سعید اسلامیبیدگلی از رفتار بازارهای دارایی قبل و پس از انتخابات میگوید
تعادل بازارها برهم نخورد
سعید اسلامیبیدگلی میگوید: با توجه به سیاستهای اقتصادی که دولت آقای روحانی تاکنون در پیش گرفته است بعید به نظر میرسد سیاستی به کار گرفته شود که به تحولات چشمگیری در بازارهای دارایی به ویژه در بازار سهام منجر شود.
«در این دوره از انتخابات به این دلیل که پیشبینی میشد دولت مستقر رای خواهد آورد کمتر هیجانات به بازارهای دارایی سرایت کرد. فعالان اقتصادی با توجه به سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی میدانستند اگر ایشان پیروز میدان باشد بازارها همان رویه به نسبت باثبات خود را ادامه خواهند داد. این نوع نگاه باعث شد تا تعادل بازارها برهم نخورد و وضعیت موجود حفظ شود.» اینها جملاتی است که سعید اسلامیبیدگلی پیرامون واکنش بازارها به نتایج این دوره از انتخابات میگوید. دبیر کل کانون نهادی سرمایهگذاری معتقد است که «با توجه به سیاستهای اقتصادی که دولت آقای روحانی تاکنون در پیش گرفته است بعید به نظر میرسد سیاستی به کار گرفته شود که به تحولات چشمگیری در بازارهای دارایی به ویژه در بازار سهام منجر شود». به همین دلیل او تاکید دارد که «فعالان اقتصادی این پیشفرض را نسبت به سیاستهای دولت آقای روحانی دارند به همین خاطر انتظار ندارند بازارها در آینده دچار تحولات چشمگیری شوند. همانطور که شاهد بودیم در روز اول پس از اعلام نتایج انتخابات بازار سرمایه با رشد بیشتری به نسبت روزهای گذشته مواجه شد ولی سریعاً به همان حالت عادی بازگشت. در بازار ارز هم قیمتها کمی نزولی شد، با این حال بازهم ثبات بر بازار ارز حاکم است». در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
بازارهای مالی چقدر از تحولات سیاسی چون انتخابات اثر میپذیرند و چقدر تحت تاثیر ریسکهای سیاسی قرار میگیرند؟
بازارهای دارایی یا به طور کلی اقتصاد ایران همواره تحت تاثیر اخبار مهم در عرصه سیاسی قرار میگیرند و نسبت به آنها در کوتاهمدت و بلندمدت واکنش نشان میدهند. به همین جهت اثرات واکنش بازارها یا رفتار آنها در قبل و پس از بروز تحولات سیاسی در کوتاهمدت و بلندمدت قابل بررسی است.
البته به این نکته نیز توجه کنیم؛ قبلاً اثرگذاری اخبار سیاسی به شکلی که در سالهای اخیر بر اقتصاد ایران منعکس شده، نبوده است اما در حال حاضر شاهدیم اقتصاد کشورمان به ویژه بازارها به شدت تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفته است. به طوری که به هر خبری نگاه سیاسی میشود و در پی آن به یکباره بازارهای داراییمان دچار نوسانات شدید میشوند.
معتقدم این موضوع باید مورد واکاوی قرار گیرد که چرا عرصه اقتصاد ایران سیاستزده شده. واکنش اقتصاد و بازارهای دارایی نسبت به مسائل امری طبیعی است اما نباید از هر خبری برداشت سیاسی داشته باشند و سریعاً نسبت به آن واکنش نشان دهند.
قبلاً هم به شما (تجارت فردا) گفتهام در این شرایط اگر دولت بهترین تصمیمات را بگیرد و بهترین اتفاق اقتصادی نیز رخ دهد، عدهای از منتقدان تلاش میکنند راجع به آن سیاهنمایی کنند و اگر بدترین اتفاق هم رخ دهد، بازهم به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود هستند. مسالهای که در چهار سال گذشته به کرات شاهد آن بودیم.
بنابراین باید نسبت به این مساله چارهاندیشی شود تا این حد اقتصاد کشور در معرض ریسکهای سیاسی قرار نگیرد چون ممکن است تبعات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
با این حال شاهدیم در این دوره طی رقابتهای انتخاباتی بهرغم اینکه اخبار ناخوشایندی از وضعیت اقتصاد ایران و نظام بانکی مطرح شد تعادل بازارهای مالی برهم نخورد و نسبتاً باثبات بودند. علت چیست؟
در این دوره از انتخابات به این دلیل که پیشبینی میشد دولت مستقر رای خواهد آورد کمتر هیجانات به بازارهای دارایی سرایت کرد. فعالان اقتصادی با توجه به سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی میدانستند اگر ایشان پیروز میدان باشد بازارها همان رویه به نسبت باثبات خود را ادامه خواهند داد. این نوع نگاه باعث شد تا تعادل بازارها برهم نخورد و وضعیت موجود حفظ شود.
از طرف دیگر هرچه به روز برگزاری انتخابات نزدیک شدیم بخش بزرگی از پیشبینیها حکایت از پیروزی دولت آقای روحانی داشت. اگرچه در روزهای آخر رقابتهای انتخاباتی با توجه به اینکه فضای انتخابات دوقطبی شده بود، کمی نگرانی میان هواداران دولت تدبیر و امید مبنی بر اینکه انتخابات به دور دوم بکشد، ایجاد شد.
با توجه به این امر هیجانات در بازارها بسیار اندک رخ داد چراکه فعالان اقتصادی میدانستند سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی چیست و چه اثری بر بازارها میگذارد. به همین جهت نیز بازارهای دارایی پس از اعلام نتایج انتخابات واکنش هیجانی اندکی از خود بروز دادند و اکنون نیز شرایط عادی بر بازارها حاکم است.
در مقابل اگر جناح منتقد دولت آقای روحانی پیروز میدان انتخابات میشد احتمالاً برای مدت زمان بیشتری بازارهای دارایی به هیجانات دچار میشدند. انتظار بر این بود که این هیجانات در بازار ارز به سمت افزایش قیمت و در بازار سهام به سمت کاهش شاخص حرکت میکرد.
یعنی در این دوره با توجه به پیروزی دولت آقای روحانی نوسانهایی که در بازار سهام و ارز رخ داد به همان یکی و دو روز پس از انتخابات بسنده شد؟
فعالان اقتصادی این پیشفرض را نسبت به سیاستهای دولت آقای روحانی دارند به همین خاطر انتظار ندارند بازارها در آینده دچار تحولات چشمگیری شوند.
همانطور که شاهد بودیم در روز اول پس از اعلام نتایج انتخابات بازار سرمایه با رشد بیشتری به نسبت روزهای گذشته مواجه شد ولی سریعاً به همان حالت عادی بازگشت. در بازار ارز هم قیمتها کمی نزولی شد، با این حال بازهم ثبات بر بازار ارز حاکم است. البته ممکن است که در هفتههای پیشرو برخی از اظهارات مسوولان دولتی یا بعضاً تغییرات در تیم اقتصادی دولت و معرفی افراد جدیدی در کابینه باعث شود تا انتظارات تغییر کند و کمی به هیجانات در بازارها دامن بزند.
البته تصورم بر این است که با توجه به سیاستهای اقتصادی که دولت آقای روحانی تاکنون در پیش گرفته است بعید به نظر میرسد سیاستی به کار گرفته شود که به تحولات چشمگیری در بازارهای دارایی به ویژه در بازار سهام منجر شود.
با توجه به اینکه در دو ماه گذشته بازار سرمایه تحت تاثیر جو خوشبینی نسبت به انتخابات با رشد مواجه بوده و بیشترین بازدهی به نسبت بازارهای ارز، طلا و سپرده بانکی را داشته است، در چه صورتی این روند در دولت دوازدهم ادامهدار خواهد شد؟
بله، ما شاهدیم که در دو ماه گذشته بازار سهام بازدهی خوبی به نسبت سایر بازارهای موازی داشته است. حتی برخی دوستان به شوخی میگفتند وقتی دولت حواسش به انتخابات است بازار سهام وضعیت بهتری پیدا میکند. به طور کلی در ادبیات اقتصادی وقتی بازاری در چنین شرایطی قرار میگیرد به اصطلاح گفته میشود که آن بازار اطلاعات را در خود هضم کرده است. یعنی آنچه اتفاق میافتد برخلاف انتظار بازار باشد دامنه هیجانات اثرگذاری در بلندمدت را خواهند داشت اما اگر آنچه فعالان بازار انتظار دارند رخ دهد دامنه اثرگذاری هیجانات کوتاهمدت خواهد بود. در نتیجه اکنوناتفاقی که در مورد نتایج انتخابات رخ داده است مورد انتظار بازار بوده است. لذا اثر هیجانی انتخابات بر بازار سهام به همان روز اول پس از اعلام نتایج انتخابات محدود شد.
بنابراین در جهت بهبود باید به دنبال بررسی نقش سایر عوامل اثرگذار بر بازار سهام باشیم. وگرنه بعید است بازار سرمایه با تحولات اثرگذار هیجانی ناشی از سیاستهای اقتصادی دولت مواجه شود مگر اینکه تغییر و تحولات جدی در ترکیب تیم اقتصادی دولت رخ دهد آن وقت بازار سرمایه با توجه به تغییرات ممکن است دچار تحولات هیجانی هم بشود.
عوامل اثرگذار کداماند؟
در شرایط فعلی مهمترین عامل روابط بینالمللی اقتصاد ایران است. باید دید چقدر زمینه برای بهبود روابط بینالمللیمان فراهم است و اینکه آیا امکانپذیر خواهد بود که اوضاع اقتصادی ایران از طریق ورود کشورمان به بازارهای بینالمللی و رشد سرمایهگذاری خارجی بهبود پیدا کند.
در این زمینه توجه به تغییر و تحولات در بازارهای جهانی بسیار اهمیت دارد. در شرایط فعلی هم شاهدیم در منطقه اتفاقی رخ داده است که ممکن است در جایگاه ژئوپولتیک ایران در منطقه و جهان اثر بگذارد و از طرفی نیز اثرات خاص خود را بر اقتصاد ایران میگذارد.
به هر ترتیب سفر رئیسجمهور آمریکا به عربستان و مذاکراتی که در آنجا صورت گرفته است در آینده نزدیک اثرات خود را بر اقتصاد و بازارهای دارایی با تغییر قیمت نفت نشان خواهد داد که به طور حتم بازار سهام ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
با این اوصاف در بازار ارز این تغییر و تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر اقتصاددانان امیدوارند با توجه به اینکه انتخابات تمام شده و دیگر انگیزههای انتخاباتی برای پایین نگهداشتن نرخ ارز در دولت از بین رفته است در این مقطع دولت سیاستهای معقولی در قبال سیاستهای ارزی اتخاذ کند و اجازه بدهد نرخ ارز به نرخ واقعی خود نزدیک شود. پیش از انتخابات نیز در میزگردی در هفتهنامه شما (تجارت فردا) که آقای دکتر پویا جبلعاملی اقتصاددان هم حضور داشتند بررسی کردیم که نرخ ارز تا انتخابات با تغییری مواجه نخواهد شد و بازار باثبات میماند. این اتفاق نیز رخ داد و شاهد بودیم که تغییری در نرخ ارز رخ نداد.
حتی در پاییز سال گذشته نیز شاهد بودیم وقتی نرخ ارز به بیش از چهار هزار تومان رسید دولت از طریق بانک مرکزی در بازار ارز دخالت کرد و با تزریق منابع به هر ترتیبی بود قیمت ارز را به حدود 3700 تومان رساند. با توجه به اینکه انتخابات در پیش بود و اثر روانی که افزایش نرخ دلار بر جامعه داشت طبیعی بود که دولت چنین اقدامی را انجام دهد اما با توجه به اینکه دیگر دولت مستقر در انتخابات پیروز شده است و انگیزه انتخاباتی هم از بین رفته است این انتظار وجود دارد که دولت در این بازار دخالت نکند و اجازه دهد نرخ ارز به قیمت واقعی خود نزدیک شود. البته دو تا سه روز پس از انتخابات نرخ ارز کاهش یافت اما بیشتر تحت تاثیر جو انتخابات بود.
با توجه به اینکه نظام بانکی ما با چالشهای جدی مواجه است و دیگر توان پرداخت سودهای بالا را ندارد و از طرفی شایعاتی پیرامون ورشکستگی بانکها مطرح است اگر منابع از بانکها خارج شود کدام بازار جذابیت بیشتری در جهت کشاندن نقدینگی به سمت خود دارد؟ برخی فعالان بازار معتقدند بازار ارز چنین پتانسیلی را دارد که این نقدینگی را به سمت خود جذب کند؟
به این نکته توجه کنید؛ اساساً به عنوان یک اقتصاددان به مردم توصیه نمیکنیم که در بازار ارز سرمایهگذاری کنند. سرمایهگذاری در بازار ارز به ضرر بخش مولد است و نباید چنین جوی در جامعه حاکم شود که دولت و بانک مرکزی دیگر تمایلی به کنترل نرخ ارز ندارند و چون وضعیت بانکها هم در شرایط مناسبی قرار ندارد بهتر است سرمایههای خود را به سمت بازار ارز ببرند.
به همین جهت است که تاکید داریم دولت به یکسانسازی نرخ ارز با توجه به نرخ واقعی ارز در بازار اقدام کند تا زمینه برای فعال شدن تقاضای سرمایهگذاری در بازار ارز فراهم نشود. از طرفی تقریباً دیگر بر کسی پوشیده نیست که نظام بانکی با مشکلات بسیار جدی مواجه است.
قطعاً یکی از چالشهای جدی دولت مواجهه با نظام بانکی است. البته راهکارهایی در زمینه اصلاح نظام بانکی ارائه شده است اما اجرای آنها در این شرایط بانکها شجاعت بسیاری را در تصمیمگیری و اجرا میطلبد. متاسفانه دولت کمی در این زمینه دچار تعلل شد اما در میانه مسیر اقدامات خوبی در این عرصه انجام شد ولی به نظر میرسد در انتها دولت یازدهم دچار مصلحتاندیشی شد و اقداماتی را که باید به سرعت پیگیری میکرد و انجام میداد در اولویت قرار نداد.
با این حال امید است که دولت آقای روحانی از فرصتی که پیش رویش دارد برای حلوفصل مشکلات نظام بانکی استفاده کند و اصلاح نظام بانکی را به سرانجام برساند. بنابراین مهمترین ریسک جدی که دولت با آن مواجه است بانکها و تنشهای بینالمللی هستند و باید در این زمینه به گونهای عمل کند که اجازه ندهد چنین تهدیداتی ثبات حاکم بر بازارها را برهم بزند.
در مورد بازار مسکن چطور؟ در شرایط فعلی به نظر میرسد این بازار در حال ورود به دوره رونق است، آیا این احتمال وجود دارد که نقدینگی به سمت بازار مسکن حرکت کند؟
قبل از انتخابات در میزگردی که در تجارت فردا برگزار شده بود به این نکته اشاره کردم که اگر رشد اقتصادی ادامهدار شود و دولت بتواند فکری برای نرخ سود بانکی بکند بازار مسکن نیز با رشد ملایمی مواجه خواهد بود، البته نه آنطور که مردم فکر کنند که ثروتشان چند برابر میشود؛ ولی در برابر تورم از آنها محافظت خواهد کرد. از طرفی نیز با توجه به آماری که از سرشماری حاصل شد بازار مسکن رشد شدیدی نخواهد داشت.
البته ممکن است طبقههای مختلف مسکن با نرخهای رشد متفاوتی مواجه شوند. بنابراین اگر طبقه متوسط دسترسی به درآمد بیشتری داشته باشد با توجه به افزایش تسهیلات مسکن که در اواخر دوره دولت یازدهم افزایش یافت میتوانیم شاهد رشد چشمگیر مسکنهای میانمدت باشیم. البته در مجموع بعید میدانم شاخص مسکن بیش از تورم رشد کند.
با این اوصاف دولت باید کدام سیاستها و رویههای خود را در قبال بازارهای مالی اصلاح کند تا با رونق بازارها به پایداری رشد اقتصادی کمک کند؟
به این نکته توجه کنید دوران امیدواریها گذشته است؛ دولت باید این تعارفات را کنار بگذارد و به طور جدی برای حل مشکلات چارهاندیشی کند. همانطور که همه میدانیم دولت با چالشهای بسیار جدی مواجه است و دولتمردان نیز به این امر به خوبی آگاه هستند.
بنابراین واکنش بازارهای دارایی در بلندمدت به عملکرد اقتصاد واقعی مربوط است. معتقدم آقای روحانی و کابینهاش قبل از استقرار کامل دولت دوازدهم بهتر است برنامههایشان را به رسانهها ارائه دهند تا مورد نقد و بررسی کارشناسان اقتصادی قرار گیرد. این مساله به خصوص پیرامون چند چالش اساسی اقتصاد ایران یعنی بحران شبکه بانکی، بیکاری و بازنشستگی از اهمیت بسیاری برخوردار است.