تاریخ انتشار:
چرا دولت قصد مجوز دادن در فضای تلگرام را دارد؟
نمایشِ گنجاندن فیل در فنجان
از نشانههای تحت فشار بودن وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات همین بس که وزیرش گفته است: «طبق مصوبه شورای عالی مجازی باید کانالهای دارای بیش از پنج هزار عضو نیز از وزارت ارشاد مجوز دریافت کنند.»
از نشانههای تحت فشار بودن وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات همین بس که وزیرش گفته است: «طبق مصوبه شورای عالی مجازی باید کانالهای دارای بیش از پنج هزار عضو نیز از وزارت ارشاد مجوز دریافت کنند.» به گفته واعظی، فعالیتهای خبری و اطلاعرسانی در این کانالها باید مورد استناد باشد تا مردم بتوانند به آنها «اعتماد کنند». وزارت ارشاد هم قرار است کمیتهای تشکیل دهد و برای ساماندهی این شبکهها آییننامه تدوین کند. به نظر میرسد دولت چنان از سمت نهادهای مختلف برای بستن تلگرام تحت فشار است که برای کاهش این فشار میخواهد آنها را ساماندهی کند. متخصصان دولت خوب میدانند که بستن تلگرام دردی را دوا نمیکند؛ چون در عمل کاربران به پیامرسان دیگری کوچ میکنند. بنابراین دولت ترجیح میدهد همین زمین بازی را فعلاً برای خود و هوادارانش نگه دارد. صداوسیما که روی خوشی به دولت نشان نمیدهد پس بهتر است از عقبماندگیهای این رسانه ملی استفاده کند و خودش را روی تبلتها، فبلتها و تلفنهای همراه به مخاطبان عرضه کند.
از طرف دیگر، میگویند که باید این کانالها ساماندهی شوند تا مردم بتوانند به آن «اعتماد کنند». این هم برخاسته از نوعی نگاه پدرسالارانه پیشنهاددهندگان است. گویی که باید مراقب مردمی ناآگاه بود و به آنها گفت که به چه چیزی اعتماد کنند یا نکنند؛ در حالی که اتفاقاً جای آموزشهای مربوط به سواد رسانهای همینجاست. بهجای القای «رسانههراسی» به مخاطبان در کتاب درسی پایه دهم دبیرستان و سمینارهای پرزرقوبرق ملی بهتر است درکمان را از سواد رسانهای بیشتر کنیم. بدین ترتیب با افزایش سواد رسانهای کاربران نیاز نیست از اینکه آنها زود فریب بخورند، بترسیم. ما چه تلگرام را ساماندهی کنیم چه نکنیم، بهزودی کاربران از آن هم کوچ میکنند. چه کسی فکرش را میکرد که فیسبوک روزی چنین سوتوکور شود؟ اگر دغدغه جامعه را داریم باید به شاخصها و عوامل بیرونی و فارغ از رسانه نیز توجه بیشتری کنیم. مانوئل کاستلز در کتاب عصر اطلاعات خود میگوید: «تکنولوژی تنها عاملی نیست که مسیر جامعه را تعیین کند و جامعه نیز به همین صورت تنها عاملی نیست که مسیر تکنولوژی را مشخص سازد؛ زیرا عوامل بسیاری از جمله خلاقیت فردی، کارآفرینی در فرآیند کشف علمی، نوآوری
تکنولوژی و کاربردهای اجتماعی در آن دخالت دارند.» کسی منکر تاثیرات منفی اینترنت و شبکههای مجازی نیست. خشونت، ترس، آسیبهای روانی، تصویر منفی از خود و سردرگمی هویتی میتواند در مواجهه با این فضا بهوجود بیاید. همچنین جستهگریخته از برخی مسوولان میشنویم که مثلاً تلگرام باعث طلاق شد. چرا؟ چون یکی از زوجین از طریق آن فهمید که همسرش به او خیانت میکند. آیا در این میان مشکل از تلگرام است؟
در واقع کسانی که اینترنت و شبکهها و پیامرسانهای مجازی را عامل افزایش اصلی جرم در کشور میدانند، میخواهند بهگونهای تقصیر را گردن مرجعی دیگر بیندازند. باز هم تاکید میکنم که غرض خنثی یا پاک جلوه دادن تلگرام نیست، بلکه باید بدانیم با ساماندهی که هیچ، با بستن پیامرسانهایی چون تلگرام هم نمیتوان از میزان جرم کاست. 30 درصد از جمعیت 80 میلیونی ایران عضو تلگرام هستند. این 24 میلیون کاربر، بیشتر در این برنامک اطلاعرسان دنبال سرگرمی و ارتباط برقرار کردن با دوستان و آشنایان خود هستند. مثل همان 5 /14 میلیونی که عضو اینستاگرام و واتسآپ هستند. حال با اینگونه ساماندهیها (اگر البته ممکن باشد)، ما حساسیت بیمورد نسبت به کانالهایی ایجاد کردهایم که تا دیروز کسی به آنها سر نمیزد. صاحبان کانال میتوانند کاربران را در چندین کانال زیر پنج هزارتایی پخش کنند و ترتیبی دهند که همچنان آخرین خبر به همه کانالها برسد. شک نکنید که صاحبان تلگرام هم در بهروزرسانی جدیدی ترتیبی میاندیشند تا کاربران برای استفاده راحتتر از کانالهای زیر پنج هزار نفر راحتتر باشند. یکی از شلوغترین کانالهای خبری یک میلیون و 309 هزار نفر
جمعیت دارد. بیشتر از اینکه برای چنین کانالهایی اطلاعرسانی مهم باشد، تبلیغ اهمیت دارد؛ چون اگر تبلیغی را در چنین کانالی بگذاریم، در آن واحد بیش از یک میلیون نفر آن را میبینند. ولی مشکل اینجاست که تبلیغ ویلای شمال یا شلوار لی در این کانالها برای همه نمایش داده میشود و تنوع جمعیتی در آن نمیتواند لحاظ شود. در واقع این کانالها ممکن است در آینده نزدیک مهمترین موتور محرکه خود (یعنی تبلیغ) را از دست بدهند؛ چون صاحبان آگهی و کاربران بهزودی سراغ پیامرسان جدیدی میروند.
بعید است که دولت زمین بازی و نمایش خود را ببندد. وقت زیادی هم تا انتخابات ریاست جمهوری نمانده و با این ساماندهیها میتوان دل منتقدان را کمی آرام کرد. ولی مشکل اینجاست که منتقدان اگر فکر میکنند وسط کویر میشود «در» گذاشت و به زور از تکتک مسافران خواست که فقط از همین در رد شوند، سخت در اشتباهند. اگر خیلی بر این عقیده خود پای بفشرند، دولت برای آنها «نمایش ساماندهی» را اجرا میکند. نمایشی محیرالعقول که قرار است با بخشنامه و دستور، فیلی را در فنجان جا دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید