گامهایی به سمت ایستادن
فولاد مبارکه چند گام تا خودکفایی در صنعت فولاد فاصله دارد؟
بومیسازی واژهای است که در صنعت فولاد کشور، این روزها بهرغم تحریمهای سخت بینالمللی در حال شکلگیری است و شرایط را به گونهای پیش برده است که این شرکت بتواند به عنوان یکی از مجموعههای تاثیرگذار در حوزه فولاد، یک گام دیگر به جلو بردارد و شرایط تازهای را پیشروی خود داشته باشد.
بومیسازی واژهای است که در صنعت فولاد کشور، این روزها بهرغم تحریمهای سخت بینالمللی در حال شکلگیری است و شرایط را به گونهای پیش برده است که این شرکت بتواند به عنوان یکی از مجموعههای تاثیرگذار در حوزه فولاد، یک گام دیگر به جلو بردارد و شرایط تازهای را پیشروی خود داشته باشد.
در این میان نکته حائز اهمیت آن است که بومیسازی در شرکت فولاد مبارکه، از زمان دوران ساخت همواره مورد توجه بوده و روند صعودی داشته است، به نحوی که در حال حاضر، در زمینه مواد اولیه و مصرفی، با هدایت و حمایتهای شرکت فولاد مبارکه از شرکتهای تولیدکننده داخلی، شرایطی فراهم شده تا نزدیک به ۸۵ درصد و در زمینه قطعات یدکی حدود ۶۰ درصد از نیازهای فولاد مبارکه، توسط سازندگان داخلی تامین شود.
نگاه تخصصی
واقعیت آن است که اکنون از نظر دستیابی به دانش فنی و تولید در زمینه بومیسازی مواد اولیه، مواد مصرفی، قطعات یدکی و تجهیزات، شرکت فولاد مبارکه در وضعیت مناسبی قرار داشته و شرایط را به گونهای پیش برده است که بتواند نمره قابل قبولی را در کارنامه خود آن هم در شرایط کنونی، به ثبت برساند.
از سوی دیگر، موضوعی که نباید از ذهن دور نگه داشته شود آن است که نگاه تخصصی به بومیسازی، باعث شده سازندگان تخصصی مورد نیاز در حوزههای مکانیک، برق، نسوز و همچنین مواد اولیه و مصرفی با حمایت صنایع مادر فولادی ایجاد شده و شرایط به گونهای پیش رود که همین شرکتها، هماکنون با تمام توان و ظرفیت، در حال ساخت و تولید اقلام مورد نیاز این صنعت بوده و به فعالیت مشغول باشند.
البته در این میان برخی موارد نیز وجود دارد که نیاز به تکنولوژیهای بالا و دانش فنی مناسبی دارد که بر این اساس، لازم است برخی اقدامات به شیوه دیگری انجام شود؛ به نحوی که برای اقلام با مصرف پایین و دارای تکنولوژیهای پیچیده، سعی بر این شود که با استفاده از شرکتهای دانشبنیان و به روش تجمیع درخواستها در کنار حمایتهای مالی از طریق صندوقهای ریسکپذیر، نسبت به تولید این کالاها اقدام شود.
نیازهای اولیه
اما اگر بخواهیم در این میان به این سوال پاسخ دهیم که آیا ایران در حوزههایی همچون مواد اولیه و تجهیزات صنعت فولاد چقدر و در چه زمینههایی وابستگی به خارج کشور دارد، همانطور که پیشتر هم گفته شد، بخشی از نیازهای مواد اولیه و تجهیزات و قطعات یدکی و مواد مصرفی در این صنعت، هنوز تولید داخل نشده که مطمئناً با حمایت و هدایت شرکتهای بزرگی نظیر فولاد مبارکه، میتوان امیدوار به اجرای این سیاست بود و البته از شرکتهای دانشبنیان، در این راستا حمایت و روزبهروز، این نیاز به خرید از خارج را کمتر کرد؛ چراکه بهطور قطع اگر شرکتهای ایرانی مورد توجه واقع شده و تلاش کنند در جریان بومیسازی، کالاهای باکیفیتی را تولید و عرضه کنند، وضعیت اتکا به داخل از سوی بسیاری از شرکتهای داخلی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
تولید
در این میان میتوان به تعدادی از این اقلام اشاره کرد که بر اساس فهرست آن، چنانچه شرکتهای تولیدکننده مدعی ساخت هر کدام از این اقلام باشند، شرکت فولاد مبارکه آماده همکاری با آنها بوده و شرایط را برای آنها مهیا خواهد کرد.
اولین بخش فروآلیاژها هستند که محصولاتی همچون فروتیتانیوم، فرومنگنز، فرووانادیوم و اقلامی از این دست را تشکیل میدهند که نیاز به آن در صنعت فولاد وجود دارد، ضمن اینکه در کنار آنها، بحث الکترودهای گرافیتی مطرح میشود که اگر در کشور بومیسازی و تولید شود، بهطور قطع مورد استقبال شرکتهای خارجی خواهد بود. نکته حائز اهمیت دیگر، بعضی فلزات خاص مانند نیکل است که بخشی از نیازهای صنعت فولاد را به خود اختصاص میدهند. البته نباید تولید بعضی از روانکارها مانند روغنهای ضدآتش، ترانس و گریسهای کمپلکس و تولید صفحات کریستالیزاتور ریختهگری، بعضی از قطعات برق، اتوماسیون و ابزار دقیق، مکانیک، اقلام تخصصی و اجزای سیستمهای هیدرولیک را نیز از یاد برد. بررسیها در صنعت فولاد حکایت از آن دارد که دانش و تکنولوژی طراحی و ساخت خطوط زنجیره تولید فولاد و بعضی از تجهیزات این خطوط از جمله نیازهای صنعت فولاد هستند که باید به آنها توجه کرد و در راه ساخت داخلی آنها گام برداشت.
مساله تحریم
اما نکته حائز اهمیت بعدی پاسخ به این سوال است که در شرایط کنونی تحریم که مشکلاتی در تامین مواد اولیه وجود دارد، چه راهکارهایی را میتوان برای اتکای بیشتر به توان داخلی طراحی و عملیاتی کرد.
برای این سوال باید به مجموعه راهکارهایی اشاره کرد که در این زمینه وجود دارد و بر اساس آن، پیشنهاد میشود تجمیع درخواستها در صنایع مشابه و در سطح کشور صورت گیرد تا گامی در جهت ایجاد صرفه اقتصادی برای تولیدکنندگان و سرمایهگذاران برداشته شود. نکته دیگر، استفاده از پتانسیل شرکتهای دانشبنیان است؛ به این معنا که حمایت مالی از شرکتهای موجود از طریق صندوقهای ریسکپذیر صورت گرفته و ایجاد قراردادهای بلندمدت در جهت ایجاد بازار انگیزشی طراحی شود.
مشارکت مالی
ضمن اینکه نباید مشارکت مالی را هم از یاد برد. حال اگر بخواهیم به گامهایی بپردازیم که فولاد مبارکه در حوزه بومیسازی صنعت فولاد برداشته است، باید به این نکته اشاره کنیم که فولاد مبارکه به عنوان یک شرکت پیشرو، از دوران ساخت تاکنون اقدامات بسیار زیادی در زمینه بومیسازی اقلام مورد نیاز خود انجام داده است؛ به گونهای که در سالهای اول بهرهبرداری، تلاش کرده تا با برگزاری نمایشگاه و به نمایش گذاشتن قطعات خارجی مورد نیاز، از سازندگان داخلی جهت ساخت قطعات و تجهیزات دعوت به عمل آورده و تلاش کند تا کار را پیش برد.
ضمن اینکه در همان سالهای اولیه بسیاری از قطعات مورد نیاز در داخل ساخته شده و تلاش برای تداوم بومیسازی مد نظر قرار گیرد.
در مرحله دوم نیز تلاش شده تا با طراحی و ایجاد ساختار سازمانی و استفاده از مشاوران فنی در تهیه نقشه و مدارک فنی و تعیین چشمانداز و هدف، فرآیند بومی را در سازمان هدفمند دنبال کردیم.
در این زمینه با توسعه هدفها تاکنون موفق شویم در راستای تامین کیفی، اقتصادی و پایدار بومیسازی بیش از صد هزار از مواد و قطعات مورد نیاز شرکت در همه زمینهها را در داخل کشور انجام دهیم.
گام سومی که در حال حاضر دنبال میکنیم استفاده از دانش فنی شرکتهای دانشبنیان و گاه مشارکت با شرکتهای خارجی در جهت انتقال دانش فنی در قالب قراردادهای جوینت ونچر برای ساخت قطعات و تجهیزات استراتژیک است که به حمایت دولت و صندوقهای مالی ریسکپذیر نیاز داریم تا بتوانیم نهتنها شاهد ساخت کلیه قطعات و تجهیزات و مواد مورد نیاز باشیم بلکه بتوانیم از حالت ساخت قطعات و تجهیزات فراتر رفته و به سمت ساخت خطوط تولید و ساخت کارخانه در زمینه فولاد گام برداریم و این امر محقق نمیشود مگر با همت و تلاش و حمایت و پشتیبانی از باورهای سازندگان داخلی.