طالبان شگفتی
تحلیلی درباره زیست لمپنها در فضای مجازی و واقعی
جوامع، فرهنگها و رسانهها پیوسته در حال تغییر هستند. طی چند دهه اخیر نیز هم در جامعه ما و هم در سطح جهانی تغییرات مهمی اتفاق افتاده است. البته ممکن است بیشتر تغییرات جامعه خود را احساس کنیم و تغییرات اجتماعی در جوامع دیگر چندان به چشم ما نیاید، اما به هر حال این تغییرات جهانی است و در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و شیوههای انتخابات در کشورهای مختلف رخ میدهد.
جوامع، فرهنگها و رسانهها پیوسته در حال تغییر هستند. طی چند دهه اخیر نیز هم در جامعه ما و هم در سطح جهانی تغییرات مهمی اتفاق افتاده است. البته ممکن است بیشتر تغییرات جامعه خود را احساس کنیم و تغییرات اجتماعی در جوامع دیگر چندان به چشم ما نیاید، اما به هر حال این تغییرات جهانی است و در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و شیوههای انتخابات در کشورهای مختلف رخ میدهد. به عنوان مثال بررسی انتخابات اخیر آمریکا و انتخابات قبل از آن تغییراتی را به ما نشان میدهد. در انتخابات اخیر این کشور به شدت شاهد استفاده از سلبریتیها، گسترش شایعات و تخریب کاندیداها به هر وسیلهای بودیم. این اتفاقها پیش از این به این شدت شایع نبود. البته در دورههای قبل نیز از سلبریتیها برای انتخابات و تبلیغات استفاده میشد، ولی شیوه و میزان این استفادهها اخیراً بسیار تغییر کرده است.
گذشته از این در سالهای اخیر در جوامع مختلف تغییرات بسیاری در گروههای هویتی مثلاً هویتهای اجتماعی، جنسیتی و... رخ داده است. در جامعه ما نیز مانند سایر جوامع گروههای هویتی تغییر کردهاند. عوامل مختلفی در این تغییرات دخیل بودهاند و هستند. یکی از مهمترین این عوامل نیز همین تغییراتی است که با توسعه تکنولوژیها و در فضای مجازی اتفاق افتاده است. تغییرات تکنولوژیها بستر را برای افزایش تغییرات اجتماعی و سیاسی فراهم کرده و به سرعت گرفتن این نوع تغییرات کمک میکند. در چند انتخابات اخیر در کشور خودمان شاهد بودیم که تعداد قابل توجهی از افراد بدون داشتن شرایط حداقلی برای کاندیدا شدن ثبتنام کردند و بعد رد صلاحیت شدند. انگیزه بسیاری از این افراد این بود که از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی خود را به نمایش بگذارند و با اعمال و رفتارهای نامتعارف خود مورد توجه قرار بگیرند. تصاویر و فیلمهای این رفتارهای نامتعارف توجه عده زیادی از مردم را جلب کرد و آن افراد نیز به نوعی عقدهگشایی کردند و دیده شدند. اگر شبکههای اجتماعی نبودند چنین افرادی نمیتوانستند در محلی دیگر اینطور خود را بروز دهند. بنابراین بستر شبکههای اجتماعی که معرفی شدن در آن برای چنین افرادی رایگان هم هست زمینه را برای عقدهگشایی این افراد فراهم کرد. همین شبکههای اجتماعی در موقعیتهای دیگر نیز بستری برای خودنمایی بسیاری افراد است که هدفشان جلب توجه است. البته در سوی دیگر نیز افراد زیادی با دیدن تصاویر عجیب لذت میبرند و همانطور که به خواندن یک مطلب طنز در یک مجله زرد یا خبر یک حادثه علاقه نشان میدهند، به چنین مضامینی در شبکههای اجتماعی نیز علاقه دارند. ممکن است این مضامین خندهدار یا غیرمتعارف باشند. به هر حال مشابه اینها را مردم قبلاً در مجلههای زرد و برنامههای تلویزیونی عامهپسند میدیدند و حالا در شبکههای اجتماعی. از نظر روزنامهنگاری، ارزش خبری بسیاری از اینها معمولاً شگفتی است که یک ارزش خبری بسیار مهم است. درواقع طالب شگفتی بودن همه ما که به سراغ شبکههای اجتماعی میرویم باعث این اتفاق میشود چون یک انگیزه ما از دنبال کردن شبکههای اجتماعی این است که شگفتیها را ببینیم، محتوای طنزآمیز و خندهدار را پیگیری کنیم و گاهی انتقاداتی از مسائل سیاسی کشور را بخوانیم. بنابراین ما نباید این موارد را بزرگنمایی کنیم و تصور کنیم که سلیقه جامعه ما به طور کلی تنزل پیدا کرده و لمپنها را میپسندیم. بخشی از پسند لمپنها و امور سطحی همیشه در جامعه بوده، اما الان بستری در شبکههای اجتماعی فراهم شده که موجب میشود این موضوع خیلی بیشتر آشکار و دیده شود و نمیتوان اینطور برداشت کرد که ما در این زمینه خیلی تفاوت پیدا کردهایم. البته تفاوتها همیشه رخ میدهند، ولی نمیتوان به آسانی اینطور نتیجهگیری کرد که ما خودمان به عنوان مردم و جامعه و گروههای اجتماعی از این جهت خیلی تغییر کردهایم و سلیقه و سطح آدمها پایین آمده است.
البته ممکن است در شبکههای اجتماعی سلیقه آدمها هم افت کند، ولی این فقط یک احتمال است و درباره قطعیت یا چند و چون آن نمیتوان به نتیجه کلی و قطعی رسید. مسلماً ما امروز این مسائل را خیلی بیشتر از قبل میبینیم، ولی دلیل آن بیشتر این است که این موارد فوری به چشم ما میآیند، وگرنه در همین شبکههای اجتماعی نویسندهها و تحلیلگران فرهیخته نیز حضور دارند و کارهای خوب و مطالب سطح بالا دیده، خوانده و بازنشر میشوند. ممکن است در فضای مجازی یک مطلب را هزاران نفر بخوانند. برخی همین را با وضعیت تیراژ روزنامهها مقایسه میکنند و میگویند پس چرا کسی روزنامهها را نمیخواند، درحالیکه باید توجه کرد که بسیاری از تحلیلگرانی که در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنند روزنامهنگاران، نویسندگان و منتقدانی هستند که به خاطر محدودیت در رسانههای رسمی، در شبکههای اجتماعی حضور دارند. به هر حال کار در رسانههای رسمی در مقایسه با شبکههای اجتماعی دشوارتر و محدودیت در آنها بیشتر است. نکته این است که بیشتر افراد تصور میکنند کارهای جدی و خوب طبیعی و عادی است و به همین دلیل این کارها را نادیده میگیرند. درحالیکه ما باید در بررسی محتوای شبکههای اجتماعی کارهای جدی با اثرگذاری مثبت را هم در نظر بگیریم.
اگر ذائقه سطح پایین یا رفتارها و فعالیتهای سطح پایین را در شبکههای اجتماعی میبینیم، ممکن است به این دلیل باشد که این رفتارها به خاطر شگفتی، بیشتر به چشم ما میآیند. موضوع دیگر این است که معیارهای ما برای ارزیابی میزان این فعالیتها دقیق نیست. یکی از این معیارها تعداد فالوئرها (دنبالکنندهها) و بینندههای یک مطلب یا فیلم در شبکههای اجتماعی است، درحالیکه ما نمیدانیم این معیار چقدر واقعی و دقیق است. حتی اگر این معیارها دقیق هم باشند، بالا بودن این اعداد لزوماً نمیتواند نشاندهنده این باشد که ذائقه جامعه افت کرده است. حضور و دیده شدن بسیاری از این افراد در شبکههای اجتماعی ناشی از امکان دیده شدن است که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در اختیار آنها قرار میدهد. واقعیت این است که حضور در شبکههای اجتماعی راحت است. حتی برای کسانی که میخواهند مطلب جدی بنویسند و در مجله منتشر کنند، محدودیتهای بسیاری وجود دارد؛ محدودیت زمان، محدودیت فرمال بودن، سلسلهمراتب و دروازهبانی در رسانههای رسمی دستوپاگیر است، ولی در فضای مجازی هیچ کدام از این محدودیتها نیست و هر کسی احساس میکند چیزی برای گفتن دارد یا میخواهد دیده شود، بهراحتی میتواند در کمترین زمان، با کمترین هزینه و کمترین نظارت و کنترل، این کار را انجام دهد. در این فضا انگیزه افراد سطح پایین و لمپنها برای ابراز وجود بیشتر است چون این افراد سالها فکر میکردند از ابراز وجود، اظهارنظر و مشارکت آنها جلوگیری شده است و حالا که راه باز شده با اشتیاق زیاد این کار را میکنند. بعضی تحلیلگران و نویسندگان جدی ممکن است از رسانههای رسمی به فضای مجازی شیفت کرده باشند، ولی آدمهای سطح پایین یا لمپن پیش از این اساساً در رسانهها حضور نداشتهاند. البته این افراد در جامعه به صورت واقعی حضور داشتهاند، ولی از رسانههای رسمی غایب بودهاند و امکان ابراز وجود برایشان فراهم نبوده است. این امکان برای آنها با توسعه شبکههای اجتماعی فراهم شده و از همین روست که الان حضورشان خیلی به چشم میآید. درحالیکه واقعیت این است که اینها پیش از این هم بودند ولی کمتر دیده میشدند. در گروههای دوستانه و مهمانیهای خانگی همیشه کسانی هستند که با لودگی و مسخرگی و گفتن جوکهای بیادبانه دیگران را به شگفتی یا خنده وامیدارند. چنین افرادی حالا این امکان را پیدا کردهاند که از همین رفتارهایشان فیلم و عکس بگیرند و در فضای مجازی منتشر کنند. بنابراین فضای مجازی صرفاً بستری برای خودنمایی بیشتر آنهاست.
در مجموع نمیتوان بر اساس حضور افراد لمپن و نمایش رفتارهای ناهنجار آنها در شبکههای اجتماعی بهراحتی به این نتیجه رسید که ماهیت اجتماعی و فرهنگی و سلیقه مردم تغییر کرده است. البته تغییرات فرهنگی به طور کلی قابل انکار نیست. تغییرات فرهنگی حتماً رخ میدهد و در بسیاری مواقع بسیار مهم است، ولی نباید تاثیر شبکههای اجتماعی را بزرگنمایی کرد. عمده چیزهایی که در این فضا میبینیم سلیقه اجتماعی است که پیش از این هم در بدنه جامعه وجود داشته و حالا شبکههای اجتماعی امکان بیشتر دیده شدن آن را فراهم کردهاند.