تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
هشدار وزارت بهداشت درباره تریاکهای آلوده
نوشت: اداره کل دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت درباره مسمومیت با سرب به دنبال مصرف تریاکهای آلوده و مراجعه برخی از بیماران با علائم ناشی از این موضوع به مراکز درمانی، اعلام کرد: مدتی است برخی بیماران با شکایتهایی از کاهش اشتها، تهوع، استفراغ، یبوست و دردهای کولیکی در ناحیه شکم، که بهطور عمده در ناحیه دورِ ناف رخ میدهد، به مراکز بهداشتی و درمانی دانشگاههای علوم پزشکی کشور مراجعه میکنند و بعضاً دچار سردرد، خوابآلودگی، بیقراری، گیجی و حتی کاهش سطح هوشیاری، تشنج و اغما بودهاند. این افراد بهطور عمده مصرفکننده تریاک به صورت خوراکی بودهاند. ارزیابیهای آزمایشگاهی تشخیص مسمومیت با سرب برای این افراد بوده است. به احتمال زیاد مخدر مصرفی آلوده به سرب بوده است. انتقاد از برگزاری کنسرت
به نقل از محمدرضا نقدی فرمانده بسیج نوشت: هدف اول دشمن به هم آمیختن حق و باطل برای گمراهی ملت از راه و آرمان اصلی انقلاب است که سلاح ما در مقابل آن بصیرت است؛ دوم اینکه فساد را رواج دهد تا مردم پیرو شهوات و هوای نفس خود شوند که سلاح ما در مقابله با آن تقوا و اخلاق اسلامی است و سوم اینکه ملت ما را از رسیدن به هدف و پیروزی نهایی مایوس کند...کسانی که فساد را ترویج میکنند و بیبند و باری و فساد را تشجیع میکنند، کنسرتها و نشستهای فاسد آنچنانی را ایجاد میکنند و بعد خودشان میآیند نزد علما و مراجع و میگویند: انقلاب اسلامی چه کرد؟! ۱۷ اصلاحیه در یک آیتم ۱۰ دقیقهای!
نوشت: بهنوش بختیاری در مصاحبهای تاکید کرد در برنامه داریوش کاردان با عنوان «شبکه سه و نیم» آیتمی وجود داشت که اخبار را موضوعات جدی و عمیق را با لحن کمدی میخواندیم. من در حالی که حجابم هم کامل بود و حتی دستهایم هم پوشیده بود تدوینگر برنامه ما میگفت به این آیتم ۱۷ مورد اصلاحیه خورده است. آیتمی که تنها 10 دقیقه زمانش بود. من گفتم اگر روی میز حرکات موزون عربی را انجام میدادم اینقدر اصلاحیه نمیخورد...گفتند در یک جایی ابروهایت بالا رفته، یا در جای دیگری لحنت بده و عشوهگرانه شده یا جای دیگری میگفتند با قورباغه شوخی نکن... در سریال شبهای برره آنقدر به من تذکر داده بودند که آخرهای سریال دیگر هیچ کاری نمیتوانستم بکنم. «انگلیسی» زبان علم بدون عمل است
به نقل از عماد افروغ استاد جامعهشناسی نوشت: ...در انگلستان به هیچ زبانی اعم از فرانسوی، آلمانی و فارسی تدریس نمیشود و تنها زبان علم، زبان انگلیسی است. متاسفانه شاخصهای ارزیابی علمی بهصورت بیرویه در حال عوض شدن است. زبانی مانند انگلیسی یک زبان «گزاره»ای است و این زبان، زبان «چگونگی»، «معطوف به ساختن» و «رفع مشکلات» نیست از اینرو علمی که با آن زبان تولید شود، همان علم بدون عمل است...کسی مخالف یادگیری زبان انگلیسی نیست اما ارتقای استادان نباید وابسته به یک زبان گزارهای باشد. زبان گزارهای زبان «هست»ها، تاملات و نظر است و زبان چگونگی و ایجاد کردن نیست. زبان ایجاد کردن همان زبان بومی است که زمینهها و شرایطی را برای ساختن جامعه فراهم میکند.
دیدگاه تان را بنویسید