قاصد عصر فضا
امین پرتو از پیچوخم برنامه موشکی ایران میگوید
پرتاب «نور» بار دیگر فرصتی فراهم آورد تا توان ایران و برنامه استراتژیک این کشور مورد بازخوانی قرار بگیرد. اینکه «قاصد» جدید ایران «ماهوارهبر» یا «موشک» خوانده شود، اگرچه در ابتدا شاید چندان شایان اهمیت به نظر نرسد اما این مساله از چشم تحلیلگران استراتژیک بهویژه در وضعیت فعلی لِوانت که تحت تأثیر مستقیم ایران قرار دارد، قابل چشمپوشی نیست. بر همین اساس، امین پرتو کارشناس مسائل نظامی بر این مساله تاکید میکند که ایران همزمان میتواند هم بر دانش فنی خود در حوزه ماهواره بیفزاید و هم توان موشکی کشور را ارتقا دهد و در عین حال با اتمام تحریمهای تسلیحاتی برجام، در تامین نیازهای نظامی اساسی کشور و تحول در این حوزه، گام مهمی در این مسیر بردارد.
پرتاب «نور» بار دیگر فرصتی فراهم آورد تا توان ایران و برنامه استراتژیک این کشور مورد بازخوانی قرار بگیرد. اینکه «قاصد» جدید ایران «ماهوارهبر» یا «موشک» خوانده شود، اگرچه در ابتدا شاید چندان شایان اهمیت به نظر نرسد اما این مساله از چشم تحلیلگران استراتژیک بهویژه در وضعیت فعلی لِوانت که تحت تأثیر مستقیم ایران قرار دارد، قابل چشمپوشی نیست. بر همین اساس، امین پرتو کارشناس مسائل نظامی بر این مساله تاکید میکند که ایران همزمان میتواند هم بر دانش فنی خود در حوزه ماهواره بیفزاید و هم توان موشکی کشور را ارتقا دهد و در عین حال با اتمام تحریمهای تسلیحاتی برجام، در تامین نیازهای نظامی اساسی کشور و تحول در این حوزه، گام مهمی در این مسیر بردارد.
♦♦♦
پرتاب ماهواره «نور» با استفاده از توان موشکی سپاه پاسداران را چگونه میتوان یک دستاورد علمی برای کشور در نظر گرفت؟
ایران پیشتر هم اقدام به فرستادن ماهواره به فضا کرده بود. البته در پنج مورد در سالهای اخیر، کوشش ایران برای توسعه برنامه فضایی خود با شکست مواجه شده بود و کندی و درجا زدن در این برنامه چشمگیر به نظر میرسید. بااینحال پرتاب موفق ماهواره نور و طی مسیر بلند بیش از 400 کیلومتری آن و خارج شدن از دور شکستهای پیاپی در ارسال ناموفق ماهواره به فضا، یک دستاورد عمده برای ایران بهحساب میآید. بهخصوص آنکه گمانههای مبتنی بر خرابکاری در این برنامه از سوی آمریکا یا اسرائیل تقویت شده بود. از این زمان به بعد مسیر توسعه برنامه فضایی ایران دوگانه خواهد بود. یک مسیر این خواهد بود که ایران سیستمهای ماهوارهبر خود را توسعه هرچه بیشتری بدهد و بتواند ماهوارههای بزرگتر و سنگینتر خود را به ارتفاعات بسیار بالاتر زمین ارسال کند. مسیر دیگر اینکه ایران در زمینه فناوری ساخت ماهواره بیشتر پیشرفت کند و بهجای ماهوارههای آزمایشی که توان محدود و اولیه دارند، ماهوارههایی با کارایی متنوع و واقعی بسازد و ارسال کند. به عبارت دیگر، بتواند ماهوارههای مخابراتی، هواشناسی و نظامی با توان هدایت مهمات، پهپاد و موشک کروز تولید و پرتاب کند. بدیهی است که مسیر اول یعنی توسعه ساخت موشک ماهوارهبر آسانتر از مسیر دوم یعنی ساخت ماهوارههای پیشرفته است و البته از نظر اقتصادی و فناوری هم گزینه نخست هزینه و دشواری کمتری دربر دارد. ایران در مسیر اول، بنیه و زیرساخت قویتری دارد و برای مسیر دوم نیازمند زمان، هزینه و توسعه بسیار بیشتری در شاخههای گوناگون علمی است. آن حوزهای که البته بیشتر مورد حساسیت آمریکا قرار دارد هم به نظر میآید حوزه اول است چون به نوعی مرتبط با توان دفاعی و موشکی ایران است.
دلایل تمرکز ویژه ایران در مسائل نظامی و فضایی کشور بر تقویت توان موشکی چیست و این بخش چه اهمیتی در قدرت نظامی ایران میتواند داشته باشد؟
علت تمرکز ایران بر برنامه موشکی در مجموعه توان دفاعی خود را شاید بتوان ذیل دو سرفصل عمده جمعبندی کرد. اول، تجربه نظامی که جنگهای آمریکا به عنوان ابرقدرت نظامی جهان در سه دهه گذشته پشت سر نهاده است. آمریکا در جنگ کویت، جنگهای بالکان، افغانستان و عراق و در نهایت جنگ لیبی، با پشتوانه توان عظیم هوایی و مهمات دورایستا، امکان تقابل نظامی متعارف با خود را به کلی از میان برده بود. به این معنا که آمریکا در همه جای صحنه نبرد حاضر بود و دشمن را هدف قرار میداد و در مقابل، خودش بدون درگیری رویارو، آسیب بسیار کمی متحمل میشد. تا حدودی اسرائیل هم همین تجربه را البته از سالها پیش از آمریکا بر جا گذاشته بود. منظور از تقابل نظامی متعارف این است که دیگر نمیتوان در رویارویی نظامی با روش جنگی آمریکا یا اسرائیل، روش جنگ کلاسیک و منظم از طریق کاربرد هواپیماهای جنگی، ناوهای بزرگ و انبوه تانک و توپخانه را به کار برد. برعکس باید با جنگی نامنظم، مبتنی بر اختفا و استتار و ممانعت از شناسایی و دسترسی دشمن دفاع کرد. به همین سبب هم سلاحهای ضدسلاح مانند موشک، ضدهوایی، ضدزره، ضدکشتی و موشک بالستیک و این اواخر، کروز زمین به زمین برای مقابله با دشمن گزینههای مفیدتر و کاراتری محسوب میشدند. این تلقی را میتوان در روش جنگ حزبالله لبنان در سال 2006 مشاهده کرد. حزبالله، هواپیمای جنگنده، ناوچه موشکانداز یا تانک و نفربر زرهی نداشت اما توانست با موشک ضدکشتی و ضدتانک و انبوه راکت زمین به زمین، پیشروی اسرائیل را متوقف کند و کاری کند که هیچ ارتش متعارف عربی در شرایط فعلی قادر به انجام آن در برابر اسرائیل نیست. کشورهای دیگر مانند کره شمالی هم حسب این تجربیات به راه مشابهی رفته و توان نظامی نامتقارن خود را توسعه دادهاند. از میان مجموعه وسایل نظامی این حوزه، موشک بالستیک جذابیت بیشتری دارد. به این دلیل که توان ضدهوایی و ضدموشکی تابع محدودیتهایی از نظر اقدام متقابل دشمن است و به علاوه، موشک بالستیک کاری میکند که دشمن، همهجا در دسترس مهاجم قرار بگیرد. اگر دشمن، با جنگنده یا بمبافکن به عمق خاک رقیب نفوذ میکند، شما هم با موشک بالستیک میتوانید برایش در پایگاههای نظامی یا حتی شهرهای آن، امنیتی باقی نگذارید. گرچه سیستمهای ضدموشکی در یک دهه گذشته توسعه زیادی از نظر کمی و کیفی یافتهاند اما باز هم موشک بالستیک موازنه ترس را بهخوبی پیاده کرده است. موشکهای کروز تهاجم زمینی هم گرچه در ایران بهاندازه موشک بالستیک توسعه نیافتهاند اما آنها هم به سبب دشواری در رهگیریشان، خطری عمده برای هر دشمن مهاجم خواهند بود. از طرف دیگر، موشک بالستیک میتواند به سهولت بیشتری جابهجا یا مخفی شود. به همین خاطر، هدف قرار دادن موشکهای بالستیک سیار بر روی زمین، دشواریهای خاص خودش را دارد. در جنگ 1991 کویت، آمریکا نتوانست هیچ سکوی شلیک موشک بالستیک عراق را روی زمین شناسایی و منهدم کند. گرچه گفته میشود فناوریهای شناسایی زمینی و اسکن زمین با سرعت بالا و از طریق هوش مصنوعی پیشرفت زیادی کرده است ولی باز هم دشواریهای خاصی در مورد شناسایی و شکار سکوهای شلیک موشک بالستیک وجود دارد. بهخصوص آنکه موشک در مدت زمانی کم، شلیک و سکو نیز جابهجا شود.
علت دوم گرایش ایران به سوی توان موشکی را باید در مسائل مربوط به اقتصاد و فناوری جستوجو کرد. تهیه اقلام نظامی متعارفی مانند هواپیمای جنگی، کشتی جنگی و تانک و غیره، به سبب هزینههای بسیار زیاد دشوار است. همینطور، مشکلات فناوری در تولید این اقلام هم بسیار موثر است. به همین سبب، ایران به سمت کاراترین گزینه و کمهزینهترین آن از نظر تولید رفته که از قضا در برابر هماوردانی مانند آمریکا و اسرائیل بسیار موثرتر از دیگر وسایل دفاعی است. طبیعتاً ایران نیازمند تجهیزات نظامی مانند تانک، هواپیمای جنگی و هلیکوپتر تهاجمی است و پارهای از تهدیدات نظامیاش به وسیله این تجهیزات قابل مقابله هستند. اما در مقابله با تهدیدی مثل آمریکا یا اسرائیل، ایران به این جمعبندی رسیده که موشک وسیله بسیار بهتری است. سابقه تفکر نظامی در هرم تصمیمگیری دفاعی ایران هم نشان میدهد که در میان وسایل مختلف نبرد نامتقارن، اهمیت موشک بیشتر و بیشتر شده و شاید بتوان گفت به یک موقعیت بیهمتا رسیده است. ایران از ابتدای دو دهه پیش، تمرکز خود را روی سه حوزه اصلی در تجهیزات نظامی گذاشته است: نخست؛ توان دریایی که توسعه و افزایش قایقهای تندرو، موشکهای ضدکشتی کروز و بالستیک، مینریزی دریایی و زیردریایی، ذیل آن قرار دارد. دوم، توان پدافند هوایی که اقداماتی مانند خرید سامانههای دفاع هوایی تور ام-1 و اس-300 و همینطور ساخت سامانههای راداری و موشکی داخلی مانند سوم خرداد و مرصاد و یازهرا در این مجموعه قرار میگیرد. اهمیت پدافند هوایی بهقدری بوده است که با تاکیدات فرمانده کل قوا، یک نیروی جداگانه نیز در بدنه ارتش جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد. و سومین حوزه، حوزه موشکی است که شامل موشک بالستیک و موشک کروز است. حوزه موشکی آنقدر توسعه پیدا کرد که هم برای تهاجم زمینی و هم تهاجم دریایی گزینههایی قابل توجه ارائه میکرد. در تهاجم زمینی، این موشکهای بالستیک بودند که دستکم چهار بار بهعنوان ابزار انتقامی ایران مورد استفاده قرار گرفتند؛ یک بار علیه گروههای مسلح کُرد که در کردستان عراق هستند، دو بار علیه داعش در شرق سوریه و به انتقام حملات تروریستی در تهران و اهواز و بالاخره حمله اخیری که به پایگاه آمریکا در عینالاسد عراق صورت گرفت. ایران در دهه 1370 هم حملات راکتی-موشکی علیه پایگاههای منافقین در عراق انجام داده بود اما آن حملات نسبت به حملات اخیر از نظر دقت اصابت و بُرد شلیک و قدرت سر جنگی قابل مقایسه نیستند.
در حوزه تهاجم دریایی نیز موشکهای بالستیک ایران کاری کردهاند که آمریکا اخیراً خطر نمیکند و ناو هواپیمابر نیروی دریایی خود را نهفقط وارد خلیج فارس و تنگه هرمز که حتی وارد دریای عمان هم نمیکند و در فاصله دوری از سواحل ایران و در دریای عرب مستقر ساخته است. مشخص است که این توان ضربهزدن به دشمن توسط نیروی موشکی، بسیار بیشتر از توان دریایی و پدافند هوایی به چشم بیاید. البته باید گفت شناسایی اقدامات مهاجمان در زمینه مقابله با این ابزارها بر افزایش تاکید بر روی نیروی موشکی هم موثر بوده است. به نظر میآید ایران هم متوجه شده امکان مقابله دشمن با نیروی موشکی، کمتر از توان دریایی و پدافندی آن است. تجربیاتی که از پدافند هوایی سوریه در مقابله با حملات هوایی اسرائیل، آمریکا و این اواخر ترکیه به دست آمده است و طی آن سامانههای پدافندی روسی، چندان موفقیتی به دست نیاوردند، در کنار برخی تجربیات نیروهای انصارالله در یمن در مقابله با هجوم سعودی، نشان داده که پدافند هر چقدر هم پیشرفته باشد، در مقابله با تهاجم هوایی دشمنی که از مهمات «دورایستا» و رادارگریز و اقدامات اخلالگرانه استفاده میکند، میدان سختی در پیش دارد و نمیتوان صرفاً به اقدام دفاعی اکتفا کرد. در نتیجه، تهدید مقابله به مثل موشکی بسیار کاراتر از هر سیستم دفاعی پدافندی خواهد بود.
در زمینه تقابل دریایی هم اقداماتی که آمریکا در زمینه ساخت سامانههای ضد قایقهای تندرو صورت داده است مانند سامانه «رپید کیل» یا نصب موشک هلفایر و راکتهای هدایت لیزری بر روی هلیکوپترهای نیروی دریایی، در کنار اقدامات دیگری مانند کاهش سطح مقطع راداری ناوها و رادارگریز ساختن آنها، توسعه اخلالگرهای الکترونیک و هدفهای کاذب که تجربه آن در تقابل دریایی انصارالله با کشتیهای جنگی آمریکا در بابالمندب به دست آمد، این جمعبندی را هم برای توان دریایی ایجاد کرده که توانایی آن نمیتواند مانند توانایی موشکی، تهاجمی باشد. به همین سبب است که توجه به توان موشکی، هرچه بیشتر شده است و در حقیقت، خط مقدم مقابله با تهدیدات نظامی فراروی ایران است.
آمریکا و اروپا پرتاب «نور» را مغایر با قطعنامههای سازمان ملل دانستهاند اما روسیه این ادعا را رد کرده است؛ باتوجه به تهدیداتی که علیه برنامه موشکی ایران صورت گرفته است، پیامدهای ژئوپولتیک پرتاب ماهواره نور برای ایران چه خواهد بود؟
ابعاد استراتژیک این مساله، بیش از پیامدهای ژئوپولتیک آن مد نظر است. آمریکا ادعا میکند برنامه فضایی ایران، پوششی برای برنامه موشکی آن است. به ادعای آمریکا ایران با برنامه فضایی خود دو دستور کار را دنبال میکند: یکی اینکه برد موشکهای خود را افزایش میدهد و دیگر اینکه وزن کلاهک جنگی آن را بیشتر میکند. البته آمریکا احساس خطر دیگری هم نسبت به برنامه فضایی ایران دارد و آن اینکه ایران بتواند قادر به ساخت موشکهای ضدماهواره شود. موشکهای ضدماهواره دارای سر جنگی انفجاری نیستند و با انرژی جنبشی و اصابت به هدف، ماهواره را متلاشی میکنند.
در دنیا تنها چهار کشور یعنی آمریکا، روسیه، چین و هند این توانایی را آزمایش کردهاند. اسرائیل هم ظاهراً با عملیاتی شدن موشک آرو-3 توانایی ضدماهواره دارد. حالا تصور کنید ایران دارای توان ضدماهواره بشود و در یک تهاجم احتمالی آمریکا یا اسرائیل، ماهوارههای نظامی یا جاسوسی آنان را هدف قرار دهد. این احتمال، موازنه نظامی را تا حد زیادی بر هم میزند. عملیات ناوهای آمریکا یا انبوه جنگندهها و بمبافکنهای این کشور از مسیریابی و اخذ اطلاعات و هماهنگی تا هدایت بمبها و موشکهای کروز، با اتکای به ماهوارهها صورت میگیرد و اگر این نقطه اتکا از دست برود آمریکا باید با روش جنگی دهههای قبل میداندار نبردهای احتمالی در سطح منطقهای با بینالمللی شود.
با این حال میتوان گفت صرفاً حتی از منظر افزایش توان اطلاعاتی ایران در بهکارگیری سیستمهای ماهوارهای در امور نظامی، این امکان برای کشور میسر میشود تا بهطور حداقلی، توان رصدی منطقه تحت نفوذ یا درگیری خود را افزایش داده و توان رزمی خود را در این میدان با اتکا به دادههای دقیق فضایی، ارتقا دهد. مسالهای که میتواند به عنوان ابزاری موثر، دایره اثرگذاری ایران بر جغرافیای پیرامون آن را به لحاظ کمی و کیفی، بهبود ببخشد.
بر اساس برجام، امسال مهلت تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران به پایان میرسد؛ آیا ممکن است انجام اقداماتی که شامل پرتاب موشکهای دوربرد میشود، ریسک عدم لغو این تحریمها را برای ایران بالا ببرد؟
آمریکا به دنبال یافتن بهانهای قابل اتکاست تا به وسیله آن، تحریم نظامی ایران در شورای امنیت که پاییز امسال پایان مییابد، تمدید شود و ایران از نظر امکانات و تجهیزات دفاعی متعارف هر چه بیشتر مستهلک شود. این مساله، فعلاً اولویت اصلی آمریکاست که قطعنامه تحریم نظامی ایران در شورای امنیت برقرار بماند و بنابراین، لغو آن را یک خسران بزرگ برای خودش میداند. ایران نیز بر حسب این تحریم نمیتواند سلاح خارجی یا تکنولوژی دفاعی شایان توجهی خریداری کند و همینطور حق صادرات سلاح هم ندارد و با اتکا به همین قطعنامه است که آمریکا و متحدانش میتوانند محمولههای ارسالی نظامی ایران را توقیف کنند. روش کلی آمریکا در کشورهایی که با آنها در تخاصم بوده همین است که با طولانیکردن تحریم نظامی، توان متعارف آنها را مستهلک و ضعیف کند تا برای هر برنامه و پیشامد محتمل آتی، بیشتر در معرض آسیبپذیری قرار بگیرند. ایران هر اقدامی در زمینه هستهای و موشکی انجام دهد با هشدار و تهدید آمریکا مواجه میشود. آمریکا در دوره برداشتن گامهای پنجگانه هستهای نیز کوشش کرد اروپا را با خود همراه کند تا مساله کاهش تعهدات هستهای در شورای امنیت مطرح شود و «مکانیسم ماشه» فعال شود. اما نه بریتانیا که بوریس جانسون در آن بر سر کار است حاضر به قبول این مساله شد و نه فرانسه و آلمان پذیرای آن بودند. گرچه ایران هم در برداشتن این قدمها هوشیار بوده و بهرغم کاهش تعهدات، کاری نکرده است که اروپا قانع به الغای برجام شود. به همین روی، آمریکا به جای مسائل هستهای، فعلاً بر روی مساله موشکی متمرکز شده است.
گرچه در این مورد نیز اروپا بهرغم محکوم کردن ایران، همراهی مورد انتظار آمریکا را از خود نشان نداده است. ایالات متحده متوجه شده است که در الغای برجام، آبی از اروپا گرم نمیشود. به همین دلیل، زمزمههایی وجود دارد که آمریکا به برجام بازگردد اما تنها با قصد نابود کردن برجام به این معنی که با این بازگشت، مکانیسم ماشه را خود، فعال کند و ادعا کند که ایران با اقداماتش برجام را نقض کرده است. همه کوشش آمریکا این است که کالبد نیمهجان برجام که واقعاً به کما رفته، احیا نشود مگر اینکه خواستههای آمریکا که در حقیقت تا حدی، بازتابدهنده خواستههای اسرائیل در منطقه است بهصورت کامل در آن لحاظ شود. به هر روی، تا زمان رسیدن موعد انقضای تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت در اکتبر سال جاری میلادی، تحرکات آمریکا برای تمدید این تحریمها تشدید خواهد شد. ظاهراً ایالات متحده اطمینان دارد که ایران قصد دارد برخی تجهیزات دفاعی مورد نیاز خود را از روسیه خریداری کند. بهخصوص اینکه روسیه نیز طبق قانون «کاتسا» تحت تحریمهای آمریکاست و برای فروش اسلحه به دلار، تحت فشار قرار دارد و روشهای دیگری برای فروش سلاح جستوجو میکند و به ایران هم فروش اسلحه در ازای نفت را پیشنهاد کرده است. با این حال، این روزها که بازار نفت حال و روز خوشی را سپری نمیکند ولی دور نیست که با کاهش همهگیری کرونا و افزایش فعالیتهای اقتصادی، قیمتها دوباره بهبود نسبی پیدا کنند. با نزدیکشدن به موعد اکتبر که به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم نزدیک است، مساله تکرار آزمایشهای موشکی یا فضایی و خاتمه یا تداوم تحریم نظامی ایران در شورای امنیت، بر دستاوردهای ادعایی ترامپ در سیاست خارجی تاثیر خواهد گذاشت و از جمله برگهای برد یا باخت او در انتخابات خواهد بود.