پاندمی قدرت
آیا ارادهای برای استمرار وضعیت همهگیری وجود دارد؟
جواد حیدریان: همهگیری کووید 19 مثل دومینویی همه ساختارهای مدیریت در جوامع مختلف را یکییکی روی هم انداخت و از کشوری به کشور دیگر رفت و جهان را در بحران پیامدهایش گرفتار ساخت. روندهای ناقص درمانی طی یک سال گذشته به طور طبیعی نشان داد که برای غالب آمدن بر این ویروس مرگبار زمان زیادی لازم است، با این حال برای برهم خوردن ساخت اجتماعی و افزایش سیطره دولت و کاهش نقش مدنی شهروندان و تحدید آزادیهای اجتماعی زمان زیادی لازم نبود. میتوان گفت نهاد سیاست به واسطه بروز این بحران بزرگ که همه ابعاد جامعه را درگیر کرد، به سرعت عنان امور را در دست گرفت و برای مدیریت بهتر اوضاع روندهای طبیعی جامعه را مختل کرده است. تقریباً یک سال از شیوع ویروس کرونا میگذرد؛ در این مدت جامعه چه چیزهایی از دست داده و چه چیزهایی به دست آورده است؟
شاید بتوان ملموسترین اتفاق را «تحدید آزادی» شهروندان دانست. پاندمی بهانه دست دولتها داده تا آزادی شهروندان را محدود کند. دولتها معتقدند محدودیتها تنها با استفاده از یک قدرت فائقه و برتر داخلی که مقررات را بر شهروندان تحمیل میکند، امکانپذیر است. بنابراین مقررات منع رفت و آمد وضع شد، فعالیت مشاغل تا حدی متوقف، بنگاههای اقتصادی تعطیل، میهمانیها و مراسمها حذف شد و... تا شاید با رعایت بیش از پیش بهداشت و حفظ فاصله اجتماعی بتوان بر کرونا فائق آمد.
در این میان باید گفت که رابطه مردم و دولت تا حدی مختل شد، چراکه تجمیع و تمرکز قدرت و بستن فضای دموکراتیک نخستین پیامد پاندمی بود. البته مقاومتهای مردمی در برخی از کشورهای غربی بر خلاف کشورهای شرقی درک از آزادی و دموکراسی را در دو سوی کره زمین عیان کرد. در آمریکا و بخشی از اروپا اعتراضهای مردمی به خاطر تحدید آزادیهای فردی رخ داد. اما در شرق مردم تابع دستورات حکومتهای خود بودند. فرقی هم میان چین و کره شمالی کمونیستی با ژاپن و کره جنوبی لیبرالیستی نبود.
میتوان گفت، کرونا باعث شده مکانیسمهای پاسخگویی، نظارت و تقسیم قدرت دچار اختلال شود. برخی حقوق اساسی شهروندان همچون آزادی بیان و جریان شفاف اطلاعرسانی دچار اختلال شده است. حتی اعتراضهای مردمی نیز بهشدت کاهش یافت و شرایط برای اعتراضهای مردمی سختتر شد و حتی شائبههایی درباره احتمال تغییر در فرآیندهای انتخاباتی مطرح شده است. بنابراین میتوان گفت توازن در رابطه میان شهروندان و نهادهای قدرت برهم خورده و فشار بر حقوق مدنی مردم تشدید شده است. در این شرایط انسجام سیاسی و اجتماعی تضعیف شده و مجموع این مسائل به فساد دامن زده است و میتواند به تقویت جایگاه گروههای غیردولتی و شبهدولتی نیز منجر شود. پیامد و استمرار این همهگیری باعث تفوق راهحلهای اقتدارگرایانه بر راهحلهای دموکراتیک شده یا خواهد شد. از سویی بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده هستند که یکی از نقاط قوت کشور در برابر بحرانهایی که در سالهای گذشته کشور را گرفتار کرده، قدرت جامعه مدنی بوده است اما کرونا باعث تضعیف جامعه مدنی شده و اگر جامعه مدنی در ایران نتواند در برابر کرونا خود را احیا کند، سپری در برابر قدرت رو به رشد نهادهای حاکمیتی غیردولتی ندارد.