تاریخ انتشار:
اعتماد سرمایهگذاران به فضای سیاسی کمتر و کمتر شده است
سایه رحمت سیاست بر سر بازارها
سرمایهگذاران نیاز به آن دارند که با یک چشم تصمیمات بانکهای مرکزی را رصد کنند و چشم دیگر خود را روی سیاست متمرکز کنند.
سرمایهگذاران نیاز به آن دارند که با یک چشم تصمیمات بانکهای مرکزی را رصد کنند و چشم دیگر خود را روی سیاست متمرکز کنند.
عدم اطمینان سیاسی بار دیگر در سال 2017 به یکی از بزرگترین مسائل پیش روی سرمایهگذاران تبدیل خواهد شد. آنها باید با دولت جدید آمریکا درگیر شوند و در اروپا باید شاهد آن باشند که برگزیت چگونه روی بازارها تاثیر میگذارد. بریتانیا در نظر دارد تا با استناد به ماده 50، مکانیسم خروج از اتحادیه اروپا را در ماه مارس آغاز کند.
مذاکرات پس از آن میتواند آغاز شود، اما این فرآیند با توجه به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه (در آوریل-می) و انتخابات پارلمانی آلمان (احتمالاً در سپتامبر) پیچیدهتر خواهد شد. عملکرد قدرتمند مارین لوپن در فرانسه و حزب دست راستی AFD (Alternative für Deutschland) در آلمان ممکن است سیاست را در این دو کشور به سمت راست سوق دهد و حس ملیگرایی بیشتر و روحیه همکاری کمتر ایجاد کند.
پرسش موجود این است که این روحیه تا چه حدی به سیاستهای عملی تبدیل خواهد شد، آیا سرمایهگذاران و کسبوکارها با کنترل جریان سرمایه مواجه خواهند شد یا مالیات بیشتری را تقبل خواهند کرد، یا اینکه هردو این رویدادها ممکن است اتفاق بیفتد. در صورت اجرایی نشدن توافقهای تجاری نظیر همکاری ترانس-پاسیفیک یا پیمان تجاری و سرمایهگذاری ترانس-آتلانتیک که به پیشرفت تجارت و جریانهای سرمایه مربوط میشود، بازارها به مقابله با آن خواهند پرداخت. اما اگر همانطور که دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا تهدید کرده است، ایالات متحده از قراردادهای تجاری موجود عقبنشینی کند، وحشت در دل بازارها خواهد افتاد.
بانکهای مرکزی نیز روی توجه سرمایهگذاران متمرکز خواهند شد، البته این موضوع به خاطر این نخواهد بود که ترامپ برنامهای احتمالی برای تجدید نظر در سیاستهای فدرالرزرو دارد. فدرالرزرو ممکن است سیاستهای پولی انقباضی را آغاز کرده باشد اما در حال انجام این کار به شیوه توقف-شروع (stop-start)است تا سردرگمی ایجاد کند.
چیزی که برای مقامات فدرالرزرو یا برای بازارها مشخص نیست، این است که روند رشد آمریکایی تا چه حد نسبت به نرخ رشد در زمان قبل از بحران مالی کند خواهد شد. از آنجا که این موضوع مشخص میکند که در چه نقطهای رشد آینده منجر به فشارهای تورمی میشود، بنابراین نیازمند سیاستهای پولی انقباضی خواهد بود.
زمانی که اقتصاددانان به بقیه دنیا (منطقه یورو، ژاپن و بریتانیا) نگاهی میاندازند، میگویند بانکهای مرکزی نیاز به حفظ سیاستهای بسیار انبساطی دارند. این استدلال که اقتصادها از «رکود سکولار» رنج میبرند، به طوری که وخامت وضعیت جمعیتی و بهرهوری ضعیف دائماً به نرخ رشد ضربه زده است، در مورد کشورهای اتحادیه اروپا و ژاپن متقاعدکنندهتر به نظر میرسد. همه اینها باعث میشود که احتمالاً نرخهای بهره پایین تاریخی و حتی بازده اوراق قرضه منفی زمان بیشتری باقی بمانند.
همچنین بخشی از این بازده پایین در نتیجه این بوده که صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای بیمه به علت نیاز به تطبیق بدهیهای خود به دلایل رگولاتوری، به عنوان «خریداران اجباری» چنین اوراق بهاداری تبدیل شدند. برخلاف آنها، دیگر مدیران صندوق ممکن است متقاعد شوند که سهام تنها نوع دارایی است که احتمالاً یک بازده مناسب و معقول را برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد و این یک رویکرد بدون جایگزین خواهد بود.
آزمون بزرگ بازار سهام آمریکا این خواهد بود که با توجه به افت 6 /3درصدی درآمد سهماهه دوم شرکتهای حاضر در شاخص اساندپی 500 نسبت به مدت مشابه سال گذشته و انتظار کاهش یکدرصدی درآمد سهماهه سوم، آیا سود سهام پس از شروع بسیار ضعیف خود در سال 2016 قادر به بازیابی خواهد بود یا خیر.
برخی از این کاهش به دلیل سقوط شدید قیمت نفت بوده است که به سود غولهای انرژی ضربه زده است، و برخی از این افت نیز ناشی از تقویت دلار بوده که ارزش درآمدهای خارجی شرکتهای چندملیتی را به شدت کاهش داده است. این عوامل میتوانند در سال 2017 کمرنگ شوند هر چند این کمرنگ شدن تا حد زیادی به این موضوع وابسته است که فدرالرزرو در افزایش نرخ بهره به چه اندازه سریع عمل کند.
سیاست سودها
سود از منظری عمیقتر نیز مهم است. به عنوان کسری از تولید ناخالص داخلی (GDP)، سود پس از بحران 2009 به سرعت اوج گرفته و همچنان در مقایسه با سابقه خود در سطوح بالایی قرار دارد. این موضوع در شرح اینکه چرا بازارهای سهام با وجود بهبود اقتصادی ضعیف از سال 2009- 2008 (و چشمانداز رشد نگرانکننده ناشی از بازده پایین اوراق قرضه) عملکرد خوبی داشته است، کمک میکند.
اما سرمایهگذاران این استنباط را از سهم سود بالا دارند که این سود برای شرکتهایی که هزینههای نیروی انسانی خود را پایین نگه داشتهاند، سهم پایینی از GDP خواهد بود. همچنین ناکامی در افزایش چشمگیر دستمزد واقعی یکی از دلایل اصلی این موضوع خواهد بود که چرا تا این حد نارضایتی سیاسی در جهان توسعهیافته وجود دارد.
این موضوع نشان میدهد که ریسک سرمایهگذاران سهام در یک بند گرفتار شده است. نوعی از رشد دستمزد واقعی که باعث کاهش ریسک سیاسی شود اثری منفی روی سودها و همچنین قیمتهای سهام خواهد داشت. مطمئناً، در جهانی که رشد اقتصادی به سطوح قبل از بحران برگشته است، این مشکل قابل حل خواهد بود و میزان سود و دستمزدها بهطور همزمان میتواند افزایش پیدا کند.
اما در صورتی که این سناریو اتفاق بیفتد، بانکهای مرکزی باید به سرعت بستههای محرک پولی را که قبلاً اعمال کرده بودند، باطل کنند، موضوعی که ممکن است اثری منفی روی ارزش بازارهای سهام بر جای بگذارد.
در نتیجه، 2017 سال دیگری خواهد بود که در آن احتمالاً عملکرد بازارهای سهام با مشکلاتی مواجه شود. در غیاب خبرهای بد، سرمایهگذاران همواره میل به خرید سهام خواهند داشت. اما خبرهای بد، با حالتهای مختلف نظیر ریسک سیاسی، سقوط سود یا تغییر در سیاستهای پولی ممکن است هرگز دور نباشند.
منابع:
- سال 2017 بهطور خلاصه: دادگاه شش معاملهگری که متهم به دستکاری نرخ بهره معیار اتحادیه اروپا (EURIBOR) هستند در ماه سپتامبر در لندن برگزار میشود.
- بانک INDIA POST با 650 شعبه و پنج هزار دستگاه خودپرداز در سراسر کشور در ماه سپتامبر برای تجارت و کسبوکار باز میشود.
دیدگاه تان را بنویسید