عضو شورای عالی بورس از نشستهای دولت و مجلس در حمایت از بازار سهام میگوید
سیاست ضدتورمی دولت افت بورس را رقم زد
ترافیک حضور مدیران بازار سرمایه در کمیسیونهای مختلف مجلس باعثشده این روزها هم مجلسیان و هم مدیران بورسی وقت خود را به بحثو تبادلنظر در جهت بهبود بازار بیشتر صرف کنند.
ترافیک حضور مدیران بازار سرمایه در کمیسیونهای مختلف مجلس باعث شده این روزها هم مجلسیان و هم مدیران بورسی وقت خود را به بحث و تبادلنظر در جهت بهبود بازار بیشتر صرف کنند. اگرچه نتایج حاصل از این نشستها و اتخاذ تدابیری رشد یک خط در میان بازار سهام را رقم زده اما با این حال همچنان ابهامات در بازار از روند سودآوری شرکتها سبب شده تا بهرغم امیدواریها به رشد شاخص، سهامداران نگران باشند و اعتماد چندانی به نحوه حمایتهای مسوولان از بازار نداشته باشند. به این بهانه با محمدرضا پورابراهیمی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی و عضو شورای عالی بورس پیرامون جلسات اخیر دولت و مجلس در کمیسیونهای مجلس به ویژه کمیسیون اقتصادی به گفتوگو پرداختیم.
با وجود اینکه مسوولان امر بر حمایت از بازار سرمایه تاکید دارند اما تاکنون تدابیر اتخاذی به تداوم روند رشد شاخص منجر نشده است. اگرچه در هفته اخیر تا حدودی از روند ریزش بازار جلوگیری شد و تا حدودی شاهد رشد بازار بودیم اما همچنان سایه ابهامات تصمیمات اقتصادی باعث شده شرکتها نتوانند پیشبینی از روند سودآوریشان داشته باشند. علت چیست؟
تداوم رشد بازار سرمایه نیازمند انجام اعتمادسازی دوباره است. باید تصویر روشنی از آینده بازار در ذهن سرمایهگذاران ترسیم شود. به همین جهت ما در جلسات اخیر مجلس با مدیران بازار سرمایه راهکارهای مرتبط با حل مسائل و مشکلات در این بخش را در دستور کار قرار دادیم. تا مادامی که این چالشها حل نشود نمیتوان به ادامه رشد بورس امیدوار بود.
با این اوصاف شما اعتقاد دارید رفع چالشها که به افت بازار سهام در ماههای اخیر منجر شده است به شکلی حمایت از بازار محسوب میشود؟
بله، حمایت از بازار این نیست که تنها از حقوقیها انتظار داشته باشیم با خرید سهم و عدم فروشهای سنگین نگذارند بازار ریزش داشته باشد. در گام اول باید مشکلات و چالشها را شناسایی کرد و پس از آن برای رفع آنها اقدام کرد.
این مشکلات به چند دسته تقسیم میشوند؟
بازار سرمایه در حال حاضر با دو دسته چالش مواجه است. یکی مسائل ساختاری است که مرتبط با تصمیمات اقتصادی دولت بوده و باید ابهامات موجود در این زمینه رفع شود. دیگری مسائل جانبی بوده که به تاثیر عوامل غیراقتصادی در بورس ربط دارد. در دسته دوم کار چندانی از عهده مدیران بخش اقتصادی برنمیآید و باید منتظر ماند تا نتایج مذاکرات هستهای چه خواهد شد. اما در خصوص مسائل ساختاری میتوان گفت اصلاح روند و برداشتن ابهامات باعث میشود شرکتها بتوانند بر مبنای تصویر روشنتری درباره آینده تصمیمگیری کنند. به هر شکل دولت باید چارهاندیشی کند تا پارادوکس افزایش بهای تمامشده محصولات شرکتهای بورسی با سیاست فریز قیمتی و عدم افزایش قیمت محصولات شرکتها را از میان بردارد. اگر این اتفاق رخ ندهند چگونه میتوان گفت از بازار سرمایه حمایت کردهایم.
شما اعتقاد دارید سیاست کنترل تورم دولت باعث شده اثر خود را با ریزش قیمت شرکتها در بورس نشان دهد؟
توجه کنید؛ از سال گذشته به طور متوسط 50 درصد قیمت حاملهای انرژی افزایش یافته است. علاوه بر آن دستمزدها و نرخ وام بانکها و بسیاری از مولفههای اثرگذار بر افزایش بهای تمامشده با رشد قیمت مواجه بودند آنوقت با این سیاست که اجازه ندهیم شرکتها قیمت محصولاتشان را افزایش دهند چگونه انتظار سودآوری شرکتها و در نهایت رونق بازار سرمایه را داریم؟ باید این پارادوکس به وجودآمده، توسط دولت حل شود. چرا که در شش ماه گذشته شاهد بودیم حاشیه سود شرکتها به کمترین میزان ممکن رسید و حتی برخی از آنها با رشد منفی مواجه شدند.
یعنی شما اعتقاد دارید تا ابهامات تصمیمگیریهای اقتصادی دولت رفع نشود نمیتوان انتظار تداوم رشد بورس را داشت؟
بله، چند بار تاکید کردم دولت باید پارادوکس مربوطه را به شکلی حل کند. به طور مثال شما بهعنوان یک سرمایهگذار میخواهید سهام شرکتی را خریداری کنید، از یک طرف با افزایش قیمت محصولات روبهرو هستید و از سوی دیگر با سیاست فریز قیمتها مواجهید. پس چشمانداز سودآوری شرکت معلوم است که رو به رشد نخواهد بود. پس، از خرید سهام آن شرکت خودداری میکنید. دولت باید تکلیف شرکتها را مشخص کند. با این وضعیت ابهامآلود نمیتوان از شرکتها انتظار سودآوری داشت. باید از دولت پرسیده شود به چه قیمتی حاضر به مهار تورم شده است؟
به اعتقاد شما سیاست کنترل تورم عامل ریزش بورس است؟
بله، وقتی دولت سیاست فریز قیمتها را در پیش گرفته است به شکلی به تعمیق رکود دامن زده است. بهتر بود کنترل تورم را با روش دیگری انجام میداد. درست است که به سرعت توانست با این سیاست تورم را مهار کند و پایین بیاورد اما باعث افت بازار سرمایه شده است. دولت میتوانست مهار تورم را با کمک بازار سرمایه با افزایش حجم تولید در اقتصاد انجام دهد. به عبارت دیگر با تامین مالی بخشهای تولیدی از طریق بازار سرمایه نهتنها تورم را مهار کند بلکه رونق بازار را تداوم دهد. به نظر من سیاست فریز قیمتی رکود را در اقتصاد کشور تعمیق بخشیده است. این مساله خطرناک است.
در جلساتی که هفته گذشته با مدیران بازار سرمایه برگزار شد برای رفع مشکلات بازار سرمایه و رونق بخشیدن به آن چه تمهیداتی اندیشیده شد؟
به این نتیجه رسیدیم که دولت باید در خصوص رفع پارادوکس افزایش قیمت تمامشده محصولات شرکتها و سیاست فریز قیمتی یا همان ثبات قیمتها تصمیمگیری کند. این موضوع مساله اصلی بازار سرمایه است و باید بهگونهای حل شود. از طرف دیگر دولت و بانک مرکزی در زمینه نرخ سود سپردهها چگونه عمل خواهند کرد. فعلاً عزمی از سوی دولت نشان داده نشده است که رقابت منفی میان بانکها را بردارد. هر یک درصدی که نرخ سود سپردهها و در پی آن نرخ بهره بانکی افزایش یابد ضربه مهلکی برای بازار سهام است. این امر بازار سرمایه را تخریب خواهد کرد. کما اینکه چندی پیش افزایش نرخ سود بانکی باعث خروج نقدینگی از این بازار شد. از دولت انتظار داریم سیاستهای پولی خود را تعریف کند. تا چشمانداز در این زمینه مشخص نشود اقدامات مقطعی چارهساز نخواهد بود.
پس ابهامزدایی تنها راهحل رشد بازار است؟
نگاه بلندمدت باید جایگزین اقدامات کوتاهمدت و مقطعی شود. باید سهامداران چشمانداز روشنی نسبت به آینده داشته باشند تا بتوانند پیشبینیهای لازم در جهت سودآوری را انجام دهند. در کجای دنیا نرخ خوراک را هر شش ماه یکبار تغییر میدهند؟ صاحب شرکت چه گناهی مرتکب شده است که آمده کسب و کار کوچکی راهاندازی کرده است تا بتواند با فعالیتهایی که انجام میدهد حداقل از عهده تامین هزینههایش برآید و در این بین نیز سودی کسب کند اما هر ماه هزینههای بیشتری را باید متحمل شود و نمیتواند تصویری از آینده داشته باشد که بر اساس ریسکی که انجام میدهد چه میزان سود و زیان میبرد. لذا حل مشکلات بازار سرمایه نیازمند رفع مشکلات ساختاری است. با جلسه گذاشتن مشکل بورس حل نمیشود. البته یکسری از مسائل نیز به حوزه غیراقتصادی برمیگردد، طبیعی است که اثرات خود را روی شاخص میگذارد. اما مسائل سیاست و بینالمللی اثر موقت بر بازار سرمایه دارند.
به طور کلی روند بازار سهام را با توجه به مذاکرات هستهای و مشکلات کمبود نقدینگی چگونه پیشبینی میکنید؟
بنده چشمانداز این مذاکرات را مطلوب نمیبینم. تصور میکنم زیادهخواهی دشمن باعث میشود توفیقی در مذاکرات حاصل نشود. اگر این اتفاق رخ دهد به شکل مقطعی بر بازار سهام تاثیر خواهد گذاشت. اما با حل مشکلات ساختاری میتوان به رشد بازار سرمایه امیدوار بود. به طور طبیعی مسائل ناشی از مذاکرات هستهای بر بازار تاثیر میگذارد اما مقطعی است و باید رفع مشکلات ساختاری در اولویت قرار داشته باشد. روند فعلی این بازار نشان میدهد در حال اصلاح و منطقی شدن است. به همین جهت چشمانداز این بازار را بسیار خوب میبینم و میتوان به تداوم رونق بازار سهام امیدوار بود.
دیدگاه تان را بنویسید