تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها
پس از «در حاشیه»
نوشت: آنچه در جریان سریال «در حاشیه» بسیاری را غافلگیر کرد نهتنها اعتراض گسترده پزشکان بلکه بیش از آن دفاع جانانه بسیاری از مردم و حتی روشنفکران از این سریال و لحن خشمآلود و تحقیرآمیز آنان به پزشکان «به صورت کلی» بود؛ واکنشی که نهتنها بسیاری از پزشکان بلکه بسیاری از مردم و حتی سازندگان هم شاید انتظار آن را نداشتند. ...این پرخاش عمومی به پزشکان را هم پزشکان و جوامع پزشکی و هم دولت و جامعهشناسان باید به دقت مورد بررسی قرار دهند. این هم درست است که این ریشهها در بسیاری از موارد با تصورات چپ سادهاندیش و چپ عامیانه تقویت شده بود. این را هم باید تایید کرد که بیماران هیچگاه بهصراحت درباره پزشکان در حضورشان اینچنین صحبت نمیکنند و اکثر صحبتهای هنگام ویزیت، تشکر و قدردانی است.
هزینه برای تجمل
نوشت: بهدنبال وقوع دو حادثه تلخ و مرگبار در خیابانهای تهران که به مرگ چند تن انجامید، موج تازهای به راه افتاد که اینبار به جای آنکه برای مرگ چند جوان مرثیهسرایی به همراه داشته باشد، نقد چندین و چندباره اشرافیگری را در جامعه بهدنبال آورد. علت آن هم به نوع و ارزش اتومبیلهایی برمیگشت که با سرعت زیاد به گاردریل اتوبان خورده بودند... خدا نکند این گفته برخی از عوام صحت داشته باشد که میگویند برای رفاه هزینهای ایجاد نمیکنند، چون اکثراً دست خودشان در کار است. خودشان یا واردکننده یا مالک این خودروهای لوکس هستند. پس چاقو که دسته خودش را نمیبرد! چرا در برابر این تهمت که متوجه نظام اسلامی و کارگزاران نظام است، حساسیتی به خرج نمیدهیم؟ چرا به جای ناسزا گفتن به تجمل، برای آن هزینه ایجاد نمیکنیم؟
مردم خرمشهر شش ماه است روزنامه نخواندهاند
نوشت: شش ماه از آخرین روزی که روزنامهای در خرمشهر توزیع شده، میگذرد و در این مدت هیچ روزنامهای بر دکههای مطبوعاتی این شهرستان قرار نگرفته است. خوزستان با دارا بودن هفتهنامهها و روزنامههای زیاد، همیشه جزو استانهای پیشرو در اینباره بوده است که در این میان برخی شهرهای خوزستان از جمله خرمشهر به علت دارا بودن تاثیر در تجارت کشور، همیشه رسانهها در آن نقش عمدهای داشتهاند... چگونه میشود که رتبه روزنامهخوانی در دو شهر مجاور هم، یکی با ورودی ۳۰ هزار نسخه نشریه در کشور رتبه نخست روزنامهخوانی را داشته باشد، اما شهر مجاور آن حتی یک هفتهنامه هم در آن یافت نشود و شهروندان برای خرید مطبوعات به آبادان بروند.
کاهش ۱۰ساله سن سکته مغزی در کشور
نوشت: بسیاری از بیمارستانهای کشور، مرکزی برای مبتلایان به سکتههای مغزی ندارند، در حالی که سه تا شش ساعت از زمان بروز سکتههای مغزی دوره طلایی برای درمان این اختلال است. مسعود نبوی، دبیر بیست و دومین کنگره بینالمللی نورولوژی و الکترو فیزیولوژی بالینی با اعلام این مطلب در جمع خبرنگاران گفت: قطعاً وجود این مراکز در بیمارستانها، باعث خواهد شد تا امکان رسیدگی و درمان بیمار دچار سکته مغزی، به سرعت انجام شود... اهمیت ویژه تاسیس مراکز اورژانسی سکته مغزی در ایران، سن سکتههای مغزی است که ۱۰ سال از کشورهای پیشرفته دنیا پایینتر است... مصرف داروی TPA در کشور ما نیمدرصد است ولی در کشورهای پیشرفته ۱۵درصد است.
نوشت: آنچه در جریان سریال «در حاشیه» بسیاری را غافلگیر کرد نهتنها اعتراض گسترده پزشکان بلکه بیش از آن دفاع جانانه بسیاری از مردم و حتی روشنفکران از این سریال و لحن خشمآلود و تحقیرآمیز آنان به پزشکان «به صورت کلی» بود؛ واکنشی که نهتنها بسیاری از پزشکان بلکه بسیاری از مردم و حتی سازندگان هم شاید انتظار آن را نداشتند. ...این پرخاش عمومی به پزشکان را هم پزشکان و جوامع پزشکی و هم دولت و جامعهشناسان باید به دقت مورد بررسی قرار دهند. این هم درست است که این ریشهها در بسیاری از موارد با تصورات چپ سادهاندیش و چپ عامیانه تقویت شده بود. این را هم باید تایید کرد که بیماران هیچگاه بهصراحت درباره پزشکان در حضورشان اینچنین صحبت نمیکنند و اکثر صحبتهای هنگام ویزیت، تشکر و قدردانی است.
هزینه برای تجمل
نوشت: بهدنبال وقوع دو حادثه تلخ و مرگبار در خیابانهای تهران که به مرگ چند تن انجامید، موج تازهای به راه افتاد که اینبار به جای آنکه برای مرگ چند جوان مرثیهسرایی به همراه داشته باشد، نقد چندین و چندباره اشرافیگری را در جامعه بهدنبال آورد. علت آن هم به نوع و ارزش اتومبیلهایی برمیگشت که با سرعت زیاد به گاردریل اتوبان خورده بودند... خدا نکند این گفته برخی از عوام صحت داشته باشد که میگویند برای رفاه هزینهای ایجاد نمیکنند، چون اکثراً دست خودشان در کار است. خودشان یا واردکننده یا مالک این خودروهای لوکس هستند. پس چاقو که دسته خودش را نمیبرد! چرا در برابر این تهمت که متوجه نظام اسلامی و کارگزاران نظام است، حساسیتی به خرج نمیدهیم؟ چرا به جای ناسزا گفتن به تجمل، برای آن هزینه ایجاد نمیکنیم؟
مردم خرمشهر شش ماه است روزنامه نخواندهاند
نوشت: شش ماه از آخرین روزی که روزنامهای در خرمشهر توزیع شده، میگذرد و در این مدت هیچ روزنامهای بر دکههای مطبوعاتی این شهرستان قرار نگرفته است. خوزستان با دارا بودن هفتهنامهها و روزنامههای زیاد، همیشه جزو استانهای پیشرو در اینباره بوده است که در این میان برخی شهرهای خوزستان از جمله خرمشهر به علت دارا بودن تاثیر در تجارت کشور، همیشه رسانهها در آن نقش عمدهای داشتهاند... چگونه میشود که رتبه روزنامهخوانی در دو شهر مجاور هم، یکی با ورودی ۳۰ هزار نسخه نشریه در کشور رتبه نخست روزنامهخوانی را داشته باشد، اما شهر مجاور آن حتی یک هفتهنامه هم در آن یافت نشود و شهروندان برای خرید مطبوعات به آبادان بروند.
کاهش ۱۰ساله سن سکته مغزی در کشور
نوشت: بسیاری از بیمارستانهای کشور، مرکزی برای مبتلایان به سکتههای مغزی ندارند، در حالی که سه تا شش ساعت از زمان بروز سکتههای مغزی دوره طلایی برای درمان این اختلال است. مسعود نبوی، دبیر بیست و دومین کنگره بینالمللی نورولوژی و الکترو فیزیولوژی بالینی با اعلام این مطلب در جمع خبرنگاران گفت: قطعاً وجود این مراکز در بیمارستانها، باعث خواهد شد تا امکان رسیدگی و درمان بیمار دچار سکته مغزی، به سرعت انجام شود... اهمیت ویژه تاسیس مراکز اورژانسی سکته مغزی در ایران، سن سکتههای مغزی است که ۱۰ سال از کشورهای پیشرفته دنیا پایینتر است... مصرف داروی TPA در کشور ما نیمدرصد است ولی در کشورهای پیشرفته ۱۵درصد است.
دیدگاه تان را بنویسید