تاریخ انتشار:
جامعه ایرانی در هفتهای که گذشت
با دستور احمدینژاد اسکار گرفتیم
حال و روز مجتمع بزرگ گردشگری دریاچه «ارومیه»
خبرگزاری ایلنا گفتوگوی جالبی با جواد شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد انجام داده است.
خبرآنلاین در این باره در یادداشتی نوشت: «... ادعاهای آقای شمقدری جالب توجه است. قصد تحلیل و رد این حرفها را ندارم. بعضی چیزها بدیهی است. فقط به نظرم یادآوری چند رویداد و خبر به همراه چند نکته کفایت میکند... اصغر فرهادی در چهاردهمین جشن خانه سینما وقتی جایزه درباره الی را گرفت، حرفهای جنجالی و پرحاشیهای زد. او همان وقتها روزهای اول فیلمبرداری «جدایی نادر از سیمین» را میگذراند. پس از این حرفها بهانهای که معاونت سینمایی منتظرش بود از خانه سینماییها گرفت و معاون سینماییِ آن موقع، یعنی همین آقای شمقدری بیانیه تند و تیزی منتشر کرد که به بیانیه «انا لله و انا الیه راجعون» معروف شد. درآن بیانیه درباره اصغر فرهادی گفته شد: «بیخبران و غافلان، پایان نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزو میکنند. چه باید کرد!؟ کسی که از روی غرور جاهلانه و شاید هم غفلت چنین سخنانی بر زبان میراند، چه پاسخی دارد!؟... من در درگاه الهی و در پیشگاه امام حاضر مهدی موعود طلب عفو و بخشش مینمایم.»... دقت بفرمایید هنوز خبری از حمایت و برنامهریزی نیست. ضمن اینکه اگر قدرت لابیگری دوستان اینقدر زیاد است، چرا روی یک فیلمساز که بیخبر و غافل نباشد برنامهریزی نشد؟ چرا روی یک فیلمساز متعهد که مغرور و جاهل نبود سرمایهگذاری نشد؟ و یا روی یک فیلم ارزشی؟...» در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «فیلم فرهادی جایزههای برلین را برد و کمکم جشنوارههای مختلف را فتح کرد، بیشتر دیده شد، جدیتر گرفته شد و روزبهروز شانسش برای اسکار افزایش یافت. جواد شمقدری در اظهارات مشهورش در گچساران به نیت تحقیر اسکار گفت: «اسکار هم مثل جشن سینمای گچساران است...» دقت بفرمایید که چرا باید رئیسجمهور برای چنین جایزه بیاهمیتی دستور بدهد و چرا معاون سینمایی باید برای چنین جایزه بیارزشی برنامهریزی و لابی کند؟ و چرا بعدش باید تبریک بگوید؟»... در پایان یادداشت نیز تاکید شده بود: «... اتفاق بسیار بزرگ فتح جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی رخ داد و فیلم اصغر فرهادی اسکار گرفت. تبریکهای مسوولان دولتی سینما از سه جهت رسید. جواد شمقدری، سجادپور و میرعلایی... دقت بفرمایید لابیگریها به نتیجه رسیده، دستور رئیسجمهور اجرا شده ولی هیچکس حاضر نیست پزش را بدهد! عجیب نیست؟ نه وزیر ارشاد پیام تبریک میدهد و نه رئیسجمهور! تلویزیون هم که انگار نه انگار. مگر مهم نبود؟ مگر تنها نصیحت رئیسجمهور نبود؟ مگر اولین گام بینالمللی شدن سینما نبود؟ مگر برنامهریزیشده نبود؟ مگر برای همه ایرانیان مهم نبود؟» خبرآنلاین در یادداشت دیگری هم با اشاره به اظهارات شمقدری نوشت:
«... اگر ماجرا به همین سادگی است که کارگردان توفان شن میگوید چرا آقای رئیسجمهور دستور نمیدهد فوتبال ایران به جام جهانی برود تا آقای کفاشیان هم لابی کند و ما در یک حماسه تاریخی برزیل را سوراخ سوراخ کنیم؟ چرا آقای رئیسجمهور دستور نمیدهد ادبیات ما از خمودی و رکود بیرون بیاید و جهانی شود و آقای قائممقام شعر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با غربیها لابی کند و فیالمثل امسال جایزه نوبل را بدهند به علیرضا قزوه.»
انتقاد ارگان دولت از برنامه تلویزیونی قالیباف
روزنامه ایران این روزها به شدت اقدامات شهردار تهران را زیر نظر گرفته است. در روزهای پایانی هفته گذشته این روزنامه به بهانه حضور قالیباف در سیما و افتتاح تونل نیایش گزارش مفصلی علیه شهردار و تیم وی منتشر کرد. این روزنامه نوشت: ... صفحات رنگی تلویزیون این روزها بیچون و چرا پذیرای شهردار تهران است تا در نبود صدای منتقدان، امکانات نور، صدا و دوربین برای حرکت رو به جلوی شهردار در اختیارش قرار گیرد. محمدباقر قالیباف علاوه بر 120 رسانهای که مجموعه او در اختیار دارد، این روزها یار صد و بیست و یکمی نیز پیدا کرده است، یاری که در شمارش معکوس، نخستین یار و یاور رسانهای شهردار به حساب میآید. قالیباف در حالی مدعی شد که تونل نیایش و طرح صدر در طرح جامع تهران وجود دارد که خود او دقیقاً یک سال و یک ماه قبل در حاشیه گشایش یکی از پروژههای شهری گفته بود: «تونل نیایش در طرح جامع پایتخت نبوده و تاثیر چندانی در ترافیک شهر نخواهد داشت اما در حال انجام است!» شهردار تهران همچنین مدعی شد شورای شهر همه حسابهای شهرداری را بررسی میکند. این در حالی است که حسن بیادی، نایبرئیس شورای شهر تهران یک هفته قبل در صحن شورا اینگونه اقرار کرد: «ما عرضه نظارت بر شهرداری را نداریم و البته ابزار این نظارت نیز در اختیار ما نیست و شهرداری هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد.» همچنین خسرو دانشجو در همان جلسه شورا در تکمیل اظهارات و انتقادات دیگر اعضا گفت: «ریخت و پاش در شهرداری تهران زیاد است. این در حالی است که ما شاهد بذل و بخشش غیرضروری اموال شهرداری هستیم. هر جلسه از شهرداری گله میکنیم اما نتیجه ندارد و جلسات شورا چرخه معیوب است.» پروین احمدینژاد نیز تاکید میکند: «ما در شورای شهر نظارتی بر شهرداری تهران نداریم، فقط نظارهگر تخلفات هستیم.»
این روزنامه در گزارش خود مدعی شد: «شهرداری تهران در هفت سال اخیر حداقل بیش از 50 هزار میلیارد تومان بودجه و اعتبار در اختیار داشته است که مدعی هستند بخش زیادی از آن را برای مترو و حملونقل عمومی هزینه کردهاند، اما تاکنون نتوانستهاند این ادعا را ثابت کنند. بسیاری از هزینهها هم در جای خود نبوده است. به طور مثال تونل توحید مطابق نظرات کارشناسان اصلاً نباید ساخته میشد اما شهرداری با خودرایی تمام، آن را اجرا کرد و به جای 180 میلیارد تومان، بین 800 تا هزار میلیارد تومان در آن هزینه شد. مثال دیگر طرح صدر- نیایش است که با در نظر گرفتن ریخت و پاش در تونل توحید، احتمالاً بین شش تا هفت هزار میلیارد تومان هم برای تونل نیایش هزینه خواهد شد. این در حالی است که هیچ یک از این پروژهها در طرح جامع تهران نیستند و هزینههای هزاران میلیارد تومانی برای پروژههای غیرکارشناسی جای ابهام دارد.»
حال و روز مجتمع بزرگ گردشگری دریاچه «ارومیه»
شرق در هفته گذشته گزارشی از حال و روز بد یک سرمایهگذار وطنی منتشر کرد. این روزنامه در گزارش مفصل خود آورده است: سال 1377«کیامرز کیهانفر» سرمایهگذار اهل ارومیه در ساحل غربی دریاچه یکمیلیونمترمربع زمین خرید تا سنگ بنای مجتمع گردشگری بزرگی را بنا نهد و از راه خدماترسانی به دوستداران دریاچه ارومیه کسب سود کند. ساخت مجتمع اردیبهشت 1377 کلنگزنی و فاز اولش سال 1384 افتتاح شد. استقبال از ساحل دریاچه و خدمات مجتمع گردشگری که نام «باری» (نام روستایی در همان منطقه) برایش انتخاب شد مثالزدنی بود، رستوران، پیست اسبدوانی و دوچرخهسواری، سوییتهای اجارهای، رستوران دریایی، قایقهای تندرو، قایق تشریفاتی و چندین و چند امکان دیگری که برای مسافران دریا در نظر گرفته شده بود. روزهای اول همه چیز خوب و عالی بود. گاهی وقتها حتی دریا آنقدر پیش میآمد که وارد رستوران این مجتمع میشد، مسافران مجتمع کافی بود از سوییتهای خود تنها چند قدمی بردارند تا به دریا و لجنهای معجزهآسای آن برسند و تن به آب بزنند. دوران خوش اما دیری نپایید، دریا از سال 1387 آرامآرام عقبنشینی کرد و این مجتمع گردشگری بزرگ را که در روزهای پرکاری بیش از 350 نفر پرسنل دارد با ساحلی از نمک تنها گذاشت. قائممقام مدیرعامل مجتمعگردشگری «باری» در رابطه با حال این روزهای مجتمع و دریاچه میگوید: ما قبل از شروع پروژه دو سال را صرف تحقیق کردیم، آن سالها یعنی 1374، 1375 دریا در حال پیشروی به سمت ساحل بود، ما البته پیشبینی پسروی آب را هم میکردیم اما نه در این حد. با این حال با محاسبههای کارشناسی این محل انتخاب شد، سعی کردیم جایی زمین بخریم که تاثیری روی پروژه نداشته باشد. با این حال عقبنشینی ساحل و دور شدن آن از مجتمع ما که 100 میلیارد تومان صرف ساختش شده بر بازار کار ما تاثیر گذاشته است... از او درباره قایقهایی که در کنار مجتمع به گل نشستهاند میپرسم، اینگونه پاسخ میدهد: سالهای اول مسافران ما امکان شنا در دریاچه را داشتند حالا اما آب آنقدر دور شده که پیاده نمیشود رفت، با ماشین هم امکان فرو رفتن در گل و لای وجود دارد. این قایقها هم یکی رستوران دریایی است، یکی اتوبوس دریایی برای گردش روی آب و چندتایی هم قایقهای تندرو که همه چند سالی است بلااستفاده ماندهاند... او همچنین در رابطه با تاثیر خشک شدن دریاچه ارومیه بر کاهش تعداد مراجعهکنندگان به مجتمع تاکید میکند: عقبنشینی آب دریاچه قطعاً کاهش زیادی بر تعداد مسافران ما داشته البته علاوه بر این موج تورم و گرانی موجود در کشور هم بخش دیگری از مراجعهکنندگان ما را حذف کرده است. با این حال ما به امید زندهایم، امیدوارم روزی هم آب دریا به جای سابقش برگردد و هم مشکل گرانی حل شود، تا بار دیگر ساحل دریاچه ارومیه مملو از گردشگر شود.
دیدگاه تان را بنویسید