تحول در کسبوکارهای خانوادگی؛ فرصتی برای نوآوری و پویایی یا چالشی غیرقابل عبور؟
به گزارش شرکت مشاوره مدیریت ایلیا، کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالشهای منحصربهفردی روبرو هستند، از جمله انتقال مدیریت از یک نسل به نسل دیگر، حفظ تعادل بین سنت و نوآوری و مدیریت روابطِ خانوادگی
نویسندگان: مسعود ارشادیپور، سیدجواد عبادینیا، محمدعلی حیدری
براساس گزارشی که توسط شرکت مشاوره مدیریت ایلیا تهیه شده است؛ کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالشهای منحصربهفردی روبرو هستند، از جمله انتقال مدیریت از یک نسل به نسل دیگر، حفظ تعادل بین سنت و نوآوری و مدیریت روابط خانوادگی. در ادامه به روایتی میپردازیم که حامد، مدیرعامل نسل دوم یک کسبوکار خانوادگی، در تحقق تصمیم خود برای گذار از واردات به تولید، با آنها مواجه می شود.
مقدمه
حامد از نسلی است که ریشههای شرکتش عمیقاً در حوزه بازرگانی است و پدرش سالها، یک شرکت موفق را اداره کرده است. حامد به دلیل شم بیزینس خوبش به نسبت سایر اعضای خانواده، به عنوان مدیرعامل این کسبوکار انتخاب شد و در دوران حضورش داراییهای شرکت را سه برابر افزایش داد.
با آغاز جهش ویروس کرونا، روندهای بازار و رفتار مصرفکنندگان تغییر کرد. رقبا با رویکردهای جدید به انتخاب محصولات پرداختند و این امر باعث از دست دادن بخشی از مشتریان شرکت شد. با روبرو شدن با کاهش سهم بازار، حامد تصور کرد که ایجاد خط تولید، با توجه به سلیقههای مصرفکنندگان میتواند پایه موفقیت آینده کسبوکارش را تشکیل دهد.
سناریو اول
با فروش برخی داراییهای شرکت و گرفتن یک وام، حامد پروژه خط تولید را یک سال است که آغاز کرده است. با این حال، اصرار او بر اینکه طراحی محصول را بر اساس سلیقه شخصی خود انجام دهد، منجر به شکست فروش شده است. در نیمه دوم سال، این پروژه با فروشهای ناچیز روبهرو شده و مشتریان یا با قیمتهای بالا از خرید منصرف شدند یا از عملکرد محصول راضی نیستند.
به دنبال این شکست، حامد، برادر خود را مسئول این اتفاق میداند و عدم سرمایهگذاری به مقدار مناسب را دلیل این شکست می¬داند. این تفاوت باعث بروز تنشهای بیشتر بین دو برادر شده که یکی از ادامه واردات و دیگری از تولید محصول حمایت میکند. در همین حال، قیمت خرید مواد اولیه به سرعت افزایش یافت و ناپایداری بیشتری در بین نیروی انسانی شرکت در حال رخ دادن هست.
این سناریو نشان میدهد که گذار از واردات به تولید در یک کسبوکار خانوادگی میتواند یک چالش دشوار باشد. عوامل مختلفی میتوانند به شکست چنین پروژهای کمک کنند، از جمله:
• عدم درک صحیح از نیازهای بازار و ترجیحات مصرفکنندگان
• اصرار بر اعمال سلیقه شخصی بر طراحی محصول
• عدم همراستایی اعضای خانواده در فرآیند تصمیمگیری و استراتژی
در این مورد، حامد با عدم درک صحیح از نیازهای بازار و اصرار بر اعمال سلیقه شخصی خود، پروژه توسعه را با شکست مواجه کرده است و علاوه بر این، تنشهای خانوادگی نیز به ناپایداری سازمانی و تشدید مشکلات دامن زد.
سناریو دوم
با آغاز جهش ویروس کرونا، چشماندازهای بازار و رفتارهای مصرفکنندگان تغییر کرده. رقبا با رویکردهای جدید به انتخاب محصولات پرداختهاند و این امر باعث از دست دادن بخشی از مشتریان شرکت شده است. حامد، با آگاهی از این تغییرات، به این نتیجه رسیده که باید کسبوکار خود را به سمت تولید محصولات با توجه به سلیقههای مصرفکنندگان تغییر دهد. او با دوستان و همکاران صنعتی خود مشورت میکند.
اهم نتایج حاصل از مشورت به شرح زیر است:
• ضرورت رشد و توانمندسازی در سازمان: برای اینکه بتوانیم همراه با روندهای بازار و تقاضای مشتریان همراه باشی همواره نیازمند رشد و توانمندکردن شرکت خود هستی.
• ارزش مشورت با متخصصان صنعت: از تجربیات افراد برجسته صنعت که موفقیتهای مرتبط داشتند استفاده کن و درس بگیر.
• لازمه پذیرش ریسک و آزمون و خطا کردن: تنها دیکته نانوشته غلط نداره و هر تغییری، یکسری هزینههای پیشبینی نشده هم همراه خودش داره که باید پذیرش اونها رو داشته باشی.
حامد تصمیم میگیرد، با توجه به محدودیتهای عملیاتی و منابع محدود برای آزمون و خطا، با با مشاوری همکاری کند که در این مسیر هدایتگر او باشد.
مشاور پس از پیوستن به سازمان، با انجام یک بررسی جامع، بر سه پارامتر کلیدی تمرکز میکند.
• تواناییها و تمایلات حامد و سایر تصمیم گیرندگان کلیدی
• قابلیتها و مزایای شرکت نسبت به رقبا
• فرصتها و روندهای بازار برای آینده نزدیک و دور
مشاور پس از بررسیهای خود، به حامد توصیه میکند که به جای تولید محصولات خود، به توسعه فعالیتهای تجاری بینالمللی بپردازد. این توصیه بر اساس عوامل زیر بود:
• توانایی حامد در زمینه بازرگانی و توسعه بازار
• مزیت رقابتی شرکت در زمینه واردات و صادرات
• فرصتهای موجود در بازارهای بینالمللی
حامد با پذیرش توصیه مشاور، فعالیتهای تجاری بینالمللی شرکت را توسعه میدهد. او با استفاده از مزایای شرکت، توانسته در بازارهای بینالمللی به موفقیتهای مطلوبی دست پیدا کند.
دو سال بعد...
در جلسه هیئت مدیره، مدیر منطقه شورای همکاری خلیج فارس گزارش عملکرد سالانه را ارائه می¬دهد. درآمدها در بازار ایران در طول دو سال گذشته دو برابر شده و این موفقیت به کمک حامد و شرکت به دست آمده است.
تغییر استراتژیکِ حامد به سمت فعالیتهای بین المللی؛ میوههایی مثمرثمر بوده است؛ که در موارد زیر برخی از آنهاست:
• افزایش چابکی و انعطافپذیری کسبوکار و توانمندی بهتر برای گرفتن فرصتهای بازار
• ایجاد مدلهای کسبوکار تطبیقپذیر با تغییرات اولویتهای مشتریان
• توسعه پیوسته راهکارهایی برای رشد پایدار و هدفمند
تحول کسبوکار خانوادگیِ حامد نشان میدهد که تطبیق استراتژیک در مقابل تغییرات بازار ضروری است. با پذیرش تحول و بهرهگیری از نقاط قوت ذاتی، سازمانها میتوانند در مسیری به سوی رفاه پایدار حرکت کنند.
پس از مرور داستان بالا می خواهیم به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که اساسا چرا کسبوکارهای خانوادگی باید به فکر تحول باشند؟
کسبوکارهای خانوادگی بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهند. آنها اغلب دارای سابقه طولانی و ارزشهای پایدار هستند. با این حال، کسبوکارهای خانوادگی نیز مانند سایر کسبوکارها، باید با تغییرات محیطی و فناوری سازگار شوند.
در مطالعهای که توسط شرکت دیلویت انجام شده است، 56% از رهبران آینده کسبوکارهای خانوادگی اعلام کردهاند که استراتژی شرکت را تغییر خواهند داد. این تغییر استراتژی میتواند شامل موارد مختلفی مانند تغییر محصولات یا خدمات، تغییر بازار هدف، تغییر ساختار سازمانی یا تغییر فرهنگ سازمانی باشد.
با این حال، تمایل بسیار زیادی به یافتن تعادلی بین حفظ ارزشهای خانواده از یکسو و اهداف توسعهای در زمینه اقتصادی کسبوکار از سوی دیگر، در بین رهبران آینده دیده میشود. این امر نشان میدهد که رهبران آینده کسبوکارهای خانوادگی به دنبال راههایی برای توسعه کسبوکار خود هستند، بدون اینکه ارزشهای خانواده را به خطر بیندازند.
«نقش مشاوران مدیریت در توسعه و تحول کسبوکارهای خانوادگی»، عنوان موضوعی بود که در اولین قسمت از مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بخش دوم مقاله به «تبیین ضرورت تحول در کسبوکارهای خانوادگی» و بررسی مزایای استفاده از مشاوره مدیریت در این مسیر اختصاص دارد.
در این بخش، به بررسی این پرسش میپردازیم که در صورت عدم تغییر در سازمان، با چه چالشهایی روبرو خواهیم شد؟
به منظور پاسخ به این پرسش، پنج چالش کلیدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
بازار برای شما تصمیم میگیرد
اگر کسبوکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدام نکنید، بازار برای شما تصمیم خواهد گرفت. در این صورت، ممکن است فرصتهای رشد را از دست بدهید و حتی از بازار حذف شوید.
تاخیر در «تحول»؛ افزایش هزینه
هرچه دیرتر اقدام به تحول کنید، هزینههای آن بیشتر خواهد شد. دلیل این امر این است که در طول زمان، وضعیت محیطی کسبوکار تغییر میکند و نیاز به تحول بیشتر میشود.
بلوغ سازمانی متوقف میشود
اگر کسبوکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدام نکنید، بلوغ سازمانی شما متوقف خواهد شد. در این صورت، کسبوکار شما از سایر کسبوکارهای همصنف خود عقب خواهد ماند.
عدم ثبات رخ میدهد
عدم توسعه یافتگی میتواند باعث ایجاد تلاطم در کسبوکار شود و مدیران همیشه به دنبال راهکارهای فوری برای برون رفت از مسائل ضروری کوتاه مدت می پردازند.
نمیتوان جایگاه مناسبی در بازار داشت
اگر کسبوکار شما به تحول نیاز داشته باشد و اقدام نکنید، نمیتوانید جایگاه مناسبی در بازار داشته باشید و همیشه در تلاش برای ایجاد یک جایگاه مشخص در بازار خود خواهید بود که نیازمند هزینه و تلاش مکرر هست.
و همچنین نتایج فروان دیگری همانند افزایش بهرهوری و کارایی، ارتقا رضایت مشتریان، بهبود وفاداری و مشارکت پرسنل و کاهش هزینههای سازمان شود.
و
اگر تحول را به شکل مناسبی در سازمان پیش ببریم منجر به چه نتایجی خواهد شد؟
توسعه توانمندیها برای گرفتن فرصت بازار
کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالشهای رقابتی زیادی مواجه هستند. آنها باید برای بقا و رشد، توانایی خود را برای رقابت در بازار افزایش دهند. تحول به کسبوکارهای خانوادگی میتواند کمک کند تا با دریچه¬ای جدید به فرصت های بازار بنگرد و توانمندیهای لازم برای بهرهبرداری از این فرصتها را توسعه دهند.
ایجاد فضای مناسب برای پرورش نسل بعدی
کسبوکارهای خانوادگی اغلب با چالش انتقال مدیریت به نسل بعدی مواجه هستند. تحول میتواند با ایجاد فضای مناسب برای مشارکت و توسعه نسل بعدی، به تسهیل این پرورش کمک کند.
بروز شدن کسبوکار برای نسل جدید
کسبوکارهای خانوادگی اغلب توسط نسلهای مختلف اداره میشوند. ممکن است نسل جدید دیدگاهها و ارزشهای متفاوتی نسبت به نسل قبل داشته باشد. تحول میتواند به کسبوکار کمک کند تا سازمانی سازگار با دیدگاههای نسل جدید شکل گیرد و از این طریق، جایگاه جدیدی را در بازار ایجاد کند.
فرصت رشد برای ذینفعان
تحول میتواند به ذینفعان کسبوکار، از جمله همکاران، مشتریان و سرمایهگذاران نیز فرصت رشد و توسعه ارائه دهد. تحول میتواند به کسبوکار کمک کند تا این نقاط شناسایی و از آنها بهرهبرداری شود.
در ادامه، به بررسی نقش و اثر مشاوره مدیریت در تحول سازمانی میپردازیم و پنج محور اصلی را مرور میکنیم:
دیدگاه بیرونی و آگاهی از روند بازار
مشاوران مدیریت دارای دیدگاهی گسترده و عمیق به بازار و روندهای آن هستند. آنها از تحلیل دادهها، پژوهشها و تجربیات گذشته بهره میبرند تا به سازمانها کمک کنند تا رویکردهای بهینه برای تحولات را انتخاب کنند و از فرصتهای جدید بهرهمند شوند.
بهرهوری بالا و کاهش هزینهها
استفاده از مشاوره مدیریت به سازمانها کمک میکند تا بهرهوری بیشتری داشته باشند و هزینهها را کاهش دهند. مشاوران با ارائه راهکارهای موثر و متناسب با نیازهای سازمان، از بروز اشتباهات و اتلاف منابع جلوگیری میکنند.
راهبری و تسهیل فرآیند تحول
یکی از وظایف اصلی مشاوران مدیریت، راهبری در فرآیند تحول است. آنها با ایجاد راهنمایی و هدایت، اعتماد و انگیزه اعضای سازمان را بالا میبرند و فرآیند تحول را بهسرعت و بهصورت مؤثر پیش میبرند.
بهبود عملکرد و رقابتپذیری
تحولاتی که با همراهی مشاوران مدیریت اجرا میشوند، بهبود عملکرد سازمان و افزایش رقابتپذیری آن را بههمراه دارند. مشاوره مدیریت میتواند به سازمانها کمک کند تا بهصورت مداوم به دنبال نوآوری و بهروزرسانی فرآیندها و روشهای کاری خود باشند.
ایجاد توانمندیهای داخلی
مشاوره مدیریت، به سازمانها کمک میکند تا توانمندیهای داخلی خود را برای مدیریت تحولات تقویت کنند. این امر باعث میشود که سازمانها بتوانند بهصورت مستقل و پایدار به تغییرات واکنش نشان دهند.
مشاوره مدیریت میتواند نقش مهمی در برابر چالشهای پیادهسازی تحول در کسبوکارهای خانوادگی همانند: مقاومت در برابر تغییر اعضای سازمان، ابهام در طول مسیر تغییر و ریسک در هزینههای مالی و غیرمالی تغییر، ایفا کند. مشاورین با ایفای نقشهای متفاوتی مانند مشورت دهنده، مربی، تسهیلگر، میانجی، معلم، محقق، راهنما، هماهنگ کننده، پشتیبان و همراستا کننده به کسبوکارهای خانوادگی کمک می¬کنند تا از چالشهای تحول عبور کنند و از مزایای آن بهرهمند شوند.
جمعبندی
1. کسب و کارهای خانوادگی به واسطه داشتن سهم زیادی از اقتصاد جهانی، نقش موثری در زنجیره خلق ارزش صنایع مختلف دارند. همچنین تجربه نشان داده است که چرخه عمر کسب و کارهای خانوادگی معمولا طولانیتر از دیگر کسب و کارهاست. بنابراین ثبات و پایداری از اهمیت بالایی برای کسب و کارهای خانوادگی برخوردار است. برای حفظ بقای کسب و کارهای خانوادگی، میبایست وارثان شایستهای پرورش یابند تا بتوانند کسب و کار را ابتدای امر حفظ کرده و در مرحله بعد رشد و توسعه دهند.
2. دنیای امروزه کسب و کارها با چالشهای روزافزون به واسطه سرعت تغییرات محیطی رو در روست. بنابراین تغییر و تحول نه فقط به عنوان پروژههای مقطعی، بلکه به عنوان یک استراتژی و یک قابلیت باید در سازمانها نهادینه شوند. برای ایجاد چنین قابلیتی، باید تدابیر مدیریتی خاصی در راس کار قرار گیرند تا موازی با پیشبرد فعالیتهای روزانه کسب و کار، بتوانند این قابلیت را از ایجاد کرده و با به عنوان عضوی موثر وارد پویایی سیستم سازمان کند.
3. مشاوره مدیریت به عنوان یک بازوی مدیریتی برای کسب و کارهای خانوادگی، دو توانمندی را برای این کسب و کارها فعال میکند:
• قابلیت تحول را در کسب و کار ایجاد میکند تا همواره سازمان بتواند همانند یک پادشکننده در برابر تغییرات محیطی به بقا و رشد خود ادامه دهد.
• کسب و کار را آماده تغییر نسل میسازد و هم جانشینان متناسب با سازمان را پرورش میدهد.