیت گمرک در مقابله با صنعت کثیف قاچاق انسان، باید توجه داشت مبادی غیررسمی در حیطه اختیارات مدیریتی گمرک نیست. بررسیهای ما نشان میدهد عمده قاچاق انسان در ایران در نیمه دوم سال صورت میگیرد. دلیل این کار هم این است که برای خروج از مرزهای غیررسمی خطرات جانی مردم را تهدید میکند و قاچاقچیان انسان نیز این مساله را درک کردهاند که برای کاهش هزینهها و مخاطرات کارشان از روشهای مختلف ولی در مبادی رسمی اقدام به قاچاق کنند. ریزش برف سنگین در مناطق مختلف مرزی، صعبالعبور بودن مناطق و مخاطرات طبیعی دیگر امکان زنده ماندن آنها را کم میکند. به این دلیل در ششماهه دوم سال کشفیات گمرک نیز افزایش مییابد. بنابراین قاچاقچیان ششماهه دوم سال را برای خروج از مبادی رسمی ترجیح میدهند. در ششماهه اول سال که وضعیت آب و هوایی بهتر است معمولاً قاچاقچیان انسان از مرزهای غیررسمی و از مرزهای طبیعی که به ژئوفنس معروف هستند، استفاده میکنند. قاچاقچیان در این فصلها که مخاطرات جانی به دلیل وضعیت آبوهوایی کمتر است، از مرزهای طبیعی مثل رودخانهها، درهها، کوهستانها و... عبور میکنند و مبادی رسمی تحت نظارت گمرک را در اولویت ندارند. در این شرایط مسوولیتی متوجه گمرک نیست چون دسترسی به مرزهای غیررسمی ندارد. در تجارت انسان به سمت اروپا و از طریق ترکیه، ژئوفنسها مورد استفاده قاچاقچیان است. 949 نفر کشفیات قاچاق انسان از سوی گمرک در مرز بازرگان در سال 98 بوده است. 51 درصد این افراد اتباع افغانستان هستند. همچنین از کشورهای سومالی، پاکستان، هندوستان، تاجیکستان و... در میان این افراد دیده میشود. سهم کشفیات افغانستان به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی این کشور و همسایگی ما با آنها بالاست. اتباع ایرانی هم در میان کشفیات قاچاق انسان وجود دارد اما تعداد محدودی هستند چرا که به دلیل نبود ضوابط ویزای سختگیرانه ما با ترکیه ایرانیان برای ورود به ترکیه کمتر دچار مشکل میشوند و میتوانند خیلی رسمی و قانونی از مرزهای هوایی و زمینی کشور خارج شوند. مگر آنکه افراد تحت تعقیب باشند یا ممنوعالخروج و مشکلاتی از این دست داشته باشند که بخواهند از طریق قاچاق کشور را ترک کنند. افراد محدودی از ایرانیان بهصورت قاچاق از مبادی گمرکی خارج میشوند.
در پاسخ به این پرسش که مسیر خروج نزدیک به هزار انسان قاچاقشده چرا به سمت ترکیه است، باید گفت؛ یکی از قوانین ترکیه این است که هر کسی به هر دلیلی وارد ترکیه شود، اگر اوراق هویتی هم نداشته باشد دولت ترکیه او را دیپورت نمیکند. اما همین قوانین به دولت ترکیه اجازه میدهد رانندگانی که این افراد را از مسیرهای قاچاق عبور میدهند، یا مجموعههای خدماتی بینراهی که به این افراد امکانات میدهند، مجرم شناخته شوند و دولت آنکارا با آنها برخورد میکند. بنابراین تمام کسانی که از مبادی رسمی و غیررسمی وارد ترکیه میشوند تا با عبور از این کشور به سمت کشورهای ثالث بروند، که عمدتاً کشورهای اروپایی است، مجبور هستند مسیر 20 تا 25روزهای را از شرقیترین نقطه کشور ترکیه که مرزهای ایران میشود تا غربیترین نقطه این کشور که شهر استانبول و شهرهای اروپایی است، پیاده عبور کنند. که این مسیر طولانی یکی از مخاطرات این مسیر است. قاچاقچیان حرفهای انسان در این مسیر زیاد هستند و علاقه بیشتری به این مسیر نسبت به دیگر مسیرها دارند. دلیل آن هم این است که این مسیر نسبت به مسیرهای دریایی مخاطرات کمتری دارد. این مسیر زمینی است و امکانهای بیشتری برای فعالیت این گروهها فراهم میآورد. افراد نیز بهعنوان قربانیان و طعمه این افراد قاچاقچی از مسیرهای زمینی نسبت به مسیرهای دریایی رضایت بیشتری دارند. چرا که در غیر این صورت مجبور هستند برای رسیدن به اروپا چند قاره را دور بزنند و عملاً دریا پناهگاه خوبی برای این افراد نیست. در سال 97 ما در گمرک غربی کشور حدود 480 نفر کشفیات قاچاق انسان داشتیم. این افزایش دوبرابری خود را در سال 98 نشان داد. ما بحث قاچاق انسان را صرفاً در مرز خروجی ایران در نظر میگیریم چرا که در صورتی که یک اتباع بیگانه بخواهد وارد مرزهای ایران شود باید از مبادی رسمی کشور و از طریق مرزهای قانونی و گمرک وارد کشور شود. ورودی کشور اساساً بحث قاچاق مطرح نیست. چرا که اگر افراد یا کالا بهصورت غیرقانونی بخواهند وارد کشور شوند، مستقیماً دیپورت میشوند. مگر آنکه از مبادی غیرقانونی وارد شده باشند که در آن صورت گمرک دسترسی به این افراد یا این کالای قاچاق ندارد. مساله هریرود یک نمونه قابلبحث در این زمینه است. اگر اتباع افغان که ادعا میشود مشکلاتی برای آنها پیش آمده، قصد داشتند وارد کشور شوند باید از طریق دستگاه گمرک و مرزبانی وارد کشور میشدند. اگر این افراد در این مبادی کشف میشدند، اساساً وارد کشور نمیشدند و اینجا بهعنوان قاچاق از آنها اسم برده نمیشود و طبق قانون جمهوری اسلامی ایران در صورتی که امکان ورود به کشور را نداشته باشند دیپورت میشوند. زمانی که اتفاق در مرزهای افغانستان رخ داده است، بحث صدور روادید برای اتباع افغان ممنوع بوده است. وقتی ممنوعیت وجود داشته است، افغانها نمیتوانستند از مرزهای رسمی وارد کشور شوند که بعد اتفاقی غیرقانونی بخواهد رخ دهد. قاچاقچیان انسان با آگاهی از این مساله که مبادی رسمی بسته است، قربانیان را از مسیرهایی عبور میدهند که محدودیتها در مرزهای رسمی اتفاق افتاده باشد. بنابراین تلاش میکنند از مسیرهایی عبور دهند که راحتتر باشد و برای ورود به کشور با ترفندهایی که دارند از ایران به ترکیه عبور دهند.
اینکه چقدر پول در صنعت قاچاق انسان جابهجا میشود به دلیل اینکه یک صنعت غیرقانونی است و صنعتی رسمی و مورد پذیرش کشور نیست، نمیتوان عدد و رقمی برای آن تعیین کرد چرا که کار غیرقانونی به گمرک ارتباطی پیدا نمیکند و نهادهای نظارتی و انتظامی بهتر میتوانند پاسخ دهند. در این شرایط نیروهای نظارتی با اهرمهایی که دارند میتوانند اطلاعات دقیقی از میزان چرخش مالی این صنعت در اختیار عموم و رسانهها بگذارند. بنابراین نتایج و تحلیل وقایع با نهادهایی است که اطلاعات بعد از کشف قاچاق انسان را در اختیار دارند.
گسترش قاچاق انسان در ایران لطمات زیادی میتواند به کشور وارد کند. هر چه شاهد تخلفات در مرزها باشیم، گمرک کنترل بیشتری باید اعمال کند. یعنی هزینه عبور کالا و زمان عبور مسافر در مرزهای ما افزایش پیدا میکند. این خود مهمترین لطمه به روند تردد مسافر و کالا در مرزهای کشور است. ممکن است همین فشار و هزینه در مرزهای ما که همین کالا و خدمات از آنجا عبور میکند به سود رقبای مرزی ما باشد. بنابراین هزینههای زیادی به کشور وارد میشود. این افزایش هزینهها باعث میشود رقبای بازار ما، بازار قانونی کشور را در اختیار بگیرند.