رویای ایجاد ناتو آسیایی در همکاری امنیتی تهران و مسکو
منافع دو «پ» در ایران؛ پطر و پوتین
از بیشکک و شانگهای شروع کردند و حالا به دوشنبه رسیدهاند. یک سال مذاکره در راستای بهبود مناسبات دوجانبه.
از بیشکک و شانگهای شروع کردند و حالا به دوشنبه رسیدهاند. یک سال مذاکره در راستای بهبود مناسبات دوجانبه. مناسباتی که میرفت با انعقاد قرارداد ژنو مسکوت بماند اما با نوسانات موضوعاتی چون گفتوگوهای هستهای، ساخت نیروگاههای جدید، توافق امنیتی سهجانبه تهران، پکن و مسکو و البته و صدالبته تهاتر نفتی ایران و روسیه ختم به خیر شد. هرچند که با تجربهای که تهران از اهمالکاری مسکو در ساخت نیروگاه اتمی بوشهر داشت بعید بود تا این اندازه به روسها اعتماد کند.
خاطرات تاریخی ناخوشایند از روسها
حافظه تاریخی ملت ایران مملو از خاطرات ناخوشایندی از روسهاست. پطر کبیر در سال 1089 شمسی بعد از 28 سال پادشاهی اصول سیاستهای خود را تحت عنوان «وصیتنامه» تنظیم کرد که این سیاستها بیش از 280 سال شاکله اصلی «سیاست تهاجم و گسترش ارضی» روسها در دورههای مختلف بود. در وصیتنامه پطر اصول سیاست روسیه در قبال ایران اینچنین ذکر شده است: «...گرجستان و سرزمین قفقاز رگ حساس ایران است. همین که نوک نیشتر استیلای روسیه به آن برسد فوراً خون ضعف از دل ایران بیرون خواهد رفت و طوری ضعیف خواهد شد که هیچ طبیب حاذقی نتواند آن را مداوا کند. تا میتوانید به سوی بیابانهای قرقیزستان، خیوه و بخارا پیش بروید... هرقدر ممکن است خود را به خلیج فارس برسانید.» بر این مبنا اولین درگیریها بین ایران و روسیه در زمان محمود غلجایی (پس از سقوط شاه سلطان حسین) و توسط پطر کبیر به بهانه شورش لزگیهای قفقاز علیه روسیه و غارت یک کاروان روسی به دستور خان خیوه روی داد. با حضور نادرشاه و سپس آقامحمدخان تحرکات روسها در شمال ایران برای نفوذ در ایران نتیجهای در پی نداشت. اما پس از
آقامحمدخان و ضعف دیگر حاکمان قاجار به تدریج زمینه پیروزیهای روسیه و تصرف بخشهای عمدهای از خاک ایران توسط این کشور فراهم آمد. در این دوران شاهد انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای بین تهران و مسکو هستیم که جزو تاریکترین صفحات تاریخ ایران به حساب میآیند. خاطراتی که با وجود گذشت سالها از وقوع آنها هنوز که هنوز است بسیاری از ایرانیان را آزردهخاطر میکند. پس از این وقایع تاریخی، روسها بارها و بارها در مقاطع مختلف تاریخی ملت ایران را مورد تهاجم قرار دادند و شاهان ضعیف قاجار نیز هرازگاهی سرکیسه را برای آنها شل کردند تا بدان جا که در برخی مواقع دیگر اندوختهای در خزانه باقی نمیماند. روسها در دوره حکومت پهلوی هم در قالب تودهایها و گروههایی نظیر آن در امور داخلی ایران مداخله میکردند و با ایجاد آشوب در شهرهای مختلف کشور به دنبال تحمیل خواستههای خود به حاکمیت بودند. پس از پیروزی انقلاب هم شعار نه شرقی، نه غربی انقلابیون ایرانی روسها را در برابر ایران قرار داد؛ به شکلی که در زمان جنگ هشتساله مسکو تامینکننده عمده تسلیحات عراق بود و این نقض آشکار اصل بیطرفی در مخاصمات به شمار میرفت. با روی
کار آمدن گورباچف و آغاز اصلاحات سیاسی و اقتصادی در شوروی، رهبر کبیر انقلاب با راهی کردن هیاتی به مسکو امکان فروپاشی شوروی بزرگ را به مقامات آن هشدار داده بود که البته اینچنین نیز شد. جالب است که پس از آن و در نخستین سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یلتسین و وزارت امور خارجه روسیه در چارچوب سیاستهای غربگرایانه خود، جمهوری اسلامی را به عنوان منبع «تهدید اسلامی» مورد ارزیابی قرار دادند. پس از آن نیز مناسبات ایران و روسیه بهتر نشد بلکه بیش از گذشته در فاز امنیتی قرار گرفت. دلیل این امر را باید در فضای برخاسته از فروپاشی شوروی و نگاه بدبینانه روسها به کشورهای جهان و به ویژه انقلاب تازه متولدشده ایران جستوجو کرد. برخلاف گذشته که روابط ایران با روسها بیشتر اقتصادی بود، در این دوره روابط بیشتر امنیتی بوده است تا اقتصادی لذا همین امر موجب شد که روسیه دائماً نه به دنبال روابط اقتصادی، بلکه همواره به دنبال امتیازات اقتصادی باشد. همکاریهای امنیتی ایران با روسیه، در دهههای اخیر عمدتاً مبتنی بر تبادل اطلاعات و برخی همکاریهای نظامی بوده است که البته در خصوص همکاریهای نظامی، متاسفانه روسیه به مهمترین
قرارداد خود با ایران، یعنی تحویل سیستم موشکهای اس300 عمل نکرده است. آنها در طی سالهای گذشته با طرح دلایل واهی از عمل به تعهدات خود سر باز زدند و در نهایت نیز به بهانه اعمال تحریمهای سازمان ملل گفتند که نمیتوانند با درخواست تهران موافقت کنند و موشکهای مورد نظر را در اختیار ایران قرار دهند. بهرام امیراحمدیان در گفتوگو با «اقتصادنیوز» با اشاره به خلف وعدههای روسها در ساخت نیروگاه بوشهر میگوید: مسکو هیچگاه دوست قابل اتکایی برای ما نبوده است. آنها همیشه از مشکلاتی که به واسطه اعمال تحریمها برای ما ایجاد شده سوءاستفاده کرده و شرایط سخت و ناگواری را ایجاد کردهاند.
وی تاکید میکند: اگر نزدیکی ما به روسها برای دور زدن کشورهای غربی و افزایش روابط با یکی دیگر از مغضوبین اروپاست که باید گفت مسیر درستی را انتخاب نکردهایم؛ نه ما میتوانیم جایگزین اتحادیه اروپا و آمریکا برای روسها شویم و نه روسها میتوانند واسط مناسبی برای فروش نفت ما باشند.
به گفته امیراحمدیان سطح تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته نزدیک به 300 میلیارد دلار بود، این در حالی است که سطح تولید ناخالص داخلی کشورهای اروپایی بسیاربسیار فراتر از این میزان است و از دست دادن این فرصت ذیقیمت در آینده منجر به مرگ اقتصاد روسیه میشود.
تحریمها نقطه ثقل مناسبات تهران و مسکو
این دیدگاه وجود دارد که مهمترین دلیل ایران برای همکاری با روسیه، عضویت دائم این کشور در شورای امنیت سازمان ملل است، هرچند که روسها از جمله کشورهایی بودند که خود به قطعنامههای رنگین کشورهای غربی علیه ایران رای دادند و ما را در تنگنای تحریمها قرار دادند. این یعنی ما به کشوری متکی بودیم که خود با تضییعکنندگان حقوق ما همراهی داشت. حالا هم که با تحولات شرق اوکراین و الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه، مورد غضب کشورهای اروپایی و آمریکا قرار گرفته ایران را سپر خود کرده است. البته در مقابل نیز هستند افرادی که میگویند منافع استراتژیک طرفین در منطقه و دنیا، به گونهای است که ایران و روسیه ناچار به بهبود مناسبات و تعریف منافع مشترک جدیدی هستند. که در همین راستا باید به قرارداد اخیر نفتی میان تهران و مسکو اشاره کرد. با این قرارداد روسیه بسیار جلوتر از چین با ۴۰ میلیارد دلار و ترکیه با ۲۰ میلیارد دلار، در رده مهمترین شریک اقتصادی ایران قرار میگیرد. این دیدگاه معتقد است که قرارداد جدید ایران و روسیه ما را بینیاز از ادامه مذاکرات میکند و دیگر
نیازی نیست که ایران برای لغو تحریمهای یکجانبه، چندجانبه و جهانی لحظهشماری کند. این در حالی است که با مخدوش شدن روابط روسیه و کشورهای اروپایی و محدودیتهای جدید غرب علیه مسکو مجالی برای نقشههای جدید اقتصادی میان ایران و روسیه باقی نمیماند. اما با این حال شاید به جهت عدم تمایل کشورهای غربی نسبت به دستیابی به توافق جامع هستهای، تهران تصمیم داشته باشد همچنان در زمین مسکو بازی کند. این را میتوان از فحوای اظهارات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران دریافت، آنجا که میگوید: بسیار خوشحالم که در یک سال اخیر سه بار به مسکو سفر کردهام و این ملاقات هفتمین دیداری است که در یک سال گذشته با آقای لاوروف داشتهام؛ ما در طول روی کار آمدن دولت یازدهم دو ملاقات در سطح سران دو کشور داشتیم و دو ملاقات دیگر هم طی یک ماه آینده در این سطح خواهیم داشت (نخستین دیدار در حاشیه اجلاس شانگهای در تاجیکستان صورت گرفت و دیدار بعد هم در زمان مذاکرات تهران و 1+5 در نیویورک برگزار میشود).
وی ادامه میدهد: میزان رفت و آمدهای سیاسی دو کشور پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهوری به طور بیسابقهای افزایش یافته است؛ روسای جمهوری ایران و روسیه برای ما نقشه راه و یک رابطه درازمدت ترسیم کردهاند و ما موظف به پیگیری آن در راستای منافع دو ملت و صلح جهانی هستیم.
تهران انتظار دارد حالا که غربیها با ارائه بهانههای واهی طرح تعلیق و توقف تحریمهای ایران را به تعویق میاندازند روسها وارد بازی شده و جریان مذاکرات را به نفع ما تغییر دهند. گفتههای رئیس دستگاه سیاست خارجی ایران مبین این امر است که تهران خواهان نقش فعالتری از مسکو است و دیدارهای پی در پی مقامات دو کشور نیز در همین راستا انجام میشود.
ناتو آسیایی طرح امنیتی جدید تهران، مسکو و پکن
تهران و مسکو علاوه بر مذاکرات هستهای و اقتصادی این روزها سرگرم تهیه و تدارک طرحی امنیتی برای تشکیل ناتو آسیایی هستند. روزنامه روسی «وره میا» با اشاره به سخنان 68 سال پیش وینستون چرچیل، در دانشگاه زوریخ که در نهایت به سنگبنای ایجاد اروپای واحد تبدیل شد، چنین مینویسد: شاید اظهارات شی جیان پینگ مقام ارشد چین طی نشست اعتمادسازی و تعامل در آسیا که در شانگهای برگزار شد بتوانند تغییراتی در سیستم امنیت جهانی ایجاد کنند؛ این مقام چینی خواستار ایجاد ساختار امنیتی جدید در آسیا با مشارکت روسیه و ایران و بدون آمریکا شده و بر ضرورت تکمیل همکاریهای امنیتی تاکید کرده بود.
این روزنامه روسی ادامه میدهد: مشخص است که این سخنان مخاطب صرفاً داخلی نداشتهاند چون در میان حضار افرادی مانند ولادیمیر پوتین و رهبران کشورهای آسیای میانه نیز حضور داشتهاند.
به عقیده جیان پینگ، نشست تعامل و اعتمادسازی در آسیا که 24 عضو از جمله کره جنوبی، تایلند و ترکیه دارد باید به زیربنایی برای گفتوگو و همکاریهای امنیتی این قاره باشد. وی همچنین به ضرورت تنظیم مکانیسم رایزنی در این زمینه اشاره و پیشنهاد ایجاد مرکز واکنش به تهدیدهای امنیتی را مطرح کرده است. به نظر میرسد این پیشنهاد پاسخگوی تمایلات پکن، تهران و مسکو پیرامون ایجاد اتحادیه کشورهای آسیایی و در حال توسعه به منظور مقابله با نفوذ آمریکا و سایر کشورهای غربی در امور بینالمللی باشد. چین در سال 2001 میلادی، سازمان همکاریهای شانگهای را با مشارکت روسیه و چهار جمهوری شوروی سابق ایجاد کرد و کشورهایی نظیر ایران را نیز به عنوان اعضای غیردائم در آن وارد کرد تا پایههای قدرت این سازمان آسیایی را بیش از پیش محکم کند.
«راس ببیج» رئیس مرکز تحقیقات امنیتی استرالیا اطمینان دارد که این ابتکار موجب ایجاد یک پیمان نظامی واقعی میشود. به گفته وی اتحادها فقط روی کاغذ وجود ندارند، بلکه نتیجه اعتماد واقعی و همکاری هستند. کشورها میتوانند یکسری توافقنامهها امضا کنند؛ اما دورنمای ایجاد اتحادیه همیشه وجود ندارد.
ببیج، همچنین به این موضوع اشاره میکند که حضور پوتین در نشست شانگهای چین اهمیت زیادی برای روابط روسیه، ایران و چین دارد چون تمامی این کشورها در انزوای بینالمللی به سر میبرند. روسیه به علت مسائل اوکراین و چین به علت اختلافات ارضی با ژاپن و ویتنام و اتهاماتی که آمریکا در خصوص جاسوسی رایانهای علیه آن مطرح کرده و البته تهران نیز به دلیل مشکلات هستهای دچار چنین وضعی شدهاند.
در نتیجه مسکو و پکن و البته تهران به خاطر شبیه بودن وضعی که در آن قرار دارند مجبور به همکاری با یکدیگر هستند. دولت اوباما چین را به اقدامات تحریکآمیز متهم کرده و پکن به نوبه خود تاکید میکند تغییر اولویتهای سیاست خارجی واشنگتن به آسیا و تقویت حضور نظامی آن در منطقه موجب جسارت ژاپن و بقیه کشورها و تشدید تشنج در منطقه شده است. در آن سو تهران به تلاش در جهت دستیابی به غیرشفاف بودن مساله هستهای متهم شده و کشورهای غربی نیز پروسه سرانجام بخشی به مذاکرات هستهایاش را همچنان به تاخیر میاندازند. نحوه برخورد با روسیه نیز پس از قضایای اوکراین مشخص و معلوم است.
شاید بر همین اساس هم باشد که این کشورها تصمیم گرفتند تا با تشکیل یک سازمان امنیتی آسیایی علاوه بر اتحاد و انسجام در برابر کشورهای غربی، به طور مشترک به چالشهایی از قبیل تروریسم، جنایات فراملیتی، فجایع طبیعی و تهدید علیه امنیت سایبری و انرژی واکنش نشان دهند. ایده تشکیل این سازمان هر چه باشد تحولی عظیم در مناسبات کشورهای آسیایی به ویژه بانیان تشکیل این سازمان یعنی ایران، روسیه و چین به وجود خواهد آورد.
بر اساس برنامهریزیهای صورتگرفته قرار است روسای جمهور ایران و روسیه برای سومین بار طی هفتههای اخیر با یکدیگر دیدار کنند. پس از دیدار دوجانبه روحانی و پوتین که در حاشیه اجلاس شانگهای در تاجیکستان به وقوع پیوست روسای جمهور دو کشور در تلاش هستند تا در هفتم مهرماه و طی سفر رئیسجمهور ایران به روسیه با یکدیگر دیدار کنند. به گفته حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور اگر برنامهها به خوبی پیش برود، سران دو کشور تا پاییز یکی، دو بار دیگر دیدار خواهند کرد که آن وقت میتوان گفت تحولات روابط ایران و روسیه بیسابقه شده است. وی با طرح این موضوع که صمیمیت، دوستی و اعتماد بالایی بین مسوولان (ایران و روسیه) شکل گرفته که سرمایه بینظیری است، خاطرنشان میکند: دیدارهای متعدد دو رئیسجمهور که از بیشکک شروع شد و در شانگهای به شکل ویژه ادامه یافت و مکالمههای تلفنی یک سال اخیر در روابط ما سابقه نداشته است.
بیسابقگی مناسبات تهران و مسکو طی ماههای اخیر در انعقاد قرارداد چندده میلیارد دلاری ایران و روسیه معنا پیدا میکند. به نظر میرسد این قرارداد بخشی از سیاست نگاه به جلو روحانی باشد که طرح آن را بسیار پیشتر و در زمان جلوس بر ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع مطرح کرده بود. او از کارشناسان حوزه روسیه خواسته بود با توجه به شرایط فعلی (روابط تیره و تار ایران و غرب)، چندان به گذشته تاریخی روابط تهران و مسکو نپردازند و به جای نگاه کردن به پشت سر، بیشتر به آینده نگاه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید