یک رسانه برای همگرایی صنفی
علی درستکار راهاندازی تلویزیون اینترنتی تابان را تحلیل میکند
«تابان» حالا نام «رسانه تعاملی اصناف ایران» است. رسانهای اینترنتی که در دیدار رمضانی اصناف با رئیسجمهور با هدف ساماندهی امر آموزش در جامعه صنفی و ارتقای سطح علمی و مهارتی شاغلان در واحدهای صنفی، ضرورت ارتباط دائم تشکلهای صنفی با متصدیان واحدهای صنفی، اطلاعرسانی و دسترسی آحاد جامعه به محتوای صوتی و تصویری مرتبط با حوزه اصناف راهاندازی شده است.
«تابان» حالا نام «رسانه تعاملی اصناف ایران» است. رسانهای اینترنتی که در دیدار رمضانی اصناف با رئیسجمهور با هدف ساماندهی امر آموزش در جامعه صنفی و ارتقای سطح علمی و مهارتی شاغلان در واحدهای صنفی، ضرورت ارتباط دائم تشکلهای صنفی با متصدیان واحدهای صنفی، اطلاعرسانی و دسترسی آحاد جامعه به محتوای صوتی و تصویری مرتبط با حوزه اصناف راهاندازی شده است. علی درستکار برنامهساز و مجری تلویزیون، مدیریت روابط عمومی اتاق ایران را نیز در کارنامه دارد و روند تبادل اطلاعات دوسویه را گام موثر تلویزیون اصناف معرفی میکند. درستکار معتقد است: «این رسانه میتواند معلوماتی را که شاغلان نیاز دارند تامین کند، تا این افراد در فضای کار خود مفیدتر گام بردارند. افزایش دانش اصناف، عموم جامعه را بهرهمند خواهد کرد.» از نگاه درستکار باید مدتی از راهاندازی این تلویزیون بگذرد تا بتوان نظرات تخصصیتری درباره آن ارائه داد، اکنون طرح این نظرات بهنوعی گمانهزنی است اما در عین حال مفید خواهد بود.
* * *
راهاندازی شبکه و تلویزیونهای تخصصی و اینترنتی تا چه حد میتواند به نیازها پاسخ دهد؟
نیاز برای راهاندازی رسانههای محلی و محدود از سالها پیش احساس میشد، پیش از اینکه همشهری محله آغاز بهکار کند، رسانههای محلی و صنفی جان گرفتند و وجود آنها ضرورت پیدا کرد. قطعاً اگر هر صنف و نهادی رسانه مختص خود را داشته باشد، برای مخاطبان صنفی و گروه هدفاش برنامه تهیه کند و به صورت مستقیم و گاه دوسویه با مخاطبان ارتباط بگیرد، اقدام موثر و مطلوبی است. اما باید این نکته را در نظر گرفت اصناف یا طبقه اجتماعی مورد نظر برای برقراری ارتباط و پذیرش تعاملات رسانهای آمادگی دارند یا خیر؟ آیا تفاهم لازم برای ارتباط متقابل میان مسوولان، همصنفان و همتایان گروههای اجتماعی ایجاد شده است یا نه؟ گمان میکنم مناسب این است که برای بهبود تعاملات رسانهای ابتدا بستر را برای اصناف فراهم کرد و آنها را در مسیر برقراری تفاهم قرار داد.
گفته میشود سامانه اطلاعرسانی اصناف با سرمایهگذاری 45 میلیاردتومانی انجام شده و هدف آن ساماندهی امر آموزش در جامعه صنفی و ارتقای سطح علمی و مهارتی شاغلان است. هزینه-فایده این تصمیم چیست؟
اگر یکدهم این بودجه در مسیر تحقق این اهداف بهدرستی مصرف و مدیریت شود، طبیعتاً نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد. البته باید در اینجا اشاره کنم که من رسانه آیپیتیوی را به درستی و متخصصانه نمیشناسم، بنابراین نمیتوانم این موضوع را کارشناسی کنم که برای این نوع رسانه و دستیابی به اهدافش چه بودجهای لازم است. اما به نظر میرسد بودجهای که در نظر گرفته شده عدد قابل توجهی است.
در عین حال باید در نظر داشت ایجاد فرکانس، تولید محتوا از طریق منابع انسانی زبده، شایسته و حرفهای، اقدام هزینهبرداری است و دستمزد بالایی میطلبد. اما به هر حال در ابتدای راه نمیتوان به وضوح درباره کموزیاد بودن بودجه نظر قطعی ارائه داد، شاید کمی بعدتر و در طول روند فعالیت این رسانه بتوان بهتر در این زمینه اظهارنظر کرد. اما درباره فواید راهاندازی سامانه اطلاعرسانی اصناف میتوانم به روشنی بگویم که واحدهای صنفی در صحنه جامعه نیازمند کسب آگاهی بهروز در حوزه فنی و حرفهای و در حوزههای عمومی مانند تعامل با مشتری، اهداف کسبوکار، آداب کسب و مانند این موارد هستند. بنابراین اگر هر صنفی از همتایان خود در شهرهای ایران و حتی کشورهای دیگر باخبر باشد، فواید بسزایی خواهد داشت. به عنوان مثال یک آرایشگر باید از شرایط، متد و توانمندیهای آرایشگران اروپایی یا آسیایی مطلع باشد، این اطلاعات به ارتقای سطح شغل و کسب درآمد او کمک خواهد کرد. در روزگار ما برای کسب هر نوع دانش از قسمتهای مختلف جهان امکانات زیادی فراهم شده است، میتوان با بهرهگیری از این امکانات در مسیر بالنده حرکت کرد و از فرصتها بهرهمند شد. اما شایسته است که در این مسیر با تکیه بر مطالعات زیباییشناسی، فرهنگشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی کسبوکار و مانند این موارد حرکت کرد تا به کمال مطلوب رسید. میتوان ابزار رسانه را وسیلهای برای ارتقای سطح دانش اصناف بدون اینکه مراحل دانشگاهی را طی کنند، دانست.
این رسانه میتواند معلوماتی را که شاغلان نیاز دارند تامین کند و در اختیارشان بگذارد تا این افراد در فضای کار خود مثمرثمرتر گام بردارند. افزایش دانش اصناف، عموم جامعه را بهرهمند خواهد کرد و این امر بسیار مفید است. بنابراین به نظر من، راهاندازی رسانه اصناف اقدام مناسب و هدفمندی است. بهخصوص حالا که این اقدام با تکیه بر دولت و حکومت در بخش خصوصی انجام شده پرفایدهتر عمل خواهد کرد. بنابراین بهتر است همگی از طعنه و سرزنش به این اقدام سازنده پرهیز کنیم و با ابزاری که در اختیار داریم آنها را در این مسیر یاری کنیم. بخش خصوصی کشور در همه بخشها از تعاون، اتاق بازرگانی، اتاق اصناف، کشاورزی، صنعت و معدن نیازمند پیشرفت بیش از این است. اقتصاد کشور و جامعه ایران از سالها پیش نیازمند بخش خصوصی همگرا و همافزوده بوده و است.
بنابراین حالا که یکی از این بخشها برای بالندگی بیشتر بخش خصوصی پیشقدم شده و از طریق راهاندازی تلویزیون اصناف، الفت، همافزایی و همگرایی را با دیگر بخشها در نظر دارد، قطعاً باید این اقدام را ارج نهاد، چراکه باعث میشود به بخش خصوصی مقتدر، بالنده و بالغ دست یابیم. رسانه اصناف در نهایت تعامل اصناف را با هم و با کشورهای دیگر به دنبال خواهد داشت و از این نظر بسیار اقدام شایستهای است. در عین حال با توجه به شرایط اقتصادی، پولی و مالی کشور در سالهای اخیر که به دلایل مختلف داخلی و بیرونی ایجاد شده، شایسته است قدر پول و سرمایهای را که در اختیار داریم بیشتر بدانیم و سختگیرانهتر و حسابشدهتر آنها را خرج کنیم. با وجود این هر کجا که پول لازم است باید خرج شود اما باید چشمانداز روشن به منظور دستیابی به اهداف شفاف از جمله کمال بیشتر طالب و مطلوب یعنی هم دارنده این رسانه و هم مخاطبان این رسانه اعم از همتایان و عموم جامعه داشت.
چه چالشهایی برای تحقق این اهداف احساس میشود؟
یکی از چالشهایی که امکان دارد در این مسیر وجود داشته باشد، همین فقدان چشمانداز مطالعهشده، روشن و جامع با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی درونکشوری، برونکشوری و با در نظر گرفتن دهها مولفه دیگر است. اگر در این زمینه غفلت شود، رسانه با موفقیت روبهرو نخواهد شد. چالش دیگر شاید این باشد که اگر طرح راهاندازی تلویزیون اصناف مبتنی بر توافق یا نظر یک شخص یا مبتنی بر مدیریت کنونی آقای علی فاضلی باشد، با رفتن ایشان به هر دلیلی این طرح هم تعطیل خواهد شد.
بنابراین باید دوام و استمرار آن را در نظر داشت. نکته بسیار مهم در موفقیت این طرح موضوع دوام و استمرار آن است. باید طوری برنامهریزی و بنیانگذاری شود که با آمد و رفت و تغییرات مسوولان اساس کار تغییر نکند. به عنوان مثال کلیت کشور را نگاه کنید، نهادهای بنیادی کشور همیشه وجود دارند. اگرچه بنیانگذار نظام از دنیا رفت اما نظام برقرار ماند. این هنر و نکته بسیار حیاتی را میتوان در هر موقعیت و هر نوع نگاهی به کار گرفت.
فکر میکنید زیرساختهای لازم برای این اقدام مهیاست؟
زیرساخت در یک بخش شامل تکنولوژی، فناوری، اداری، مالی و فیزیکی است و در بخشی دیگر خلق نگاه است، برای پایهگذاری و خلق نگاه آن باید مطالعه شده باشد و با وسواس و دقت انجام شود. در حال حاضر نمیتوانم در این باره اظهار نظر چندانی ارائه دهم که تا چه حد بستر برای موفقیت این اقدام فراهم است. شاید بهتر باشد طراحان این ایده درباره نحوه کار، پلان و برنامههای خود با رسانهها صحبت کنند.
از نظر شما بهتر است چه مواردی را برای موفقیت این تلویزیون در نظر گرفت؟
فکر میکنم وجود بخش بینالملل به همراه چندین منبع اطلاعاتی به زبانهای خارجی الزامی است. به هر حال اقتصاد ایران در تعامل با دنیا بسیار عقب قرار گرفته. حالا اگرچه فعالیت اصناف به معنی اقتصاد در مقام تولید نیست و اقتصاد در مقام عرضه و مصرف را توجیه میکند، اما به هر حال اصناف از منظری، روح و جان را در بدنه تولید میدمند. به بیانی دیگر این اصناف هستند که با جانی که به چرخه تولید میدهند چرخ تولید را پرسرعت یا کمسرعت میکنند. بنابراین لازم است از طریق بخش بینالملل با شغلهای نوین و فضاهای نو آشنا شد. از طریق بخش بینالملل میتوان با بحران بیکاری که در حال حاضر مثل سیل بنیانبرافکن جوامع را درگیر خود کرده آشنا شد و راههای مقابله با آن را شناخت.
شاید یکی از راههای مقابله با بیکاری که امروزه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته در دست اجراست همین مشاغل مجازی است که نیاز آن در زندگی مجازی و سایبری انسان امروز احساس میشود. از طریق این رسانه میتوان مشاغل، مکاسب و واحدهای صنفی و مردم را به سمتی هدایت کرد که اگر به بحران خوردهایم، مهار و آرام شویم، اگر به بحران نخوردهایم، نگذاریم به بحران بربخوریم و از خیلی آسیبهای بحرانهای ناشی از سایبری شدن و به دنبال آن بیکار شدن یا فراگیر شدن بیکاری مصون و ایمن بمانیم. تاکید میکنم که این عبارات را به عنوان یک رهگذر و بدون تمرکز جدی روی بحث در این زمینه بداهه مطرح کردم. در حالی که قطعاً ارزیابی موشکافانهتری میطلبد که از طریق تیم متخصص، تحصیلکرده در جلسات و اتاقهای فکر متعدد باعث پویایی و تپندگی این رسانه خواهد شد. اگرچه قدم اول در هر کاری بسیار مهم است، اما قدم مهمتری هم وجود دارد و آن دوام است. بعد از دوام سیر پیشرفت و رو به کمال اهمیت پیدا میکند که باید مورد توجه قرار گیرد. نکته بسیار مهم در این زمینه بحث جامعهنگری و جامعیت است که باید در نظر گرفته شود. داشتن رسانه برای هر فرد حقیقی و حقوقی تمام ماجرا برای دستیابی به موفقیت نیست.
داشتن رسانه ابزار پرقدرت و امکانی است که میتواند سرعت فرد و یک نهاد را برای رسیدن به موفقیت بالا ببرد و به خوبی تقویت کند، اما اگر تصور شود که این همه آن چیزی است که برای دستیابی به موفقیت کامل لازم است، غفلت شده و میتواند به سقوط بینجامد. از سوی دیگر نگهداری این ابزار، تامین شرایط حیات بلندمدت و دوام رو به موفقیت فزاینده این ابزار مدنظر است. یعنی تامین رسانه که خود گام مهمی است اتفاق افتاده و حالا برای دوام و سیر صعودی آن از هر جهت باید تدبیر شایسته و بایسته انجام شود به این معنا که تامین بودجه لازم، پرورش نیروی انسانی شایسته، توجه به مخاطب، بهروز داشتن خود، رسانه، اعضا و اجزای آن در نگاه به پیشرفتهای هر دوران در هر قدم و هر مقطع کاملاً ضروری است.
شاید به نکاتی که اشاره کردم عوامل زیادی را بتوان افزود که باید صاحبنظران و کارشناسان درباره آن سخن بگویند. اما آنچه به نظر من رسید این است که یک رسانه از نظر تولید محتوا اگر رو به ضعف برود یا به تکرار بیفتد موفق نخواهد بود. یک رسانه اگر از حیث نگهبانی و نگهداری که یکی از مواردی است که شاید ما در کشور نسبت به آن ضعف داشته باشیم، مورد غفلت قرار گیرد و اگر پاسداری شایسته نشود رو به افول و نابودی میرود. نگهبانی و نگهداری به این معنا که باید محتوا، مخاطب، خاطر و رضایت مخاطب مراقبت و پایش شود و همواره بهروز بماند.
در نظر بگیرید رسانه متعلق به اصناف که نظر به چند میلیون واحد صنفی و چند هزار شاخه کسبوکار واحد صنفی دارد، غفلت کند، مثلاً به یک یا تعدادی از این کسبوکارها نظر کند و از تعدادی دیگر غافل بماند. از عدهای دیگر از این اعضا یا مسائل این اعضا غافل بماند، حتی خانوادههای آنان، فعالان اصناف دارندگان واحدهای صنفی از منظر صنفی و دارای مسائلی در درون و بیرون خانواده هستند که ممکن است همه خانواده با آن روبهرو باشند. بر این اساس شایسته است صاحبان رسانه ضمن اینکه وظیفه اصلی خود را اطلاعرسانی هدایتشده و برخاسته از حرفه تخصصی خود تعریف کردهاند به مسائلی هم که ناظر احوال شخصی اعضای جامعه خود است، توجه لازم را به خرج دهند. همچنین در بخش بالا بردن دانش تخصصی شاغلان در کسبوکارهای مختلف عضو در جامعه اصناف شایسته است توجه لازم شود. دانش تخصصی هر کدام از افراد و شاغلان در هر کسبوکار را بهروز نگه دارد، برای آنان راه رشد را کوتاه کند، سرعت رشد را بالا ببرد و همه این امور را به طوری جذاب و قابل فهم برای همه تامین کند.
مدیران رسانه به پیشرفت رسانه از نظر فناوری دقت کنند و آن را تامین دارند، در این مسیر جا ماندن بسیار نامحسوس اتفاق میافتد. صاحبان رسانه در این روزگار میتوانند به طور ناگهانی و غافلگیرانه از جامعه تخصصی خود جا بمانند، اگر دقت لازم کارشناسانه را به خرج ندهند و از هر جهت مراقب حال و احوال خود، اجزا و اعضای خود از منظر تخصصی و عمومی نباشند، این اتفاق خواهد افتاد. عنصر نگهداری در کشور ما از دیرباز ضعیف بوده است، همواره در کشور شاهد بودهایم نهادها و بنیادهایی بسیار شایسته، کارا و بسیار ستودنی از دیرباز تاسیس شده است.
از مجموع همین نهادهای تاسیسشده تعدادی در نتیجه غفلت در امر نگهبانی و نگهداری همهجانبه و تخصصی آن رو به زوال رفتهاند و متلاشی شده است. به دلیل اینکه بهروز نبودهاند، از کارایی افتادهاند، جا ماندهاند و فراموش شدهاند، عملاً مردهاند یا به حیات نباتی رسیدهاند. شایسته است این رسانه این مراقبتها را به خرج دهد. نکته بسیار مهم این است که خود را همواره بپاید- روی کلمه همواره تاکید میکنم برای اینکه در اینجا مفهومی سنگین دارد، به این معنا که کار رسانه، کاری است که ما را وادار میکند همراه ثانیهها در ازای زمان بدویم. کاری نیست که بتوان روزی تعطیل و ساعتی استراحت داشته باشد. استراحت و تعطیلبردار نیست و نفس میبخشد. افرادی که موسس چنین رسانهای میشوند، باید سراسر وجود خود را از اکسیژن پر کرده باشند تا در مدتزمانی تقریباً بینهایت همواره اکسیژن ببخشند و نفس به جامعه بدمند. چه جامعه تخصصی و چه عموم جامعه. بر همین اساس مراقبت و پاسداری برای پایداری و پایندگی این رسانه امری بسیار ضروری پس از قدم اول که تاسیس باشد است.