شناسه خبر : 15015 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ایران در هفته‌ای که گذشت

نصایح پدرانه

پاسخ حدادعادل به سروش

درگیری‌های سران سه قوه در میانه جشن‌های پیروزی انقلاب به نقطه‌ای غیرقابل قبول و نگران‌کننده رسید.

درگیری‌های سران سه قوه در میانه جشن‌های پیروزی انقلاب به نقطه‌ای غیرقابل قبول و نگران‌کننده رسید. پخش فیلمی از برادر روسای قوای تقنینی و قضایی کشور توسط رئیس دولت در صحن بهارستان و پاسخ تند رئیس مجلس بسیاری از ناظران امور ایران را به شگفتی واداشت. در روزهای پایانی بهمن‌ماه پس‌لرزه‌های این برخورد تند در بسیاری از رویدادهای سیاسی کشور قابل رویت بود و بسیاری از دلسوزان نظام را نگران کرده بود. با این حال بیانات مقام معظم رهبری در ابتدای هفته گذشته آبی بود بر آتشی که ممکن بود، بسیاری از منافع نظام را در خود بسوزاند. ایشان در بخشی از سخنرانی خود در جمع مردم آذربایجان به ماجرای استیضاح وزیر کار و حوادث جلسه پرداختند و تصریح کردند: «... این قضیه بد و نامناسب، بنده را نیز از دو جهت ناراحت و متاثر کرد یکی از بابت اصل وقوع ماجرا و دیگری بابت ناراحتی مردم از این قضیه... در این ماجرا متاسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت‌نشده و حتی مطرح‌نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضائیه را متهم ساخت که کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود... این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در آرامش و امنیت روانی و اخلاقی، جزو حقوق اساسی ملت است. بنده فعلاً نصیحت می‌کنم که این کار شایسته‌ای برای نظام جمهوری اسلامی نیست.» آیت‌الله خامنه‌ای استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند: «استیضاح باید فایده‌ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت، استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مساله‌ای که مربوط به وزیر نیست، چه علت و فایده‌ای دارد؟... در داخل مجلس هم کسانی حرف‌های نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود... دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده‌روی بود و لزومی نداشت. نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، مسائل مناسبی نبود... وقتی دشمن مشترک وجود دارد و توطئه‌ها از هر طرف شکل می‌گیرد واقعاً جز افزایش برادری‌ها و ایستادگی در مقابل دشمن باید کار دیگری کرد؟»
مقام معظم رهبری با اشاره به حمایت‌های خود از مسوولان کشور افزودند: « بنده باز هم کمک می‌کنم اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست، مسوولان عظمت ملت را ببینند و رفتاری شایسته این ملت انجام دهند... مسوولان، دولت و مجلس، همه تلاش‌های خود را برای حل گره‌ها و مشکلات اقتصادی مردم و کشور متمرکز کنند زیرا همان‌طور که چند سال پیش گفتم دشمن نقشه‌ها و توطئه‌هایش را در مسائل اقتصادی متمرکز کرده است.» آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند: «...چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه‌ای به روسای قوا نوشتم. مکرر می‌گویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمی‌شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متاثر می‌کند.» مقام معظم رهبری در ادامه تصریح کردند: تقوا، تقوا، تقوا !، از مسوولان توقع داریم با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند و حالا که دشمنی‌های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقت‌هایشان را شدت دهند... ان‌شاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسوولان به خصوص مسوولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند. البته گله امروز من از برخی سران و مسوولان موجب نشود عده‌ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم. این سخنرانی با استقبال دوستداران نظام همراه شد. روسای دو قوه مقننه و قضائیه ساعاتی پس از مخابره خبر سخنرانی مقام معظم رهبری در اطلاعیه‌های جداگانه‌ای مراتب تبعیت خود از منویات مقام معظم رهبری را اعلام کردند. محمود احمدی‌نژاد نیز فردای آن روز با انتشار اطلاعیه‌ای از سخنان رهبری جمهوری اسلامی ایران استقبال کرد. بیش از 260 نماینده مجلس نیز در بیانیه‌ای اطاعت خود را از اوامر مقام معظم رهبری اعلام کردند.

اولویت سوریه است نه خوزستان
در هفته گذشته اظهارات مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار درباره سیاست خارجی ایران از سوی بسیاری از جریان‌های سیاسی کشور مورد انتقاد قرار گرفت. به گزارش آفتاب وی در جمع مسوولان بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور به بحران سوریه و مواضع جمهوری اسلامی ایران در برابر آن پرداخت. وی مدعی شد سوریه استان 35 و یک استان استراتژیک برای ماست... اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم چون اگر سوریه را نگه داریم می‌توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی‌توانیم نگه داریم. طائب در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به ضرورت وجود نیروهای بسیجی برای مدیریت جنگ شهری اعلام کرد: «سوریه ارتش داشت اما این ارتش قادر به اداره جنگ در داخل شهرهای سوریه نبود از این رو ایران پیشنهاد کرد که برای اداره جنگ شهری بسیج تشکیل دهید... بسیج سوریه با ۶۰ هزار حزب‌اللهی تشکیل شد و باعث شد جنگ را در کف خیابان‌ها از ارتش تحویل بگیرد... البته این ماجرا باعث شد ارتش سوریه نیز در برخی از این موضوعات درگیر شده و تمام قضایا را بشناسد.»
اظهارات طائب به سرعت با انتقادات تندی مواجه شد. همین امر هم سبب شد تا رئیس قرارگاه عمار در گفت‌وگویی با فارس به این انتقادات پاسخ دهد. با این حال این پاسخ‌ها نیز نتوانست از سیل انتقادات علیه وی بکاهد. روزنامه کیهان در این باره در اخبار ویژه خود نوشت: «هر چند حجت‌الاسلام مهدی طائب در مصاحبه با خبرگزاری فارس می‌گوید رسانه‌ها مقدمه و زیربنای تحلیلم درباره سوریه را تقطیع و تحریف کردند، اما توضیح نداده که دقیقاً تحریف انجام‌گرفته چه بوده و منظور وی چه بوده است؟ در عین حال باید تصریح کرد برای انتقال یک ذهنیت لازم نیست دفاع از محور مقاومت در سوریه را با دفاع از تمامیت سرزمینی در خوزستان یا استان دیگر را در تعارض قرار دهیم، ضمن اینکه سوریه استانی از استان‌های ما نیست بلکه یک عضو مهم و راهبردی محور مقاومت ضد‌صهیونیستی است.»
مجمع نمایندگان استان خوزستان نیز در این باره وارد میدان شد و با انتشار بیانیه‌ای این سخنان را محکوم کرد. به گزارش ایسنا، در بخشی از این بیانیه تاکید شده بود: «...به اطلاع ملت شریف ایران به ویژه مردم ولایتمدار و شهید‌پرور استان خوزستان می‌رساند نظر به اینکه اخیراً مطالبی از سوی فردی غیر‌مسوول در برخی رسانه‌ها مبنی بر نقض حاکمیت ملی مطرح گردیده است و موجب رنجش خاطر آحاد ملت شده، مراتب به شرح زیر رسانده می‌شود: در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۹ مجمع نمایندگان استان خوزستان به عنوان خادمین ملت شریف ایران و مردم سلحشور خوزستان جلسه‌ای فوق‌العاده با حضور دکتر بروجردی رئیس محترم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی برای پیگیری و رسیدگی موضوع تشکیل داد و نگرانی مردم خصوصاً خانواده معظم شهدا و ایثارگران از اظهاراتی که موجب سوءاستفاده دشمنان و افراد مغرض می‌گردد را بیان و به شدت محکوم کرد. هرچند آقای طائب از اظهارات خود در مورد اولویت دفاع از سوریه در برابر حمله دشمن به خوزستان عذرخواهی نمودند، لیکن مجمع به اتفاق آرا مراتب را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به منظور پیگیری جدی انعکاس داد تا از هرگونه اقدام مشابه که باعث ایجاد تنش و سوءاستفاده می‌گردد، پیشگیری شود و در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ آرامش اجتماعی، سیاسی و اخلاقی از اظهارات نسنجیده و غیرمسوولانه کسانی که از تریبون‌های ملی استفاده می‌نمایند جلوگیری به عمل آورده شود. قطعاً نتایج حاصله به اطلاع ملت عزیز و مردم مقاوم و پایدار خوزستان رسانده خواهد شد.»

پاسخ حداد به سروش
غلامعلی حدادعادل نماینده اصولگرای مجلس در پاسخ به مقاله تند عبدالکریم سروش در پاییز امسال که در پانوشت آن به وی نیز تعریض شده بود، نامه مفصلی را به رشته تحریر در‌آورد. حداد در این نامه به شبهات سروش درباره میزان معلومات فلسفی وی و همچنین تقلب در انتشار ترجمه کتابی درباره کانت پاسخ داده است. به گزارش ابتکار در بخش دیگری از این پاسخ‌نامه حدادعادل با اشاره به جمله‌ای ‌از سروش مبنی بر اینکه «...اگر تا دیروز با فرح می‌پرید، امروز از فرح می‌پرد» خطاب به عبدالکریم سروش نوشت:
«... من از او می‌پرسم کجا من به قول تو با فرح پریده‌ام؟ آیا ممکن است مدرک و سندی دال بر اثبات این ادعای خود به دست دهی؟ من چه کاره بوده‌ام که با « فرح» سروکاری داشته باشم؟ من به اصرار و ابرام از تو می‌خواهم چنین کنی و بگویی که این ادعا بر پایه چه واقعیاتی بنا شده است. آیا، از این منصفانه‌تر، می‌شود از کسی که ادعایی می‌کند تقاضایی کرد؟ و از این «مظلومانه‌تر»؟ تو اگر کوچک‌ترین سند و مدرکی داشتی قطعاً رو می‌کردی، کما اینکه در مورد ترجمه من از کتاب هارتناک، به صرف اینکه شنیده بودی کس دیگری هم آن کتاب را ترجمه کرده و آن ترجمه پایان‌نامه او زیر نظر من بوده، به خیال خودت «افشاگری» کردی و به من تهمت زدی، اما اینجا صرفاً ادعایی کرده‌ای بی‌هیچ دلیل و برهانی... ولی من، برای آنکه همه بدانند که تو دروغ می‌گویی، تنها به یک نمونه از سخنان خود تو استناد می‌کنم. حتماً به یاد داری که وقتی کتاب «نهاد ناآرام جهان» را در لندن نوشته بودی و می‌خواستی آن را در ایران چاپ کنی، دست‌نوشت خودت را به من سپردی و من چند ماه زحمت کشیدم و آن را ویرایش کردم و به آن سر و سامان دادم و برایش ناشر پیدا کردم و بر همه چیز، از کاغذ و قطع و جلد و کارهای لازم دیگر، نظارت کردم تا آن کتاب در‌آمد و این همه به سال ۱۳۵۶ بود. تو در مقدمه آن کتاب نوشتی: «دوست پرمهرم، آقای غلامعلی حداد‌عادل نیز با محبت بی‌دریغش مرا مدد بسیار رساند و اگر همکاری‌های مشفقانه او نبود، این دفتر چنان که اینک هست نمی‌بود. سپاس بسیار من برای او و برای دوستان ناشناخته و ناآشنای بسیاری که همکاری‌ها و تشویق‌هاشان به نحوی در تکمیل این دفتر سهمی داشته است». قصد من از آوردن این چند سطر در اینجا این است که همگان بدانند در همان سال‌هایی که سروش مدعی شده من «با فرح می‌پریده‌ام»، برای او «دوست پرمهر» ی بوده‌ام و تنها کسی بوده‌ام که او می‌توانسته کتابی مانند «نهاد ناآرام جهان» را به دستش بسپارد و از «همکاری‌های مشفقانه» او بهره‌مند شود. باید از سروش پرسید اگر حداد با فرح می‌پرید و تو مخالف بودی، پس این رابطه صمیمانه و دوستانه و همکاری‌های تنگاتنگ میان تو و او چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ چطور کسی هم با فرح می‌پریده و هم «دوست پرمهر» تو بوده است؟ حقیقت این است که من با تو می‌پریده‌ام، با «فرح» نمی‌پریده‌ام، با «حاج فرج» می‌پریده‌ام. آیا این تناقض نیست و آیا همین یک حرف از هزاران حرف که در باب این تهمت تو می‌توان زد کافی نیست که یقین کنیم تو دروغ می‌گویی؟»

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها