چه عواملی ممکن است سرمایه اجتماعی را در دولت یازدهم دچار مشکل کند؟
مخاطرات یک سرمایه
«چرا ایران بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را در میان کشورهای دنیا دارد؟ یا چرا در حالی که متوسط عمر جادهها در دنیا ۲۵ سال است، این نرخ در ایران، تنها حدود پنج سال است؟
«چرا ایران بالاترین نرخ مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را در میان کشورهای دنیا دارد؟ یا چرا در حالی که متوسط عمر جادهها در دنیا 25 سال است، این نرخ در ایران، تنها حدود پنج سال است؟ یا اینکه چرا نرخ خودکشی، نرخ اعتیاد، نرخ مهاجرت، نرخ تصادفات رانندگی و نظایر اینها در ایران جزو بالاترین نرخها در سطح جهان است؟» اینها سوالاتی است که محسن رنانی، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان، در کتاب «چرخههای افول اخلاق و اقتصاد» مطرح میکند و سپس در تعریف مفهوم «سرمایه اجتماعی» مینویسد: «سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه قوانین، هنجارها و ارزشهایی که در قلبها و اندیشهها نوشته شده است و بر رفتارهای اجتماعی آنان نظارت و حاکمیت دارد.» این استاد اقتصاد به کار افتادن سرمایه اقتصادی را در پیوند با سرمایه اجتماعی میبیند: «برای به کار افتادن سرمایه اقتصادی، نیاز به سرمایه انسانی داریم و برای اینکه نیروی انسانی به سرمایه انسانی تبدیل شود و بتواند سرمایه اقتصادی را به کار گیرد باید یک بستر یا فضای اجتماعی وجود داشته باشد تا تعامل، همکاری و مشارکت اعتمادآمیز در بین نیروهای انسانی شکل بگیرد. این بستر و فضای اجتماعی را سرمایه
اجتماعی مینامیم.» رنانی همچنین مینویسد: «با کاهش سرمایه اجتماعی، اقتصاد به نقطهای میرسد که میبینیم پول هست، سرمایه هست، اعتبارات دولتی و بانکی هست، نیروی انسانی هست، فناوری هست، قوانین حمایتی هست، سیاستگذاری و برنامهریزی دولتی هست، اما تولید، ارزش افزوده و رشد اقتصادی نیست.» او در واقع سرمایه اجتماعی را اصلیترین عامل رشد اقتصادی کشورها میداند و حتی نقش آن را در رشد اقتصادی بیشتر از نقش سرمایه انسانی و سرمایه اقتصادی در رشد اقتصادی هر کشور توصیف میکند.
اما در حال حاضر سرمایه اجتماعی چه وضعیتی دارد؟ مسائل اجتماعی مانند کاهش سن جرم و کاهش سن اعتیاد میتوانند نشانههای کاهش سرمایه اجتماعی یا عواملی برای افت سرمایه اجتماعی محسوب شوند؟ تقویت سرمایه اجتماعی مستلزم چه اقداماتی از سوی دولت و نهادهای حاکمیتی است؟ آیا میتوان گفت اعتماد مردم به دولت و سازمانها و نهادهای دولتی پایین است؟ آیا پایین بودن اعتماد به دولت به معنی ضعیف شدن جامعه و کم بودن سرمایه اجتماعی است؟ کاهش اعتماد جامعه به دولت، چه تبعاتی برای دولت و جامعه به دنبال دارد؟ بازسازی اعتماد به عنوان یکی از اشکال سرمایه اجتماعی، بین دولت و جامعه چگونه امکانپذیر میشود؟ دولت چگونه میتواند اعتماد مردم را جلب کند و سرمایه اجتماعی را ارتقا دهد؟
افزایش سرمایه اجتماعی بر توسعه مشارکت اجتماعی مردم در طرحهایی که دولت ارائه میکند چه اثری دارد؟ در ماههای آغازین دولت یازدهم، دولت از مردم خواست در صورت برخورداری از تمکن مالی، از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند. در واقع از مردم خواسته شد به نفع پیشرفت اقتصادی بلندمدت کشور، از منفعت کوتاهمدت دریافت ماهانه یارانه نقدی بگذرند، اما مردم چندان استقبالی از این پیشنهاد دولت نکردند و حاضر نشدند از این منفعت کوتاهمدت چشمپوشی کنند. آیا میتوان استقبال نکردن از این طرح و مشارکت نکردن مردم با دولت در این زمینه را مصداقی از کاهش سرمایه اجتماعی دانست؟ چه عواملی ممکن است باعث تخریب سرمایه اجتماعی شده باشند یا بشوند؟ دولت یازدهم برای پیشگیری از این تخریب، چه راهکارهایی در اختیار دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید