شناسه خبر : 30680 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تهدیدی برای تولید غذا نیست

عباس کشاورز معاون زراعت وزارت جهاد کشاورزی از نبود نگرانی در تامین امنیت غذایی می‌گوید

تخریب زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها در سیلاب سال جدید در بسیاری از استان‌های کشور، همزمان با تهاجم ملخ‌های آفریقایی، موجی از نگرانی برای کشاورزان و البته نااطمینانی برای امنیت غذایی را به دنبال داشته است.

تهدیدی برای تولید غذا نیست

تخریب زمین‌های کشاورزی و باغ‌ها در سیلاب سال جدید در بسیاری از استان‌های کشور، همزمان با تهاجم ملخ‌های آفریقایی، موجی از نگرانی برای کشاورزان و البته نااطمینانی برای امنیت غذایی را به دنبال داشته است. آیا ایران که سرزمینی در معرض انواع بلایای طبیعی و نیز شدیدترین تحریم‌ها بوده، توان تامین امنیت غذایی‌اش را دارد؟ آیا سال جدید چالشی در حوزه تولید مواد کشاورزی داریم؟ برای پاسخ به پرسش‌هایی در این زمینه با عباس کشاورز معاون امور زراعت وزارت جهاد کشاورزی به گفت‌وگو نشستیم. او معتقد است؛ خطری امنیت غذایی ما را تهدید نمی‌کند و ملخ‌ها در کنترل هستند. همچنین او بر این باور است: حفظ کیفیت خاک و افزایش حاصلخیزی کاری است برای نسل‌های آینده و نباید برای منافع کوتاه‌مدت و زودگذر سرزمین را دچار فرسایش کرد. بنابراین پایداری کلید توسعه است.

♦♦♦

با توجه به خساراتی که سیل امسال به مزارع و زمین‌های کشاورزی در بسیاری از مناطق کشور وارد کرده، وضعیت تولیدات کشاورزی ما در چه سطحی است؟

بر اثر وقوع سیل در خوزستان حدود 800 هزار تن گندم و در گلستان نیز حدود 100 هزار تن کلزا از دست داده‌ایم. رقم عمده خسارت ما در تولید حدود 500 هزار تن شکر است که پنج واحد شرکت توسعه نیشکر زیرآب رفته‌اند. این واحدها به دلیل همین مشکل امکان برداشت نداشتند. در لرستان عمده خسارت کشاورزی نیست. در حد کلان ملی غیر از شکر کاهش تولید نداریم. در بسیاری از جاها حتی افزایش تولید داریم.

 این پرسش برای بسیاری از مردم به وجود آمده است که آیا به‌طور مصداقی تامین غذا برای شهروندان ایران در طول سال جاری یا سال بعد با چالش خاصی مواجه خواهد شد؟

امسال که تولید کشاورزی ما مشکلی ندارد و برای سال آینده که اصلاً بعید است، مشکلی پیش بیاید. تنها نگرانی من نبود امکان کشت قلمه برای نیشکر است. اگر زود این آب‌گرفتگی تخلیه نشود کل نیشکر باید دوباره کاشته شود و امکان تامین قلمه وجود ندارد. چون معمولاً سالانه 20 درصد کشت نیشکر جدید است و 80 درصد شکر هر پنج سال یک‌بار از همان نی‌های باقی‌مانده جوانه می‌زند. اگر خدای‌نکرده آب زود تخلیه نشود و نی زیر آب بپوسد ما مجبور هستیم همه نیشکر را مجدداً قلمه بکاریم. چنین قلمه‌ای مقدار زیادی از تولید را می‌گیرد و تولید را کاهش می‌دهد. اما از یک دانه نی بیش از شش تا هفت قلمه نمی‌توان زد.

 اهمیت کشت نیشکر در این است که جزو محصولات استراتژیک ماست آیا غیر از نیشکر محصول دیگری دچار خطر کاهش تولید در طول امسال یا سال آینده نیست؟

نه، جز نیشکر مشکلی نداریم. ما در محصولاتی مثل گندم، جو، کلزا و... اضافه تولید داریم. در سبد غذایی ما، گندم در صدر لیست استراتژیک است. برنج اولویت دوم کشت است. با این حال زمانی که در مازندران سیل آمد، خسارتی به شالیزارها وارد نشد. چون آن زمان تنها بخش اندکی از شالیزارها نشا کرده بودند و مجبور شدند مجدد نشا کنند که خسارتی به تولید وارد نکرده است. گندم، برنج، جو، شکر، روغن، ذرت، گوشت مرغ و گوشت قرمز اینها کالاهای استراتژیک سبد غذایی ایرانیان است. در تولید جو ما امسال 20 درصد افزایش تولید داشتیم. در تولید ذرت به احتمال زیاد کشت اضافه خواهد شد. تنها موردی که ممکن است مشکل پیدا کنیم، آن هم در صورتی که آب سیلاب زود از مناطق خارج نشود، تولید شکر است!

 هجوم ملخ‌ها تا چه اندازه می‌تواند وضعیت کشاورزی و تولیدات غذایی ما را متاثر کند؟ نحوه مواجهه با چنین آفاتی چگونه است؟ آیا ما تجربه چنین هجومی را در طول دهه‌های گذشته داشته‌ایم؟

ملخ‌ها دو گونه است. یکسری ملخ‌های بومی که در کشور وجود دارند. اگر جمعیت این‌گونه افزایش پیدا کند به دلیل پایشی که صورت می‌گیرد با آنها مقابله می‌کنیم. پارسال در گلستان، مغان، جازموریان و... ملخ‌های بومی طغیان کردند. ملخ‌ها شروع کردند به حمله و آسیب به محصولات کشاورزی که سریعاً با آنها مقابله شد. گونه دوم ملخ‌های مهاجر هستند که تا هزار کیلومتر توان پرواز دارند. در طبیعت جابه‌جا می‌شوند و به خاطر رشد جمعیتی که دارند قدرت تخریب خیلی بالایی دارند. خدای‌نکرده اگر به یک جنگل حمله کردند، صدای خوردن آنها مثل صدای اره برقی در جنگل می‌پیچد. به همین دلیل، همیشه امنیت غذایی را تهدید می‌کنند. به دلیل خطر بالای ملخ در دنیا پروژه‌ای بین‌المللی وجود دارد که همیشه ملخ را پایش و کنترل می‌کند و اطلاعات این‌گونه را به کشورهای مختلف اطلاع‌رسانی می‌کنند. بنابراین نوعی پیش‌آگاهی برای مدیریت ملخ‌ها وجود دارد. برای کنترل این آفت شبکه‌ای بین‌المللی وجود دارد که کار را برای کنترل آن آسان می‌کند. ملخی که به ایران حمله می‌کند از نوع ملخ‌های آفریقایی است که از صحرای عربستان گذر می‌کند و به کشور ما می‌آید. دو حالت در مورد خسارت ملخ مطرح است. در مرحله نخست باید این‌گونه سرکوب شود و این وظیفه دولت است. این حمله ملخ جزو آفاتی نیست که مردم خودشان بتوانند در مقابل آن مقاومت کنند و خودشان کنترل کنند. دولت کمک خواهد کرد و ستاد بحران با مدیریت استانداری‌ها این موضوع را مدیریت خواهند کرد. قدرت تخریب بسیار زیادی دارد و به همین دلیل در رسته بحران‌ها قرار می‌گیرد. نحوه مواجهه با حملات ملخ به صورت شیمیایی است. در تمام دنیا کنترل این حجم از ملخ به شیوه بیولوژیک ممکن نیست. بنابراین کنترل ملخ به شیوه شیمیایی است به این خاطر که نباید به آن فرصت داد. در صورتی که فرصت حیات پیدا کند واقعاً می‌تواند تمام دارایی کشاورزی یک کشور را نابود کند. این‌گونه به دلیل تخم‌ریزی سریع و تجدید نسل فوق‌العاده ویرانگر است. گروه اول این ملخ‌ها فروردین به ایران آمدند و ما این نسل را در فروردین 98 کامل کنترل کردیم. در خوزستان کاملاً سرکوب شدند. در هرمزگان، بوشهر، فارس، کرمان و... کامل از بین رفت. اما نسل جدید این ملخ اخیراً وارد کشور شده است. این ‌بار حجم این گله اینقدر وسیع است که نیازمند تمهیدات بیشتری برای کنترل و نابودسازی است. ما البته آمادگی کامل داریم. گروه‌های دیده‌بان و پایش و مبارزه تقریباً بسیج هستند و با کمکی که دولت کرده در حال کنترل هستیم. البته سال‌های 53 و 54، 67 ما با حمله سنگین ملخ‌ها مواجه بودیم ولی آنقدر شدید نبود. این گروه اخیر از خوزستان شروع شده ولی جمعیت بسیار زیادی نسبت به سال‌های قبل دارد. ولی اینها هم مثل قبل کنترل خواهد شد. خسارت این حملات اینقدر زیاد است که باید برای مدیریت آن برنامه‌ریزی کرد. این‌ گونه از بالا که حرکت می‌کند سرسبزی را نگاه می‌کند. هر جایی سبز باشد به آنجا حمله می‌کند. اگر سال خشکی باشد، به سرعت به مزارع کشاورزی می‌آیند. اگر سال‌ تری باشد مثل امسال که طبیعت همه‌جا سبز است، به طبیعت حمله می‌کنند و بعد به مزارع حمله می‌کنند. از نظر امنیت غذایی وقتی طبیعت سبز است ما مشکلی نداریم ولی کار مبارزه سخت‌تر می‌شود چون گونه ملخ در طبیعت پراکنده است. اما وقتی خشکسالی است و طبیعت خشک باشد، امنیت غذایی در خطر است ولی مبارزه با ملخ آسان‌تر است. چون حجم پراکندگی آفت زیاد نیست و کار مبارزه راحت است. همیشه در طول تاریخ گله‌های مهاجم ملخ یکی از مخاطرات بخش کشاورزی بوده است و دنیا به این نتیجه رسیده که باید سریعاً این‌گونه را سرکوب کند. سازمان حفظ نباتات در ایران دستگاه‌های سمپاش و هواپیماهای سمپاش و حتی فرودگاه‌های اختصاصی برای مقابله با این آفت‌ها دارد. امسال در خوزستان به محض آنکه خبر آمد ملخ حمله کرده، بیش از 20 نقطه برای سمپاشی از طریق هواپیماهای مخصوص انتخاب شد که آمادگی داشته باشند. البته الان هم کنترل می‌شود و بعید است بعد از این همه تجربه ما غافلگیر شویم.

 دیگر کشورهای جهان به‌خصوص جهان توسعه‌یافته چگونه برای تامین امنیت غذایی اقدام می‌کند؟ ما کشوری دارای مشکلات طبیعی، کم‌آبی و خشکسالی‌های پی‌درپی هستیم و چالش‌هایی هم در حوزه تحریم و تنش‌های بین دولت‌ها داریم، چگونه باید امنیت غذایی را تامین کنیم؟

تا این لحظه که ما داریم با هم صحبت می‌کنیم، تمام کشورها فارغ از شکل نظام سیاسی، بر روی تامین غذا از منابع خودشان اتفاق نظر دارند (شاید یکی دو کشور نهایتاً این‌گونه نباشند). این کشورها نسبت به حمایت از تولید داخلی هیچ تخفیفی نمی‌دهند. بنابراین رویکرد دنیا به فرض کشورهای اروپا این است که حاضر نیستند محصولاتی را که می‌توانند از منابع خود تولید کنند، تولید نکنند، چه برسد به اینکه حذف کنند یا از خارج وارد کنند. البته بخش کشاورزی در اروپا حداکثر سه درصد است. با اینکه کم است نسبت به کالاهای استراتژیک مثل گندم، روغن، شیر، گوشت و... حتی یک ساعت سیاست خود را تخفیف نمی‌دهند. آلمان خیلی نیازمند گندم نیست ولی کماکان گندم و محصولات دیگر تولید می‌کند. آمریکا، استرالیا و حتی کشوری مثل ژاپن که زمین هم ندارد اجازه ورود برنج را به کشور خود نمی‌دهد. این یک فرمول است. فرمول دیگر این است که شاخص امنیت غذایی فعلاً به انرژی وابسته است. در هر کشوری بر مبنای اینکه بیس مواد کشاورزی‌اش چیست یک محصول به عنوان کالای اصلی در متن قرار دارد. در کشورهایی مثل ایران، اروپایی‌ها و آمریکا گندم کالای اصلی است. کشورهایی مثل آسیای جنوب شرق، کالای متن برنج است. تایلند، اندونزی، چین، هند، پاکستان و... کشورهای آمریکای جنوبی و برخی از کشورهای آفریقا کالای اصلی و متن ذرت است. بخش اعظم تامین‌کننده انرژی برای مردم و تولید مواد غذایی بر پایه این مواد است. نظر سوم این است که تا این لحظه فارغ از اینکه سیاست تامین امنیت مواد غذایی بر پایه تولید داخلی است نمی‌توان گفت می‌توان با تجارت و واردات یا صادرات و... امنیت مواد غذایی را تامین کرد. مواد غذایی مواد قابل تجارت نیست. یعنی اگر بگوییم صد واحد ارزش ریالی تولیدات کشاورزی است حتی باغ و گل و میوه و... کمتر از 9 درصد جنبه تجاری دارند. این نشان می‌دهد که این کالاها از نظر اقتصادی در سبد تجارت نیستند. یعنی طوری نیست که یک مصرف‌کننده بگوید این کالا را ندارم و می‌روم از فلان بازار تهیه می‌کنم. این هنوز مطرح نشده است. دلیل چهارم نظریه آب مجازی است. تقریباً این نظریه 40 سال است مطرح شده است که بهتر است دنیا به این توافق دست یابند که هر کشوری مزیتی برای تولید محصولی دارد آن را تولید کند. دنیا بر روی تجارت جهانی توافق کرده اما بر روی آب مجازی و تولیدات کشاورزی توافق نکرده است. این بحثی اقتصادی است و حتی اقتصاددانان بر سر بحث امنیت غذایی حساسیت دارند و هنوز دنیا به این نتیجه نرسیده است که می‌تواند تولیدات کشاورزی را طبق نظریه آب مجازی در بازار عرضه کند. بسیاری در ایران معتقدند به دلیل مشکلات سرزمینی ما آنچه نیاز داریم را از خارج وارد کنیم ولی این نظریه اگر تحریم و جنگ و... اتفاق بیفتد آیا جوابگو است؟ و بر همین اساس جز دو سه کشور که جمعیت بالایی ندارند هنوز این نظریه را اجرایی نکرده‌اند.

 ما کشوری هستیم که شدیداً با بحران آب مواجه هستیم. اگر از سال خوب امسال بگذریم و گول این بارش را نخوریم. چرا در استانی با تنش آبی فوق‌العاده بالا مثل فارس باید کشت برنج داشته باشیم؟ انتقاد بسیاری از منتقدان مدیریت کشاورزی کشور این است که کشاورزی ایران بر اساس ظرفیت‌های سرزمینی و سازگاری اقلیمی نیست.

این بحث ظرفیت سرزمین از نظر کشاورزی بحث مهمی است که از سال 72 در وزارتخانه مطرح بوده است. مساله برنج از پیشنهادهایی است که اردیبهشت 93 در دولت مطرح شد و وزارت کشاورزی توصیه کرده است کشت برنج جز در استان‌های گیلان و مازندران، نباید حمایت شود. توصیه شده است کشت‌های استان‌های دیگر بیمه نشوند. حمایت مکانیزاسیون صورت نگیرد. البته می‌دانیم کشاورزان دچار مشکل شده‌اند و خیلی هم از این تصمیم‌ها استقبال نمی‌کنند اما عاقبت هم این موضوع در دولت تصویب شد. ما این نظریه را از قدیم داشتیم و عملیاتی شد. به‌طور کلی منهای امسال که شرایط آب استثنایی است ما نسخه جدیدی برای کشاورزی ارائه داده‌ایم که با توجه به کمبود آب چقدر می‌توان کشاورزی داشت و چگونه می‌توان کشاورزی کرد. تکنولوژی و روش‌های آن چیست؟ وزارت کشاورزی با دستور وزیر توصیه کرده که تولیدات سبزی و محصولات صیفی به گلخانه برود و در زمین‌های آزاد کشت نشوند و حمایتی از این محصولات نشود. ما پیشنهاد داده‌ایم که کشت از تابستان به پاییز تغییر کند. کشت چغندر پاییزه را دایر کردیم و سه چهار سال است که کشت می‌شود. سال گذشته یک‌میلیون تن چغندر در کشت پاییزه تولید شده است. امسال تولید یک‌میلیون و 200 هزار تن پیش‌بینی شده است. الگوی تغییر محصولات علوفه‌ای از تابستانه به پاییزه سیاست بعدی ماست. ما محصولاتی را معرفی‌کرده‌ایم که بتوانند در پاییز کشت شوند و محصول بخش مهمی از آب مورد نیازش را از آب باران بگیرد. روش‌های زراعی در حال تغییر است. ما در حال ایجاد کشت حفاظتی هستیم. کشت نشایی به‌جای بذری را تشویق می‌کنیم. این روش 25 تا 30 درصد کاهش مصرف آب دارد. بنابراین یک پکیج است و بستگی به محصول، منطقه و ... دارد. تلاش شده ظرف سال گذشته تمام سبزی صیفی نشایی شود. تا حدود زیادی موفق بوده‌ایم. اغلب این هندوانه‌ها، خربزه، گوجه‌فرنگی، خیار، فلفل و... این روش تقاضای آب را به میزان قابل توجهی پایین آورده است. الان کشاورزان متوجه شده‌اند که این روش نه‌تنها مشکلی در تولید ایجاد نمی‌کند بلکه عملکردها را بالا می‌برد و هزینه را پایین می‌آورد. به‌جای دانه یک گیاه آماده در زمین نشا می‌شود که مراحل رشد اولیه را طی کرده و سالم است و آمادگی بیشتری برای مقابله با آفت و... دارد. گیاه سالم است و اگر رنجور بوده باشد در اولین مرحله حذف شده است. این کار آثار مثبت اقتصادی داشته است. کشاورزان دارند استقبال می‌کنند و این راه مدیریت کشاورزی منطبق با اقلیم و وضعیت کم‌آبی است.

 زمان مشخصی برای فراگیر شدن این روش‌های مفید آبی در کشور تعیین شده است؟

پیش‌بینی ما این است که تا پنج سال باید فراگیر شود. ما فرصت زیادی نداریم. این یک تصمیم درون‌سازمانی در وزارت کشاورزی است و مصوبه دولت نیست. این یک تصمیم داخلی است. با بخش کشاورزی به این نتیجه رسیدیم ما حداکثر برای تطبیق با شرایط اقلیمی و سازگاری با این وضعیت پنج سال وقت داریم. در این شیوه تلاش شد مردم نگران تولید نباشند و نگرانی برای کم‌آبی در حوزه محیط‌زیست، آب شرب و صنعت وجود نداشته باشد.

 مضرات وابستگی غذا و تولیدات کشاورزی به خارج از کشور از منظر امنیت ملی چیست؟ آیا بهترین راه تامین امنیت غذایی از خودکفایی می‌گذرد؟ راه تامین امنیت غذایی با لحاظ همه عوامل اقتصادی، محیط‌زیستی و اجتماعی و امنیت ملی چیست؟

ما هیچ‌گاه در هیچ زمینه‌ای صحبت خودکفایی نکرده‌ایم. فرمول ما افزایش بهره‌وری بر مبنای ظرفیت سرزمین است. اگر این ظرفیت و مزیت ما را به تولید رساند که چه خوب. اگر نرساند در همان حد بماند. ما نمی‌توانیم ادعا کنیم در ذرت می‌توانیم خودکفا شویم. ما ادعا نمی‌کنیم در دانه‌های روغنی و کنجاله می‌توانیم خودکفا شویم. اینها با تکنولوژی فعلی شدنی نیست. ممکن است در آینده تکنولوژی بیاید که کشور در تولید برنج خودکفا شود. ولی اکنون ما چنین ادعایی نداریم. پس فرمول ما این است که بدانیم سطح تولید بهینه گندم برای کشاورزی پایدار چقدر است. بنابراین باید این را به شرایط مطلوب برسانیم. برای همه محصولات چنین فرمولی نیست. مصلحت هم نیست. اصولاً برخی محصولات به خاطر محدودیت‌ها مزیت ندارند. ما در مورد برنج تاکید کردیم که جز در شمال کشور نباید حمایت شود. این حرف را باید فعالان بخش آب و محیط زیست و کنشگران عرصه‌های غیرکشاورزی بگویند ولی ما خودمان این تصمیم را گرفتیم چون دیدیم که در خوزستان از هر مترمکعب آب 120 گرم برنج تولید می‌شود؛ این اصلاً منطقی نیست. با همین مترمکعب آب  می‌توانیم 800 گرم ذرت تولید کنیم. می‌توانیم یک کیلو و نیم سویا تولید کنیم. موضوع مزیت آبی مهم است. این تبدیل به یک پروژه بهره‌وری آب در کشور شده است. تنها راه مدیریت سرزمین و مدیریت کشاورزی در ایران مبتنی بر این دیدگاه است که ظرفیت سرزمین چقدر است و بر مبنای مزیت بهره‌وری آب چه سیاست‌های حمایتی داشته باشیم. با این روش ما 85 درصد نیاز جامعه را تامین می‌کنیم و این رقم کمی نیست. رویکرد ما این است که توجه به خاک و حفظ کیفیت خاک و افزایش حاصلخیزی خاک کاری است که ما برای نسل‌های آینده انجام می‌دهیم. بنابراین نباید برای منافع کوتاه‌مدت و زودگذر سرزمین را دچار فرسایش کرد. بنابراین پایداری کلید توسعه است.

دراین پرونده بخوانید ...