چگونه با وکیل خود خداحافظی کنیم؟
اگر به هر طریقی در پروسه اعطای وکالت حقوقی یا مدنی به وکیل خود با مشکل مواجه شدید، بهترین کار عزل وکیل است.
بعید است که تا به حال عنوان وکالت و وکیل را نشنیده باشید، همچنین عبارت وکالت بلاعزل مفهومی است که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. میدانیم که وکالت بلاعزل به وضعیتی گفته میشود که ظاهرا امکان عزل وکیل از موکل سلب شده است، اما آیا در واقع نیز چنین است؟
در این نوشته با من همراه باشید تا پاسخ سوال فوق را دریابیم.
عقد وکالت
وکالت در ماده 656 قانون مدنی به نوعی قرارداد تعریف شده است که در نتیجه آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب و نماینده خود قرار میدهد. در نتیجه در عقد وکالت با حداقل دو شخص مواجه هستیم و اثر عقد آن است که یکی از دو طرف نماینده و نایب دیگری میشود.
در تحقق نمایندگی یا به عبارت دیگر در تحقق عقد وکالت، ضروری است که موکل شخصا دارای اختیارات باشد، به بیان سادهتر تنها میتوان اختیاراتی را به وکالت داد که وجود داشته باشند.
برای مثال یک طفل اجازه و صلاحیت فروش اموال را ندارد، پس بدیهی است که نمیتواند صلاحیت نداشته خود را به دیگری منتقل نماید. علاوه بر موکل، وکیل نیز باید از نظر قانونی صلاحیت و امکان انجام موضوع عقد وکالت را داشته باشد.
با موضوعات بیان شده به دست میآید که عقد وکالت از وکیل، موکل و موضوع وکالت تشکیل شده است و وکیل نایب از موکل در انجام موضوع وکالت میگردد. حال اگر موکل دیگری را وکیل خود قرار داد اما بعدا از عمل خود پشیمان شد، چه امکان و اختیاری برای وی وجود دارد؟ چگونگی عزل وکیل در پاسخ به سوال یاد شده متولد میشود.
وکالت بلاعزل
همانطور که بیان شد وکالت به عقدی گفته میشود که طی آن یکی از اطراف عقد برخی از حقوق و اختیارات خود را به طرف دیگر منتقل میسازد.
وکالت که میتواند در قالب وکالت مدنی و یا وکالت دادگستری باشد، اصولا توسط موکل قابل عقب نشینی است. به عبارت دیگر موکل که اعمال حقوق و اختیارات خود را به دیگری منتقل کرده است، هرگاه که بخواهد میتواند وکیل را برکنار کرده و اختیارات را برای خود بازستاند.
با وجود آنچه که بیان شد، در برخی از مواقع وکالت قابل عزل نیست، یعنی حالتهایی وجود دارد که موکل را از عزل وکیل منع مینماید. با وجودی که عنوان این نوشته را به نحوه عزل وکیل اختصاص دادهایم، اما میدانیم که برای درک درست یک مفهوم بهتر است که با حالتهای استثنایی و متقابل آن نیز آشنا شویم، به همین سبب نخست انواع وکالتهای بلاعزل را تشریح میکنم.
وکالت بلاعزل میتواند در چند قالب باشد، بدین صورت که:
-
در ضمن عقد وکالت حق عزل وکیل از موکل سلب شود.
همانطور که اعطای وکالت حق و اختیار شخص است، عزل وکیل نیز از حقوق و اختیارات اوست. اما مطابق با قوانین ایران هر شخصی میتواند حقوق خود را به صورت جزئی از خود سلب نماید.
در نتیجه سلب یک حق و از لحظه سلب، گویی دیگر آن حق برای شخص وجود ندارد. در نتیجه چنانچه موکل در ضمن عقد وکالت حق خود بر عزل وکیل را از خود سلب کرده باشد، دیگر اجازه و امکان عزل وکیل را نخواهد داشت.
-
در ضمن عقد وکالت موکل تعهد نماید که وکیل را از سمت خود عزل ننماید.
بر خلاف مورد قبلی که بیان شد شخص حق عزل وکیل را از خود سلب میکرد، در این حالت موکل تعهد میتواند که حق خود را اجرا نکند.
از آنجا که در این وضعیت حق به قوت خود باقیست و موکل تنها اجرا نکردن آن را تعهد کرده است، همچون هر تعهد دیگری امکان عدول وجود دارد. البته باید توجه داشت که نقض تعهد عمل پسندیدهای نیست و میتواند با اثرات قانونی همراه باشد اما در هر حال در وضعیت تعهد به عدم عزل وکیل، موکل میتواند نقض تعهد کرده و وکیل خود را عزل نماید.
-
وکالت به عنوان یک عقد فرعی و در ضمن یک عقد دیگر اعطا شده باشد.
بر خلاف عقد وکالت که موکل هرگاه اختیار کند میتواند به حیات آن خاتمه دهد، عقود وجود دارند که جز با توافق هر دو طرف یا به حکم قانون یا دادگاه امکان برهم زدن بر آنها متصور نیست. این دسته از عقود که به عنوان عقد لازم شناخته میشوند و مواردی همچون عقد بیع (خرید و فروش) را شامل میشوند، میتوانند میزبان شروط قرار گیرند.
با توجه به توضیح داده شده، چنانچه اعطای وکالت به دیگری به عنوان شرطی ضمن عقد لازم، همچون عقد بیع، آورده شود، موکل امکان عزل وکیل را نخواهد داشت.
انواع عزل وکیل
در بخش قبلی با حالتهایی که موکل حق و اختیار عزل وکیل خود را از دست میدهد آشنا شدیم، حال در این بخش به سوال اصلی موضوع باز میگردیم، عزل وکیل چگونه محقق میشود و انواع عزل وکیل کدام است؟
پاسخ آن که جز در مواردی که امکان عزل وکیل به نحو موثری از موکل سلب شده باشد، (حق عزل وکیل از او سلب شده باشد و یا آن که وکالت در ضمن عقد لازمی اعطا شده باشد) موکل میتواند هرگاه که بخواهد نسبت به عزل وکیل خود اقدام نماید.
در اینجا باید ذکر شود که عزل وکیل میتواند صراحتا انجام پذیرد، یعنی موکل به وکیل خود اعلام نماید که تو را عزل کردم و یا آن که ضمنا صورت پذیرد، مانند آن که شخصا موضوع عقد وکالت را انجام دهد. علاوه بر این ممکن است که موضوع عقد وکالت به هر نحوی منتفی شود و یا آن که موکل به ثالث وکالت در انجام موضوع اعطا کرده و وکیل دوم نسبت به انجام آن اقدام مقتضی به عمل آورده باشد.
نکات تکمیلی از نحوه عزل وکیل
به عنوان نکات تکمیلی به چند مورد اشاره میکنم:
اول آن که اصولا وکالت همانگونه مرتفع میشود که اعطا شده است، در نتیجه اگر وکالتنامه رسمی تنظیم شده باشد، ضروری است که عزل وکیل نیز نزد مقام صلاحیتدار تنظیم گردد. اما اگر وکالتنامه عادی و دست نوشت دو طرف باشد، عزل وکیل احتیاجی به رسمی بودن نخواهد داشت.
نکته دوم آن که در وکالت دادگستری امکان سلب حق موکل مبنی بر عزل وکیل وجود ندارد. به عبارت دیگر هنگامی که یک وکیل دادگستری را وکیل خود قرار دادید، صرف نظر از نحوه اعطای وکالت، همواره حق عزل وی را خواهید داشت.