تلخ دوده در گلوی شهر
وحید حسینی از ضرورتهای مدیریت خودروهای دیزلی در آلودگی هوا میگوید
بسیاری از رسانهها در گزارشهای خود تاکید دارند که بهنظر میرسد نوعی ناراستی در ارائه آمارهای مرتبط با آلودگی ذرات معلق وجود دارد.
بسیاری از رسانهها در گزارشهای خود تاکید دارند که بهنظر میرسد نوعی ناراستی در ارائه آمارهای مرتبط با آلودگی ذرات معلق وجود دارد. با این حال وحید حسینی دبیر کارگروه ملی کاهش آلودگی هوا میگوید: «مطالعات منشأیابی ذرات تهران نشان داد که حولوحوش 10 تا 15 درصد جرم ذرات معلق تهران گردوغبار است؛ یعنی هر چیزی که بهعنوان طوفان گردوغبار وارد شهر میشود، سهم خیلی کمی از آلودگی هوای تهران دارد. از آن طرف خودروهای دیزلی، خودروهای بنزینی فرسوده و کاربراتوری، موتورسیکلتها و... سهم زیادی در ذرات گردوغبار دارند. نکته مهمی که وجود دارد؛ اینکه اولاً سایز گردوغبار طبیعی درشتتر است. طبیعت نمیتواند ذرات نانومتری تولید کند بلکه ذرات خیلی خیلی درشتتر تولید میکند؛ درحالیکه احتراق و منابع انسانساز است که ذرات ریز تولید میکند. این یک نکته مهم درباره صدمات سلامتی این ذرات است. نکته دوم این است که ترکیباتی که در گردوغبار طبیعت پیدا میشود ترکیبات خطرناکی نیست؛ بلکه ترکیبات طبیعی است که انسان چند هزار سال است با اینها زندگی کرده و احتمالاً بدنش مکانیسمهای دفاعی لازم را هم برای اینها تولید کرده است درحالیکه بدن ما برای کربن سیاه، برای کادمیومی که از نفت کوره میآید، برای فلزات سنگینی که از روغن موتور میآید، برای آهن، مس، کبالت و برای این چیزها نتوانسته مکانیسم دفاعی تولید کند.» حالا رئیس سازمان محیط زیست در یک گزارش جامع به همه نهادهای متولی در مدیریت آلودگی هوای کلانشهرها درباره ضرورت آلودگی دیزلی هشدار داده است. گفتوگو با وحید حسینی جزئیات این گزارش را نشان میدهد.
♦♦♦
ابتدا میخواستیم در مورد گزارش جامعی که آقای کلانتری رئیس سازمان محیط زیست در مورد آلودگی موتورهای دیزلی و تلاش برای حذف این خودروها ابلاغ کرده صحبت کنیم؛ هدف و انگیزه چنین گزارشی چه بوده است و فکر میکنید چه تاثیری بر مدیریت آلودگی هوای کلانشهرها دارد؟
دولت از سال 1392 مصوبات متعددی در مورد کاهش آلودگی دیزلیها دارد. چه دیزلیهای در حال حرکت در کلانشهرها و چه دیزلیهایی که جدید باید به بازار بیایند و ابتدای شمارهگذاری آنهاست. اینها شامل یکی دو تا مصوبه در زمینه رتروفیت خودروهای دیزلی بهویژه حملونقل عمومی به فیلترهای حذف دوده است چراکه این خودروها خیلی با مردم در تماس هستند. به اضافه اینکه خودروهای دیزلی جدید باید از ابتدای کار با استانداردهای بهروز به بازار بیایند. همچنین چندین مصوبه در مورد کیفیت سوخت دیزل، توانمندی ارائه سوخت دیزل مناسب و موضوعات مربوط به معاینه فنی نیز در نظر گرفته شد. یعنی مجموعه مصوبات دولت از ابتدای تولید خودروهای دیزل و کارکردشان مورد توجه بوده است. دیزلهای قدیمی آلوده که وارد بازار شدند نیز مورد توجه بوده و بهصورت یک پکیج کامل تعداد زیادی مصوبه دارد که اگر اینها را دستگاههای مجری مصوبات انجام میدادند، وضع آلودگی دیزل خیلی بهتر از الان میشد. در کنار این؛ سازمان محیط زیست میداند که بر اساس محاسبات سیاهه انتشار، ذرات معلق در کلانشهرها بیشتر از درون خودروهای دیزلی تولید میشوند تا از سوخت سواریها، بنزینیها و گازسوزها. جدا از این، تجربیات دو سه سال اخیر در مورد اینکه مثلاً بهخاطر آلودگی هوا منع تردد دیزلیها در روزهای متوالی اعلام شد، نشان داد که بلافاصله آلاینده خطرناک کربن سیاه که حداقل در شهر تهران مداوم و 24ساعته اندازهگیری میشود، کاهش چشمگیری از خود نشان داده است. در هر حال مجموعه این اطلاعات و این مصوبات آقای دکتر کلانتری را به این جمعبندی رساند که چنین گزارش جامعی را خطاب به مسوولان و متولیان منتشر کند.
روند اجرای مصوبات در بحث مدیریت آلودگی هوا بهخصوص آلاینده ذرات معلق ناشی از سوختها و خودروهای دیزلی چگونه است؟
اجرای مصوبات توسط دستگاههای مسوول به کندی انجام میشود یا اصلاً انجام نشده است. از این جهت آقای دکتر کلانتری به این جمعبندی رسید که از آنها صراحتاً بخواهد در این زمینه شفاف همکاری کنند. ولی عمده پاسخها این بوده که مثلاً ما قانع نشدیم! بعضی از این دستگاهها اصلاً به لحاظ کارشناسی واجد اعتبار نیستند که بخواهند نظر بدهند. بالاخره سازمان محیط زیست کارشناسیاش را کرده، مصوبه دولت هم وجود دارد، بروید انجام بدهید! اینکه حالا ما چگونه باید آنها را قانع کنیم نمیدانیم! بهانه پشت بهانه وجود دارد که مثلاً قانع نشدیم، مدارک کافی نیست، حالا نمیشود این را مثلاً یکسال عقب بیندازیم، آن را دو سال انجام ندهیم و...! بر اساس مطالعات دقیق ما میدانیم حالا بالاخره دود دیزل هم سرطانزا و خطرناک است و با دود بنزینی خیلی فرق دارد. مجموعه این عوامل آقای کلانتری را به این جمعبندی رساند که مستنداتی که در زمینه دود دیزل داریم اعم از اینکه چقدر بد است و اثرات منفی بر سلامتی دارد، چه سهمی در آلودگی هوا دارد و اینکه چه مصوباتی برای حذف آن داریم؛ اینها را بهصورت یک مجموعه جامع جمع و جور کردیم و برای دستگاههای ذیربط و مسوول فرستادیم که دیگر بهنوعی اتمام حجت کرده باشیم و بگوییم با این همه اطلاعات دقیق لطفاً بروید کارتان را انجام بدهید و مردم بیگناه را در معرض دود دیزل قرار ندهید.
یک سوال اینجا مطرح میشود؛ با توجه به وسعت استفاده از موتورهای دیزلی مثل اتوبوسها، کامیونها و کامیونتها و... در گزارش جامع این پیشبینی صورت گرفته که این خودروها یا سوخت دیزلی حذف شود یا اینکه ...
اصلاً این مساله نیست. شما در سوالتان گفتید که حذف دیزلیها! اصلاً حذف دیزلیها نظر سازمان نبوده است بلکه حذف دود دیزل یا کاهش دود دیزل است. دیزل میتواند در خیابان تردد کند و دودزا نباشد. قطعاً سوخت دیزل باید سوخت باکیفیتی باشد که حداقل در هشت کلانشهر میدانیم که هست؛ یعنی این را دیگر مطمئن هستیم. اکنون سوخت یورو 4 داریم. الان در کلانشهرها سوخت دیزلمان یورو 4 یا بسیار نزدیک به یورو 4 است. بنابراین ما در کلانشهرها از منظر کیفیت سوخت نگرانیای نداریم. یعنی زیرساخت سوخت آماده شده و این بهانه از خودروساز و کاربر مثل شرکت اتوبوسرانی و... گرفته شده که همیشه تقصیرات را به گردن سوخت میانداختند. مساله تعمیر و نگهداری خودرو باید حل شود که خودرو دیزلی مثل کامیون، اتوبوس و مینیبوسی که دارد در خیابان راه میرود و دود بسیار سیاهی از آن بیرون میآید، این خودرو حتی در استاندارد پایه خودش هم این شکلی نبوده است. خودرو بد تعمیر و نگهداری شده و روغنسوزی دارد و مالکان توجه نمیکنند. این را که دیگر هر کسی میتواند درست کند و به سلامت مردم بیتوجه نباشد. حالا شخصیها را میگوییم که باید هزینه کنند و الان هم که قیمتها بالا رفته ممکن است یک تعمیر اساسی بالغ بر 50 میلیون تومان هزینه ببرد و آنها نتوانند هزینه کنند ولی اینهایی که سازمانی و نهادی هستند، دیگر چرا خودروهایشان را تعمیر نمیکنند؟
یعنی نهادها بهعنوان مثال شهرداری حداقل ماشینهای خودش را تعمیر و نگهداری کند. در واقع نگاه شما این است که نیازی نیست خودروهای دیزلی را کنار بگذارند یا خودرو جدید بیاورند بلکه آنها را باید تعمیر و درست نگهداری کنند.
بله، اینها باید تعمیر و نگهداری شوند، روغنسوزیشان درست شود. اتفاقاً شهرداری تهران از یکسال پیش شروع کرده خودش ماشینهای خودش را دارد توقیف میکند، میخواباند و جریمه میکند که پیمانکارهایش بروند مسالهشان را حل کنند. یک مثال برایتان میزنم؛ شما یک پیمانکار جابهجایی مثلاً زباله در شهرداری تهران هستید. مطلع هستید قراردادهای این شکلی، قراردادهای بسیار سودآور و آنچنانیای است و رقابت شدیدی بین پیمانکاران مختلف برای حمل زباله در شهرداری وجود دارد. طرف دارد قراردادهای کلان با شهرداری تهران میبندد و خودرویش هم دود میکند. اینکه دیگر به خدا ستم در حق مردم و ستم در حق همه ماست. کافی است اینها در قراردادهایشان یک شرط بگذارند که پیمانکار نباید خودرو دودزا استفاده کند. این یک خواست حداقلی است. بنابراین سوخت، تعمیر و نگهداری و معاینه فنی و گام سوم برای خودروهایی که خیلی با مردم در تماس هستند، مثل حملونقل عمومی؛ گذاشتن فیلتر از جمله مواردی است که خودروهای دیزلی را مدیریت میکند. اسناد پروژههای پایلوتی که در تهران انجام شده، در همان گزارش جامع آمده که مسوولان ببینند که انجام شده و دود به صفر رسیده و هوا پاک پاک شده است. این تجربه نشان میدهد که میتوان این طرح را انجام داد. حالا من فکر میکنم مجموعه اینها میتواند مساله دود دیزل را در کشور تا حد زیادی رفع کند.
غیر از شهرداری، مخاطب این گزارش جامع در مدیریت خودروهای دیزلی چه نهادهایی هستند؟
مهمترین نهاد مخاطب گزارش جامع، وزارت کشور است که به تعهد خودش در زمینه فیلتر گذاشتن روی اتوبوسهای حملونقل عمومی کلانشهرها عمل نکرده است. متاسفانه آنها میگویند، ما قانع نشدیم و حالا نمیشود و سخت و گران است و پول نداریم و از این حرفها. وزارت صنعت، معدن و تجارت هم بوده که باید این کار را انجام میداده و آنها هم انجام ندادهاند و جدا از این دو؛ شهرداری تهران به این خاطر که تهران شهر مهمی است و فیلتر گذاشتن روی دیزلیها ضرورت دارد این کار را انجام دهد. همچنین وزارت بهداشت دیگر نهاد مرتبط است. چراکه تمام هزینههای سلامت، بهداشت، مرگومیر، سرطان و بیماریهای قلبی ناشی از دود دیزل را وزارت بهداشت میپردازد و خودش خبر ندارد. وزارت بهداشت دارد داروی شیمیدرمانی با مشقت و مصیبت وارد میکند، تخت آیسییو ایجاد میکند و هزاران چیز دیگر. وزارت بهداشت باید کنار سازمان حفاظت محیط زیست قرار بگیرد و مطالبهگری کند و به مردم و مسوولان بگوید؛ دود دیزل چقدر خطرناک است ولی متاسفانه چنین نیست.
قبلاً که با هم صحبت میکردیم، یک نکتهای را به درستی اشاره کردید که دولت نمیتواند از دولت شکایت کند؛ میخواستم ببینم با توجه به اینکه الان عملاً نهادهای دولتی هستند که در این ماجرا دخیل هستند، مکانیسم اجرایی یا در واقع آن اعمال فشار لازم برای انجام این وظایف چگونه باید صورت گیرد؟
دولت میتواند این کار را بکند. همین کار آقای دکتر کلانتری بهنظرم کار شایستهای بوده است. محتوای بسیار زیادی از اسناد علمی، فنی، قانونی، حقوقی و تجارب جهانی را به این دستگاههای مسوول فرستادیم. انشاءالله که گوش شنوا و دلسوزی هست که این اسناد را بردارد، ورق بزند، مطالعه کند، به جمعبندی برسد و آن کاری را که باید بکند انجام دهد.
جامعه مدنی و رسانهها هم میتوانند این را بهنوعی بعد از اینکه سازمان تلاشش را کرد در دستور کار قرار دهند.
بله، به همین جهت است که من دلم میخواهد رسانهها مطلع باشند، با دفتر آقای کلانتری هماهنگ کردیم که این گزارش باید خبری شود. نخواستیم این نامهها در خفا برود و بعد هم برود بایگانی شود. باید مردم و رسانهها بدانند که چنین اتفاقاتی دارد میافتد و نهادها باید کارشان را انجام دهند. مردم و رسانهها باید مطالبهگری کنند و بگویند این 900 صفحه گزارش چرا اجرایی نشده است؟
تجربه کشورهای دیگر در مورد سوخت دیزل و...، چه نتایجی داشته است؟ چه توضیحی میتوانید به ما بدهید که دنیا چطور با مساله آلودگی دیزلی مقابله کرده است؟
در همان گزارش چند تا مثال خیلی خوب از کره جنوبی، آلمان (برلین)، ایتالیا (میلان)، سوئیس و از کشورهای مختلف آمده، تجاربشان آمده و بعد اثرات فعالیتشان هم آمده است. خلاصه گزارش این است که؛
1- دود دیزل فوقالعاده سرطانزا و خطرناک است و مردم را نباید در معرض دود دیزل قرار بدهیم.
2- برای اینکه دود دیزل کم شود، باید سوخت خوب بشود که هست. تعمیر و نگهداری باید درست شود و معاینه فنی باید جدی اعمال شود. باید روی خودروهایی که در حال تردد هستند، فیلتر گذاشت. خودروهای نویی که دارند به بازار میآیند و برای اولین بار پلاک میگیرند، آنها هم باید فیلتردار شوند و نهایتاً یکسری اسناد بالادستی و مصوبات هم داریم که باید به آن عمل شود.
این سوال را بیشتر از منظر کارشناسی که در این حوزه تجربه دارید میخواهم از شما بپرسم (نه اینکه لزوماً الان مسوولیتی دارید یا دارید کار میکنید) فکر میکنید توصیهها و پیشنهادهایی که ارائه شده، با توجه به تجربههای قبلی و بهنوعی شکستهایی که در مدیریت آلودگی هوا داشتیم، تا چه اندازه به نتیجه عملی و اجرایی برسد؟
شکست که اصلاً نداشتیم؛ این را قبول ندارم. من الان روی موضوع آلودگی هوا بهعنوان یک کارشناس کار میکنم. من هیچوقت مسوولیت مستقیم در این مساله نداشتم و مدتی هم هست که کلاً کناره گرفتهام و الان صرفاً کار دانشگاهیام را انجام میدهم. ولی بهعنوان یک کارشناس و advocate قطعاً میزان کاهش و اثربخشی به اندازهای که ما ایدهآلمان بوده، نبوده است. ولی جهتگیریها درست بوده است. شما نگاه کنید؛ یک زمانی میگفتیم LEZ باید در تهران راه بیفتد مثل همه کشورها و شهرهایی که این کار را کردند و موفق شدند. عدهای میخندیدند، یک عده میگفتند حالا LEZ چی هست و چرا اسمش را این شکلی انتخاب کردید، مال یک فرقه ضاله است! یعنی ما از این فضا شروع کردیم و الان در مورد چرایی آن دیگر بحثی نیست. میگویند اجرا کنیم، هر کس که معاینه فنی ندارد راهش دهیم و هر کسی معاینه فنی ندارد ارزانتر بگیریم. این سیاست اجرا شده است؛ یعنی ما یک قدم جلو رفتیم. حالا اینکه ناقص اجرا میشود یا ممکن است بد اجرا بشود و اینها را باید حل کنیم.
زمانی من در مجموعه دولت شروع کردم به پرسشگری درباره معاینه فنی که چرا هیچکس معاینه فنی نمیگیرد و هر کس که دلش میخواهد میآید معاینه فنی میگیرد. ولی الان طوری شده که همهمان مجبور هستیم برویم معاینه فنی بگیریم. دیدیم روزی 50 هزار تومان جریمه میشویم. یا دیزلیها در کشور داشتند بدون هیچ تجهیز کنترل آلودگیای تولید میشدند. تولید سالهای 90، 91 و 92 وارد بازار میشد. الان دارند با فیلتر تولید میشوند و بیرون میآیند. درست است که خودروساز دارد لابیاش را میکند؛ ولی بالاخره یک گام رو به جلو بوده است. موتورسیکلت کاربراتوری داشته به وفور سالی 500 هزار عدد در این کشور تولید میشده و وارد بازار میشد! از ابتدای 96 ممنوع شده و الان انژکتوری دارد بیرون میآید؛ موتوری با سوخت یورو 4، مرتب، منظم، کمصدا و کمدود. درست است ما موتور برقی خیلی دوست داشتیم ولی به آن آرمان نرسیدیم؛ اما میانهاش جای بدی نبود. در سوخت دیزل تهران هفت تا هشت هزار PPM گوگرد داشته و الان زیر 50 است. یعنی کاهش بیش از 99 درصدی داشته است. SO2 یا دیاکسید گوگرد تقریباً از هوای تهران حذف شده و به حد سلامت رسیده است. به همین خاطر که گوگرد و سوخت دیزل کم شده است. واقعیت این است که پیشرفت آن چیزی که ما دلمان میخواهد، نیست. شک نکنید. روزی که ما موضوع فیلتر گذاشتن روی دیزلیها را شروع کردیم، شهردار تهران آن موقع قول داد که کل اتوبوسهای حملونقل عمومی را در دو سال مجهز به فیلتر کند که دیگر مردمی که در ایستگاه سوار یا از اتوبوسهای حملونقل عمومی پیاده میشوند، دود دیزل نخورند. خب این نشد. مثلاً دو هزار تا قول شهردار به 100 دستگاه رسیده و آن هم همچنان شرکت واحد (اتوبوسرانی) تهران بهانه میآورد. با همه اینها فعالیتها در این زمینه بالاخره یک گام به جلو بوده است؛ یعنی میگویم با آرمان، آرزو و هدفمان فاصله داریم ولی خدا را شکر راه را برعکس نرفتیم. یعنی داریم به سمت و جهت درست میرویم. ولی انتظار ما با ارسال این گزارش و مصوبات دیگر این است که شدتش را بیشتر کنیم که مثلاً 30 سال طول نکشد که آلودگی هوای تهران حل شود و فوقش دیگر در پنج سال، نهایتاً یک دهه حل شود. یعنی حداقل انتظار داریم که شدت انجام اقدامات توسعه پیدا کند.