پاندمی جدایی
تبانی کرونا و رکود اقتصادی با پیوندهای زناشویی چه میکند؟
به نظر میرسد هیچ بیماری سرایتپذیر دیگری در تاریخ تا این اندازه بر زندگی زناشویی تاثیرگذار نبوده است. وقتی بسیاری از مشاغل و مدارس برای کاهش شیوع کووید 19 تعطیل شدند، زندگی خانوادگی در سراسر جهان بهشدت تحت تاثیر قرار گرفت. این شرایط منحصربهفرد فشار بر زوجین را افزایش داد؛ بسیاری از آنها ناچار شدند 24 ساعت شبانهروز و 7 روز هفته در کنار یکدیگر بمانند -گاهی اوقات با کودکان- آن هم در حالی که خانهها به سرعت به محیطهای کاری مشترک و فضای آموزشی تبدیل میشدند. برای بسیاری از والدینِ کودکان سنین مدرسه، این به معنای آموزش در خانه برای فرزندان بود، آن هم در حالی که خودشان نیز در خانه کار میکنند و تمام منابع از میز کار گرفته تا پهنای باند باید بین اعضای خانواده تقسیم میشد. برای برخی دیگر پاندمی با بیکاری و / یا کاهش درآمد همراه بود. در میان برخی زوجین، نابرابری در نقشهای جنسیتی در خانه نیز تشدید شد. نتیجه قابل پیشبینی بود: اختلافات بر سر توزیع کار -با و بدون حقوق و دستمزد- در بسیاری از خانوارها بالا گرفت. علاوه بر نااطمینانیها و اضطرابهای مداوم ناشی از پاندمی، این تغییرات ناگهانی و عمده در زندگی کاری و خانوادگی، برخی را به فکر فرو برد که آیا تاثیرات کووید 19 ممکن است منجر به افزایش نرخ جدایی و طلاق شود؟
تحقیقات نشان داده است که دورههای استرس میتوانند تنش در روابط زوجین را افزایش دهند. به علاوه اثبات شده که مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین منابع درگیری بین زوجین (چه متاهل و چه همخانه) به شمار میروند و از آنجا که کووید 19 هم بر افزایش استرس و هم بر بازار کار و امور مالی خانواده تاثیر چشمگیری داشته، دور از انتظار نیست اگر آن را سبب بروز اختلاف بین زوجین بدانیم.
در مورد تاثیرات احتمالی همهگیری در ثبات روابط زوجین اما، جامعهشناسان دیدگاههای مختلفی دارند. آنها میگویند پاندمی میتواند تاثیرات مثبت و منفی مختلفی بر رابطه زناشویی بگذارد. برای کسانی که تا پیش از محدودیتها و اعمال قرنطینه، وقت کمی برای گذراندن با هم داشتند، اگر همهگیری منجر به دورکاری هر دو شریک از خانه شود، میتواند تاثیر مثبتی بر روابط آنها داشته باشد -به شرط اینکه هر دو به منابع کافی و فضای لازم برای انجام کار دسترسی داشته باشند. اما برای دیگران، حبس شدن در خانه در این شرایط نامشخص، ممکن است باعث ایجاد تنشهای جدید یا تشدید درگیریهای قبلی شود. این امر ممکن است به ویژه در مورد زوجین و خانوادههایی که فضای محدودی در خانه دارند و برای افرادی که درآمد کمی دارند جدیتر باشد.
گرچه اغلب گزارشها از دیگر کشورها، از وقوع سونامی در آمار اختلافات زناشویی خبر میدهند آمار طلاق در ایران اما، ظاهراً تطابقی با پیامدهای روانی و اقتصادی مورد انتظار کرونا ندارد. برای مثال اقتصاد آنلاین مینویسد: انتظار میرفت با رکود، تورم، از دسترفتن فرصتهای شغلی و کوچک شدن اقتصاد خانوارها و در شرایط بحران بیماری و فشار روانی ناشی از آن آمار و اعداد طلاق به نسبت قبل از کرونا بسیار متفاوت باشد. اما طبق آمارهای ارائهشده از سوی مسوولان ثبت احوال، ازدواج در کل کشور افزایش و طلاق کاهش یافته است.
اما همزمان در برنا میخوانیم: اگرچه روند ثبت رسمی آمار طلاق در ثبت اسناد هنوز نشان از کاهش طلاق دارد، اما در حقیقت میزان ثبت تقاضا و شرکت در جلسات مشاوره قبل از طلاق و البته تقاضای زنان برای متارکه که به عنوان گامهای نخستین برای رسیدن به ایستگاه نهایی زندگی مشترک یعنی طلاق محسوب میشود گویای حقیقتی دیگر است. معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی استان خراسان نیز در اینباره میگوید: با شیوع بیماری کووید ۱۹ و تبعات ناشی از آن به خصوص در ماههای نخست، شاهد شیب نزولی ثبت تقاضا و مراجعه برای شرکت در جلسات مشاوره از سوی زوجین بودیم، اما این روند نزولی نسبت به سال گذشته در ماههای اخیر با افزایش مراجعات، عقبماندگی نسبت به سال گذشته را جبران کرد.
گرچه به نظر میرسد نبود مطالعات اجتماعی دقیق در این زمینه اظهار نظر و تحلیل کارشناسانه را دشوار کرده اما بیتردید الگوی جداییهای کرونایی در ایران نمیتواند چیزی دور از پدیدهای باشد که در جهان در حال وقوع است. دنیا نگران تاثیر پیامدهای کرونا بر پیوندهای زناشویی است؛ نرخ طلاق در سراسر جهان در حال افزایش است و کارشناسان هشدار میدهند که منحنی طلاق ناشی از پاندمی، هنوز به اوج نرسیده است!
جهان در حال جدایی!
آنگونه که آمار درخواستهای جدایی نشان میدهد تجربه طلاق در جهان به طور فزایندهای رو به گسترش است. بنا بر گزارشهای یک شرکت حقوقی برجسته (Stewarts) بین جولای و اکتبر 2020 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، 122 درصد درخواستهای طلاق بیشتری در انگلستان به ثبت رسیده است. برخی موسسات مشاوره نیز از جهش در آمار مشاوره آنلاین برای پایان دادن به زندگی زناشویی خبر میدهند. در چین که در ابتدای پاندمی سختگیرانهترین قرنطینه جهان را داشت، الگوی مشابهی مشاهده شده است. در آمریکا نیز یکی از بزرگترین سایتهای تنظیم قراردادهای حقوقی از افزایش 34درصدی قراردادهای توافقی برای طلاق خبر داده و مینویسد 20 درصد از فروش قراردادها از سوی زوجینی است که تنها پنج ماه از زمان ازدواجشان میگذرد. سوئد نیز از این قاعده مستثنی نبوده؛ کشوری که در آن از قرنطینههای سخت خبری نیست و عمدتاً به اقدامات داوطلبانه برای کاهش سرعت گسترش کووید 19 متکی بوده است!
به همین دلیل است که وکلا، درمانگران و دانشگاهیان به دنبال درک بهتر و روشنتر عواملی هستند که در پی کووید 19 به سونامی طلاق منجر شده و این که چرا به نظر میرسد این روند در سال 2021 نیز ادامه خواهد داشت.
برخی پاندمی را یک «طوفان کامل» برای زوجین توصیف کردهاند چراکه با قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی زن و شوهر ناگزیرند زمان زیادی را با هم بگذرانند. در بسیاری موارد این پدیده به عنوان کاتالیزوری برای جداییهایی عمل میکند که از قبل هم در دست اقدام بودهاند. به نظر نمیرسد که دلایل طلاق لزوماً تغییر کرده باشد؛ پاندمی در واقع تمرکز روی مسائل خانواده را بسیار شدیدتر از قبل کرده است.
پس از پایان اولین دوره قرنطینه در بسیاری از کشورها، کارشناسان از افزایش درخواستهای طلاق چندان متعجب نشدند زیرا معمولاً پس از این که خانوادهها زمان بیشتری را در کنار هم میگذراندند -مانند تعطیلات تابستانی یا کریسمس- اختلافات بالا میگرفت. آنها به این نتیجه رسیدند که قرنطینه در اصل مانند همان دورههای بلندمدت تعطیلات است اما با فشارهای زیاد دیگری توام شده است.
فراتر از این عامل، تحلیلگران برخی پیامدهای همهگیری که زوجین را به سوی جدایی میراند اینگونه برمیشمارند:
تشدید مشکلات روانی. افزایش مشکلات روحی و روانی مرتبط با همهگیری، در جدایی زوجین نقش پررنگی دارد. کارشناسان خانواده معتقدند حتی زوجهای قوی که قبل از پاندمی با مشکلی روبهرو نبوده و در برابر تغییر عمده در سلامت یا پویایی خانوار مقاومت میکردند نیز ممکن است در معرض فروپاشی باشند. ظاهراً پاندمی روتینهای کاملاً تثبیتشدهای را که در خانه راحتی، ثبات و ریتم ایجاد میکردند از بین برده است. بدون این روتینها، زوجین فرصتهای محدودی برای جستوجوی سایر اشکال حمایت یا انگیزش (غیر از رابطه خود) دارند که میتواند آنها را تحت فشار قرار دهد. قرنطینه و تجمیع فشارها و عوامل استرسزا زیر یک سقف، مانند یک زودپز عمل میکند که اجازه نمیدهد هیچ فشاری خارج شود؛ در نهایت سوپاپ اطمینان بیرون میزند و رابطه به شکست میانجامد!
برخی جامعهشناسان می گویند پاندمی احتمالاً یکی از اولین چالشهای اساسی زندگی برای زوجهای جوان است. آنها میگویند اگر شما تازه ازدواج کردهاید یا در ابتدای رابطه خود هستید زندگیتان مانند کسانی که 30 سال است با هم هستند و از آزمایشهای مختلف بیرون آمدهاند پیش نمیرود. در عین حال سبک زندگی که بحران کرونا خلق کرده برخلاف دیدگاه بسیاری از زوجهای جوان، سنخیتی با یک ازدواج رویایی ندارد!
آکادمی آمریکایی وکلای خانواده اعلام کرده از زمان شیوع کووید19 شکایتهای بسیاری از سوءرفتار همسران مانند مصرف مواد مخدر یا مشاهده فیلمهای مستهجن دریافت کرده است. وکلایی که در نظرسنجی شرکت کرده بودند همچنین به تاثیر زندگی 24 ساعت در 7 روز هفته در کنار هم در نتیجه ماندن در خانه اشاره کرده بودند. ضمن آن که جنونآمیز بودن این پاندمی، مردم را به سمت دیوانگی بیشتری سوق داده است! زوجین حتی به دلیل اختلاف نظر در مورد ماسکزدن، ضدعفونی منزل یا رعایت فاصله اجتماعی یکباره به این نتیجه رسیده بودند که دیگر مناسب زندگی با هم نیستند زیرا یکی سلامتی خانواده را به خطر انداخته است!
درگیری بیشتر، رابطه کمتر. مطالعات نشان داده است هرچه زوجین بیشتر با یکدیگر درگیر شوند، احتمال صمیمیت بین آنها کمتر خواهد شد. روانشناسان میگویند وقتی زوجین برای مدت طولانی در یک خانه با هم هستند ممکن است از یکدیگر خسته شوند. به علاوه آنها از نظر سلامتی، بهداشت، ایمنی و حتی مذاکره درباره مسوولیتهای جدید تحت فشارند. تحقیقات درباره نزدیکی بیش از حد و میل جنسی نیز نشان میدهد زوجین برای تمایز از یکدیگر و خواستن رابطه جنسی به فاصله مشخصی نیاز دارند. برای زوجین مهم است که راهی برای ایجاد تعادل بین صمیمیت و نزدیکی و حمایت از خودمختاری و استقلال شخصی پیدا کنند و به طرف مقابل فضایی بدهند. این مطالعه همچنین نشان داد زوجینی که درگیری بیشتری دارند بیشتر احساس تنهایی و افسردگی میکنند.
شکوفایی یا استرسزدگی. برخی از زوجین در دوره اقامت در خانه در مدت پاندمی به شکوفایی رسیدند. ظاهراً این زمان، دکمهای برای ریست شدن آنها بود. آنها دوست داشتند اوقات خانوادگی بیشتری داشته باشند و کارهای بیشتری در خانه انجام دهند. از سوی دیگر برخی از زوجین قادرند با استرس کنار بیایند زیرا از قبل الگوهای سالمی در رابطه خود داشتهاند.
در برابر این گروه اما، برخی به نظرسنجیها میگویند که علاوه بر همه چیزهایی که با آن روبهرو شدهاند، اپیدمی بر استرس آنها افزوده است. گزارش زنان در محیط کار 2020 نشان میدهد مسوولیت مراقبت از کودکان و آموزش آنلاین فرزندان به مسوولیتهای دیگر مادران شاغل افزوده شده است و بسیاری از آنان در حال ترک بازار کار هستند. این گروه از افراد میگویند از فشار و استرس ناشی از کووید 19 و تبعات آن به تنگ آمدهاند!
بیکاری و بیثباتی ازدواج؛ یک رابطه پیچیده
کارشناسان خانواده میگویند تاثیر مالی کووید 19 نیز ممکن است نقش مهمی در این جداییها داشته باشد زیرا افراد یا بیکار شدهاند یا در شرایط دشوار اقتصادی پول کمتری به خانه میبرند. پس از جنگ جهانی تاکنون، بدون هیچ استثنایی، هر دوره رکود اقتصادی با افزایش نرخ طلاق همراه بوده است. با توجه به این که اکنون به ویژه از لحاظ اقتصادی در بحران شدیدی به سر میبریم دور از انتظار نیست که نتیجه نهایی افزایش بیثباتی در زندگیهای زناشویی باشد.
از سوی دیگر قرنطینه، نرخ بیکاری را در جهان به سطحی رسانده که نسلهای فعلی هرگز به چشم ندیدهاند! تحقیقات اما، تاثیر به ظاهر متناقضی از بیکاری بر ثبات پیوند زناشویی را نشان دادهاند: به طور متوسط، احتمال جدا شدن یک زن و شوهر با بیکار شدن یک شریک زندگی افزایش مییابد. اما همین مطالعات نشان داده است در شرایطی که نرخ بیکاری در جامعه بسیار بالاست، میزان جدایی و طلاق راکد شده یا حتی کاهش مییابد.
یک مطالعه در 30 کشور اروپایی و ایالات متحده بین سالهای 2004 و 2014 به وضوح نشان میدهد هنگامی که مردان بیکار میشوند، احتمال طلاق آنها افزایش مییابد.1 نتایج مشابهی برای 29 کشور اروپایی از سال 1991 تا 2012 پیدا شده است: افزایش بیکاری با کاهش میزان طلاق در این کشورها همراه بوده، اگرچه میزان تاثیر آن زیاد نبوده است.
تحلیلگران پاسخ سادهای برای تبیین این تعارض دارند: بسیاری از جداییها و طلاقها در دورههای سخت به تاخیر میافتد. آنچه ممکن است در ابتدا یک پارادوکس به نظر برسد -کاهش نرخ طلاق در شرایط سخت اقتصادی، یا زمانی که زوجین دچار افزایش استرس میشوند- میتواند تا حدودی به دلیل هزینه طلاق یا پیامدهای مربوط به پایان دادن به یک رابطه باشد.
یافتههای اخیر در ایالات متحده هم نشان داده میزان طلاق در این کشور در مدت رکود بزرگ اقتصادی کاهش یافته است: طی سالهای 2009 تا 2011، محققان تخمین زدند که حدود چهار درصد از طلاقهایی که در غیر این صورت اتفاق میافتاد، رخ نداده؛ اما پس از آن، میزان طلاق به سطح قبلی خود بازگشت. به پاسخ تحلیلگران بازمیگردیم: این بدان معناست که احتمالاً طلاقها در زمان مشکلات مالی به تعویق افتاده، اما مجدد پی گرفته شده است. بنابراین محققان تصور میکنند که هزینه طلاق (به عنوان مثال هزینههای حقوقی، نیاز به مسکن جدید یا از دست دادن درآمد در داخل خانواده) در شرایط نامساعد اقتصادی بسیار زیاد است. بنابراین هرگونه کاهش مشاهدهشده در میزان طلاق میتواند به سادگی نشاندهنده به تعویق انداختن جدایی در زمان مشکلات مالی باشد، زیرا افراد نسبت به چشمانداز اقتصادی و مالی آینده خود با عدم اطمینان روبهرو میشوند.
تغییر الگوی جدایی
اولین نقطهای که کووید 19 بر جدایی و طلاق تاثیر میگذارد، شروع اختلافات است. در اینجا، کووید 19 جدایی را هم به طور بالقوه تقویت و هم محدود میکند. از سمت تقویت جدایی، برای بیشتر خانوادههایی که به سوی طلاق حرکت میکنند، کووید 19 و ماندن در خانه سبب افزایش استرس میشود و مرزهای سختتری را بین خانواده هستهای و خارج از خانواده ایجاد میکند. مرزهای مبهمی که بین کار و زندگی خانوادگی ایجاد شده، مانند افزایش مسوولیتهای والدین و شیوع عوامل استرسزای دیگر، مانند بیکاری و کاهش درآمد، فرصتهای جدیدی برای درگیری میآفریند. این میتواند برای زوجین مانند زندگی در زندان باشد، آن هم در دورانی که امکان محدودی برای فرار به دنیای خارج وجود دارد!
به موازات همه این رویدادهای ناخوشایند، تعاملات و حمایتهای اجتماعی که ممکن است تنشها را کاهش دهند کمتر شدهاند. محیط پرتنشی که به دنبال پاندمی پدید آمده، بسیاری را به صمیمیت بیشتر، برابریطلبی و ارتباط بیشتر سوق میدهد. اما برای کسانی که به خط گسل نزدیکاند، رنجش و فاصله به راحتی افزایش مییابد. در این محیط تنشزای محدودشده، فکرکردن به مزایای جدایی و طلاق در بسیاری افراد شدت میگیرد.
همه اینها نشان میدهد بحرانی همچون کووید 19 میتواند تصمیم برای جدایی را در میان زوجین افزایش دهد. اما در مقابل نیروهایی هم وجود دارند که حرکت به سمت طلاق را محدود میکنند. طلاق معمولاً طی فرآیند گام به گام جدایی فیزیکی و عاطفی خانوار رخ میدهد که با مسائل حقوقی متعددی مانند تقسیم دارایی یا سرپرستی کودکان همراه است. به دنبال پاندمی همه وظایف خاص (برای مثال تصمیم گرفتن در مورد این که چه کسی خانه را ترک کند، چه کسی خانه جدید پیدا کند، یا سرپرستی بچهها) بسیار دشوارتر است. حتی ترک کردن موقت خانه که در گذشته با اقامت در خانه بستگان یا هتل میسر بود این روزها امکانپذیر نیست.
سیستم حقوقی هم در این روزها در اکثر کشورهای جهان یا باز نیست یا مشغول رسیدگی به پروندههای بسیار زیاد است. به همین دلیل به جریان انداختن پرونده طلاق آن هم در شرایطی که ممکن است به سرانجام رسیدن آن ماهها با تهدید و دلخوری و فرسایش همراه باشد تصمیم دشواری است. برای کسانی که با خشونت خانگی روبهرو هستند هم درخواست طلاق بدون برخورداری از حمایتهای اجتماعی از سوی دادگاه، کاری خطرآفرین است.
نتیجه آن که، گرچه به نظر میرسد با بروز پاندمی فکرکردن و تمایل به طلاق در حال افزایش است، اما در واقع راههای طلاق هم محدودتر شده است. برای بسیاری، این بحران، فرآیند جدایی را تغییر میدهد. بسیاری از زوجهای در آستانه طلاق با وقوع پاندمی گام دیگری در جهت جدایی برنمیدارند و برای مدت نامعینی دکمه مکث را میزنند. این اگرچه ممکن است پیامدهای مثبتی داشته باشد (ممکن است پیش از خروج از زندگی مشترک بیشتر روی تصمیم خود فکر کنند) اما به نظر میرسد خانوادههای زیادی را در تلخی بیپایانی گرفتار میکند. بدین ترتیب ممکن است الگوی جدیدی از جدایی گسترش پیدا کند که در آن زوجین بدون طلاق اما جدا از هم (از نظر عاطفی) زندگی کنند و به زیستن زیر یک سقف بدون رسیدن به نتیجهای شفاف ادامه دهند.
گرچه سخن گفتن درباره آینده ازدواج و طلاق به روشنی ممکن نیست اما دستکم میدانیم کووید 19 دشمن برنامهریزی است! به همین دلیل روابط شکننده قبل و پس از طلاق و روابط والدین-کودکان در جداییهای این دوران در معرض خطر جدی قرار دارند. این پدیدهای است که اندیشیدن به آن و سیاستگذاریهای پیشگیرانه و مداخلهای میتواند از آسیبهای آتیاش بر نهاد خانواده بکاهد.
پینوشت:
1- P. Gonalons Pons and M. Gangl, Why Does Unemployment Lead to Divorce? Male-Breadwinner Norms and Divorce Risk in 30 Countries. Frankfurt: Goethe University, 2018