زمستان گرم
چرا دیگر کسی از بحران انرژی در قاره سبز حرف نمیزند؟
دو سال پیش وقتی جابهجایی استراتژیک نیروهای روس به مرزهای اوکراین و نخستین تحرکات نظامی در شرق اروپا بروز کرد، اندکاندک زمزمهها و نگرانیهای اولیه در مورد بر هم خوردن وضعیت پایدار روابط اتحادیه اروپا و روسیه بالا گرفت و تنها پس از گذشت چند هفته از شروع عملیات نظامی در خاک اوکراین، اتحادیه اروپا به تحمیل تحریمهای انرژی (بهطور مشخص در مورد گاز) بر روسیه روی آورد. در همین روزگار بود که بحث «زمستان سخت اروپا» در برخی محافل و رسانهها مطرح شد؛ اما فارغ از اینکه در زمستان گذشته چه بر اروپا گذشت، آنچه امروز بیش از هر چیز نسبت به یک سال پیش در نظر روشن است این است که دیگر کسی سخنی در باب بحران انرژی در اروپا به زبان نمیآورد. چه اتفاقی در این مدت افتاده که دیگر موضوع انرژی قاره سبز نقل هیچ محفلی نیست؟
از نخستین روزهای شروع جنگ روسیه-اوکراین، سران اتحادیه اروپا بر تحریم سوختهای فسیلی روسیه و کاهش وابستگی به گاز این کشور به عنوان سلاحی کلیدی و استراتژیک برای مقابله با آن اتفاق نظر داشتند. اما همه به روشنی میدانستند که اتخاذ چنین سیاستی و اجرای هماهنگ آن در کل اتحادیه اروپا نهتنها در کوتاهمدت میسر نیست، بلکه تهدیدات جدی برای تامین انرژی قاره سبز به همراه دارد. با اعلام ممنوعیت واردات سوختهای فسیلی و زغالسنگ از سوی برخی کشورهای اروپایی، روسیه بلافاصله در واکنش اقدام به قطع تامین گاز برخی کشورها به بهانههای واهی کرد. از اینرو روند تغییر مبادی تامین گاز اروپا که از سال 2021 شروع شده بود از اواسط سال 2022 و با ادامه جنگ روسیه-اوکراین سرعت گرفت (نمودار 1).
آنچه بیش از هر چیز قابل تامل است اینکه چنین تغییرات غیرمنتظره و غیرقابل پیشبینی چگونه با وجود ناگهانی بودن از سوی کشورهای اروپایی مدیریت شد تا پایداری سیستمهای انرژی در قاره سبز از چنین تهدید بزرگی آسیب نبیند؟ از اینرو مرور چگونگی عبور اروپا از بحران انرژی بالقوه ناشی از جنگ در اوکراین آموزنده است.
در پاییز 2022 روسیه خط لوله گاز صادراتی به اروپا را به بهانه حمایت آن از اوکراین مسدود کرد. با پایین آمدن سطوح ذخیرهسازی گاز و نامعلوم بودن گزینههای جایگزین برای تامین این کسری انرژی مورد نیاز قاره، کشورهای اروپایی خود را برای سهمیهبندی انرژی، افزایش غیرمنتظره و سرسامآور قیمت گاز و برق برای مصرفکنندگان نهایی و احتمالاً رکود اقتصادی ناشی از چنین بحرانی آماده کردند. اما با این حال در پایان زمستان 2023-2022 کشورهای اروپایی سطوح ذخیره گاز طبیعی خود را به بالاترین سطح در طول سالهای اخیر رسانده و قیمت سوخت را به سطح قیمت قبل از جنگ برگرداندند. بنابراین ضربه اقتصادی ناشی از سیاست قطع گاز برای مشتریان اروپایی از سوی روسیه بسیار از آنچه پیشبینی میشد کوچکتر بود. اعتبار این موفقیت بیش از هر چیز ناشی از اتخاذ سیاستی جسورانه مرکب از محافظهکاری پیشبینانه، سرمایهگذاری گسترده روی تنوعبخشی به سبد منابع تامین انرژی، همکاری و هماهنگی نزدیک بین کشورهای اتحادیه اروپا و میل جدی آنها برای عبور از یک استراتژی انرژی قدیمی و ریشهدار به نیت مقابله با بحران ضرورتاً پیش آمده است.
دوربرگردان قیمت گاز در اروپا
زمستان سخت، کلیدواژه یکساله علیه اروپا در تقابل با روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین بود. برخی به وحشت افتاده، عدهای نگران شده و گروهی نیز به دنبال راهحلها برای غلبه بر مشکل کمبود گاز بودند. قیمتها چشماندازی غیرقابل مهار را به نمایش گذاشته بودند: با آغاز ماه آگوست، قیمت هر مگاواتساعت گاز در قطب معاملات گاز در اروپا به ۱۴۵ یورو رسید. دو هفته بعد، بهای گاز برای نخستینبار از مرز ۲۰۰ یورو گذشت و تا ۲۶ آگوست ۲۰۲۲ به قیمت غیرقابل باور ۳۰۰ یورو رسید. به نظر میرسید رفاه از قاره سبز رخت بربسته و حالا اروپاییهای مرفه باید به عصر جیرهبندی روی بیاورند. اما اوضاع به همین منوال نماند.
یک سال بعد و با وجود تداوم تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و بازنگشتن جریان گاز روسیه به اروپا به شرایط پیش از جنگ، قیمت ۳۰۰یورویی گاز جای خود را به نرخهای دورقمی داده است. این نرخ اخیراً در بازار هلند به ۳۵ یورو رسید؛ حدود 90 درصد کمتر از سقف تاریخی سال گذشته.
این چرخش شدید قیمتها در بازار گاز نشاندهنده یکی از بزرگترین شاهکارهای مدیریتی اتحادیه اروپا از زمان آغاز تهاجم نظامی ارتش روسیه به خاک اوکراین است که در نهایت موفق به تغییر ساختار دیرینه بازار انرژی شد. اگرچه سیاستگذاران اتحادیه اروپا نقش غیرقابل انکاری در این پیروزی ژئواکونومیک داشتند ولی اگر همراهی مصرفکنندگان برای کاهش 3 /19درصدی مصرف در فاصله آگوست تا ژانویه که فراتر از هدفگذاری ۱۵درصدی سیاستمداران بود، عملی نمیشد، این پیروزی به این راحتیها به دست نمیآمد.
بر اساس گزارش یورونیوز، تلاش خانوارها و صنایع اروپایی برای کاهش مصرف گاز به حدی بود که پمپهای حرارتی، صفحههای خورشیدیِ رویِ پشتبامها، عایقهای حرارتی و لباسهای یقهاسکی یکشبه محبوب شدند. این تلاش چنان نتیجه مثبتی در پی داشت که آژانس بینالمللی انرژی با انتشار گزارشی بر پایه آن، افزایش ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، رشد بهرهوری و بالا بردن فروش پمپهای حرارتی را تغییراتی ساختاری برای کاهش پایدار تقاضای گاز ارزیابی کرد. همزمان با تلاش شهروندان و صاحبان صنایع، دولتمردان نیز ساخت و توسعه مخازن گاز طبیعی مایع (LNG) و مذاکره و عقد قراردادهای جدید خرید گاز را با عرضهکنندگان غیرروسی آغاز کردند. نتیجه آنگونه شد که در حال حاضر بیش از ۹۲ درصد ظرفیت ذخیرهسازی گاز اروپا تکمیل شده، در حالی که تعهد جمعی اعضای اتحادیه تکمیل ۹۰ درصد ظرفیت ذخیرهسازی گاز تا ابتدای نوامبر ۲۰۲۳ بود.
عبور از زمستان سرد
با این همه بحران انرژی هزینه انسانی بالایی تحمیل کرد و موفقیت نهایی اروپا در مقابله با آن با بهای گزافی برای یک دسته از مردمی که باید به ناچار هزینههای افزایش قیمت سوخت را متحمل میشدند همراه بود. اولویتهای اقلیمی و انتقال سبز همه برای مدتی در برخی کشورها به حالت تعلیق درآمد چرا که در این شرایط اضطراری دیگر اولویت نداشت. این بحران همچنین بار دیگر بر نقش پررنگ ژئوپولیتیک انرژی در قاره سبز تاکید کرد. برای فهم بهتر علل موفقیت اروپا در مواجهه با این بحران انرژی غیرمنتظره خوب است آموزههای اصلی مدیریت انرژی موفق اروپا در یک سال اول پس از آغاز جنگ اوکراین را مرور کنیم.
در وهله نخست اروپا نشان داد که در صورت داشتن منابع مالی کافی، امنیت انرژی حتی در موقعیت اضطرار و بحران هم قابل خریداری است. اما هزینهها و اثرات ثانویه بر کشورهایی که از ابتدا سیستم مقاومی برای تامین انرژی طراحی نکردهاند بیشتر است. برای مقابله با کسری 140 میلیاردمترمکعبی گاز طبیعی روسیه، دولتهای اروپایی بیش از 800 میلیارد دلار هزینه کردند. تامین گاز طبیعی از نروژ و دیگر تامینکنندگان در سال 2022 بیش از 10 برابر سال قبل هزینه در برداشت. همچنین تامین LNG هزینههای هنگفتی را بر اتحادیه اروپا تحمیل کرد. هرچند این مساله تعادل عرضه و تقاضا را در بازار LNG برهم زد و منجر به افزایش قیمت این محصول و در نتیجه تحمیل هزینههای غیرمنتظره برای کشورهای کمترثروتمند در نقاط مختلف دنیا شد، اما برای قاره اروپا به خوبی نشان داد که ثروت انباشته اتحادیه اروپا قادر است در مواقع اضطرار بحرانهای ناگهانی را دفع کند.
از طرف دیگر پاسخ آلمان به بحران انرژی موید ارزش فوقالعاده انعطافپذیری سیاست و استراتژی انرژی است. آلمان به خوبی این نکته را دریافت که تغییر جهت به سوی LNG تنها به عنوان یک راهکار کوتاهمدت و موقت میتواند موثر باشد. از اینرو با اجتناب از عقد قراردادهای طولانیمدت در این زمینه و ساخت پایانههای گازرسانی LNG دائمی این کشور از اجاره FSRU بهره برد. آلمان به علاوه با عقبنشینی از سیاستی که بیش از دو دهه به کار بسته بود، بر انعطافپذیری سیاست انرژی خود صحه گذاشت و اعلام کرد 27 نیروگاه غیرفعال سوخت زغالسنگ خود را تا سال 2024 راهاندازی مجدد میکند. این در حالی است که تولید زغالسنگ نسبت به ظرفیت تولید سوختهای تجدیدپذیر همچنان در حال کاهش است.
درس دیگری که میتوان از تجربه موفق اروپا در مدیریت بحران انرژی گرفت، این است که تنوعبخشی کلید اصلی امنیت انرژی است. بحران انرژی ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین خطرات وابستگی بیشازحد به یک منبع یا تامینکننده انرژی را به صورت جدی بروز داد. با حفظ ترکیبی متنوع از انرژی شامل انرژیهای تجدیدپذیر، گاز طبیعی، انرژی هستهای و... کشورها قادر خواهند بود انعطافپذیری و مقاومت لازم برای مقابله با ریسکهای مختلف ناشی از تنشهای ژئوپولیتیک، بلایای طبیعی و دیگر اتفاقات پیشبینینشده را کاهش دهند. این مساله در مورد تنوعبخشی به تامینکنندگان انرژی نیز صادق است. به عنوان نمونه اروپا با افزایش واردات گاز از قطر و دو برابر کردن واردات از ایالاتمتحده آمریکا، وابستگی خود به گاز وارداتی از روسیه را کاهش داد.
در حد فاصل ژانویه و نوامبر 2022 واردات گاز خط لوله و LNG از روسیه به زیر 25 درصد از واردات گاز اروپا سقوط کرد. دو درصد دیگر از نروژ تامین میشد و 6 /11 درصد از الجزایر و بهوسیله کشتی منتقل میشد. باقیمانده این مقدار از کشورهایی چون ایالاتمتحده، قطر و نیجریه تامین میشد (نمودار 2).
راهکار دیگر اروپا برای مقابله با بحران انرژی را میتوان به سادگی در کاهش تقاضا یا به عبارت دیگر کاهش مصرف گاز جستوجو کرد. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA) کاهش 13درصدی مصرف گاز اروپا در سال 2022 نسبت به سال 2021 بیشترین کاهش مصرف در تاریخ اروپا در یک سال محسوب میشود. آژانس بینالمللی انرژی گزارش داده است که وضعیت هوای مطلوب و معتدل سال 2022 و مراقبتها و صرفهجوییهای داوطلبانه مردم در کشورهای اروپایی به کاهش استفاده از گاز برای گرمایش خانهها منجر شده است، در حالی که تقاضای صنعتی حدود 25 درصد کاهش داشته است. البته این گزارش به این نکته اشاره نکرده که چه میزان از این کاهش مصرف در نتیجه مشوقهای ارائهشده از سوی دولت حاصل شده و چند درصد از آن در نتیجه بالا رفتن قیمت سوخت و کاهش تقاضا از سوی مردم به دست آمده است.
درسهایی برای سیاستگذاران
در مجموع میتوان گفت موارد فوقالذکر درسهایی است که سیاستگذاران انرژی، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را برای اقدامات و تصمیمات آتی راهنمایی میکند. سیاستگذاران انرژی باید خطرات اختلال در تامین انرژی، تاثیر بالقوه آن بر هزینهها و سرمایهگذاریهای مورد نیاز برای کاهش خطراتی مشابه در آینده را شناسایی کنند. سیاستهای عکسالعملی به تنهایی قادر به کنترل وضعیت نیستند و لزوماً در بلندمدت موجب کاهش هزینهها نمیشوند. سیاستگذار باید از طریق طراحی مشوقهای مطلوب تولیدکنندگان انرژی را به سوی تنوعبخشی در انواع منابع انرژی هدایت کرده و مصرفکنندگان را به سمت صرفهجویی در مصرف سوق دهد.
تولیدکنندگان انرژی باید سبد محصولات انرژی خود را توسعه دهند به نحوی که انواع سوختها را پوشش دهد. و تضمینهایی را فراهم آورند تا در صورت بروز موانع و مشکلاتی برای تامین یک نوع مشخص از سوخت، انواع دیگر به سهولت تامین شوند. حصول اطمینان از ظرفیتهای اضافی کافی برای استفاده در مواقع بحران نیز از دیگر موضوعاتی است که باید از سوی تولیدکنندگان مورد توجه قرار گیرد. مصرفکنندگان انرژی نیز باید خود را برای بحرانهای انرژی احتمالی و تغییرات ناگهانی قیمت آماده کنند.
نهایتاً باید گفت با وجود اینکه اروپا به خوبی توانست ضربه اولیه منازعه روسیه و اوکراین به تامین و مدیریت انرژی این قاره را دفع کند، اما همچنان نیاز به زمان طولانیتری هست تا روشن شود سیاستهای بهکارگرفتهشده از سوی تصمیمگیران تا چه حد پایدار بوده و قادرند در بلندمدت از عمیق و مزمن شدن بحران نیز پیشگیری کنند. این مهم از آنرو قابل بحث است که مدیریت بحران ناگهانی انرژی در اروپا در بسیاری جنبهها با اتخاذ تصمیمات جسورانه و صرف هزینههای هنگفت همراه بوده است، بنابراین طبیعی است که تضمینی برای اثرگذاری تصمیمات اتخاذشده در بلندمدت وجود ندارد. اکنون که سال دوم منازعه میان دو کشور روسیه و اوکراین از نیمه گذشته اندکاندک مسائل و مشکلات میانمدت و بلندمدت ناشی از ادامه وضعیت جنگی بر انرژی اروپا در حال بروز است. طبیعی است تضمینی وجود ندارد که سیاستهای اضطراری مورد استفاده برای مدیریت بحران انرژی در سال اول همچنان در سالهای آتی نیز اثرگذاری خود را حفظ کنند. به علاوه مسائل جدیدی در نتیجه طولانی شدن این وضعیت نامعلوم بروز میکنند که نه تاثیر آنها هنوز روشن شده و نه راهحل آمادهای برای مقابله با آنها در دسترس است. اما تجربه موفقیتآمیز مدیریت بحران انرژی چراغ راه آینده سیاستسازان این قاره برای مقابله با مشکلات جدید خواهد بود.