آیا نظام دستمزد و حقوق کارآمد است؟
حق و حقوق مدیران
انتشار تصویر فیش حقوقی منتسب به مدیران شرکت بیمه مرکزی باعثجنجالی در رسانههای ایران شد و حتی به استعفای مدیرعامل شرکت بیمه مرکزی ایران منجر شد.
انتشار تصویر فیش حقوقی منتسب به مدیران شرکت بیمه مرکزی باعث جنجالی در رسانههای ایران شد و حتی به استعفای مدیرعامل شرکت بیمه مرکزی ایران منجر شد. موضوع اینطور عنوان شد که حقوق برخی مدیران ارقامی بین ۶۰ تا ۸۷ میلیون تومان بوده است و مبالغی تحت عناوین مختلف از قبیل وام ضروری و اضافه کاری پرداخت شده بود. در ادامه فعالان حوزه کار در مورد حداقل حقوق دریافتی کارگران و مقایسه آن با دستمزدهای بالاتر صحبت کردند. سپس مقامات شرکت بیمه اعلام کردند دستمزدهای مدیران مربوطه حدود 5 /8 میلیون تومان است و دریافت مبالغ بیشتر به دلیل معوقات و سنوات این مدیران از سال ۱۳۸۴ تاکنون بوده است و برای چنین پرداختهایی نمیتوان عنوان حقوق را بهکار برد.
این جنجال رسانهای یک سوی ماجراست ولی نکته مهمتر این است که اصولاً تعریف استاندارد برای مدیران ارشد در سیستم حقوق و دستمزد به چه شکل است؟ شرح وظایف مدیران ارشد چگونه تعریف میشود و بار حقوقی چنین مسوولیتی برای این مدیران در چه حد است؟ ارزش کار این مدیران ارشد با چه سازوکاری تعریف میشود؟ سیستم پرداخت حقوق و دستمزد برای افرادی با مسوولیتهای بالا چطور برنامهریزی میشود؟ مکانیسم بررسی عملکرد مدیران و ارزشگذاری بر خروجی کارکرد آنها چطور صورت میپذیرد؟ اهداف و برنامههای سالانه و چندسالانه سازمانها چگونه به اهداف کوچکتر مرتبط به حوزه مدیریت هر مدیر ارشد تفکیک، ارجاع و پیگیری میشود؟ سنجش موفقیت مدیران در حوزه مدیریت خود و بررسی میزان ارتقای سطح بهرهوری سازمان مربوطه چگونه انجام میشود؟
بدون شک حضور مدیران قوی و باتجربه که با پذیرش مسوولیتهای سنگین در شکوفا شدن اقتصاد کشور نقش ایفا میکنند یکی از ارکان کلیدی رشد اقتصادی است. مدیرانی که کارایی بالایی دارند و میتوانند تغییرات مثبتی در عملکرد سازمان ایجاد کنند، دستمزدهای بالایی دریافت میکنند که متناسب با مسوولیتهای سنگین آنهاست. در چنین شرایطی است که حضور این مدیران در سازمانها و دریافتهای میلیونی آنها به محل بحث و جدل در رسانهها تبدیل نمیشود.
سوال اساسی اینجاست که آیا روش و سیستم حقوق و دستمزد بهکار گرفتهشده در کشور ما توانسته مدیران دولتی را به شکل صحیح در راستای رشد و سودآوری شرکتی که در آن فعالیت میکنند ترغیب، تشویق و حتی مجبور کند؟ آیا سیستم حقوق و دستمزد فعلی در ایران نیاز به اصلاح دارد تا با جذب مدیران کارآمد بینالمللی بتوانیم به نقطه کار مناسبی در بهرهوری و تعالی سازمانها برسیم؟
این نخستین بار نیست که دستمزد مدیران به موضوع اصلی خبرها تبدیل شده و بدون شک آخرین بار هم نخواهد بود که جنجالهای رسانهای در این زمینه برپا شده است. تنها در ایران هم نیست که مردم و رسانهها به مساله دستمزد مقامات دولتی حساسیت نشان میدهند و در کشورهای صنعتی هم مالیاتدهندگان پیگیر مبالغی هستند که به مقامات دولتی پرداخت میشود. در ماههای ابتدایی سال جاری اخباری در انگلستان منتشر شد مبنی بر اینکه یک هزار نفر از مدیران دولتی در این کشور دستمزدی بیش از نخستوزیر دریافت کردند و در ژاپن این وضعیت در نظام بانکی مشاهده شد. اما رویکرد رسانهها در جهت ارزیابی عملکرد افرادی بود که این دستمزدها را دریافت میکردند نه تقبیح سیاستی که به مدیران کارآمد انگیزههای مالی لازم برای فعالیت در سیستم دولتی را میداد. در تجربه کشورهای دیگر افرادی به دلیل این دریافتهای کلان مجبور به پاسخگویی و کنارهگیری شدند که کارایی بالایی نداشتند نه اینکه بدون ارزیابی درست از عملکرد فرد تنها و تنها به دلیل دریافتی چند دهمیلیونی از سیستم کنار گذاشته شوند.
دیدگاه تان را بنویسید