شناسه خبر : 35325 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فاصله‌ها

واقعیت‌پذیری و مصلحت‌جویی سیاستگذاری در دوره کرونا در گفت‌وگو با مجید داوری

فاصله‌ها

موج دوم کرونا همچنان کشور را درگیر کرده و افراد زیادی روزانه به این بیماری مبتلا می‌شوند و آمار مرگ‌ومیر ناشی از کرونا نیز بسیار بالاتر از ماه‌های ابتدای سال است. در چنین شرایطی مواجهه با پدیده‌های اجتماعی مانند آزمون سراسری ورود به دانشگاه‌ها یا سوگواری ایام محرم، چالش‌های تازه‌ای پیش‌روی ستاد ملی مقابله با کروناست که در مقام تصمیم‌گیر و سیاستگذار در این بحران عمل می‌کند. مجید داوری، دانشیار دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران، معتقد است ستاد ملی مقابله با کرونا باید با عقلانیت و گذر از احساسات و با همراهی بزرگان ذی‌نفوذ مذهبی، تصمیم درستی بگیرد و بر اعمال آن نیز نظارت کند. این استاد دانشگاه می‌گوید نظام درمان توان فشار بیش از این را ندارد و ممکن است با یک سیاست اشتباه و موج دیگری از مبتلایان از نفس بیفتد. داوری می‌گوید اگرچه کنکور را به دلیل اینکه ماهیتش بر مبنای فاصله‌گذاری است می‌توان با ریسک پایین برگزار کرد اما مراسم عزاداری سیدالشهدا که نوع متعارف آن دسته‌جمعی و بدون فاصله و با شور و احساس است، نباید برگزار شود.

♦♦♦

با توجه به کنترل نسبی شیوع بیماری کرونا در ابتدای سال و کاهش آمار ابتلا، در حالی که برخی کشورها حتی در اروپا به‌شدت درگیر مرگ‌ومیر شهروندان خود شدند، به نظر می‌رسید که ستاد ملی مقابله با کرونا در سیاستگذاری موفق بوده و توانسته است تاحدودی از گسترش بیشتر بیماری جلوگیری و آن را مهار کند. اتفاقی که البته با جهش مجدد آمار ابتلا مورد تردید قرار گرفت و در حالی که سایر کشورها در دوران کنترل شدید بیماری هستند ما مجدد، و بدتر از دفعه قبل، دوباره درگیر این بیماری شدیم. شما عملکرد ستاد مقابله با کرونا را به عنوان مرجع اصلی تصمیم‌گیری و سیاستگذاری در این رابطه در موج اول کرونا چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در موج اول شیوع کووید 19 در کشور عواملی مانند بی‌اطلاعی که البته مختص کشور ما نبود، عدم اتخاذ تدابیر مناسب و به‌موقع، فشار وارده از نهادهای مختلف و البته ناکارآمدی ساختاری باعث شد تا باوجود توان کنترل بیماری در یکی دو منطقه جغرافیایی محدود، شیوع بیماری به تقریباً تمام نقاط کشور گسترش یابد. تداوم ارتباط با چین که به عنوان منشأ بیماری شناخته می‌شود، برخی پنهان‌کاری‌ها و عدم شفافیت، پرهیز در اعمال محدودیت‌های سفت و سخت به این دلیل که مرکز بروز اولیه بیماری در کشور ما یک شهر مذهبی بود و همچنین عدم تصمیم‌گیری قاطع و سریع برای تعطیل کردن برخی مراسم و مجامع مذهبی، در حالی که مدارس و دانشگاه‌ها و مجامع عمومی تعطیل شده بود و متخصصان بهداشت و درمان هشدار می‌دادند که این مراکز ریسک زیادی برای ابتلای افراد ایجاد می‌کند، از جمله اشکالاتی است که می‌توان به بدنه سیاستگذاری مقابله با کرونا وارد دانست.

به طور کلی در کشور ما نهادهایی که برای مقابله با بحران‌ها ایجاد شده است، از نظر ساختاری دچار اشکالات جدی و موازی‌کاری هستند. سازمان‌هایی که در ساختار مدیریتی کشور برای مقابله با بحران‌ها ایجاد شده‌اند، سالانه میلیاردها تومان هزینه دارند و در نهایت هم به دلیل هم‌پوشانی وظایف و عدم شفافیت مسوولیت‌ها، هنگام بحران، ابتدا خودشان با بحران مواجه می‌شوند و در نهایت هم با تشکیل قرارگاه‌ها و ستادهای جدید باید به رفع بحران کمک کرد. متاسفانه این نشانه ناکارآمدی ساختاری در مدیریت بحران کشور است. نهادهایی چون سازمان مدیریت بحران کشور، سازمان هلال احمر، سازمان پدافند غیرعامل و چندین و چند نهاد دیگر در حوزه مقابله با بحران مسوولیت دارند اما در زمان بحران باز هم درگیر از دست دادن زمان، نیرو و هزینه هستیم.

خوشبختانه پس از چندی که از بروز بیماری در کشور گذشت با کمک افراد ذی‌نفوذ و مراجع مانند رهبر انقلاب، و دیگر بزرگان دینی، و با مشخص شدن اینکه اماکن مذهبی هم مانند دیگر مجامع عمومی مثل مدارس و دانشگاه‌ها و سینماها و سالن‌های کنسرت، می‌توانند مرکز شیوع و همه‌گیری ویروس باشند، و تعطیلی تقریباً تمامی مراسم و اماکن عمومی، نرخ شیوع رو به کاهش گذاشت.

البته باید اذعان کنیم که در روزهای نخست شیوع این بیماری در کشور، نظام درمانی ما، مانند دیگر نظام‌های بهداشتی و درمانی در دنیا، آمادگی لازم و کافی را برای مقابله با این بیماری ناشناخته نداشت. هنوز هم این ویروس راه درمان قطعی ندارد، واکسن آن ساخته نشده است، رفتارش نامشخص است و هنوز الگوی دقیقی از عملکرد آن به دست نیامده است. مجموع این عوامل باعث شد ما در آغاز این بیماری، جزو کشورهایی باشیم که درگیری زیادی از نظر نرخ ابتلا و میزان مرگ‌ومیر داشته باشیم. البته بعد از آن مشاهده کردیم که کشورهای دیگری به مراتب حتی بدتر و شدیدتر گرفتار این ویروس شدند و شاید دیدن آن وقایع، تا اندازه‌ای تلخی مشکلات را در کام ما کم کرد که متاسفانه رویکرد غلطی بود. چون به نظر من باعث شد بعد از توفیق اولیه در کنترل نسبی، در برخی جاها عملکرد خوبی نداشته باشیم در حالی که می‌توانستیم بهتر از این کار کنیم. در واقع این مقایسه که بقیه کشورها بدتر از ما گرفتار شدند، پس ما خوب عمل کردیم، قیاس نادرستی بود که کمی ما را به خطا برد. ما نباید درس‌های موج اول بیماری را فراموش می‌کردیم و همه آن افرادی که در آن روزها از دست دادیم از پیر و جوان و زن و مرد را به راحتی از یاد می‌بردیم. ما در همان روزهای اول انسان‌های زیادی را از دست دادیم که از نظر اجتماعی، اقتصادی و‌... هزینه زیادی به فرد، خانواده و اجتماع ما وارد کرد. اتفاقاتی که در جهان رخ داد به ما نشان داد که نیاز است تغییرات بزرگی در سبک زندگی فردی و اجتماعی ما رخ دهد.

 بالاخره مساله دوگانه «معیشت» و «سلامت» مطرح و باعث شد بسیاری از محدودیت‌ها و ممنوعیت‌هایی که برای کنترل بیماری وضع شده بود، برداشته شود و دوباره با شیوع شدید بیماری مواجه شویم.

مراجع مختلف آمارهای متفاوتی از درصد مبتلایان بیان می‌کنند اما به طور متوسط گفته می‌شود حدود 30 تا 40 درصد مبتلایان به ویروس ممکن است متوجه ابتلا نشوند؛ حدود 30 تا 40 درصد با علائم خفیف و دوره درمان کوتاه می‌توانند بهبود پیدا کنند؛ بین 20 تا 30 درصد هم نیاز به بستری و مداوا در بیمارستان پیدا می‌کنند و از این تعداد حدود چهار تا پنج درصد نیاز به مراقبت‌های ویژه دارند. در نهایت از میان کسانی که نیاز به مراقبت‌های ویژه و شدید دارند، حدود پنج درصد جان خود را از دست می‌دهند. اگر این نرخ مرگ و میر را در نظر بگیرید، برای کشوری که از نظر اقتصادی در فشار و تنگنای شدید رکود و تورم قرار دارد، تعطیلی طولانی‌مدت بدون توجه به تامین نیازهای اولیه افراد می‌تواند به همان اندازه خطرناک باشد. اگر افراد زیادی نتوانند نیازهای اولیه خود مانند غذای کافی و مناسب را تامین کنند، باز هم سلامت جامعه به خطر می‌افتد. با توجه به اینکه مشخص شد این ویروس فعلاً فعال خواهد بود و سازمان‌های حمایتی هم در کشور ما توان پوشش جمعیتی را که به خاطر این بیماری شغل خود را از دست داده یا مجبور به تعطیل کردن کسب‌وکار خود شده‌اند، ندارند؛ گریزی جز شروع فعالیت‌های اقتصادی نبود. در نظر بگیرید برخی کشورها مانند آلمان، انگلستان، کره‌جنوبی یا ژاپن به خاطر استحکام اقتصادی که دارند، توانستند منابع زیادی برای جبران خسارت کرونا به افراد و خانوار فراهم کنند. در کشوری مانند انگلستان به بسیاری از افراد گفته شد که سرکار نروند تا اصول محافظتی رعایت شود اما دولت تقبل کرد تا 80 درصد حقوق و دستمزد آنها را پرداخت کند، همین گروه‌ها جمیعتی نزدیک به 9 تا 10 میلیون نفر را در بر می‌گیرد که مبلغ بسیار سنگینی برای دولت است اما در نهایت راهی برای کنترل بیماری و محافظت از شهروندان است.

در کشور ما دولت و سایر نهادهای حمایتی از چنین بنیه قوی و محکمی برخوردار نیستند. در چنین شرایطی و با توجه به اینکه معاش افراد ضامن سلامتی آنهاست، گریزی نیست از اینکه با آموزش دقیق، صریح و شفاف، به مردم نشان داده شود چگونه می‌توانند کسب‌وکار خود را پیش ببرند، به نحوی که در یک تعادل، از یک‌سو معیشت مردم کمتر آسیب ببیند و در عین حال با رعایت اصول بهداشتی و پروتکل‌های حفاظتی سلامت جامعه نیز صیانت شود. واقعیت این است که نباید معیشت و سلامت مردم را در تقابل با یکدیگر قرار داد. تامین نشدن معیشت فرد و خانوار با ایجاد سوءتغذیه می‌تواند خود تهدید بزرگی برای سلامت فرد باشد. ضمن اینکه آسیب‌های اجتماعی متعددی در قالب بزهکاری‌ها از جمله زورگیری و سرقت ممکن است رخ دهد که سلامت جسمی و روانی افراد را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. سلامت و معیشت حتی در دوران شیوع کرونا در کنار هم هستند نه در مقابل هم. ما از نظر شاخص‌های اقتصادکلان اعم از رشد، تورم، بیکاری و‌... اصلاً وضعیت مناسبی نداریم. در چنین شرایطی باید تلاش کرد مساله کرونا را با شفافیت، عقلانیت و صداقت با مردم مدیریت کرد.

 حالا در موج دوم این بیماری، اگر اساساً قائل به موج اول و دوم باشیم، نرخ ابتلای روزانه افراد به این بیماری و نرخ مرگ‌ومیر به‌شدت بالا رفته است. در عین حال که ناتوان از تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی و کسب‌وکارها هستیم، با پدیده‌های دیگری مواجهیم که هرکدام جایگاه، ارزش و اهمیت خود را دارند و نیاز است در مورد آنها تصمیم‌گیری سنجیده و عاقلانه‌ای صورت گیرد. یکی آزمون سراسری ورود به دانشگاه‌هاست که به‌تازگی تصمیم گرفته شده است با رعایت اصول بهداشتی برگزار شود و دیگری مراسم عزاداری ماه محرم است که در مورد آن هم اختلاف‌نظر و سلیقه وجود دارد. سیاستگذار سلامت در مواجهه با این دو رویداد چه باید بکند تا مورد بی‌اعتمادی مردم قرار نگیرد و هزینه‌های سنگینی به نظام بهداشت و درمان کشور وارد نشود؟

کنکور یک مرحله مهم و اثرگذار در ادامه روند زندگی کاری و تحصیلی نوجوانان است که علاوه بر دانش‌آموزان، خانواده آنها را هم به‌شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان حداقل دو سال برای آمادگی حضور در کنکور، برنامه‌ریزی درسی و زندگی اجتماعی دارند و تحت فشار هستند. در سال جاری علاوه بر فشارهای معمول، همه‌گیری کرونا و شیوع آن، احتمال ابتلا یا از دست دادن افرادی در خانواده و نزدیکان، فاصله‌گذاری اجتماعی، اضطراب ریسک ابتلا به بیماری در محل آزمون، سردرگمی و تعویق کنکور و دیگر عوامل اجتماعی هم فشار مضاعفی بر این افراد و خانواده‌هایشان وارد کرده است. در نتیجه باید با توجه به تبعات آن یک تصمیم درست گرفته می‌شد.

کنکور یک آزمون است و به طور معمول در آن افراد با فاصله از یکدیگر قرار می‌گیرند؛ زمانی این فاصله برای جلوگیری از تقلب شرکت‌کننده‌ها بوده و الان می‌توان همین فاصله را به خاطر ریسک ابتلای به کرونا بیشتر کرد. فضای برگزاری آزمون می‌تواند متفاوت از قبل انتخاب شود و از مکان‌هایی استفاده شود که در آن تهویه به راحتی صورت می‌پذیرد و ارتفاع تا سقف بیشتر است؛ مثل سالن‌های ورزشی. همچنین می‌توان از وسایل محافظتی مانند ماسک و شیلد استفاده کرد و تب‌سنجی داوطلبان را در بدو ورود انجام داد. بیشتر کردن تعداد حوزه‌های امتحانی و کاستن از نرخ تراکم داوطلبان در حوزه‌ها هم اقدامی اثرگذار و قابل انجام است. در نهایت همه اقدامات می‌تواند در پایین آوردن ریسک ابتلا اثرگذار باشد چون اساساً در آزمون کنکور «فاصله» رعایت می‌شود.

عزاداری‌های ماه محرم و ایام تاسوعا و عاشورای حسینی که در حال نزدیک شدن به آن هستیم، مساله‌ای متفاوت است و باید مجزا مورد تحلیل و بررسی و تصمیم‌گیری قرار گیرد. دقت داشته باشیم که بحث سلامت فردی و صیانت از سلامت اجتماعی یکی از مولفه‌ها و اجزای احکام مذهبی است. ببینید در حکم واجباتی مانند روزه ماه رمضان یا انجام مناسک حج بر مسلمانانی که استطاعت دارند و ممکن است تنها یک‌بار در طول عمر یک فرد فرصتش پیش بیاید، در صورتی که برای سلامتی زیان داشته باشد، با فتوا و حکم شرعی انجام ندادنش واجب می‌شود. در قرآن آمده است که اگر جان یک فرد را نجات دهی گویی جان همه انسان‌ها را نجات داده‌ای و اگر یک نفر را بکشی انگار همه انسان‌ها را کشته‌ای. در فرهنگ دینی و مذهبی ما برای حفظ و صیانت سلامت فرد احکام واجبات هم تغییر می‌کند، بر فرد لازم است که روزه نگیرد یا به سفر حج نرود تا خودش و دیگران را در معرض خطر بیماری قرار ندهد. می‌دانیم که برای جلوگیری از یک بیماری که بسیار سریع منتقل می‌شود، درمان و واکسن ندارد و برای افراد خطر جانی در بر دارد، باید پروتکل‌های حفاظتی سخت و اصول بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی رعایت شود؛ یعنی شرایطی که اساساً در هیات‌های مذهبی و مراسم سوگواری دهه محرم به طور مرسوم و سنتی آن قابل اجرا نیست. پس بدون تردید توصیه قاطع پزشکی این است که این مراسم به شکلی که همیشه برگزار می‌شده نباید برگزار شود. حالا ممکن است ستاد ملی کرونا بخواهد توصیه‌های پزشکی را مبنای تصمیم‌گیری خودش قرار دهد یا اینکه بر اساس فشارهایی که از نواحی مختلف ممکن است وارد شود، تصمیم بگیرد. اگر ستاد ملی مقابله با کرونا، توصیه‌ای دور از مبنای عقلی و پزشکی ارائه دهد، من به عنوان یک شهروند متوجه می‌شوم که سیاستگذار تحت فشارهای بیرونی چنین تصمیمی گرفته است.

به طور کلی با توجه به وضعیت اقتصادی کشور باید تلاش کنیم حداکثر فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و... که توقف آنها در درازمدت اثرات منفی زیادی دارد، دچار اختلال نشود. ماهیت کنکور باعث می‌شود که امکان کنترل بالایی برای برگزارکننده شکل بگیرد. از این نظر آزمون کنکور تفاوت زیادی با مراسم سوگواری سیدالشهدا دارد که ریسک ابتلای فرد و مبتلا کردن دیگران در آن بسیار بالاست.

 فکر می‌کنید ستاد قاطعیت لازم و توان کافی را برای اتخاذ چنین سیاست‌هایی داشته باشد؟

شیوع کرونا تغییرات ناخواسته زیادی در بخش‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دنیا ایجاد کرده است. پاسخ عاقلانه و تعامل خردورزانه با این تغییرات، می‌تواند نشانه‌ای از ظرفیت، عقلانیت و قدرت کشورها باشد. من فکر می‌کنم هم ستاد ملی مقابله با کرونا و هم بزرگان دینی و مراجع عظام، حوزه‌های علمیه و همچنین خود مردم در معرض یک آزمون مهم هستند که بین عقلانیت و احساسات تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. اینکه ستاد رویکردی در پیش بگیرد که به نوعی صرفاً رفع تکلیف و مسوولیت کند، پذیرفته نخواهد بود. مثلاً اینکه بگوید مراسم با رعایت پروتکل‌ها برگزار شود در حالی که می‌دانیم اساساً چنین اقدامی ممکن نیست. حتی اگر یک نفر به دلیل عدم رعایت این پروتکل‌ها آسیب ببیند، ستاد مسوول خواهد بود.

ستاد ملی مقابله با کرونا باید نشان دهد تابع عقلانیت است یا فشار. مراجع تقلید که تا امروز در مواقع حساس نظرات راهگشایی داده‌اند باید به میدان بیایند و اجازه ندهند تا برخی با کج‌اندیشی و تفکرات غلط، قاعده سلامت مردم را بر هم بزنند. هستند کسانی که اعتقادی به رعایت اصول بهداشتی و پروتکل‌ها ندارند و این نظرات نادرست خود را هم ترویج می‌دهند و با توصیه هم قابل کنترل نیستند. اعضای ستاد مقابله با کرونا و مسوولان وزارت بهداشت و درمان بهتر از هر فرد دیگری مطلع هستند که کادر درمان دچار خستگی و ضعف مفرط شده است، بخشی از پرسنل بیمارستان‌ها خود به خاطر درگیری با بیماری از کادر فعال خارج شده و این مساله فشار را روی بقیه پرسنل مضاعف کرده است. توان کادر درمان و ظرفیت بیمارستان‌ها محدود است و اگر به خاطر تصمیم نادرست و سیاستگذاری غیرصحیح، اتفاقی رخ دهد که فشار روی بیمارستان‌ها و کادر درمان بیشتر از این شود، مسوولیت قانونی، عقلی، شرعی و عرفی آن با ستاد ملی کروناست.

وقتی مراسم حج به عنوان بزرگ‌ترین مناسک مسلمانان به خاطر حفظ سلامت و جان انسان‌ها تنها با حضور هزار نفر برگزار می‌شود، برگزاری مراسم عزاداری با اعمال محدودیت‌های شدید نباید به مثابه یک کار غیرممکن تلقی شود. ستاد باید پاسخ اعتماد مردم را بدهد. امیدوارم عقلانیت و شفافیت در این تصمیم‌گیری نمود بارزی داشته باشد. ضمن اینکه معتقدم مقام معظم رهبری و روحانیون عظام همراه ستاد و کادر بهداشت و درمان هستند و نگرانی دارند که یک فشار ناگهانی و زیاد، فاجعه‌ای به بار بیاورد که نتیجه‌اش نامعلوم است و می‌تواند باعث از نفس افتادن نظام درمان شود. امیدوارم ستاد ملی مقابله با کرونا و روحانیت معزز در کنترل احساسات مذهبی مردم و در پیش گرفتن شیوه عاقلانه و مبتنی بر اصول و قواعد بهداشتی و پزشکی توفیق داشته باشند.

دراین پرونده بخوانید ...