شناسه خبر : 35153 لینک کوتاه

جابه‌جایی مرزهای پارادوکس

مجلس جدید، اقتصاد را چگونه می‌خواهد؟

  زهره اکرمی: «بسیاری از عناصر فرهنگ سیاسی موجود در برخی کشورهای در حال توسعه، غالباً مانع جدی اصلاح نظام اداری در نظر گرفته می‌شوند. زیرا در تجربه تاریخی آنها، عنصر حکومت‌گرایی، قدرتمند و ریشه‌دار بوده است.» از همین‌روی، رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی که به مجلس انقلابی موسوم شده، در کتاب خود با عنوان «تمرکزگرایی و تمرکززدایی در ایران» معتقد است که «حکومت‌های بزرگ، حکومت‌های تعیین‌کننده همه‌چیز، حکومت‌های اقتدارگرا و حکومت‌هایی که صاحبان اصلی ثروت و قدرت در جامعه بوده‌اند، نگرش‌هایی به شدت حکومت‌گرا را در این جوامع ایجاد کرده‌اند». با این حال و به‌رغم شعارهای پرطمطراقی که برخی از این دست سیاسیون در مانیفست‌های پیش از رسیدن به صندلی‌ها در پارلمان سر می‌دهند، مجلس فعلی به دوره‌ای رجعت کرده است که حکومت حتی موظف به تامین مرغ و گوشت و مایحتاج اولیه کوپنی است که امروزه حکایتی خنده‌دار برای کشورهای جهان به حساب می‌آید. در حالی که همسایگان جنوبی و کم‌قدمت ما همچون امارات متحده عربی، در حال پیشبرد پروژه‌های های‌تک خود همچون هایپرلوپ هستند، در قیاسی مع‌الفارق، ایران کماکان اندر خم تامین غذا برای شهروندانی است که سبد غذایی‌شان روزبه‌روز خالی‌تر می‌شود؛ آنانی که حتی با قیمت‌های این روزها، دیگر یارای بقا ندارند، به کنار.

مجلس یا به عبارت دیگر، قوه قانونگذار، تقریباً در هیچ کجای جهان به این صراحت و شفافیت قدم در راهی برنمی‌دارد که اساساً زمین بازی قوه مجریه است. به بیان دیگر، آنچه این روزها مجلس پس از منع شدن از استیضاح روحانی، با شادمانی آن را منتشر کرده و به شکلی کنایه‌آمیز به «بسته اقتصاد مردمی؛ تحول اقتصادی به نفع مردم» شهره شده در واقع سلسله‌ای از اصلاحاتی است که اولاً به‌طور معمول از سوی قوه مجریه به مجلس درخواست داده می‌شود و ثانیاً به قدری زمان‌بر و بنیادین است که انتظارات مردم را در روزگار دلار بیست و اندی هزارتومانی که شتابان، رکوردهای تاریخی بر جای می‌گذارد به آسانی برآورده نخواهد شد. به هر ترتیب، آنچه در این بسته -که مختصات آن در اینفوگرافیک بالا مشهود است- و حتی در تذکر محمدباقر قالیباف در حضور وزیر امور خارجه در مجلس در باب تلاش وزارت خارجه برای بهبود فضای تجارت بین‌الملل جالب توجه و کمی سوال‌برانگیز می‌نماید، تاکید بر «تعامل با همسایگان»، «تعامل با اروپا» و «بازاریابی منطقه‌ای و تسهیل صادرات» است. این موارد که به شکلی اساسی نیازمند درک و تن دادن به بنیان‌های تعامل سیاسی-اقتصادی با جهان و ترمیم تقابل با دنیاست، بیش از هر گروهی در ایران، تاکنون مورد مذمت اصولگرایان و یاران «نو»منصب آنها بوده است به شکلی که پیوستن به مهم‌ترین فرآیند شفافیت و تبادل مالی جهانی یعنی FATF را خیانت تلقی می‌کردند. درست در همین‌جاست که تناقض‌های فکری و ساختاری در جناح‌های سیاسی و سیاستمدارانی که گوی سبقت را در پوپولیسم از هم می‌ربایند، نمود می‌یابد. این فضای پارادوکسیکال به روشنی نشان می‌دهد که تا اصلاح فرهنگ سیاسی مورد اشاره، رسیدن به اجماعی فراگیر در بین تصمیم‌سازان و گام برداشتن جمعی در مسیر منافع ملی، راه درازی در پیش است.

دراین پرونده بخوانید ...