شناسه خبر : 22638 لینک کوتاه

رد بده‌بستان سیاسی کابینه

معرفی وزرا به تعویق افتاد

تنها یک هفته تا مراسم تحلیف رئیس دولت دوازدهم باقی‌مانده است و همه اخبار سیاسی کشور، معطوف به فهرستی است که حسن روحانی باید با خود به بهارستان ببرد. این فهرست تعیین می‌کند که در چهار سال آینده چه افرادی سکان وزارتخانه‌های کشور تا سال 1400 را در دست خواهند گرفت.

رد بده‌بستان سیاسی کابینه

تنها یک هفته تا مراسم تحلیف رئیس دولت دوازدهم باقی‌مانده است و همه اخبار سیاسی کشور، معطوف به فهرستی است که حسن روحانی باید با خود به بهارستان ببرد. این فهرست تعیین می‌کند که در چهار سال آینده چه افرادی سکان وزارتخانه‌های کشور تا سال 1400 را در دست خواهند گرفت. اما شاید مهم‌تر از خود افراد، گرایش سیاسی آنان باشد که این روزها خبرساز شده است. یکی از سهم‌خواهی گروه‌های سیاسی در کابینه خبر می‌دهد و دیگری آن را رد می‌کند. یکی از رای اعتماد مشروط به برخی از چهره‌ها در صورت وجود برخی دیگر می‌گوید. اما در نهایت مردادماه همه این گمانه‌زنی‌ها تمام خواهد شد. ابتدا قرار بود حسن روحانی فهرست وزرای پیشنهادی خود را 14 مرداد و همزمان با مراسم تحلیف به بهارستان تقدیم کند، اما آن‌گونه که سخنگوی دولتش خبر داده معرفی وزرا به تعویق افتاده و کابینه «اواخر مردادماه» معرفی خواهد شد. احتمالاً روحانی می‌خواهد دو هفته دیگر هم برای چیدمان کابینه‌اش فرصت داشته باشد. کابینه‌ای که خودش آن را فراجناحی می‌خواند اما همین فراجناحی بودن برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب را آزرده یا نگران کرده است. اگرچه آخرین جلسه روحانی با هیات‌رئیسه فراکسیون امید اصلاح‌طلبان را امیدوارتر کرده است. به گزارش اعتماد روحانی در این نشست گفته امروز در مسوولیت‌های رده‌بالا نوبت این ۲۴ میلیون نفر است و کسی که نظر اکثریت مردم را قبول نداشته باشد، در دولت مسوولیتی نمی‌گیرد.

♦♦♦

پیشنهاد روحانی به ناطق

روزنامه اعتماد به نقل از مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی نوشته که روحانی به ناطق‌نوری پیشنهاد داده که در دولت دوازدهم مسوولیتی بر عهده بگیرد اما او این پیشنهاد را قبول نکرده است. اعتماد نوشته مسیح مهاجری جزئیاتی از اینکه حسن روحانی پیشنهاد چه مسوولیتی را به ناطق‌نوری داده است، بیان نکرد. اما شرق در گزارش دیگری گفته پیشنهاد روحانی به ناطق دبیری شورای عالی امنیت ملی بوده که از سوی یکی از وزیران به ناطق داده شده است اما او با رد این پیشنهاد گفته کار اجرایی قبول نمی‌کند، ولی با تمام وجود برای فعالیت سیاسی در صحنه حضور خواهد داشت. هر کدام از وزرا هم سخنانی از ماندن و رفتنشان از کابینه دوازدهم دارند. به گزارش ایسنا علی واعظی گفته در دولت بعدی وزیر ارتباطات نخواهم بود و درباره موضوع ریاست دفتر رئیس‌جمهور با من صحبت‌هایی شده است. سخنی که احتمال تعیین محمد نهاوندیان به‌عنوان وزیر اقتصاد و خداحافظی طیب‌نیا با کابینه را تقویت می‌کند. عیسی کلانتری مشاور معاون اول رئیس‌جمهور هم از ابقای اسحاق جهانگیری به ‌عنوان معاون اول در دولت دوازدهم خبر داده که دور از انتظار هم نیست. محمدرضا نعمت‌زاده خبر داده که از کابینه می‌رود و علی ربیعی هم گفته ماندن و رفتنش را فقط خدا می‌داند و روحانی.

♦♦♦

بده‌بستان وزیر

نمایندگان اما طرف دیگر قضیه انتخاب وزرا هستند. افرادی که باید با رای اعتمادشان وزرا را راهی کابینه کنند. آنها هم شرط‌های خاص خودشان را دارند و پیشاپیش اعلام کرده‌اند برخی از چهره‌ها در صورت معرفی شدن حتماً رای نخواهند آورد. مانند رحمانی‌فضلی وزیر کشور. به گزارش انتخاب علی مطهری یکی از چهره‌هایی است که در این مورد رسماً اظهارنظر کرده و گفته: «در دوره قبل به ‌نوعی معامله صورت گرفت و به رئیس‌جمهور گفته شد که فلان فرد را به‌عنوان وزیر معرفی کن تا ما کمک کنیم که آن سه وزیر مورد نظر شما هم رای بیاورند و در همین راستا وزیر کشوری معرفی شد که ما واقعاً از عملکردش راضی نیستیم. مطهری شرط انتخاب وزرا را توانمندی دانسته، نه اصلاح‌طلب و اصولگرا بودن آنها و گفته اگر وزیری کارآمد و لایق از بین اصولگرایان معرفی شود فراکسیون امید باید به او رای اعتماد بدهد و در مقابل اگر وزیر کارآمد و لایق اصلاح‌طلب معرفی شود، اصولگرایان نباید با حرف‌هایی مثل اینکه او در سال ۸۸ چنین نظری داشته یا فلان حرف را زده پس فتنه‌گر است، کشور را از نیروهای دلسوز و توانمند محروم کنند.»

♦♦♦

حاشیه‌های لاریجانی

مخاطب این سخنان علی لاریجانی هم بود. چراکه بسیاری، رحمانی‌فضلی را سهم لاریجانی در کابینه می‌دانند. اعتماد در این مورد نوشت: حال با قوت گرفتن ماندن رحمانی‌فضلی در وزارت کشور، در شرایطی که عملکرد او مورد انتقاد بوده، بار دیگر بازار گمانه‌زنی‌ها درباره اینکه نتایج ارتباط روحانی و لاریجانی خود را در کابینه به شکلی نشان خواهد داد، داغ شده است. دو روز پیش یکی از روزنامه‌های صبح به همین مساله پرداخته و نوشته بود وزرا برای ماندن در کابینه در بهارستان رفت‌وآمد می‌کنند. موضوعی که با تکذیب جدی علی لاریجانی همراه شد. او حضور در همایش هیات امنای دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور را فرصتی مناسب دانست که به این گمانه‌زنی‌ها پایان دهد و گفت: متاسفانه چندی پیش در یکی از روزنامه‌ها نوشتند وزرای فعلی به مجلس آمده و دست به دامن مجلس شده‌اند و با مجلس معامله کردند؛ این موضوع واقعی نیست و خلاف است. ما هیچ وزیری را سراغ نداریم که به مجلس بیاید و بگوید به من در کابینه جای دهید، ولی غیر از این بوده است. برای مثال برخی وزرای موفق بودند که به مجلس آمدند و گفتند نمی‌خواهیم در دولت بعدی بیاییم همانند آقای هاشمی وزیر بهداشت و درمان که ما به آنان توصیه کردیم در دولت بمانید. لاریجانی اضافه کرد ما نسبتی با کسی نداریم که می‌آیند و می‌گویند که وزرا به مجلس آمدند و معامله کردند؛ هیچ وزیری نیامده است. سطح تعاملات قوای سه‌گانه آنقدر نازل نیست.

♦♦♦

نواصولگرایی قالیباف

در سوی دیگر میدان سیاسی ایران، محمدباقر قالیباف که در انتخابات پیشین توفیقی کسب نکرده، علم نواصولگرایی برافراشته است و «جوانان انقلابی و دلسوز ایران» را به حرکت هرچه سریع‌تر در این مسیر دعوت کرده است. شرق در این خصوص نوشت: جریان مدافع قالیباف که کنار رفتن شهردار پایتخت و اصرار رئیسی به ماندن را اشتباه استراتژیک اصولگرایان می‌دانند، حالا این حق را برای خود قائل‌اند که در مقام مدعی از اشتباهات این جریان بگویند. محمدباقر قالیباف در نامه‌ای که خطاب به «جوانان انقلابی و دلسوز ایران» منتشر کرده، نوشته است: «تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی جزو مطالبات امروز است، باید حرکت در راستای «نواصولگرایی» هرچه سریع‌تر آغاز شود.» اما او در نامه خود هیچ تعریفی از نواصولگرایی ارائه نکرده. ننوشته مقصودش چیست؟ آیا از یک تز سیاسی سخن می‌گوید یا ایده گفتمانی؟ آیا اصولگرایان به بحران‌های فکری، اجتماعی، فلسفی و اقتصادی رسیده‌اند که باید از نواصولگرایی سخن بگویند یا نواصولگرایی صرفاً قرار است برای برون‌رفت از بن‌بست سیاسی‌ای که اصولگرایان در مواجهه با مناصب انتخابی دچارش شده‌اند، چاره‌اندیشی کند. نکته درخور توجه دیگر این است که ایده نواصولگرایی از ناحیه یک سیاستمدار با سابقه نظامی-انتظامی که ۱۲ سال سمت اجرایی داشته و اخیراً در انتخابات ناکام بوده بیان می‌شود، نه از سوی چهره‌های تئوریسین این جریان. برای همین است که قالیباف در ابتدای نامه خود، از ناکارآمدی بخش اجرایی دولت به‌ویژه در زمینه اقتصادی صحبت به میان می‌آورد، نه از ضعف گفتمانی آن. به نظر می‌رسد که مراد قالیباف از نواصولگرایی صرفاً یک حرکت سیاسی معطوف به تصاحب قوه مجریه است تا جایی ‌که در بیان دغدغه‌های خود در پی پاسخ به این پرسش است که چرا «جمهوری اسلامی نتواند در دوران پس از دفاع مقدس حتی یک دولت کارآمد در حل نیازهای مادی و معنوی مردم و نزدیک به افق آرمان‌های انقلاب اسلامی را تشکیل دهد، چه باید کرد؟» این روزنامه نوشت قاعده این است که وقتی از نواصولگرایی یعنی لزوم کوچ از اصولگرایی صحبت می‌شود، ابتدا باید وضعیت موجود جریان اصولگرایی تشریح شود اما قالیباف حتی در نامه خودانتقادی هم ترجیح داده است که به دولت اعتدالی حمله کند نه اصولگرایان! این اشتباهی است که رئیسی هم کرده است. ابراهیم رئیسی در گفت‌وگوهایی که بعد از انتخابات داشته درباره علت شکست خود یا جریان حامی‌اش حتی نیم‌نگاهی هم به نقد درونی نداشته است. او مدام بر کنش رقیب تاکید کرده و مدعی است روحانی با رقیب‌هراسی عامل شکست او شد.

♦♦♦

خودآگاهی مشایی

اما قالیباف تنها شخصی نبود که هفته گذشته دست به قلم شد و نامه نوشت. اسفندیار رحیم‌مشایی هم دست به قلم شد و اعتراف کرد بازداشت حمیدرضا بقایی موجب خودآگاهی جریان بهاری شده است. به گزارش شرق یادداشت تظلم‌خواهی نخست احمدی‌نژاد در حمایت از بقایی که منتشر شد و پوشاندن دمپایی بدون جوراب به متهم را نشانه بی‌احترامی یا نقض حقوق متهم دانست، صدای معترضان در شبکه‌های اجتماعی بلند شد که چرا احمدی‌نژاد آن زمان به فکر حقوق متهمان نبود؟ پس از آن رحیم‌مشایی یادداشتی در سایت دولت بهار منتشر کرد و نوشت: «حقیقت این است که اگر قرار باشد عدالت و انصاف را در نظر بگیریم باید به آنها حق بدهیم. بله، من به آنها برای انتقادشان حق می‌دهم.» او در ادامه مدعی شده بازداشت بقایی باعث خودآگاهی «جریان بهاری» هم شده است: «شاید برخوردهای به‌شدت سیاسی و ظالمانه مقامات در پرونده آقای بقایی موجبات بیداری و خودآگاهی بیشتری را حداقل در بنده فراهم کرده باشد. همچنان که چنین تغییری را در طیف وسیعی از افراد آگاه و هوشیار در گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی در سراسر کشور شاهد هستم؛ که برای چنین تحولی، دادن هزینه‌هایی مثل فشارهایی که برادرم آقای بقایی تحمل می‌کند، البته و صدالبته، اجتناب‌ناپذیر است.» در ادامه هم گفته است: «چه آنها باور کنند یا نکنند، این هم حقیقتی است که خدا از آن آگاه است؛ اینکه بنده، آقای احمدی‌نژاد، آقای بقایی، به همراه بسیاری از بهاری‌ها و حتی بسیاری از زنان و مردانی که از طرفداران جریان اصولگرایی بوده‌اند، هرگز به دستگیری و بازداشت کسی به خاطر دیدگاه و فعالیت سیاسی او راضی نبوده و نیستیم.» روز سه‌شنبه هفته گذشته هم وکیل بقایی به دولت بهار گفته بود موکل اینجانب با توجه به شرایط نامساعد جسمی به بیمارستان منتقل شده است. به گزارش ایسنا بقایی با وثیقه 20 میلیاردتومانی آزاد شد. 

♦♦♦

توافق با قرارگاه خاتم

خبر دیگر هفته گذشته توافق قرارگاه خاتم و دولت برای فعالیت‌های اقتصادی است. شرق در این خصوص نوشت: قرارگاه خاتم‌الانبیا، به‌عنوان بازوی اقتصادی سپاه با دولت به توافق رسیده‌اند تا حریم فعالیت‌های اقتصادی این نهاد نظامی در اقتصاد مشخص شود. براساس آنچه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته، بنا بر آن است که قرارگاه در بخش‌هایی وارد شود که در توان پیمانکاران داخلی نیست. حد کف، چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. در اموری که بخش خصوصی نمی‌تواند شرکت کند،‌ قرارگاه ورود می‌کند و دیگر در هر کاری وارد نمی‌شود، در واقع سطحشان را با فعالیت‌ها تنظیم کرده‌اند؛ برای مثال دیگر در قراردادهای ۵۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیارد تومان و در مواردی که در توان پیمانکاران داخلی است، وارد نمی‌شوند. با این‌حال مشاور سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و نماینده پیشین مجلس می‌گوید به سبب ناتمام ‌بودن پروژه‌های ملی و استانی، به‌هرحال محدودیت در انجام پروژه‌ها بر قرارگاه هم تحمیل خواهد شد. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفته: مسائل مربوط به پیمانکاری بین دولت و سپاه تا حدودی حل شده و در حال‌ حاضر قرارگاه خاتم‌الانبیا در مواردی که در توان پیمانکاران داخلی است، وارد نمی‌شود. 

 

دراین پرونده بخوانید ...