تاریخ انتشار:
راهحل برخورد با باشگاههای بدهکار را نمیدانند
مطابق قانون رفتار کنیم
یکی از دلایل اصلی که باعثشده اکثر باشگاههای فوتبالی ما بدهکار باشند و به میزان بدهی آنها سال به سال افزوده شود این است که هیات مدیرههای فرمالیته در راس آنها حضور دارند.
یکی از دلایل اصلی که باعث شده اکثر باشگاههای فوتبالی ما بدهکار باشند و به میزان بدهی آنها سال به سال افزوده شود این است که هیات مدیرههای فرمالیته در راس آنها حضور دارند. از طرفی مجمع باشگاهها وجود خارجی ندارد و حسابرسی مالی درست و اصولی انجام نمیشود. این یک واقعیت تلخ از حقیقت امروز اقتصاد در فوتبال ایران است. البته نباید این نکته را هم فراموش کنیم که فدراسیون فوتبال نیز هیچ وقت پیگیریها و سختگیریهای لازم را در این موضوع نداشته است. فدراسیون به عنوان متولی فوتبال در کشور باید ضوابط و قوانین مشخص داشته باشد تا باشگاههایی که بر اساس قانون تجارت اداره میشوند، گزارش حسابرسی سالانه خود را به صورت شفاف و سالم ارائه بدهند. کاری که در فوتبال حرفهای روز دنیا جا افتاده است. در کشورهای توسعهیافته باشگاهها مجمع مشخص دارند، هیات مدیره از دل مجمع انتخاب میشود و مدیرعامل هم از سوی همین مجمع و هیات مدیره انتخاب میشود. در آنجا باشگاهها بیشتر جنبه اقتصادی و تجاری دارند تا ورزشی و تمام امور مالی آنها حسابرسی میشود و در اختیار مجامعشان قرار میگیرد. حتی امور سیستم مالیاتیشان را به صورتی کاملاً شفاف انجام
میدهند و از همه مهمتر اینکه اکثر این باشگاهها در بورس کشورهای مربوطه قرار گرفتهاند و تمام اطلاعات زیر و درشت مالی آنها برای سهامداران قابل رویت و بررسی است.
تفاوتهای فوتبال ایران و دنیا
برای اینکه از واقعیتها و تفاوتهای فوتبال ایران با فوتبال روز دنیا حرف بزنیم هم میتوان چند سوال ساده مطرح کرد. اینکه کدام باشگاه ایرانی در بورس کشورمان قرار دارد، کدام باشگاه به صورت منظم و شفاف همهساله گزارش حسابرسی خود را منتشر میکند؟ بعد از انجام حسابرسی مجامع کدام باشگاهها تشکیل میشود تا عملکرد هیات مدیره و مدیرعامل را مورد نقد و تحلیل قرار بدهند؟ مجمع به عنوان مهمترین رکن تصمیمگیری و سیاستگذاری در هر مجموعه باید بر اساس عملکرد مدیریتی و گزارش حسابرسی میزان سود و زیان اقتصادی باشگاه را بررسی و سپس برای آن تصمیم بگیرد و در صورت وجود مشکل و ایراد فکری برای جلوگیری از ادامه این روند داشته باشد. بهطور مثال در همین دو باشگاه پرسپولیس و استقلال چه زمانی دیدهاید که مجامعشان برگزار شود؟ اصلاً کمتر کسی اعضای مجمع این دو باشگاه را میشناسد فقط همه میدانند که مثلاً وزیر ورزش رئیس مجمع باشگاههاست. اگر امروز میبینید که عنوان میشود باشگاه استقلال بیش از 75 میلیارد و باشگاه پرسپولیس بیش از 100 میلیارد تومان بدهی انباشته دارند، به خاطر وجود یک سیستم غلط و بیمار و معیوب در ساختار اقتصادی ورزش کشور
است.
فدراسیون سکاندار بیانضباطی مالی
فدراسیون فوتبال در سالهای گذشته خودش با بحرانهای اقتصادی مختلفی روبهرو بوده و در مجامع سالهای اخیر شاهد این داستان بودهایم که درباره حسابرسی مالی این مجموعه همیشه حرف و حدیث و حتی جنجال وجود داشته است. پس وقتی در خود فدراسیون قانون به درستی اجرا نمیشود به راحتی میتوانیم بگوییم که مدیریت فوتبال ایران به خاطر نداشتن اطلاعات، خلاقیت و نوآوری نتوانسته نظارت درستی هم روی سیستم اقتصادی باشگاهها داشته باشد.
جالب اینجاست که هیچ مرجع نظارتی هم در تمام این سالها به این پرونده ورود نکرده و اگر هم ورود انجام شده نتیجه مثبتی به همراه نداشته است. اگر این نظارت و حتی برخورد قانونی وجود داشت، امروز میزان بدهی همین تیمهای پرسپولیس و استقلال به این اعداد سرسامآور نمیرسید. اگر نظارت درست بود این سیکل معیوب مدام در تمام باشگاهها در سالهای متمادی تکرار نمیشد و از یک جایی فکری به حال حل مشکلات شده بود.
علامت سوالهای سازمان لیگ
سازمان لیگ برتر به عنوان برگزارکننده مسابقات فوتبال در ایران در سالهای اخیر قراردادهای تجاری مختلفی امضا کرده است. اما کدام یک از رسانهها و اهالی فوتبال در جریان گزارش حسابرسی این مجموعه قرار گرفتهاند؟ چرا هیچ وقت مشخص نشده که میزان دقیق قراردادها و پولی که از آن عاید سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال شده چقدر بوده و اصلاً چه میزان از این درآمد به باشگاهها پرداخت شده است؟ چرا به صورت شفاف این حسابرسی انجام نمیشود که حق و حقوق مالی سازمان لیگ و فوتبال ایران در تمام این قراردادها به صورت کامل استیفا شده است یا خیر؟ اینها سوالاتی است که تا به حال باید درباره آن پاسخهای قانعکننده داده شده باشد. اما هیچ وقت شفافیتی وجود نداشته است. وقتی وضع سازمان لیگ و فدراسیون به این شکل است طبیعتاً دیگر نباید انتظار داشت باشگاهها گردش مالی و کاری استاندارد داشته باشند. نتیجه وجود این سیکل معیوب و بیقانونیها هم البته چیزی نیست جز حیف و میل بیتالمال. شرایط امروز نشان میدهد بسیاری از مدیران در پروسه از بین بردن بیتالمال نقش اساسی داشتهاند و چون نظارت درست روی کار آنها وجود نداشته تمام آنها هنوز مدعی هستند که بهترین
عملکرد را داشتهاند. در شرایطی که شواهد و قرائن حقیقت دیگری را به مردم نشان میدهد.
فقط قانون
اگر هیات مدیره فرمالیته نباشد و مجمع در تمام باشگاهها وجود داشته باشد، همه چیز در مسیر قانون قرار خواهد گرفت. گزارش حسابرسی مدیریت باشگاه به هیات مدیره ارائه میشود. هیات مدیره این گزارش را به مجمع میدهد و در نهایت در این مرجع تحلیل میشود که آیا هیات مدیره و مدیرعامل کار خود را به خوبی انجام دادهاند یا خیر. اگر این تحلیل عملکردها از سوی مجمع قانونی وجود داشت، امروز هر فرد ناتوان و خلافکاری مدعی بهترین مدیر بودن در باشگاهی که در آن مدیریت کرده نمیشد. ضمن اینکه نباید نقش وزارت ورزش را نادیده گرفت. وزارت ورزش نماینده دولت در فوتبال است و باید استیفای حقوق دولت و بیتالمال را داشته باشد. برخی مدیران در سالهای اخیر تلاشهایی داشتند تا در این زمینه شفافسازی درست و اصولی داشته باشند. اما ورودشان به این پرونده مدبرانه نبوده است. با وجود این امیدوار هستیم مدیریت جدید وزارت ورزش و جوانان به صورت اصولی و قانونی فکری به حال این بیقانونیهای انجامشده داشته باشد و حداقل از تکرار این تخلفات جلوگیری کند. بهطور مثال وزارت ورزش بیاید در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مجامع را برگزار کند. هیات مدیره را روی اصول و
منطق در مجمع انتخاب کند. بازرس و حسابرس نیز در همانجا مشخص و مشغول به کار شوند. به این ترتیب هیات مدیره با اختیارات کامل و وظایف مشخص مدیرعامل را انتخاب میکند. وقتی این اتفاقات بیفتد، آن وقت بعد از یک فصل فوتبالی حسابرسی انجام میشود و نتیجه آن در اختیار هیات مدیره و سپس مجمع قرار داده میشود تا بررسی شود که عملکرد هیات مدیره و مدیرعامل بر اساس استاندارد و قوانین بوده است یا خیر. وزارت ورزش به عنوان نماینده دولت با رایزنی با سایر دستگاهها باید باشگاههای شبهدولتی را که زیر نظر شرکتهای مختلف اداره میشوند هم مجاب به این کار کند. آن وقت همه چیز سر جای خودش قرار خواهد گرفت.
قوانین کشور مشخص است. فضای به وجودآمده کنونی به خاطر فقدان قانون نیست. وقتی حسابرسی سالانه انجام میشود، گزارش سه نتیجه بیشتر ندارد. یا اینکه اعلام میشود گزارش حسابرسی بر اساس استاندارد و قانون بوده است که نتیجه آن مشخص است. یا اعلام میشود که حسابرسی مشروط است که بر این اساس مجمع به معایب گزارش حسابرسی رسیدگی و درباره آن تصمیمگیری میکند و برای عدم تکرار آن تصمیم جدید میگیرد. در حالت سوم گزارش مخدوش و رد اعلام میشود. آن وقت دیگر مثل روز روشن است که هیات مدیره و مدیرعامل برخلاف سیستم و مصوبات عمل کردهاند و زیانده بودهاند. آن وقت معلوم خواهد شد که مدیرعامل بیشتر از بودجهای که برای او در نظرگرفته شده هزینه کرده است. به همین ترتیب مجمع با هیات مدیره و مدیرعاملی که عملکردشان زیر سوال رفته قطع همکاری میکند و در بعضی مواقع در صورت نیاز افراد متخلف را به مراجع قضایی معرفی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید