آزادانه اما قاعدهمند
امنیت مرزها و سیاستهای مهاجرتی
سال گذشته کشورهای ثروتمند بیش از شش میلیون مهاجر دائمی پذیرفتند که بالاترین رقم در طول تاریخ آنها بود. آنها همچنین بیش از دو میلیون متقاضی پناهندگی را ثبتنام کردند. این ارقام هم منطقی و هم قابل مدیریت هستند و فقط 6 /0 درصد به جمعیت کشورهای مهاجرپذیر اضافه میکنند. جهان ثروتمند برای پر کردن شکاف موجود در نیروی کار رو به کهنسالی خود به مهاجران نیاز دارد. تقریباً سهچهارم مهاجران دائمی وارد نیروی کار میشوند. مهاجران نیز از این جابهجایی سود زیادی میبرند در غیر این صورت کشورشان را ترک نمیکردند. اما در هر دو سوی اقیانوس اطلس نشانههایی از نگرانی و اضطراب به چشم میخورد و رایدهندگان به شمار فزاینده مهاجرانی مینگرند که بدون مجوز از مرزهایشان میگذرند. همزمان سیاستمداران نیز وعده میدهند که به شدت با آن مقابله کنند.
در ایالاتمتحده، رئیسجمهور جو بایدن در حال ادامه دیوار مرزی ترامپ است و فرمانداران ایالتها هم تلاش میکنند مهاجران غیرقانونی را به دیگر ایالتها فراری دهند. در اروپا شمار پناهجویان به بالاترین سطح خود از زمان بحران 2016-2015 رسیده است و ایتالیا به تازگی اعلام کرد با آلبانی توافق کرده است تا درخواستهای پناهندگی را در خارج از مرزهایش بررسی کند. این توافق آنقدر مبهم است که نخستوزیر آلبانی شخصاً گفت کاربردی نیست. دولت آلمان هم زیر فشار راستگرایان افراطی گفته است که قصد دارد روشی مشابه را در پیش گیرد و وعده داد که مزایای اعطایی به پناهجویان را قطع خواهد کرد.
کشورهای ثروتمند مکانهایی جذاب، آرام، قاعدهمند و البته پر از امکانات هستند. درآمد افراد در اتحادیه اروپا 12 برابر درآمد در آفریقای زیر صحرای کبیر است. بنابراین تعجبی ندارد که افراد زیادی متقاضی مهاجرت از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند باشند. اگر آزادی جابهجایی در جهان وجود داشت میلیونها نفر بیشتر از آنچه رایدهندگان حاضر به پذیرش آن باشند به کشورهای ثروتمند میرفتند. اما در جهان واقعی شانس دریافت یک ویزا آنقدر اندک است که بسیاری ترجیح میدهند درخواست پناهندگی کنند.
نظام پناهندگی برای چنین هدفی طراحی نشده است. دولتهای جهان ثروتمند نمیتوانند به سرعت و عادلانه سیلی از درخواستهای پناهندگی را پاسخ دهند. این موضوع از نظر سیاسی هم آزاردهنده شده است. رایدهندگان حتی از فکر بینظمی در مرزها نفرت دارند. آنها از دولتها میخواهند ورود اشخاص را کنترل کنند. اما وقتی رایدهندگان مطمئن شوند که مرزها امنیت دارند اغلب از مهاجران استقبال میکنند. در استرالیا که سیاست بسیار سختگیرانهای برای اخراج مهاجران غیرقانونی دارد 29 درصد از جمعیت را خارجیان تشکیل میدهند. این نسبت در آمریکا به 14 درصد میرسد. در کانادا که با هیچ کشور فقیری مرز مشترک ندارد سهم مهاجران از جمعیت کل 23 درصد است و بهرغم مخالفتهای کوچک اخیر، اکثر رایدهندگان طرفدار مهاجران هستند.
همزمان با رشد کانادا و استرالیا، جمعیت در سن اشتغال اتحادیه اروپا در دهه منتهی به 2021 تا پنج میلیون نفر کمتر شد. این تنگنای جمعیتی در آمریکا شدت کمتری دارد اما در ژاپن و کره جنوبی به شدیدترین حالت احساس میشود. یک راهحل آشکار برای مشکل کمبود نیروی کار جوان در کشورهای ثروتمند آن است که مهاجران بیشتری بپذیرند. اما اگر قرار است چنین امری از نظر سیاسی امکانپذیر باشد لازم است که پذیرش مهاجران از طریق کانالهای قانونی و قابل رصد صورت گیرد. برای شروع باید نظام پناهندگی نظم بیشتری پیدا کند نه اینکه مطابق پیشنهاد راستگرایان کنوانسیون پناهندگان حذف شود. طبق این توافقنامه بینالمللی امضاکنندگان ملزم هستند به کسانی که به خاطر خطر واقعی از کشورشان میگریزند پناهندگی بدهند. هیچ چیز بهتری نمیتواند جای این کنوانسیون را بگیرد اما منطقی است که دولتها جلوی سوءاستفاده از این نظام را بگیرند.
به همین ترتیب، آنها باید فرآیند بررسی درخواستها و اخراج کسانی را که درخواستشان رد میشود سرعت بخشند. بررسی تقاضاها در خارج از کشور امری کاملاً عاقلانه است قبل از آنکه پناهجو به کشور مقصد پای گذارد. به عنوان مثال، کانادا هر سال پناهجویان زیادی را مستقیماً از اردوگاههای آفریقا میپذیرد. اما توافقنامههایی از قبیل آنچه ایتالیا با آلبانی و انگلستان با روآندا دنبال میکند اغلب به درستی اجرا نمیشوند و چالشهای حقوقی ایجاد میکنند. بنابراین هنوز لازم است که کشورهای ثروتمند سامانههای داخلی پناهندگی خود را تقویت کنند. آنها باید حمایت خود را از کشورهایی مانند کلمبیا، پاکستان و ترکیه که میزبان شمار زیادی از پناهجویان هستند افزایش دهند. همچنین باید به کشورهایی که مبدأ پناهجویان هستند انگیزه داد تا آنها را به بازگشت تشویق کنند. تمام این کارها به شکیبایی و چابکی دیپلماتیک نیاز دارند؛ امری که این روزها کمیاب است.
دولتها همزمان با جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی باید راه را برای کسانی باز کنند که بهطور قانونی اقدام میکنند. آنها میتوانند مسیرهای قانونی را برای کشورهایی باز کنند که پناهجویان ناموفق را پذیرفتهاند یا از یک نظام امتیازدهی برای گزینش پناهجویان استفاده کنند. آنها میتوانند بر بخشهای خاصی مانند ساختوساز یا فناوری تاکید کنند، ویزاهای بیشتری را به کارگران فصلی مزارع یا هتلها بدهند و دانشجویان بیشتری را جذب کنند. صاحبنظران درباره اینکه توسعه نظام مهاجرت قانونی تا چه اندازه میتواند مانع مهاجرت غیرقانونی شود اختلافنظر دارند. اما این کار مزایای بزرگی هم برای مهاجران و هم برای کشور میزبان خواهد داشت، به ویژه اگر سیاستها مهاجران را به کار تشویق کنند.
مدیریت بدون عیب و نقص مهاجرت امکانپذیر نیست اما میتوان مدیریت را بهبود بخشید. اگر دولتها ثابت کنند که کنترل مرزها را در دست دارند فضای سیاسی بیشتری برای باز کردن درها پیدا میکنند بدون اینکه نگران باختن انتخابات به کسانی باشند که میگویند باید درها را بست.