تاریخ انتشار:
معاون شهرداری تهران: مرگ دو زن در آتشسوزی مشیت الهی بود
پرندگان یخی باغ پرندگان شیراز
بیش از هشت سال است که طبق گفته مسوولان و اسناد بودجه، اعتبارات زیادی صرف دفاع غیرعامل شده است. جناب شهردار و مدیران تحت امر او نیز در این مدت از تلاش برای تبدیل پایتخت به شهری امن و قابل سکونت بارها سخن گفتهاند.
با همه حرف و حدیثهای رسانهها معصومه ابتکار نتوانست یک «اولین» دیگر را در کارنامه خود ثبت کند. در روزهای پایانی دیماه اعلام شده بود که رئیس سازمان محیط زیست به عنوان خطیب پیش از خطبههای نماز جمعه پایتخت به ارائه گزارش به مومنان خواهد پرداخت. حضور یک بانو در جایگاه خطابه نماز جمعه برای بسیاری از مردم، رسانهها و عکاسان خبری جذاب به شمار میرفت. سرانجام اما در روز جمعه خبر رسید که معصومه ابتکار کسالت داشته و یکی دیگر از مدیران این سازمان که اتفاقاً از رجال بودند، این مهم را به انجام رساندهاند. چند روز بعد معصومه ابتکار در حاشیه جلسه هیات دولت درباره عدم حضورش در تریبون نماز جمعه روایتی دیگر را به اطلاع رسانهها رساند. او اعلام کرد: به خاطر هفته هوای پاک به عنوان سخنرانی پیش از خطبه دعوتی به عمل آمد و هماهنگیهایی صورت گرفت. ولی بعد از حدود 48 ساعت مانده به برنامه گفتند که سخنرانی شما لغو شد... وی با بیان اینکه من آمادگی کامل برای این سخنرانی را داشتم و هیچگونه کسالتی نداشتم و سخنرانیام کاملاً آماده بود، گفت: «متاسفانه این موضوع در رسانههای بینالمللی انعکاس خوبی نداشت و امیدوارم فضا به گونهای فراهم
شود که همه مسوولان کشور با نمازگزاران که بخش وسیعی از جامعه ما هستند از طریق تریبون نماز جمعه ارتباط برقرار کنند... از اینکه چنین اتفاقی افتاد متاسفم... هیچ دلیل مشخصی برای اینکه من در آن جایگاه سخنرانی نکنم به من ارائه نشد.»
در این هفته اتفاقی عجیب همه نگاهها را معطوف سیما کرد. شرق که با تیتر و تصویر بزرگ به استقبال این تحول رفته بود در این باره نوشت: «طلسم نمایش» ساز در «رسانه ملی» سرانجام در ساعت 8:44 صبح روز شنبه 28 دی در برنامه «صبح به خیر ایران» شبکه اول شکسته شد و در این برنامه زنده یک گروه موسیقی با سازهای سنتی ایرانی قطعهای را در مدح حضرت رسول (ص) نواختند؛ اتفاقی که مشخص نیست «چراغ سبز» جدید «رسانه ملی» به هنرمندان است یا اتفاقی که تنها یکبار افتاده و دیگر تکرار نخواهد شد. البته درست در ساعات پایانی روز 28 دی در شبکه «آموزش» در برنامه «رادیو هفت» با دعوت از گروه موسیقی «پالت»، اتفاق جالبی افتاد. این گروه، با نشان دادن سازهای نامرئی، یکی از قطعههای مشهور خود را اجرا کردند که البته با توجه به فراگیرتر بودن شبکه «یک» سیما و گستره کشوری آن، به اندازه نشان دادن «ساز» در برنامه «صبح به خیر ایران»، کمتر بازتاب یافت. چند روز بعد اعلام شد که تهیهکننده این برنامه به صورت سلیقهای دست به این اقدام زده بود. احتمالاً بعضی جریانها دوست دارند به هر نحو ممکن اعلام کنند که در چند ماه گذشته هیچگونه تغییری در کشور صورت نگرفته
است.
آتشسوزی در قلب پایتخت
بیش از هشت سال است که طبق گفته مسوولان و اسناد بودجه، اعتبارات زیادی صرف دفاع غیرعامل شده است. جناب شهردار و مدیران تحت امر او نیز در این مدت از تلاش برای تبدیل پایتخت به شهری امن و قابل سکونت بارها سخن گفتهاند. در هفته گذشته فرصتی پیش آمد که این ادعاها مورد سنجش قرار بگیرد. متاسفانه در یک آتشسوزی در خیابان جمهوری دو کارگر زن از هراس شعلههای آتش و ناامید از کمکهای احتمالی، خود را به بیرون ساختمان پرت کردند و راهی دیار باقی شدند. این اتفاق در ظهر روز تعطیل - قاعدتاً این روزها کمترافیک هستند- آن هم نه در کوچه پس کوچههای تنگ و تاریک مناطق حاشیهای پایتخت که در مجاورت یکی از مهمترین خیابانهای تهران رخ داد. بدون شک ضعف عملکرد آتشنشانی در بروز این فاجعه نقشی قابل توجه داشت. شرق در گزارشی به این امر پرداخت و نوشت: این حادثه اگرچه فقط دو جانباخته بر جای گذاشت، اما چندین خانواده را به عزا نشاند و احساسات میلیونها نفر را جریحهدار کرد. اما پرده از بخش مهمی از مشکلات شهر تهران و ضعفهای مدیریتی آن هم برداشت. ضعفهایی که اگر در این حادثه خود را نشان نمیداد حالا این دو زن زنده و در کنار خانوادههای خود
بودند... به همین دلیل است که حالا خانوادههای داغدار این دو نفر در گفتوگو با شرق تاکید میکنند که از نظر آنها عامل اصلی مرگ عزیزانشان کوتاهی آتشنشانی تهران است و به همین دلیل از این سازمان شکایت خواهند کرد. فرزند یکی از قربانیان در این باره به شرق گفت: «در اولین لحظات شروع آتشسوزی مادرم با من تماس گرفت و با ترس و لرز گفت محسن کارگاه آتش گرفته و همهجا را دود گرفته است، هر جا هستی خودت را به من برسان، کمکم کن. تلفن قطع شد و من با سرعت خودم را به آنجا رساندم، دیدم که دود سیاه و زبانههای بزرگ آتش از پنجرههای ساختمان بیرون میزند، یک عده از پنجره بیرون را نگاه میکردند و درخواست کمک داشتند، دو خانم هم از نردههای پنجره بیرون آمده بودند. مردم هم جمع شده بودند و ماشینهای آتشنشانی در پای ساختمان در حال آماده شدن بودند. از مردم شنیدم که ماشین آتشنشانی اولی که رسیده بود نردبانش باز نشد. کمی بعد من متوجه شدم یکی از زنهایی که از پنجره بیرون آمده مادر خودم است. با گریه و بغض فریاد میزدم که کمکش کنید، اما صدایم به جایی نمیرسید. کمی بعد خانم فروتنی سقوط کرد، مادر من اما بیشتر از پنج دقیقه خودش را نگه داشته
بود و تحمل کرد. اما در همین فاصله یکی از آتشنشانها شروع کرد به آبپاشی، به جای آنکه شیلنگ آب را به سمت شعلههای آتش بگیرد آن را به طرف مادرم گرفته بود و او را خیس میکرد، در صورتی که آتش در سمت دیگر ساختمان بود. در نهایت مادرم نتوانست بیشتر از این خودش را نگه دارد و او هم سقوط کرد.» پس از انتشار اخبار این حادثه رئیسجمهور در فرمانی خواهان پیگیری دقیق این رویداد شد.
در واکنش به انتقادات صورت گرفته از شهرداری و آتشنشانی پایتخت، مجتبی عبداللهی معاون خدمات شهری شهرداری تهران وارد میدان شد و در جملاتی عجیب مدعی شد: «کشته شدن دو نفر از شهروندان در حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری خواست و مشیت الهی بود و در یکمیلیونیوم حوادث پیش میآید که نقص فنی رخ بدهد.» فردای آن روز نیز محمدباقر قالیباف شهردار تهران از اعلام گزارش این حادثه تا دو هفته آینده خبر داد. در این ماجرا نه مدیری استعفا داد و نه حتی عذرخواهی کرد. احتمالاً استعفا یکی از اختراعات فرهنگ منحط غرب است و به این دلیل مدیران ما که حسابی در حال مبارزه با این فرهنگ منحط هستند، حتی یک لحظه نیز تحمل استفاده از یکی از وجوه این فرهنگ را ندارند. راستی یک پرسش مهم فکر میکنید اگر در شهر تهران زلزلهای بیاید جناب معاون شهردار اصولاً زنده خواهند بود که درباره مشیت الهی سخن بگویند؟
پرندگان باغ پرندگان شیراز یخ زدند
بعضی خبرها آه از نهاد هر شنوندهای برمیآورد. در هفته گذشته رسانهها از فاجعهای دیگر این بار در دیار حافظ و سعدی خبر دادند. مهر در این باره نوشت: «... بارش برف در شیراز و یخبندان شدید و بیسابقهای که طی یکی دو هفته اخیر در این کلانشهر حکمفرما شده بود باعث شد تعداد زیادی از پرندگان باغ پرندگان شیراز از شدت سرما یخ بزنند...باغ پرندگان زینتی شیراز در زمینی به مساحت دو هزار متر مربع با داشتن بیش از 200 گونه پرنده از 43 کشور آفریقایی، اروپایی و آسیایی در سال 1388 طی مراسمی آغاز به کار کرد. این باغ نخستین باغ پرندگان شیراز و استان فارس محسوب میشد و اقدامی ابتکاری بود تا هم شهروندان شیرازی و هم گردشگران از آن بهره ببرند. در زمان افتتاحیه این باغ مسوولان زیادی قول مساعد دادند که از این باغ که توسط بخش خصوصی راهاندازی شده حمایت و آن را به یکی از بدیعترین باغهای پرندگان کشور تبدیل کنند. از قول دو هفتهای گازرسانی به باغ تا آب و سایر تاسیسات که هرکدام قرار بود در اسرع وقت به تجهیزات باغ اضافه شود. اما طی این سالها هیچ اتفاق محسوسی برای حمایت از این باغ و توسعه آن توسط مسوولان صورت نگرفت بلکه بعد از بارش شدید
برف دو سه هفته اخیر در شیراز پرندگان زیادی در این باغ از شدت سرمای ناشی از نبود گازرسانی به باغ یخ زدند...با بارش برف هفته گذشته اخیر سقف توری دو مورد از قفسهای باغ نیز فروریخت و بسیاری از پرندگان نیز فرار کردند. پرندگانی که از گونههای ارزشمندی بودند، در این سرما و بارش برف یخ زدند یا از این پارک فرار کردند...» طبق اخبار رسانهها با وجود گذر لوله گاز از 50متری پارک احتمالاً کسی از مدیران به فکرش هم نرسید که ممکن است هوا روزی در شیراز نیز سرد شود و هزاران دلار هزینه صرفشده در این پارک، به سبب یک ندانمکاری یا صرفهجویی ناآگاهانه از بین برود.
دیدگاه تان را بنویسید