تاریخ انتشار:
ماجرای شنود دولت آمریکا آنقدرها هم جدی نیست
آیا واقعاً دولت نباید اطلاعات زیادی داشته باشد؟
بگذارید ابتدا موضوع را دقیقاً باز کنیم: ادوارد اسنودن برای نخستین بار ماجرای جمعآوری اطلاعات از سوی آژانس امنیت ملی را افشا کرد.
بگذارید ابتدا موضوع را دقیقاً باز کنیم: ادوارد اسنودن برای نخستین بار ماجرای جمعآوری اطلاعات از سوی آژانس امنیت ملی را افشا کرد. مردم آمریکا الان میتوانند بحثهای زیادی بر سر این موضوع و اینکه آیا واقعاً باید اینقدر نظارت بر اطلاعات شخصی افراد وجود داشته باشد تا اینکه دولت بتواند با حملات تروریستی مقابله کند یا خیر داشته باشند. تا پیش از این دولت علاقهای نداشت که بحث خاصی بر سر میزان نظارت بر اطلاعات شهروندان دربگیرد و NSA چندان زیر بار فشار منتقدان قرار نمیگرفت. شاید دلیل دولت آمریکا برای جلوگیری از افشای این اطلاعات این بود که نمیخواست تروریستها درباره حجم بالای شنود در آمریکا مطلع باشند و سادهتر بتوان آنها را ردگیری و عملیاتهایشان را خنثی کرد. اما به نظر میرسد ریسک مردم برای آنکه دولت به آن اطلاعات دسترسی داشته باشد چندان زیاد نیست و باید دید که مردم آمریکا و مردم دیگر نقاط جهان چه میزان برایشان مهم است که دولت به اطلاعاتشان دسترسی داشته باشد تا بتواند عملیاتهای تروریستی و یا جرم و جنایت را خنثی کند.
سوال اینجاست: دولت چه میزان دسترسی نیاز دارد؟ چند موضوع را باید در نظر بگیریم.
۱- از زمانی که هر فردی آغاز به استفاده از سرویس جیمیل میکند، سرورهای گوگل اطلاعات آن فرد را به طور کامل میخوانند تا اینکه جلوی ایمیلهای ناخواسته را بگیرند و اینکه تبلیغات مرتبط با علاقه افراد به آنها را نشان دهند. مایکروسافت، یاهو و دیگر شرکتهای مشابه نیز کم و بیش روندی همچون روند گوگل را در پیش میگیرند. مثلاً اگر شما یک ویدئو در یوتیوب درباره روش باربکیو کردن همبرگر ببینید و یک ایمیل برای دوستانتان ارسال کنید و آنان را برای صرف یک وعده باربکیو به خانه خود دعوت کنید نباید تعجب کنید که تبلیغ یک شرکت تولیدکننده دستگاه باربکیو را بالای صفحه جیمیل خود ببینید. گوگل میداند که شما در اینترنت چه میبینید و چه مینویسید و دوست دارد که دادههای شما را برای نمایش تبلیغات مرتبط با علایق شما در اختیار شرکتهای دیگر قرار دهد. (البته در نظر داشته باشید که گوگل هیچگاه اطلاعات شخصی افراد را به شرکتهای دیگر نمیفروشد، گوگل تنها جای تبلیغ و دیگر سرویسهای خود را به شرکتهای دیگر میفروشد، مکانهایی که بر اساس اطلاعاتی که گوگل تنها خود به آنها دسترسی دارد مشخص شدهاند. این موضوع مفصلاً در
سیاستهای حفاظت اطلاعات گوگل آمده است.)
۲- فرض کنید بهجای آنکه به تماشای روشهای طبخ باربکیو نشسته باشید، در حال تماشای یک فیلم درباره چگونگی درست کردن یک بمب در پاکستان باشید و در انتهای فیلم نیز فردی از تروریستهای تکفیری پرچم سیاهی را تکان دهد و بگوید که با استفاده از این ادوات ما میخواهیم جهان را به تسخیر درآوریم. پس از تماشای این فیلم شما برای برادر خود یک نامه میفرستید و در آن مینویسید که چقدر از عملکرد این گروه تروریستی خوشتان آمده است و به دنبال ساختن آن چیزی هستید که در این فیلم دیدهاید و نیاز به مواد اولیه ساخت آن دارید. حالا منطقی است که گوگل تبلیغاتی کاملاً مرتبط با آن چیزهایی که شما در نامه خود نوشتهاید برای شما نشان دهد و به شما کمک کند تا آن ادوات تروریستی را سادهتر به دست آورید؟ (فکر میکنم غلط بودن این عملکرد به صورت کلی در جهان پذیرفته شده است، هر چند از نظر اقتصادی برای شرکت تولیدکننده مواد اولیه بهتر است که به شما آن مواد را بفروشد!)
۳- سوال اصلی اینجا مطرح میشود: آیا منطقی است که گوگل اطلاعات شما را بگردد تا متوجه شود شما به چه کالایی نیاز دارید و تبلیغ مرتبط با آن کالا را برای شما به نمایش بگذارد، اما اطلاعاتی را که ممکن است بتواند جلوی یک عملیات تروریستی را بگیرد در اختیار دولت قرار ندهد؟
۴- باید بدانیم که پاسخ دادن به این پرسش چندان ساده نیست. بسیاری از کارها برای شرکتهای خصوصی ممکن است قانونی باشد، اما دولتها نتوانند آن کارها را انجام دهند و به نظر میرسد اینجا یکی از آنجاهاست. یا شاید ما باید بتوانیم تصمیمگیری کنیم که آیا گوگل حق دارد بر اساس اطلاعاتی که از ما دارد تبلیغات مرتبط نشان دهد و اطلاعات ما را در اختیار شخص ثالثی قرار ندهد، چه آن شخص ثالث دولت باشد و چه آن شخص ثالث یک شرکت تولیدکننده تجهیزات باربکیو کردن باشد. در این وضعیت دولت تنها میتواند از گوگل بخواهد اطلاعات کسانی را که موافقت کردهاند، در اختیارش بگذارد. البته قرار دادن چنین درخواستی از نظر تکنیکی نیز چندان نمیتواند تاثیرگذار باشد، چرا که مردم معمولاً در پایان هر گونه موافقتنامه و یا چیزهایی شبیه به آن، بدون آنکه مطلب را خوانده باشند دکمه «موافقم» و یا «بله» را فشار میدهند و از نظر عملی این کار نمیتواند تاثیر خاصی در کیفیت حفاظت از اطلاعات افراد داشته باشد. مثلاً کاری که اتحادیه اروپا انجام داده است (و احتمالاً همه ما در وبسایتهای زیادی به تازگی آن را دیدهایم) کاری است که شاید بیشتر به نظر مسخره و احمقانه بیاید نه مفید و کاربردی. این کار اجبار وبسایتها به گوشزد این نکته به کاربران است که بپذیرید این وبسایت کوکیهایی را روی کامپیوتر شما ذخیره کند. در واقع این عمل اتحادیه اروپا بیشتر اذیت کاربران برای کلیک بر روی دکمه موافقم و یا اضافه شدن یک قسمت اضافی بر روی صفحه کامپیوتر است. (میتوانید برای دیدن این قسمتهای اضافی سری به سایت economist.com بزنید، البته وبسایتهای زیادی هستند که مجبور به موافقتگیری از کاربران شدهاند.)
نکته اصلی که باید به آن توجه کنیم در واقع این است: در جهان آنلاین، لزوماً هر کاری که ما انجام میدهیم، به وسیله شرکتهایی که آن خدمات را در اختیار ما قرار میدهند ذخیره میشود. مدتها پیش بحث بر سر آن بود که آیا این شرکتها حق دارند از اطلاعات ما برای مقاصد تجاری و نمایش دادن تبلیغات مرتبط استفاده کنند یا خیر، اما امروزه دیگر این موضوع هم برای شرکتها و هم برای کاربران آنها پذیرفته شده است. بحثی که امروزه مطرح شده است این است که آیا دولت نیز حق دست یازیدن به اطلاعات ما را دارد یا خیر. در واقع دولت جاسوسی نمیکند، بلکه گوگل جاسوسی میکند و دولت از گوگل اطلاعات مشخصی را میخواهد. حقیقت آنقدرها هم که به نظر میرسد ترسناک نیست. مشکل این نیست که قوانین مشخصی برای محدود کردن عمل دولت در سیستمهای آنلاین وجود ندارد. مشکل این است که سیستم خاصی برای اینکه حریم خصوصی ما به صورت کلی از هر نوع دستبردی چه از سمت گوگل و چه از سمت هر کس دیگری محافظت شود، وجود ندارد. تا زمانی که قوانینی وجود نداشته باشد که هر گونه دستاندازی به حریم خصوصی ما را محدود کند، صحبت درباره اینکه چرا و چگونه دولت به اطلاعات خصوصی ما دستاندازی کرده است، مسخره به نظر میرسد. البته واکنشهای اولیه به ادعای وجود نرمافزار یا پروژه پریسم همه نشان از بیخبری واقعی و یا مصلحتی شرکتها از وجود پدیدهای به نام پریسم دارد. مایکروسافت، یاهو، فیسبوک، گوگل، اپل و دراپ باکس همگی در بیانیههایی جداگانه همکاری خود با پریسم را تکذیب کردند. متهمان اصلی فیسبوک با بیش از 1/1 میلیارد کاربر و گوگل با بیش از 850 میلیون کاربر بودند، البته دراپ باکس نیز به عنوان فراهمکننده بستر پریسم تحت فشار زیادی از سوی رسانهها قرار گرفته است. فیسبوک در بیانیه خود تصریح کرد هیچگونه دسترسی مستقیمی به سرورهای این شرکت از طرف دولت وجود ندارد و هرگونه درخواست اطلاعات باید بر اساس قوانین موجود و با حکم دادگاه باشد. گوگل نیز گفت امنیت اطلاعات برای این شرکت بسیار مهم است و افشای اطلاعات خصوصی تنها با حکم دادگاه و درخواست نهادهای امنیتی امکانپذیر است. دراپ باکس نیز گفت هرگونه ارتباط با پروژهای به نام پریسم را تکذیب میکند و امنیت اطلاعات کاربران برای این شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است. اپل نیز در پاسخ به این اتهام گفته است که تاکنون اسم پریسم را نیز نشنیده و دسترسی به اطلاعات این شرکت تنها با حکم دادگاه امکانپذیر است.
دیدگاه تان را بنویسید