شانس ربودن شغل
حضور مهاجران افغان چه اثری بر رفاه کارگران ایرانی دارد؟
در طول سالهای گذشته، حضور گسترده مهاجران افغانستانی در ایران و اثرات این حضور، از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از موضوعات اساسی و بحثبرانگیز و در برخی موارد، مورد اختلاف بوده است.
در طول سالهای گذشته، حضور گسترده مهاجران افغانستانی در ایران و اثرات این حضور، از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از موضوعات اساسی و بحثبرانگیز و در برخی موارد، مورد اختلاف بوده است.
مهمترین دلیل آن، عدم دسترسی به آمار دقیق از تعداد، وضعیت شغلی و تحصیلی آنان و سایر فاکتورهای تاثیرگذار بر تحلیلهای کمی به دلیل عمدتاً غیرقانونی بودن مهاجرت آنها و همچنین پیچیدگیهای تحلیلی ناشی از بینبخشی بودن تاثیرات پدیده مهاجرت است.
این شوک عرضه جمعیتی به واسطه تغییر در عرضه نیروی کار، تقاضای مسکن و خدمات عمومی و تغییر در بودجه دولت، اثرات مستقیم قابل توجهی بر اقتصاد دارد؛ گرچه آثار اجتماعی و فرهنگی نیز در میانمدت و بلندمدت میتواند به طور غیرمستقیم اثرات اقتصادی به همراه داشته باشد.
به دلیل اینکه مهاجران افغانستانی عمدتاً با هدف یافتن شغل و کسب درآمد و حتی تامین مالی خانوادههای خود از طریق جابهجایی پول، به ایران وارده شدهاند، در میان آثار اقتصادی، تاثیر آنها بر بازار کار، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بیکاری برونزا
بر اساس مبانی نظری، در صورتی که ورود مهاجران و افزایش نیروی کار، دلایلی غیر از افزایش تقاضا برای نیروی کار داشته باشد، افزایش بیکاری برونزا و در نتیجه کاهش دستمزدها را به دنبال خواهد داشت.
اثرات طرف عرضه نیروی کار را باید در دو حالت جانشین و مکمل بودن نیروی کار مهاجر و بومی بررسی کرد. در حالت جانشینی، نیروی کار مهاجر، اثر منفی بر دستمزدها و فرصتهای شغلی نیروی کار بومی خواهد داشت؛ اما در حالت مکمل بودن این عوامل و نبود رقابت میان آنها برای تصاحب مشاغل، بهرهوری نیروی بومی افزایش و تقاضا برای آنها افزایش خواهد یافت. البته، مهاجرت در بازار کار هم اثرات طرف عرضه را دارد هم اثرات طرف تقاضا را؛ چون که مهاجران همانند بومیان کالا و خدمات تقاضا میکنند و نتیجه این امر افزایش در تقاضای نیروی کار و بنابراین افزایش اشتغال و دستمزدها خواهد بود.
اثر خالص مهاجرت بر اشتغال و دستمزد بومیان، به میل نهایی مهاجران به مصرف و شانس آنها برای ربودن فرصتهای شغلی از دست بومیان بستگی خواهد داشت.
بنابراین با توجه به درجه بالای جانشینی مهاجران افغان با نیروی کار غیرماهر ایرانی و شانس بالای آنها برای اشتغال در فضای رقابتی به دلیل تحمیل هزینههای نسبی پایین در کنار تاثیر بسیار کم آنها بر طرف تقاضا، اثر منفی آنها بر اشتغال و دستمزد کارگران ایرانی بر اساس مبانی نظری قابل طرح است که جهت پذیرش آن باید نتایج مطالعات تجربی با فرضیه مذکور و قابل استناد را بررسی کرد.
اکثر مطالعات تجربی صورتگرفته در کشورهای مختلف جهان، میان تعداد مهاجران غیرماهر و دستمزد بومیان، همبستگی منفی گزارش کردهاند. البته در بسیاری از موارد این همبستگی ضعیف بوده که مهمترین دلیل آن مهاجرت داخلی نیروی کار بومی و همچنین تمایل پایین بومیان برای انجام کارهای محوله به مهاجران بوده است. مطالعات صورتگرفته در ایران نیز نتایج کاملاً مشابهی در خصوص تاثیر مهاجران افغان بر سطح دستمزد و اشتغال کارگران ایرانی به ویژه در بخش ساختمان داشتهاند و حتی اثر مثبت این مهاجران بر نرخ بیکاری کل کشور نیز به لحاظ آماری معنیدار گزارش شده است. از دیگر نتایج این مطالعات، واکنش مهاجران افغانستانی به عملکرد و شرایط بازار کار ایران در بلندمدت بود که در ماههای اخیر خروج آنها از ایران به مقصد ترکیه و اروپا و حتی وطن خودشان به دلیل شرایط رکودی و سقوط ارزش ریال ایرانی این موضوع را تایید میکند.
پرداخت هزینه کارگران ایرانی برای مهاجران
در کل میتوان گفت حضور گسترده مهاجران افغان در ایران، همانند سایر کشورهایی که مهاجرت غیرقانونی را تجربه کردهاند، رفاه اقتصادی بومیان با سطح درآمد پایین را کاهش داده است. در واقع، ورود مهاجران افغانستانی به بازار کار با شرایط و ویژگیهای خاص خودشان بیشتر اثر توزیعی داشته و این کارگران ایرانی هستند که هزینه بالایی برای مهاجرت غیرقانونی افغانستانیها پرداخت میکنند و تشکل قدرتمندی هم جهت تصمیمگیری و اجرای سیاستهای تعدیل آن ندارند.
گاه بیان میشود در استانهایی که مهاجران افغانستانی حضور دارند، نرخ بیکاری پایین است و آنها تاثیر منفی بر نرخ بیکاری ندارند.
باید توجه داشت که اولاً مهاجران معمولاً سعی دارند در استانهایی اقامت کنند که نرخ بیکاری پایینی داشته باشند، ثانیاً بر اساس نظریات اقتصادی با توجه به تحرک بالای نیروی کار داخلی و سرمایه در میان استانها، بررسی تاثیر آنها بر شاخصهای اقتصادی باید در سطح ملی انجام شود.
مزایای مهاجران افغان
برخی نیز اعتقاد دارند که مهاجران افغانستانی منافعی هم دارند، از جمله اینکه سختکوش هستند و همچنین کارهایی را انجام میدهند که کارگران بومی حاضر به انجام آن نیستند.
باید دقت داشت که سختکوشی مهاجران بیشتر ناشی از عدم اطمینان شغلی آنها بوده و اینکه کارهای سنگین و خطرناک و پرزحمت را بر دوش میکشند بیشتر ناشی از عدم تمایل کارفرمایان به استفاده از تکنولوژی و همچنین ایجاد محیط کار امن، تمیز و خوشایند در حضور نیروی کار مهاجر ارزان است.
قطعاً در صورت الزام کارفرمایان به استفاده از فناوریهای جدید و ایجاد شرایط و محیط مطلوب کاری، برخی از این مشاغل از بازار کار حذف و برخی دیگر، توسط کارگران بومی بدون درخواست دستمزدهای بسیار بالا انجام خواهد شد. البته این موضوع به دلیل نیاز به سرمایهگذاری ثابت اولیه و پرداخت دستمزدهای نسبی بالاتر، افزایش هزینههای تولید یا خدمات را حداقل در کوتاهمدت به دنبال خواهد داشت.
از آنجا که طبق آمار اعلامشده، اکثر مهاجران افغانستانی در بخش ساختمان مشغول به کارند، نظر به قیمت بالای زمین و پروانه و سهم پایین نیروی کار ساده از کل هزینههای تولید در این بخش، بعید به نظر میرسد که جایگزینی نیروی کار ایرانی تاثیر معنیداری داشته باشد؛ این در حالی است که با توجه به عرضه کافی نیروی کار غیرماهر و کممهارت داخلی آن هم در شرایط فعلی اقتصاد ایران، در تمام مشاغلی که مهاجران افغانستانی مشغول به کارند، در صورت سیاستگذاری مناسب میتوان بهرهوری نیروی کار ایرانی را افزایش داد و اثرات حداقلی را نیز از بین برد.
قطعاً اعمال سیاستهای تشویقی نیز برای کارفرمایانی که حسب مورد از تکنولوژی بهره گرفته و شرایط مناسبی برای حضور نیروی کار داخلی فراهم میکنند، میتواند در امر کنترل تورم هزینهها کمککننده باشد.
این یادداشت به دور از اظهارنظرهای شخصی و سلیقهای و با استفاده از نتایج مطالعات تاییدشده و قابل استناد داخلی و خارجی، صرفاً به تحلیل اثر مهاجران افغانستانی بر بازار کار ایران پرداخته و به دلیل محدودیت اطلاعات آماری از پرداختن به تحلیل کمی هزینه و فایده آنها در کل اقتصاد پرهیز کرده است. در کل، لزوم ساماندهی اشتغال این مهاجران در کشور و ایجاد سازوکاری برای احقاق حقوق کارگران ایرانی در بخشهای مختلف از جمله ساختمان و حتی مشاغل خرد و خانگی به طور جدی احساس میشود.