حسرت 60 هزار مگاوات انرژی پاک
حمیدرضا صالحی از سرمایهگذاری روی انرژیهای نو در ایران میگوید
تولید انرژیهای نو به نظر میرسد در دستور کار جدید دولتهاست. اگرچه ابتدا تصور میشد ایجاد زیرساخت تولید انرژیهای تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشید و باد و... پرهزینه و غیراقتصادی باشد اما با تحولات تکنولوژیک در سالهای اخیر و با سرمایهگذاری موفق چین در این زمینه بعد از حدود پنج سال، تمام ورقها برگشته است و اکنون غالب شرکتهای تولید انرژی دارند توربینهای خود را با بخار انرژیهای نو روشن میکنند.
تولید انرژیهای نو به نظر میرسد در دستور کار جدید دولتهاست. اگرچه ابتدا تصور میشد ایجاد زیرساخت تولید انرژیهای تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشید و باد و... پرهزینه و غیراقتصادی باشد اما با تحولات تکنولوژیک در سالهای اخیر و با سرمایهگذاری موفق چین در این زمینه بعد از حدود پنج سال، تمام ورقها برگشته است و اکنون غالب شرکتهای تولید انرژی دارند توربینهای خود را با بخار انرژیهای نو روشن میکنند. کسی تصور نمیکرد اینقدر زود، سوختهای فسیلی به اسبهای از نفسافتادهای بدل شوند که دیگر قرار نیست در آینده جهان عاری از آلودگی سهمی داشته باشند. ایران اگرچه بزرگترین کشور دارای ذخایر نفت و گاز و اساساً مجموع سوختهای فسیلی جهان است اما به دلیل دارا بودن پتانسیل فوقالعاده از جمله 300 روز آفتابی در طول سال، یکی از بهترین کشورها برای تولید انرژی خورشیدی و دیگر انرژیهای تجدیدپذیر است. با این حال نیازمند تغییر در ساختار سیاستگذاری و سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژیهای نو هستیم که این مسیر با اندکی تحول در تفکر حاکم بر مدیریت اقتصادی و تولید درآمد و ثروت و همچنین سیاستگذاریهای دوراندیشانه شدنی است. با این تعریف میتوان انتظار داشت با توسعه انرژیهای نو در ایران، سوختهای فسیلی علاوه بر اینکه کمتر آلودگی گلخانهای در ایران ایجاد میکند بلکه در داخل میتواند در خدمت تولیدات محصولاتی شود که اکنون از خارج کشور وارد میشود و عملاً ایران دست از خامفروشی مواد اولیه و حیاتی خود برمیدارد و از سوی دیگر به تعهداتش در زمینه کاهش گازهای گلخانهای با افزایش سوخت پاک کمک میکند. اما تا رسیدن به آن جایگاه راه درازی در پیش است. حمیدرضا صالحی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران در اینباره با تجارت فردا به گفتوگو نشسته است.
***
اهمیت انرژیهای نو در جهان را چگونه میتوان توضیح داد؟ این انرژیها شامل چه انواعی میشود و آیا استحصال انرژیهای تجدیدپذیر ارزان است؟
امروزه بحث انرژیهای نو در همه کشورها بهخصوص در کشورهای توسعهیافته به بحث مهمی بدل شده که در صدر دستور کار دولتها قرار گرفته است و به دلایل مختلف از جمله کاهش آلایندهها و استفاده از انرژیهای پاک و عاری از سوختهای فسیلی، مورد توجه قرار گرفته است. امروز میبینیم توسعه این نوع از انرژی رشد زیادی را در همه کشورها داشته است و تکاپو برای توسعه بیشتر را شاهد هستیم. انواع و اقسام انرژیهای نو داریم. انرژیهایی که از سلولهای فتوولتائیک به دست میآید. انرژیهای حاصل از چرخش توربینهای بادی امروزه در دنیا بسیار مورد توجه است و زیرساخت آن پیشرفت کرده است. نیروگاههایی وجود دارد که هر واحد پنج مگابایت برق تولید میکند. در نیروگاههای با سوخت بیومس نیز انرژی پاک تولید میشود. همچنین تولید انرژیهای زمینگرمایی نیز از انواع انرژیهای خورشیدی است. آینههایی از نوع آینههای محدب و مقعر که به آنها سیاسپی (CSP) گفته میشود نیز در تولید انرژیهای جدید مورد استفاده قرار میگیرند. اینکه آیا استحصال انرژیهای نو ارزان است یا خیر، زمانی واقعاً کسی نمیتوانست تصور کند که انرژیهای نو را بتوان به سادگی استحصال کرد اما رفتهرفته با کاهش قیمت تمامشده انرژیهای نو و پیشرفت تکنولوژی در عصر جدید و افزایش راندمانهای نیروگاههای بادی جدید و افزایش ابزارهای فتوولتائیک، شاهد کاهش قیمت تمامشده انرژیهای نو هستیم و پیشبینی میشود تا چند سال آینده حتی پایینتر از سوختهای فسیلی برسد. آن زمان دیگر سوختهای فسیلی از کیفیت و رونق میافتند و از دستور کار خارج میشوند. این اتفاق البته خیلی راحت نبوده و یک روز شاید کسی جرات چنین پیشبینی نداشت اما اکنون در حال رخ دادن است و با توجه به کاهش سالانه در قیمت انرژیهای نو، دیگر تردیدی در این زمینه وجود ندارد که باید به سمت تولید این دست از انرژیها رفت.
چرا با وجود ظرفیتهای بسیار برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، همچنان گرفتار تولید انرژی با سوخت فسیلی و آلودگیهای آن هستیم؟
در کشور ما با توجه به ظرفیت زیادی که به صورت خدادادی داریم و از جمله آن میتوان به وجود 300 روز آفتابی در کشور اشاره کرد، اغلب نقاط ایران از بهترین نقاط اروپا نیز ظرفیت تولید انرژیهای نو بهتری دارد. از نظر اطلسهای بادی و خورشیدی که پتانسیل انرژیهای نو در کشور را شناسایی کرده، ما میتوانیم چیزی حدود 60 هزار مگاوات انرژی نو از مناطق و ظرفیتهای بالقوه کشور استحصال کنیم. این کار میتواند سرمایهگذاری حدود 60 هزارمیلیارد تومان را برای کشور به ارمغان بیاورد. ایران کشوری است که منابع عظیمی از نفت و گاز جهان را در اختیار دارد. کسانی به دلیل داشتن همین ذخایر مخالف توسعه انرژیهای نو هستند. آنها میگویند تا زمانی که ما دارای سوخت ارزان فسیلی هستیم، ضرورتی ندارد سراغ سوختهای جایگزین از جمله انرژیهای نو برویم. از اینرو این تفکر در دولت و مجلس و البته همه نهادها وجود دارد که ما نیازی به سوختهای دیگر نداریم. البته با توجه به تعهداتی که کشور ما از نظر محیطزیستی به کنوانسیونهای جهانی داده و اینکه باید تا یک دوره مشخص سطح آلایندگی را پایین بیاوریم و گازهای گلخانهای را کاهش دهیم خوب است به سمت این نوع از انرژیها رفت و از جهان عقب نماند. با توجه به اینکه ما از جمله کشورهای پرانتشار گازهای گلخانهای هستیم، از اینرو توجه به این موضوعات استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و خاموش کردن نیروگاههای فسیلی را در ایران توجیه میکند و این دستور کاری است که ما متعهد به انجام آن هستیم. در نهایت حرکت به سمت تولید انرژیهای نو در حقیقت حرکت در مسیر آینده انرژی و بازارهای آن است.
آیا تولید انرژی تجدیدپذیر در ایران به صرفه نیست؟ سوخت فسیلی ارزان است. آیا همین انگیزه ایران برای تولید انرژی تجدیدپذیر را پایین نگه داشته است؟
به دلیل ارزان بودن سوختهای فسیلی، ظاهراً به صرفه نیست. شما در نظر بگیرید گاز به نیروگاهها بسیار ارزان داده میشود. حتی در سطح رایگان تلقی میشود. به این دلایل قیمت تمامشده تولید انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر از سوختهای فسیلی است اما انرژیهای تجدیدپذیر با کاهش قیمت تمامشدهای که اخیراً در دنیا رخ داده و با رشد و توسعهای که دارد به زودی جای خود را باز میکند. ما شاهد این هستیم که مردم در تهران روی ساختمانها و حتی در مناطق عشایری کشور پنلهای خورشیدی نصب کردهاند. در کارخانهها و شرکتهایی که نیاز به سوخت دارند رفتهرفته دارد سوخت پاک جایگزین میشود. به زودی این مساله و این تکنولوژی در اختیار مردم قرار میگیرد و مردم خودشان دست به تولید انرژی خواهند زد. در آینده با رشد تکنولوژی و کاهش قیمت تجهیزات برای همه به صرفه خواهد بود که از سوختهای فسیلی دست بردارند و به سمت تولید انرژیهای تجدیدپذیر بروند.
ارزان بودن سوختهای فسیلی در ایران، تا چه اندازه بر پا نگرفتن انرژیهای نو در ایران موثر بوده است؟
چون سوخت در ایران ارزان است، قیمت سوخت در ایران سبب شده خیلی از صنایع امروز از لحاظ توسعهای در جایگاه خوبی قرار نگیرند. صنعت برق ایران به دلیل اینکه قیمت گاز واقعی نیست، نتوانسته بازار واقعی خود را پیدا کند. صنعت برق نیز لطمه خورده است و در بعد انرژیهای نو نیز به دلیل پایین بودن قیمت گاز، توسعه آنچنانی، شبیه به آنچه در دنیا شاهد آن هستیم، نداشتهاند. سوخت ارزان و رایگان چشم اسفندیار اقتصاد در ایران است. تا زمانی که شاهد اصلاح قیمت برق و سوخت در ایران نباشیم نمیتوانیم رشد و توسعه اقتصاد را شاهد باشیم و بخشهای مختلف تولید در کشور از جمله تولید انرژیهای نو با مشکل مواجه خواهد شد. عرضه رایگان و ارزان سوختهای فسیلی بهطور کلی مخل محیط زیست کشور و مخل ساختار اقتصاد تولیدی در ایران میشود چراکه واقعی نبودن قیمتها تبعات بسیاری دارد که لااقل در مساله انرژیهای نو شاهد هستیم که این تکنولوژی در ایران چندان جایگاهی پیدا نکرده است.
اساساً با وجود نفت و گاز ارزان، تولید انرژی تجدیدپذیر چقدر توجیه اقتصادی دارد؟
توجیهپذیری اقتصادی انرژیهای نو در آینده خود را نشان میدهد. وقتی بلندمدت به این موضوع نگاه میکنیم، سرمایهگذاری در زمینه تولید انرژیهای نو به صرفه خواهد بود. نباید در کوتاهمدت به این پدیده نگاه کرد. دلایل را در مقدمه صحبت کردیم. کاهش آلایندهها که تعهدات بینالمللی ماست خود یک هدف مشخص و قابل اعتنا برای سرمایهگذاری در آینده است. پاک بودن انرژی برای ما مهم است. به هر حال این نوع انرژی عاری از آلودگی است و در حیطه تعهدات ما هم میگنجد. پایین آوردن آلودگی ذرات معلق ناشی از احتراق ناقص سوخت خودروها و صنایعی که سوختهای فسیلی مصرف میکنند، از مهمترین اولویتهای کشور طی این سالها بوده است. بنابراین استفاده از سوختهای تجدیدپذیر به سادگی این هزینه را برای کشور و نظام سلامت اجتماعی کاهش میدهد، چراکه آلودگیهای هوا آسیب بسیار جدی به سلامت مردم وارد آورده است. همچنین هزینه تعمیرات نیروگاههای فسیلی بالاست. تعمیر این نیروگاهها هزینه زیادی به کشور تحمیل میکند ولی نیروگاههای انرژیهای نو اساساً تعریف نیروگاه را عوض کرده و اینقدر تعمیر آن ساده و کمخرج است که میتواند خود مشوقی برای سرمایهگذاری باشد. در بلندمدت نیز چشمانداز قیمت راهاندازی پنلها و توربینهای انرژیهای نو کاهش مییابد و قطعاً بسیار به صرفه است و میتواند برای کشور توجیه اقتصادی داشته باشد.
آیا در بازار انرژیهای نو سرکوب قیمت و قیمتگذاری دولتی نیز وجود دارد؟
در زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی، بهخصوص در زمان مدیریت آقای چیتچیان در وزارت نیرو، قیمت انرژی نو یک جهش بسیار خوبی کرد و یک گام به جلو برداشته شد. با ایجاد سازمان مستقل و ادغام سازمانهای سابا و سانا و ایجاد شرکت ساتوا و همینطور با ارتقای جایگاه رئیس این سازمان که معاون وزیر نیرو شده است، جایگاه انرژیهای نو در کشور نیز یک سطح بالاتر رفته است. از طرفی با قیمتگذاریای که در زمان دلار زیر سه هزار تومان صورت گرفت، قیمت انرژیهای نو بسیار دلربا و جذاب بود. همین قیمت عالی سبب شد بسیاری از شرکتهای خارجی به ایران بیایند و در این زمینه سرمایهگذاری کنند. در منطقه ماهان کرمان شاهد حضور سرمایهگذار برای تعبیه پنلهای خورشیدی بودیم. در یزد و کرمان نیز شاهد ایجاد نیروگاههای خورشیدی بودیم. این توسعه گام و حرکت خوبی برای این مقطع بود. اما حقیقتاً با افزایش قیمت دلار صدمات بسیاری به سرمایهگذاری در این حوزه وارد شد.
کشوری که انرژی تجدیدپذیر تولید میکند باید محصولش را با چه قیمتی و به چه کسی بفروشد؟
وقتی قیمتگذاریهای مناسبی از سوی دولت صورت میگیرد، باعث میشود که سرمایهگذاریها ادامه داشته باشد. البته اشاره به تغییر قیمت ارز شده اما قیمتگذاری واقعی و به صرفه بودن به خودیخود سبب میشود که مشتری برای تولید انرژی نو وجود داشته باشد. دولت باید تعدیل لازم را برای قیمتگذاری انجام دهد. با توجه به افزایش چندبرابری نرخ ارز، باید تعدیل هم متناسب باشد تا بتواند انگیزه برای سرمایهگذاری را تقویت کند و سرمایهگذاری اساساً به صرفه باشد. گرچه به هر حال امروزه خیلی از کشورها، چنین تعریفی را که ما درباره انرژیهای تجدیدپذیر داریم ندارند. مثلاً ما در بودجه سهمیهای برای درآمدهای انرژی در نظر میگیریم. آنها چنین چیزی ندارند و به صورت مناقصات آزاد حرکت میکنند. ما به دلیل اقتصاد دستوری و اقتصاد مبتنی بر قیمتگذاری که بر انرژی داریم، همچنان نمیتوانیم بحث رقابتی کردن تولید برق از انرژیهای نو را در کشور عملی کنیم. ما در سایه و تابعی از اقتصاد دستوری حرکت میکنیم و انرژیهای نو با همه پتانسیلهایی که در ایران دارد به این دلیل مهجور میماند. متاسفانه ضربات بسیار کاری به سرمایهگذاری در این زمینه وارد خواهد شد.
آیا این سلطه بیش از اندازه دولت بر منابع تولید انرژی، خطوط انتقال، محدودیت و ممنوعیت صادراتی نیست که باعث شده تولید این انرژی در ایران پایین باشد؟
دولتی که تولید انرژیهای نو را در دستور کارش قرار داده باشد، باید کاری کند که اقتصاد برق در آن کشور سریعتر به سمت اقتصاد آزاد حرکت کند، تا بتواند سرمایهگذاری را که در حوزه انرژیهای نو صورت گرفته اقتصادی کند. اگر دولت بخواهد یارانه این بخش را پرداخت کند، باید درآمد داشته باشد، چراکه درآمدهای دولت پایدار نیست، بخشی از درآمدهای حاصل از انرژیهای نو، پول پرداختی قبوض برق است. این یک درآمد ناپایدار است. با اینکه در قانون صنعت برق نیز این مساله آمده است اما میتواند در بودجه تصویب شود یا نشود و این ناپایدار بودن درآمد، میتواند تبعات سنگینی را برای سرمایهگذارانی که برای خودشان تعهداتی ایجاد کردهاند داشته باشد و لطمات جبرانناپذیری به آنها وارد کند. بنابراین باید پیشبینی شود که این سرمایهگذاریها در نقطه امنیت قرار بگیرند. بنابراین دولت در این راستا قبول کرده که 50 درصد برق سرمایهگذاری که روی زیرساخت انرژیهای خورشیدی و بادی انجام میشود، به خارج از کشور صادر شود. این تدارک صورتگرفته از سوی دولت تا حدودی میتواند این امکان را برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی ایجاد کند که برق تولیدی خود را به خارج از کشور صادر کنند. دستورالعمل اجرایی شدن این مساله نیز صادر شده است و به زودی شاهد ابلاغ این دستورالعمل نیز خواهیم بود. برای این کار میتوان از شرکتهایی که در این زمینه تجربیاتی دارند و کار ترانسفر انرژی را انجام میدهند نیز استفاده کرد. این شرکتها میتوانند با ورود به صادرات برق از ایجاد بازارهای مخرب نیز پرهیز کنند و همه از این وضعیت سود ببرند.
آیا دولت با توجه به مزایای محیط زیستی این انرژی هیچ مشوقی برای توسعه آن قائل شده است؟
به نظر میرسد دولت نیز برای اینکه فعالان اقتصادی که به این حوزه وارد شده و خواهند شد، ناامید نشوند، تلاش کرده است از محل درآمد قبوض درآمدی تضمینی برای آنها فراهم کند تا به عنوان مشوقهایی برق خورشیدی و بادی به آنها داده شود. به نظر میرسد دولت تنها کارش همین بوده و خواهد بود که در آینده نیز امکان صادرات برق را فراهم و زیرساخت را آماده کند تا بخش خصوصی بتواند با استفاده از این ساختار بخشی از تولید برق و صادرات آن را بر عهده بگیرد.
چه کشورهایی در دنیا و با چه مختصاتی انرژیهای نو را در دستور کار خود قرار دادهاند؟
در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ما شاهد توسعه زیرساخت انرژی خورشیدی هستیم. نیروگاههایی در این کشورها از جمله امارات، قطر، عمان و... ساخته شده است و در کشورهای شرق ایران نیز مانند افغانستان شاهد آغاز به کار چندین پروژه تولید انرژیهای نو بودهایم. توسعه در این مناطق برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر صورت گرفته است و سرمایهگذاری خارجی نیز در این کشورها زیاد است. در اروپا نیز کشورهایی مثل آلمان سرمایهگذاری بسیار وسیعی را پیشتر از همه کشورها انجام دادهاند. طبق برخی آمارها آلمان بیش از 70 درصد نیاز انرژی خانهها را از انرژی نو تامین میکند. حدود سهچهارم از نیاز خانههای این کشور به برق از این راه تامین میشود. همچنین ۲۷ درصد از کل انرژی مورد نیاز کشور آلمان، شامل صنایع و بخش خانگی، از طریق انرژی خورشیدی، باد و سایر منابع تجدیدپذیر و پاک تامین میشود. در آلمان هماکنون طرحی ایجاد شده است که بر اساس آن برخی دهکدههای کوچک بهطور کامل از طریق انرژیهای پاک و تجدیدپذیر نیاز خود را برطرف میکنند. قانونی را دولت آلمان تصویب کرده که طبق آن این کشور باید از این پس حداقل یکسوم از انرژی مورد نیاز را از طریق انرژیهای پاک و تجدیدپذیر تامین کند تا بتواند بهطور تدریجی از وابستگی به سایر منابع انرژی رها شود. پیشبینی میشود که با توجه به مزایای این بخش از انرژی و مشوقهایی که وجود دارد و امکانهایی که بحث صادرات برق میتواند ایجاد کند ولی هنوز عملی نشده است، میتوان کاری کرد که نسبت به دیگر کشورها از لحاظ تولید انرژی ما جایگاه خود را در این زمینه هم حفظ کنیم و بتوانیم تولید برق صادراتی خود را افزایش دهیم و از این طریق نیز به اقتصاد کلان و درآمدهای ملی اضافه کنیم.