از جیب خوردن
چرا دولت تصمیم به فروش اموال خود گرفته است؟
هنوز تجربه پرهزینه خصوصیسازی که به تولد بخش تازهای با عنوان خصولتی یا شبهدولتی منجر شد، ادامه دارد و بدون اینکه راهکار اصلاحی آزادسازی برایش در نظر گرفته شود، طرح تازهای با عنوان مولدسازی داراییهای دولت به تصویب سران قوا رسید و به سرعت به فرآیند اجرا رسید. طرحی که قرار است در آن تمامی داراییهای غیرمنقول راکد نهادهای دولتی را شناسایی و واگذار کند تا هم پولی به دست آورد و هم آن داراییهای راکد را به نفع عموم مردم فعال کند.
دولت اعلام کرده است که واگذاری این اموال غیرمالی در یک فرآیند شفاف صورت خواهد گرفت و درآمدهای آن نیز صرف هزینههای عمرانی و به پایان رساندن پروژههای ناتمام خواهد شد. با این همه کمتر کسی اعتمادی به این قولها و وعدهها دارد و روشن است که وقتی هزینههای جاری تامین نشده باشد، هر پولی از هر راهی به دست دولت برسد، به زخم هزینههای جاری زده میشود.
اغلب اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی، طرح مولدسازی داراییهای دولت را خوردن از جیب میدانند و میگویند از آنجا که دولت کسری بودجه بالایی دارد مجبور شده داراییهای زیاد و البته بیبهرهای را که دارد، بفروشد. اما جای سوال است که آیا این داراییها به بخش خصوصی و مردم خواهد رسید یا نزدیکان به دولت و قدرت؟ آیا بخش قدرتمند خصولتی دوباره در صف اول خرید این داراییها نخواهد بود؟