تاریخ انتشار:
عضو کمیسیون برنامه و بودجه در جمعبندی تصمیم یارانهای اعلام کرد
آب، برق، گاز و گازوئیل گران نمیشود
آقای جلیلی، کمیسیون برنامه و بودجه در مورد سخنان احمدینژاد از قبل پیشداوری میکرد
که ایشان میخواهند به نوعی اتمام حجت با مجلس کنند. ادبیات ایشان در روز حضور در مجلس به نوعی بود که در لفافه حرف از حق رئیسجمهور برای تصمیمگیری میزد. به شدت این سردرگمی بین مردم ایجاد شده است که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
نگاه ما در بحث هدفمندی یارانهها مرحلهای است. قرارمان هم این بوده که این پروژه گام به گام اجرایی شود. یعنی یک گام به سرانجام برسد بعد سراغ گام بعدی برویم. سهم تولید و سهم تامین اجتماعی داده نشد. یعنی گام اول دو اشتباه بزرگ داشت. از آنجایی که این بخشها اجرا نشده اگر فاز دوم هم اجرا شود مابهالتفاوت قیمتهای حاصل شده و درآمدی که نصیب دولت میشود باید خرج تولید و سلامت شود. یعنی در فاز دوم تمرکزمان در این دو بخش خواهد بود. اگر این موضوع در دستور کار دولت قرار بگیرد در واقع فاز دوم را در شرایط مناسبی آغاز خواهیم کرد.
اما نیت رئیسجمهور این نیست. ایشان حرف از بالا بردن پول نقد پرداختی به مردم میزنند.
نیت رئیسجمهور هر چه میخواهد، باشد. اصلاً مجلس نمیتواند نظام اقتصادی کشور را دچار اختلال کند. رهبری هم تاکید و نظرشان رعایت اعتدال و تعادل است. فاز اول یارانهها علاوه بر آماده بودن تمام قوا برای اجرایی کردن آن، حدود 52 درصد موفقیت داشت. فاز دوم که در موردش تا این میزان اختلاف نظر وجود دارد مسلماً با این وضعیت اجرایی شدنش موفقیتآمیز نخواهد بود.
آماری که دولت سعی در بازنشر مکرر آن دارد اوج سربلندی در اجرای فاز اول است تا جایی که میگویند ما الگوی جهانی شدیم. چرا این حرفها زده میشود؟ واقعاً کسی به رئیسجمهور آمار غلط میدهد یا ایشان با علم به این عدم موفقیتها این گونه صورت مساله را تغییر میدهد؟
ببینید، آماری که رئیسجمهور ارائه میدادند منتهی به سال 90 بود در حالی که اصلیترین مشکلات اقتصادی که تحتتاثیر نقدینگی ناشی از پرداخت یارانهها و همچنین بار تورمی ناشی از حذف یارانهها داشتیم در چند ماه گذشته نمود جدی داشته است. اثرات هدفمندی یارانهها نتیجهاش را در سال 1391 نشان داد.
ایشان بارها میگوید که مردمیترین دولت هم نمیتواند به همه مردم کمک کند تا از عهده مشکلات بربیایند اما به هر حال مردم نشان دادند توانستند راهشان را پیدا کنند و اینکه چه چیزی بخرند و چه نخرند ... واقعاً این تعابیر مصداق واقعی دارد؟
خب سوال من این است. آیا تاثیرات اجرای فاز اول همین است؟ نه این طور نیست. مردم به خوبی میدانند که اگر با یک واحد پولی در سال 1389 چه کالاهایی را میتوانستند بخرند، الان قدرت خریدشان چقدر کاهش یافته است. تورمی که ایجاد شده از نظر نقطهای 37 درصد و از لحاظ جمعی 24 درصد است. سوال این است که این تورم اثرات خودش را بر طبقات بالای جامعه گذاشت یا طبقات پاییندست؟
آقای احمدینژاد جواب داد با وجود همین هدفمندی فاصله طبقاتی پردرآمدترینها و کم درآمدترینها از 12 برابر به 10 برابر کاهش یافته؛ پس موفق بودند.
عیبی ندارد. اصلاً تصور میکنیم تصور ایشان درست باشد و آمارها صحت دارد. خب سوال من این است که این تورم روی حقوق، درآمد و هزینهکرد دهک پایین اثر گذاشته یا دهک بالا؟ جواب مشخص است، دهک پایین. 27 درصد تورم روی زندگی کسی که درآمد یک میلیارد تومانی به صورت ماهانه دارد، اصلاً به چشم نمیآید اما کسی که حقوقش 200 تا 500 هزار تومان است این تورم 27درصدی کل زندگیاش را با مشکل مواجه میکند.
درست بر خلاف شعارها. پس چرا دولت از کنار این بدیهیات میگذرد.
ببینید اجرای فاز اول یک شعار داشت به اسم ایجاد عدالت بیشتر برای طبقه فرودست اما میبینیم با اجرای این طرح در فاز اول دقیقاً شعار ایجاد عدالت برای این دهکهای پایین کاملاً منتفی است. تبعات ناشی از این موضوع بیشترین فشار را به فقرا آورد نه داراها.
خب تکلیف مردم چیست؟ مردم از این پاسکاری دولت و مجلس سردرگماند.
نباید سردرگم باشند. خواسته ایشان این است که شرایط اقتصادی در کشور ایجاد شود که مردم به یک ثبات اقتصادی برسند؛ و ما به ازای پولی که داریم لذت ببریم و مطلوبیت برایمان ایجاد شود.
اما برعکس وقتی میشنوند که معلوم نیست با اجرای فاز دوم چقدر گرانی جدید بیاید، بیشتر نگران میشوند. اصلاً حرف از لذت و مطلوبیت زندگی برایشان شوخی است.
ببینید اصلاً شک نکنید شرایط فعلی با روندی جلو میرود که گرانی و تورم را در پی خواهد داشت. در دیماه و بهمنماه، بیشترین شیب تورم را خواهیم داشت. اصلاً این روند افزایشی کاملاً قابل پیشبینی است. بعد هم مردم این موضوع را بدانند که استراتژی رفتاری و استراتژی گفتاری رئیسجمهور دوتاست. سیاستهایی که مردم با آن مواجه هستند یک چیز را نشان میدهد، در گفتار و کلام و اعداد و ارقام حرفهای دیگری گفته میشود.
پس اعتماد مردم...
ما به عنوان نماینده مردم همواره در جمع مردم هستیم. اعتراضهای آنها در کدام بخش است؟ از گرانی مینالند. از بیکاری مینالند. اگر اینها واقعیت نیست و آنچه ما از مردم میبینیم دروغ است، که دیگر هیچ چیزی نگوییم. اگر واقعیت است باید بپذیریم که آستانه تحمل مردم در بخش اقتصادی پایین آمده است.
این هشدار جدی است؟ در حد هشدار دستگاههای امنیتی؟
این هشدار آن قدر هست که به رئیسجمهور این پیغام روشن و واضح داده شود که با اجرای اقداماتی که میتواند آستانه تحمل مردم را شکننده کند، نبایستی این ریسک را بکند و رابطه نسبی ثبات اقتصادی را به بیثباتی برساند.
با تمام این تفاسیر آقای جلیلی شما به عنوان عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میتوانید جواب این سوال ساده مردم را بدهید که قرار است فاز دوم اجرا شود یا نه؟ گرانی جدیدی خواهد آمد؟
نه اینکه فاز دوم اجرا نمیشود. باید مدیریت شود تا اقتصاد دچار مشکل نشود. قیمتهای حامل انرژی در بخش آب، برق، گاز و گازوئیل گران نخواهد شد. یعنی حداقل برنامه و تلاش ما این است که این موارد گران نشوند. یعنی بخشهایی از حاملهای انرژی که تاثیر مستقیم روی زندگی مردم دارند در سال آینده گران نشوند. حالا ممکن است بنزین تا حدودی گران شود. برق و گاز و آب سه موردی است که تمام مردم مستقیماً با آن روزانه سر و کار دارند و به همین دلیل هیچ برنامهای برای بالا بردن بهای آن نداریم. بنزین این طوری نیست که به صورت مستقیم روی کالاها اثر بگذارد. اما گازوئیل اثر مستقیمی روی قیمت تمامشده کالاها دارد. به همین دلیل در مورد فشار بر اقشار جامعه، الان بحث اصلی است که این فشار به مردم را باید با عینک روزانه دید. گران شدن آب و برق و گاز روزانه روی زندگی مردم اثر میگذارد. به همین دلیل فعلاً نظر غالب این است که این اقلام اصلاً گران نشوند. اما بنزین به میزان کم و معقولی احتمالاً افزایش خواهد یافت.
یارانه با گران شدن بنزین، افزایش نمییابد؟
اگر مازاد بر درآمد کنونی نصیب دولت شود این مازاد درآمد به سمت تولید و بهداشت خواهد رفت و به جیب مردم نمیرود. البته میرود اما به صورت غیرمستقیم و از طریق یارانه تولید و بهداشت.
و با سخنان آقای احمدینژاد در مجلس امیدوارید دولت تن به این خواست مجلس در مورد بالا نرفتن قیمت چهار قلم حامل انرژی بدهد؟
تعامل است. باید تلاش کرد دولت را با اعداد و ارقام واقعی و دادن تصویری درست از وضعیت کنونی مردم به این سمت متقاعد کرد که با تورم کنونی و شیب صعودی آن، به هیچ وجه اقتصاد ایران تاب یک گرانی و شوک جدید را ندارد و اقتصاد بیش ازهر چیز این روزها نیاز به یک تنفس جدی دارد.
نگاه ما در بحث هدفمندی یارانهها مرحلهای است. قرارمان هم این بوده که این پروژه گام به گام اجرایی شود. یعنی یک گام به سرانجام برسد بعد سراغ گام بعدی برویم. سهم تولید و سهم تامین اجتماعی داده نشد. یعنی گام اول دو اشتباه بزرگ داشت. از آنجایی که این بخشها اجرا نشده اگر فاز دوم هم اجرا شود مابهالتفاوت قیمتهای حاصل شده و درآمدی که نصیب دولت میشود باید خرج تولید و سلامت شود. یعنی در فاز دوم تمرکزمان در این دو بخش خواهد بود. اگر این موضوع در دستور کار دولت قرار بگیرد در واقع فاز دوم را در شرایط مناسبی آغاز خواهیم کرد.
اما نیت رئیسجمهور این نیست. ایشان حرف از بالا بردن پول نقد پرداختی به مردم میزنند.
نیت رئیسجمهور هر چه میخواهد، باشد. اصلاً مجلس نمیتواند نظام اقتصادی کشور را دچار اختلال کند. رهبری هم تاکید و نظرشان رعایت اعتدال و تعادل است. فاز اول یارانهها علاوه بر آماده بودن تمام قوا برای اجرایی کردن آن، حدود 52 درصد موفقیت داشت. فاز دوم که در موردش تا این میزان اختلاف نظر وجود دارد مسلماً با این وضعیت اجرایی شدنش موفقیتآمیز نخواهد بود.
آماری که دولت سعی در بازنشر مکرر آن دارد اوج سربلندی در اجرای فاز اول است تا جایی که میگویند ما الگوی جهانی شدیم. چرا این حرفها زده میشود؟ واقعاً کسی به رئیسجمهور آمار غلط میدهد یا ایشان با علم به این عدم موفقیتها این گونه صورت مساله را تغییر میدهد؟
ببینید، آماری که رئیسجمهور ارائه میدادند منتهی به سال 90 بود در حالی که اصلیترین مشکلات اقتصادی که تحتتاثیر نقدینگی ناشی از پرداخت یارانهها و همچنین بار تورمی ناشی از حذف یارانهها داشتیم در چند ماه گذشته نمود جدی داشته است. اثرات هدفمندی یارانهها نتیجهاش را در سال 1391 نشان داد.
ایشان بارها میگوید که مردمیترین دولت هم نمیتواند به همه مردم کمک کند تا از عهده مشکلات بربیایند اما به هر حال مردم نشان دادند توانستند راهشان را پیدا کنند و اینکه چه چیزی بخرند و چه نخرند ... واقعاً این تعابیر مصداق واقعی دارد؟
خب سوال من این است. آیا تاثیرات اجرای فاز اول همین است؟ نه این طور نیست. مردم به خوبی میدانند که اگر با یک واحد پولی در سال 1389 چه کالاهایی را میتوانستند بخرند، الان قدرت خریدشان چقدر کاهش یافته است. تورمی که ایجاد شده از نظر نقطهای 37 درصد و از لحاظ جمعی 24 درصد است. سوال این است که این تورم اثرات خودش را بر طبقات بالای جامعه گذاشت یا طبقات پاییندست؟
آقای احمدینژاد جواب داد با وجود همین هدفمندی فاصله طبقاتی پردرآمدترینها و کم درآمدترینها از 12 برابر به 10 برابر کاهش یافته؛ پس موفق بودند.
عیبی ندارد. اصلاً تصور میکنیم تصور ایشان درست باشد و آمارها صحت دارد. خب سوال من این است که این تورم روی حقوق، درآمد و هزینهکرد دهک پایین اثر گذاشته یا دهک بالا؟ جواب مشخص است، دهک پایین. 27 درصد تورم روی زندگی کسی که درآمد یک میلیارد تومانی به صورت ماهانه دارد، اصلاً به چشم نمیآید اما کسی که حقوقش 200 تا 500 هزار تومان است این تورم 27درصدی کل زندگیاش را با مشکل مواجه میکند.
درست بر خلاف شعارها. پس چرا دولت از کنار این بدیهیات میگذرد.
ببینید اجرای فاز اول یک شعار داشت به اسم ایجاد عدالت بیشتر برای طبقه فرودست اما میبینیم با اجرای این طرح در فاز اول دقیقاً شعار ایجاد عدالت برای این دهکهای پایین کاملاً منتفی است. تبعات ناشی از این موضوع بیشترین فشار را به فقرا آورد نه داراها.
خب تکلیف مردم چیست؟ مردم از این پاسکاری دولت و مجلس سردرگماند.
نباید سردرگم باشند. خواسته ایشان این است که شرایط اقتصادی در کشور ایجاد شود که مردم به یک ثبات اقتصادی برسند؛ و ما به ازای پولی که داریم لذت ببریم و مطلوبیت برایمان ایجاد شود.
اما برعکس وقتی میشنوند که معلوم نیست با اجرای فاز دوم چقدر گرانی جدید بیاید، بیشتر نگران میشوند. اصلاً حرف از لذت و مطلوبیت زندگی برایشان شوخی است.
ببینید اصلاً شک نکنید شرایط فعلی با روندی جلو میرود که گرانی و تورم را در پی خواهد داشت. در دیماه و بهمنماه، بیشترین شیب تورم را خواهیم داشت. اصلاً این روند افزایشی کاملاً قابل پیشبینی است. بعد هم مردم این موضوع را بدانند که استراتژی رفتاری و استراتژی گفتاری رئیسجمهور دوتاست. سیاستهایی که مردم با آن مواجه هستند یک چیز را نشان میدهد، در گفتار و کلام و اعداد و ارقام حرفهای دیگری گفته میشود.
پس اعتماد مردم...
ما به عنوان نماینده مردم همواره در جمع مردم هستیم. اعتراضهای آنها در کدام بخش است؟ از گرانی مینالند. از بیکاری مینالند. اگر اینها واقعیت نیست و آنچه ما از مردم میبینیم دروغ است، که دیگر هیچ چیزی نگوییم. اگر واقعیت است باید بپذیریم که آستانه تحمل مردم در بخش اقتصادی پایین آمده است.
این هشدار جدی است؟ در حد هشدار دستگاههای امنیتی؟
این هشدار آن قدر هست که به رئیسجمهور این پیغام روشن و واضح داده شود که با اجرای اقداماتی که میتواند آستانه تحمل مردم را شکننده کند، نبایستی این ریسک را بکند و رابطه نسبی ثبات اقتصادی را به بیثباتی برساند.
با تمام این تفاسیر آقای جلیلی شما به عنوان عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میتوانید جواب این سوال ساده مردم را بدهید که قرار است فاز دوم اجرا شود یا نه؟ گرانی جدیدی خواهد آمد؟
نه اینکه فاز دوم اجرا نمیشود. باید مدیریت شود تا اقتصاد دچار مشکل نشود. قیمتهای حامل انرژی در بخش آب، برق، گاز و گازوئیل گران نخواهد شد. یعنی حداقل برنامه و تلاش ما این است که این موارد گران نشوند. یعنی بخشهایی از حاملهای انرژی که تاثیر مستقیم روی زندگی مردم دارند در سال آینده گران نشوند. حالا ممکن است بنزین تا حدودی گران شود. برق و گاز و آب سه موردی است که تمام مردم مستقیماً با آن روزانه سر و کار دارند و به همین دلیل هیچ برنامهای برای بالا بردن بهای آن نداریم. بنزین این طوری نیست که به صورت مستقیم روی کالاها اثر بگذارد. اما گازوئیل اثر مستقیمی روی قیمت تمامشده کالاها دارد. به همین دلیل در مورد فشار بر اقشار جامعه، الان بحث اصلی است که این فشار به مردم را باید با عینک روزانه دید. گران شدن آب و برق و گاز روزانه روی زندگی مردم اثر میگذارد. به همین دلیل فعلاً نظر غالب این است که این اقلام اصلاً گران نشوند. اما بنزین به میزان کم و معقولی احتمالاً افزایش خواهد یافت.
یارانه با گران شدن بنزین، افزایش نمییابد؟
اگر مازاد بر درآمد کنونی نصیب دولت شود این مازاد درآمد به سمت تولید و بهداشت خواهد رفت و به جیب مردم نمیرود. البته میرود اما به صورت غیرمستقیم و از طریق یارانه تولید و بهداشت.
و با سخنان آقای احمدینژاد در مجلس امیدوارید دولت تن به این خواست مجلس در مورد بالا نرفتن قیمت چهار قلم حامل انرژی بدهد؟
تعامل است. باید تلاش کرد دولت را با اعداد و ارقام واقعی و دادن تصویری درست از وضعیت کنونی مردم به این سمت متقاعد کرد که با تورم کنونی و شیب صعودی آن، به هیچ وجه اقتصاد ایران تاب یک گرانی و شوک جدید را ندارد و اقتصاد بیش ازهر چیز این روزها نیاز به یک تنفس جدی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید