تاریخ انتشار:
رابطه اصولگرایان و حسن روحانی از نگاه عضو جبهه پایداری
اصولگرایان حقیقی از روحانی راضی نیستند
سیدحسین قاضیزادههاشمی سخنگوی سابق جبهه پایداری برخلاف بسیاری از اصولگرایان که میخواهند حسن روحانی را مصادره کنند تاکید دارد که روحانی اصولگرا نیست و اصولگرایان حقیقی نیز از وی رضایت ندارند. او در پاسخ به این سوال که اگر اصولگرا نیست بنابراین متعلق به جناح مقابل اصولگرایان است تاکید میکند اصلاحطلب هم نیست.
سیدحسین قاضیزادههاشمی سخنگوی سابق جبهه پایداری برخلاف بسیاری از اصولگرایان که میخواهند حسن روحانی را مصادره کنند تاکید دارد که روحانی اصولگرا نیست و اصولگرایان حقیقی نیز از وی رضایت ندارند. او در پاسخ به این سوال که اگر اصولگرا نیست بنابراین متعلق به جناح مقابل اصولگرایان است تاکید میکند اصلاحطلب هم نیست.
آقای قاضیزاده به تازگی رئیسجمهور دیداری با اصولگرایان داشته است و جلسهای را تشکیل دادهاند. نسبت دولت آقای روحانی را با اصولگرایان چطور تعریف میکنید؟ از اساس رئیسجمهور را اصولگرا میدانید؟
ابتدای امر تاکید کنم که رفتار دولت در یک سال اخیر و نفوذ اصلاحطلبان به درون دولت به خصوص چهرههای فعال در فتنه 88 برای ما مشخص کرد که فراجناحی بودن یک شعار بود. در مورد سوال شما هم خیر. بنده آقای روحانی را اصولگرا نمیدانم چرا که رفتار ایشان در یک سال گذشته نشان داد ایشان به اصول و ارزشهای انقلاب توجه کافی و وافی ندارد.
چه رفتارهایی شما را به این نقطه از جمعبندی رساند؟
سیاستهای فرهنگی، اتخاذ رویکردهای مشخص در مورد مقوله عفاف و حجاب، توافق ژنو. به رویکرد آقای یونسی توجه کنید. چطور در یک دولت اصولگرا چنین مسائلی میتواند رخ دهد. چطور در دولتی که بر مبنای منویات رهبری بر اساس موازین اصولگرایی حرکت میکند این دست از سیاستها و اظهارات در مورد شیر و خورشید مطرح میشود.
داستان شیر و خورشید را هم که آقای حداد مطرح کرده بودند ربطی به اصولگرایی ندارد. مگر اینکه در اصولگرایی آقای حداد هم تشکیک کنیم.
خیر، هرگز آقای حداد اظهاراتی از این دست را که آقای یونسی طرح کردهاند مطرح نکردند. فقط داستان شیر و خورشید نیست. ببینید دولت با فعالان و نخبگان اصولگرا چه کرد. ببینید چطور چشم بر وقایع 88 بست و از فعالان و عناصر فتنه در دولت استفاده کرد.
اما آقای دکتر بسیاری اصولگرایان در ابتدای دولت به ریشههای جامعه روحانیت مبارز اشاره کرده و از این کانال حسن روحانی را اصولگرا میدانستند. حتی بسیاری اصولگرایان از پیروزی وی راضی بودند.
به نظر شما اصولگرایان از روی کار آمدن دولت دکتر روحانی میتوانند راضی باشند؟ این طور نیست. فرق ما با اصلاحطلبان این است که ما بلوغ سیاسی داریم. تا گزینه مخالفان رای آورد بر طبل تفرقه و تقلب نمیکوبیم. اصولگرایان درست عکس رفتاری که اصلاحطلبان در انتخابات سال 1388 انجام دادند، رفتار میکنند. اصلاحطلبان نشان دادهاند تا زمانی دموکراسی را قبول دارند که آنها را به قدرت برساند. ما میخواهیم ثابت کنیم که دموکراسی در هر شکلی- کمااینکه ما را از نهادهای قدرت دور کند- مورد قبول ماست. اما در مقابل نیز همین باورهای اصولگرایی امروز اجازه نمیدهد که در مقابل عملکرد دولت دکتر روحانی که در حال درنوردیدن مرزهای دین و منافع انقلاب و نظام است سکوت کنیم. عملکرد روحانی امروز نشان میدهد یک اصولگرا نیست. انتصابات ایشان در انتخاب وزرا نشان داد به هیچ وجه اصولگرا نیست. بر اساس حرفها که نمیتوانیم قضاوت کنیم. مبنای قضاوت عملکرد است. نمیخواهم بگویم که ایشان اصلاحطلب است اما اصولگرا نیز نیست. وقتی یک نفر خود نمیخواهد ادعای اصولگرایی کند، چه اصراری است که وی را اصولگرا معرفی کنیم.
برای اینکه اصولگرایان نمیخواهند و نمیخواستند بگویند که اصولگرایی رای نیاورده است.
نه، من این حرف را تایید نمیکنم. اصولگرایان نمیخواستند بگویند اصلاحطلبی رای آورد و درست هم میگفتند. اصلاحطلبی رای نیاورد. اما اینکه بگویند اصلاحطلبی رای آورد حرف غلطی است. اما به هر حال روحانی اصولگرا نیست و اصولگرایان از اساس قبول نمیکنند رئیسجمهوری با این رفتار با این اطرافیان و عناصر فتنه به آنها نسبت داده شود.
پس یعنی دولت اعتدال به اصلاحطلبان بسیار نزدیکتر است تا اصولگرایان.
اصلاحطلبان دور رئیسجمهور را گرفتند. در زمان انتخابات حرفهای فراجناحی زیاد زده شد اما بعد دولت با اصولگرایان رفتار مناسبی نداشت.
مردم در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم به کاندیدای جبهه پایداری و در انتخابات شوراها به لیست منتسب به احمدینژاد «نه» گفتند. این نه در سطح کلانتر نه به تفکر اصولگرایی بود.
البته درست است که کاندیدای جبهه پایداری رای نیاورد و سایر اصولگراها هم پیروز نشدند. این گونه نباید انتخابات ریاستجمهوری را تحلیل کرد. رای آوردن آقای روحانی دلایل زیادی داشت. در حوزه اقتصادی، اوضاع معیشتی مردم در یک سال و نیم گذشته دچار نوسان شدید شده بود بنابراین محرومان و مستضعفانی که همیشه طرفدار گفتمان انقلاب هستند از عملکرد ما دچار مشکل شده بودند. در حوزه سیاسی نیز اصولگرایان به تخریب یکدیگر پرداختند؛ در حالی که به اشتباه فکر میکردند اگر بگویند آقای احمدینژاد از ما نیست، مردم از آنها قبول میکنند. مردم همیشه در مقابل آقای احمدینژاد، آقای هاشمی را میدیدند نه سایر اصولگرایان را. بنابراین، اگر قرار بود از آقای احمدینژاد عدول کنند به گزینه آقای هاشمی پناه میبردند. این دوقطبی از سال ۸۴ شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. اصولگرایان نیز با تخریب دولت و سپس نقد یکدیگر در مناظرههای ریاستجمهوری، باعث شدند این دوقطبی جدیتر شود.
در نهایت چه رابطهای را برای تعریف مناسبات دولت با اصولگرایان میتوان ترسیم کرد؟
انتقاد! اصولگرایان از دولت انتقاد دارند. نگران آینده کشور و وضعیت فرهنگی و مناسبات بینالمللی هستند. دولت آقای روحانی در کجراهه میرود و اصولگرای حقیقی جز دلواپسی نمیتواند بر مدار دیگری حرکت کند.
دیدگاه تان را بنویسید