تغییر سوخت صنایع از گاز به مازوت
متهم اصلی آلودگی هوای کلانشهرها کیست؟
برای درک بهتر وضعیت استقرار آلودگی هوا در اواخر آذرماه امسال، باید به گزارشی که سازمان هواشناسی کشور در هفتههای گذشته تهیه کرده بود، ارجاع داد. در این گزارش بر استقرار بیسابقه سامانهای از «سکون هوا» از ترکیه تا شبهجزیره عربستان تاکید شده است. این سکون هوا به این شدت در طول سالهای قبل وجود نداشته است.
برای درک بهتر وضعیت استقرار آلودگی هوا در اواخر آذرماه امسال، باید به گزارشی که سازمان هواشناسی کشور در هفتههای گذشته تهیه کرده بود، ارجاع داد. در این گزارش بر استقرار بیسابقه سامانهای از «سکون هوا» از ترکیه تا شبهجزیره عربستان تاکید شده است. این سکون هوا به این شدت در طول سالهای قبل وجود نداشته است.
با این حال آن چیزی که در آلودگی هوای ایستگاهها در سایتهای بینالمللی منتشر شده خیلی گسترده بوده است. برای نمونه شاخص آلودگی هوا aqi تا عدد 300 و 400 هم رسیده بود. آنچه اهمیت دارد این است که ما از 15 آذر تا 15 دی با یک سکون هوای جهانی روبهرو هستیم که اینبار نسبت به همیشه بیسابقه بوده است. اینبار دوره زمانی این اتفاق زودتر رخ داده و پایداری بیشتری داشته است.
فرآیند سکون به این شیوه است که این وضعیت سبب میشود بادی تولید نشود و تخلیه هوا اتفاق نیفتد و همین سبب گستردگی آلودگی هوا میشود. وارونگی یک عامل برای نشان دادن آلودگی است. وارونگی هوا ممکن است چند بار اتفاق بیفتد و مثل قضیه آبرسانی به شهرهاست. ما باید طراحی مدیریت شهرهایمان بر اساس شرایط بد باشد که خدای نکرده اگر اتفاقی بیفتد و مردم دچار مشکلات شوند بتوان به آنها بر اساس زیرساختهای از قبل طراحیشده کمک کرد.
هوا سرد نبود اما گازها قطع شده است
نکته مهم دیگری که در مدیریت آلودگی هوا بر اساس قانون الزامآور عنوان شده این است که نیروگاهها، سوخت صنایع، کارخانهها و همه اماکنی که ممکن است شهر را دچار آلودگی کنند باید از گاز استفاده کنند. این مساله به صورت مکتوب به وزارت نیرو، صنایع و وزارت نفت ارسال شده و آنها این تعهد را پذیرفتهاند. اما آنچه امسال خیلی عجیب بوده این است که امسال خیلی افزایش برودت و سرما در سراسر کشور نداشتیم که مصرف سوخت افزایش پیدا کند و بر فرض مثال وزارت نفت و شرکت گاز مجبور باشد گاز را به صورت خاصی مدیریت کند که مثلاً سوختی به نیروگاهها و صنایع نرسد.
شواهد نشان میدهد که متاسفانه بهرغم اینکه هوا آنچنان سرد نبوده که شرکت گاز تحت فشار باشد اما این گاز به صنایع و نیروگاهها تخصیص داده نشده که دلایل آن باید بررسی شود و نیروگاهها و صنایع سنگین ما از سوخت به شدت آلاینده مثل مازوت و گازوئیل استفاده کردهاند. هوا کاملاً بهاری است و سرمایی وجود ندارد که مثلاً مصرف گاز بسیار بالا باشد و راهی برای کنترل مصرف نباشد.
این پرسش باید از وزارت نفت و نیرو و... پرسیده شود که چرا 64 درصد سوخت در این شرایط فقط گاز بوده در حالی که پارسال این رقم بیشتر بوده است. ما در سازمان محیط زیست طبق بررسیهایی که انجام دادیم، هرجایی مراجعه کردیم و متوجه شدیم که این تغییر سوخت دارد اتفاق میافتد، پیگیری کردیم که این روند متوقف شود. چراکه قانون صراحتاً میگوید هرگونه تغییر استفاده از سوخت در کشور بخواهد اتفاق بیفتد باید با هماهنگی سازمان محیط زیست باشد. اما بدون هماهنگی این سازمان، اداره گاز سوخت بعضی از صنایع را قطع کرده است. مصداقهایی در تهران و اصفهان وجود دارد.
شرکت سیمان در تهران نمونهای از این اقدام وزارت نفت و شرکت گاز است. این صنایع سنگین روزانه بین 700 هزار لیتر تا دو میلیون لیتر در روزهای ایستایی یا وارونگی مازوت و گازوئیل مصرف داشتهاند. بعضی از این نیروگاهها مثل سهند در تبریز، شهید منتظری در اصفهان، بعثت و...، بهرغم اینکه در زمستان مصرف برق کاهش پیدا میکند، سوخت این نیروگاهها را هم بیهیچ هماهنگی و بیهیچ منطقی تغییر دادهاند. این نیز ابهامبرانگیز است. نکتهای که وجود دارد این است که این نوع تصمیمگیریها به مساله آلودگی هوا دامن زده است.
بعد از اینکه ما مساله را مطرح کردیم و گفتیم که اگر این روند متوقف نشود از شما شکایت میکنیم و در این مراکز را پلمب میکنیم، سریعاً سوخت را به گاز تبدیل کردهاند. این هم عجیب است که با یک تهدید ساده قبول میکنند که سوخت باید به گاز تغییر کند زیرا این نشان میدهد که مشکل خاصی در این مراکز وجود نداشته است. مستندات ما نشان میدهد امسال وابستگی به گاز در تمامی ابعاد کمتر بوده است اما اینکه شرکت گاز خود را مجاز دانسته سوخت صنایع سنگین و آلاینده را در این شرایط تغییر دهد نیاز به بررسی و رسیدگی دارد. مشاهدات و موارد بسیار دیگری از جمله وارد مدار شدن فاز 24 عسلویه وجود دارد که اینها همه باید در کنار هم قرار بگیرند، بعد رفتارها تحلیل شود.
متاسفانه غلبه نگاه بخشی بر مدیریت در ابعاد مختلف از جمله مدیریت آلودگی هوا سبب شده بعد از چند دهه مساله آلودگی هوا حل نشود. هر کس فقط بخش خودش را در اولویت کاری میداند و مثلاً آنکس که مسوول بخش گاز است، میگوید من مسوول آلودگی هوا نیستم، آنکس که در حوزه صنایع است میگوید من فقط مدیریت صنایع را برعهده دارم و آلودگی هوا به من مربوط نیست و... حال آنکه نوع فعالیت این بخشها و رعایت نکردن الزامات سبب به وجود آمدن آلودگی هوا شده است. در قانون هوای پاک تاکید شده است که هر صنعتی، نیروگاهی، کارخانهای اگر بخواهد سوخت خود را از گاز به گازوئیل یا مازوت تغییر دهد باید از سازمان محیط زیست اجازه داشته باشد اما واقعیت این است که هیچکدام از این نهادها به این تعهدات پایبند نیستند. مدیران و کارشناسان صنایع و نیروگاهها میگویند وقتی گازوئیل میسوزانیم استهلاک ما چهار برابر است و هزینه هم چهار برابر است. پس اینها خودشان نمیخواهند سوختشان را تغییر دهند و هزینه بر خودشان و جامعه تحمیل کنند.
نقش وزارت نفت در مدیریت سوخت
بنابراین اینجا نقش وزارت نفت و شرکتهای زیرمجموعه آن یعنی شرکت گاز برجسته است که چرا این هزینه را با بستن گاز بر روی نیروگاهها و صنایع بر جامعه و سلامت مردم تحمیل میکند؟ اما در توجیه این وضعیت از سوی وزارت نفت میگویند ما اگر گاز را بر روی صنایع و نیروگاهها قطع نکنیم، باید برق مردم را قطع کنیم! در تحلیل این وضعیت میگویند اگر برق خانه مردم قطع شود چه کسی پاسخگو است. پس ما با یک دور باطل طرف هستیم. نکته مهم این است که ما وقتی راجع به یک دوران حساس مثل رخداد اینورژن صحبت میکنیم، توقع داریم همه بخشها رعایت کنند و سلامت مردم برایشان بیش از انتفاع و دیگر مسائل اهمیت داشته باشد. توقع ساده این است که دستگاهها در مدیریت کارهایی که انجام میدهند، یکدیگر را در جریان کارها قرار دهند. ما فرضمان بر این است که اداره گاز این را میداند که باید در تغییر سوخت صنایع و نیروگاهها در شرایط اینورژن ما را در جریان بگذارد چراکه تغییر سوخت میتواند آلودگی را در سطحی بسیار بالا تغییر دهد و زندگی را در شهرهای بزرگ مختل کند و هزینه جانی حتی برای شهروندان به دنبال داشته باشد. سال گذشته در تمام طول سال صنایع ما گازسوز بودند ولی امسال بنا به دلایلی که هنوز برای ما روشن نیست سوخت تغییر کرده است. ما در تحلیل این تصمیم که البته بدون هماهنگی با سازمان محیط زیست بوده معتقدیم که احتمالاً عرضه گاز امسال کم بوده است و در پاسخ به چرایی کم شدن عرضه گاز به این نتیجه میرسیم که شاید تولید کم شده است یا مصرف افزایش یافته است که البته بعید است در شرایطی که هوا خیلی سرد نیست مصرف گاز بیشتر شده باشد و البته همه اینها به نظر نمیرسد به مساله تحریم ارتباطی داشته باشد. چون تحریم در هیچ جای این چرخه تصمیمگیری نقشی ندارد.