نامتقارنی ترجیحات و چشماندازهای شغلی
نوجوانان انتخاب میکنند
جهان کاری در حال تغییر است. آیا مردم برای چشمانداز جدید کاری آمادهاند؟ نظرسنجی از نوجوانان ۱۵ساله در ۴۱ کشور عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه به این نتیجه رسید که ممکن است انتظارات نوجوانان در مورد مشاغل در دسترس غیرواقعی باشد. چهار مورد از پنج انتخاب پرطرفدار از مشاغل حرفهای سنتی شامل پزشکی، معلمی، مدیران کسبوکار و وکلا بودند. نوجوانان محبوبترین مشاغل را برمیگزیدند و ۴۷ درصد پسران و ۵۳ دختران 10 شغل برتر را انتخاب کردند. این درصدها در مقایسه با نظرسنجی مشابه سال ۲۰۰۰ به میزان قابل ملاحظهای بالاتر بود. منطق این انتخاب را میتوان تا حدودی به آرزوهای افراد شرکتکننده در نظرسنجی ارتباط داد. طراحان، هنرپیشهها و نوازندگان موسیقی سه مورد از ۱۵ شغل برتر بودند. البته آرزو بر جوانان عیب نیست. نویسنده این مقاله در دوران نوجوانی آرزو داشت در تیم کریکت انگلستان بازی کند و به مقام نخستوزیری برسد. هیچکدام از این آرزوها برآورده نشدند (البته این را باید از خوشاقبالی انگلستان دانست!!!).
علاوه بر این نمیتوان از نوجوانان انتظار داشت تا آگاهی عمیقی از رویههای بازار کار داشته باشند. آنها در زندگی روزمره خود با پزشکان و معلمان سروکار داشتهاند اما دیگر حرفههای پرطرفدار مانند وکلا یا افسران پلیس فقط از طریق فیلمها و رسانههای اجتماعی معرفی میشوند. با وجود این بسیاری از مردم در نهایت مشاغلی را آغاز میکنند که در دوران مدرسه چیزی از آن نشنیده بودند. به هر حال افراد آن شغلی را برمیگزینند که در میان گزینههای در دسترس قرار دارد.
مطالعه سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه اشاره میکند که برخی از مشاغل دارای رشد سریع اصلاً در میان صحبتهای نوجوانان بیان نمیشوند. اما نکته تعجبآور آن نیست که شغل «تکنسین پشتیبانی از کاربران» یا «متخصص پشتیبانی کاربران کامپیوتر» در میان ۵۴۳ شغل به ترتیب در رتبههای ۱۵۸ و ۲۲۹ قرار گرفتند بلکه تعجبآور آن است که اصلاً نوجوانان از وجود چنین حرفهای اطلاع داشته باشند. حداقل نوجوانانی که علاقهمند به مقابله با تغییرات اقلیمی هستند اقبال بیشتری دارند. دفتر آمار کار (BLS) آمریکا پیشبینی میکند در چند سال آینده نصابان سلولهای فتوولتائیک خورشیدی و تکنسینهای توربینهای بادی دو حرفه دارای رشد سریع خواهند بود.
برخی از بخشهای مطالعه سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه ناخوشایند است. با وجود اینکه تعداد ستارگان عوالم ریاضی و علوم در میان مردان و زنان برابری میکند اما در مورد تمایل به این رشتهها شکاف جنسیتی دیده میشود. پسران بیشتر از دختران تمایل دارند به مهندسی یا علوم روی آورند. میانگین شکاف بین آنها در کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه به بیش از ۱۰ واحد درصد میرسد. این مشکل در مقاطع تحصیلات عالی ادامه مییابد و به جز در رشتههای علوم بیولوژیک و بیوپزشکی، این مردان هستند که عمدتاً مدارک علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات را از آن خود میسازند. در آمریکا سهم زنان از دارندگان مدارک کارشناسی و دکترای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی به ترتیب 5 /35 و 7 /33 درصد است. در حوزه فناوری شرایط بدتری دیده میشود. در بریتانیا فقط یک نفر از هر پنج دانشجوی علوم کامپیوتر دختر است. بزرگی این مشکل را زمانی میتوان درک کرد که بدانیم طبق پیشبینی همایش جهانی اقتصاد، فناوری بیش از یکچهارم حرفههای نوظهور را خلق میکند. علاوه بر این حضور زنان در برخی از رشتههای مهم فناوری بسیار اندک است. به عنوان مثال آنها فقط ۱۲ درصد از مشاغل مربوط به رایانش ابری را در دست دارند. ظاهراً چیزی در صنعت فناوری وجود دارد که زنان را از آن میراند.
زنان سهم بزرگتری در بخشهای مراقبت پزشکی و مراقبت اجتماعی دارند که انتظار میرود گسترش و توسعه زیادی پیدا کنند. دفتر آمار کار آمریکا پیشبینی میکند که در چند سال آینده هشت مورد از ۱۰ شغل رو به رشد آمریکا در این حوزهها خواهد بود و این حوزهها وظایف مختلفی از دستیاران درمان حرفهای تا مشاوران ژنتیک را در بر خواهند گرفت. نکته منفی آن است که درآمد برخی از این مشاغل مناسب نیست. میانه سالانه دستمزد همیاران بهداشت در منزل و مراقبتهای شخصی که به ترتیب از نظر رشد در رتبههای سوم و چهارم قرار دارند در سال ۲۰۱۸ در آمریکا فقط اندکی بیش از ۲۴ هزار دلار بود. البته برخی مشاغل در حوزه مراقبتهای بهداشتی بسیار پرزرق و برق هستند. اما در اینجا نیز عدم توازن جنسیتی به چشم میخورد. زنان فقط یکسوم مدیران اجرایی بخش مراقبتهای پزشکی در آمریکا را تشکیل میدهند. در مقابل، آنها بخش عظیمی از نیروی کار بخش مراقبتهای اجتماعی با دستمزد پایین را به خود اختصاص دادهاند. در بریتانیا ۸۳ درصد از کارکنان مراقبت اجتماعی زن هستند. این بدان معناست که مردان از این حوزه دوری میکنند شاید به این خاطر که مراقبت را یک امر مردانه نمیدانند.
بنابراین بزرگترین مشکل در بازار کار آن نیست که نوجوانان فقط بر چند حرفه مشهور تمرکز میکنند، بلکه مشکل عدم تقارن است. زنان بااستعداد به اندازه کافی به حوزه فناوری وارد نمیشوند و مردان به اندازه کافی نیز به مشاغل مراقبت اجتماعی علاقه نشان نمیدهند. هر اقتصاددانی این پدیده را نوعی کاربری ناموثر منابع میداند. ریشه این مشکل هرکجا که باشد -چه نظام آموزشی، چه سیاست دولت، چه رویههای استخدام در شرکتها- باید شناسایی و ترمیم شود.
منبع: اکونومیست