راز بقا
نردبان رشد در ساختار سیاسی ایران کجاست؟
محمد ناظری: اظهارات اخیر عزتالله ضرغامی درباره چرخه رشد، بقا و حذف در نظام مدیریت کشور بسیار بحثبرانگیز بوده است. آقای ضرغامی در توئیتر نوشت: «در نظام مدیریت کشور، «راز بقا» در سکوت و همراهی است. «راز رشد» در تئوریزه کردن منویات اصحاب قدرت و «راز حذف» در مشاوره صادقانه و کارشناسانه.» او در انتها نوشت: «دولت آینده باید زیر میز این بازی بزند.» توئیت ضرغامی جز اینکه یک حلقه مفقوده دارد، آدرس «تیولداری» در نظام مدیریت کشور است. حلقه مفقوده این نظرات که اتفاقاً از سه نشانه مطرحشده توسط ایشان مهمتر به نظر میرسد، نحوه «ورود» افراد به نظام مدیریت است. همچنین ضرغامی طوری توئیت کرده که اگر کسی او را نشناسد گمان میکند او یا بعد از سالها تازه از خارج به کشور برگشته یا اینکه به دلیل فساد در ساختار سیاسی و میزهای کثیف حاضر نشده تاکنون مسوولیتی بپذیرد. اما بسیاری از مخاطبان و البته خودش میدانند مساله چیز دیگری است؛ البته ضرغامی خیلی هم مساله را طول نداد و در پاسخ به حسامالدین آشنا، تلویحاً گفت آنکه میتواند و قرار است زیر میز بازی بزند خود اوست! البته اظهارات ضرغامی بیسابقه نیست و وقتی به کل فرآیندهای مشابه نگاه کنیم میبینیم بسیار عجیب به نظر میرسد کسانی از بدنه نظام این چنین صریح مشکل را بیان میکنند اما وقتی وارد حیطه حل مساله میشوند غیر از حضور خودشان راهحلی به ذهنشان نمیرسد. در حالت عادی فرآیند حل هر مساله در حوزه سیاستگذاری در سه مرحله شناخت، تصمیم و اجرا بررسی میشود و کیفیت حکمرانی برآیندی از هر سه مرحله یادشده است.1 سطح اول از فرآیند حل مساله، مرحله شناخت مسائل است. البته آنچه آقای ضرغامی اشاره کرده نشان از شناخت این مساله اظهرمنالشمس از سوی ایشان دارد اما در واقع در این سطح از طریق تحلیل وضعیت و عملکرد، بررسی روندها، مقایسه این عملکرد با سایر کشورها و... مساله عارضهیابی شده و ذیل این تحلیل، چارچوبی برای برطرف کردن عارضههای احتمالی ذیل گزینههای مختلف ارائه میشود؛ فرآیندهایی که در سیستم مدیریتی فعلی جایی ندارد و بازیگران عرصه سیاست فقط به صورت شعاری بیانشان میکنند. سطح دوم از فرآیند حل مساله زیرمجموعه مدیریت اجرایی و سیاستگذاری کشور تعریف میشود. در این سطح باید بنابر تحلیلهای صورتگرفته نسبت به اتخاذ تصمیم مناسب بر مبنای گزینههای مختلف اقدام کرد. در این مرحله با ارزیابی آثار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گزینههای مختلف تصمیمگیری میشود. در مورد آقای ضرغامی گزینهای که باید برای حل مساله اتخاذ شود از قبل انتخاب شده و آن حضور او در قوه مجریه است؛ پس نیازی به تحلیل و ارزیابی حس نمیشود! بعد سوم از فرآیند حل مساله، اجرای صحیح سیاستهاست. در این مرحله سیاستها و گزینههای انتخابشده در مرحله قبل به برنامههای عملیاتی و اقدامات مشخص تبدیل میشوند. اما اصولاً وقتی سیاست مشخص وجود ندارد اجرا هم نمیشود. اینطور میشود که سالهاست میبینیم کسانی برای برهم زدن میز بازی میآیند اما خودشان سر همان میز مساله مینشینند و تنها کمی متفاوت و بیشتر به نفع خودشان بازی میکنند. در این پرونده میخواهیم ببینیم دولت آینده اگر واقعاً میخواهد این چرخه را متوقف کند، چه راهی پیشرو دارد؟