ایست به بیتکوین
چرا سیاستگذار پولی معامله ارزهای مجازی را ممنوع کرد؟
هفته گذشته بانک مرکزی استفاده از بیتکوین و سایر ارزهای مجازی را برای مراکز پولی و بانکی کشور ممنوع اعلام کرد.
بابک صحراگرد: هفته گذشته بانک مرکزی استفاده از بیتکوین و سایر ارزهای مجازی را برای مراکز پولی و بانکی کشور ممنوع اعلام کرد. دلیل ابلاغ این ممنوعیت امکان استفاده از این ارزهای مجازی در جابهجایی مجرمانه پول در قالب پولشویی و تامین مالی تروریسم عنوان شده است. پیش از این نیز بسیاری از بانکهای مرکزی از جمله بانک مرکزی آمریکا و انگلستان استفاده از بیتکوین را در نظام بانکی خود ممنوع اعلام کرده بودند. این در حالی است که در حدود شش ماه پیش ژاپن به عنوان نخستین کشور، ضمن معرفی برخی از صرافیهای مجاز برای خرید و فروش ارزهای مجازی، قوانین استفاده از این پدیده جدید تکنولوژیک را در کشور خود تدوین کرده است. اما چرا بسیاری از بانکهای مرکزی دنیا در برخورد با پدیده پول مجازی با نگاهی بدبینانه و محافظهکارانه استفاده از ارز مجازی را ممنوع اعلام کردهاند؟ آیا این سیاست محافظهکارانه صرفاً حاصل توزین فرصتها در برابر تهدیدهای ارزهای مجازی است؟ آیا ممنوعیت ارزهای مجازی میتواند مانع از نفوذ روزافزون این پدیده جدید پولی در بین شهروندان کشورهای مختلف شود؟
رقیبی خارج از مدار بانک مرکزی
کمتر از 10 سال پیش بود که گروهی موسوم به «ساتوشی ناکاموتو» در پاسخ به رویه بانکهای مرکزی که منجر به بروز وضعیت بحرانی در اقتصاد جهانی شده بود، معمایی طراحی کردند که حل آن منجر به خلق پدیده پولی جدیدی شد. در سال 1991 «استوارتهابر» و «اسکات استورنتا» شکل جدیدی از شبکه کاربران را تعریف کردند که در آن اطلاعات در بستری غیرقابل نفوذ، جابهجا میشدند. این شبکه که «زنجیره بلوکی» (block Chain) نامیده میشود در واقع بستر تولد شکل جدید پول یعنی «پول رمز نهاد» بود. اگرچه در ابتدا این پدیده جدید پولی چندان مورد توجه قرار نگرفت اما وجود عناصری چون شفافیت، نفوذناپذیری و دشواری استخراج رفتهرفته باعث گسترش استفاده از بیتکوین در کارکردهای اساسی پول شد. رفتهرفته پس از سال 2010 برخی از فروشگاهها و دانشگاهها اقدام به پذیرش این ارز مجازی در درگاه پرداخت خود کردند و نخستین تراکنش منجر به خرید در سال 2010 انجام شد. گسترش این ارز رمز نهاد پس از سال 2016 وارد فاز جدیدی شد. به نحوی که ارزش هر بیتکوین در طول سال 2017 از 900 دلار به بیش از 20 هزار دلار رسید. نگاه به این پدیده نوظهور به حدی دوگانه بود که این صعود قیمتی از سوی یک عده صرفاً به عنوان یک حباب شناخته میشد، در حالی که برخی دیگر معتقد بودند ارزش هر بیتکوین به عنوان پدیده پولی غالب آینده حتی تا مرز پنج رقمی شدن نیز پیش خواهد رفت. نشانههای این دو نگاه متضاد از همان آغاز بهکار ارزهای مجازی نیز دیده میشود. یعنی جایی که از دریچه نگاه پولی بیتکوین یک موجودیت تهدیدکننده بود، اما بازیگران ریسکپذیرتر بیتکوین را آغازی برای دگردیسی مفهوم پول میدانستند. محافظهکاری بانکهای مرکزی و داشتن مسوولیت در قبال بازار پول نیز باعث شد بسیاری از بانکهای مرکزی از همان ابتدا از این پدیده پولی با عنوان «موجودی شر» یاد کنند. موجودی شر که معرفی آن پاسخی به ضعف بانکهای مرکزی در ایجاد بحران مالی سال 2008 بود.
چهار موج تقاضا به سمت بیتکوین
خالق بیتکوین در گام اول معمایی را طرح کرد که پاسخ به آن جایزهای معادل با 50 بیتکوین به همراه داشت. در همان روزهای نخستین برخی از برنامهنویسان با حل این معما باعث خلق نخستین واحدهای ارز مجازی با این عنوان شدند. پس از چندی نخستین موج تقاضای بیتکوین در بازارهای سیاه شکل گرفت. بسیاری از فروشندگان مواد مخدر و اسلحه به واسطه ثبت نشدن اطلاعات پرداخت اقدام به فروش محصولات غیرقانونی خود با استفاده از این ارز مجازی میکردند. افزون بر این برخی از دولتها و شرکتها که به علت محدودیت فنی یا دیپلماتیک امکان انتقال ارز به خارج از مرزهای خود را نداشتند شروع به استفاده از این بستر جدید کردند. موج دوم تقاضای بیتکوین اما مربوط به شرکتهای کارگزاری و تبلیغکنندگان بیتکوین بود. در این زمان بود که معرفی درگاههای مختلف پرداخت به وسیله ارزهای مجازی موجب گسترش اقبال به سمت بیتکوین و سایر ارزهای مجازی شد. به این ترتیب رفتهرفته تقاضا برای بیتکوین افزایش یافت تا اینکه صعود قیمت رفتهرفته پای بازیگران ریسکپذیر را نیز به بازار ارزهای دیجیتالی باز کرد و حجم بیتکوینهای خلقشده تا سال 2017 را به بیش از 15 میلیون بیتکوین رساند. میتوان گفت با ورود این موج تقاضا رفتهرفته حساسیتها نسبت به بیتکوین افزایش یافت.
سه نقد به فرزند پولی تکنولوژی
میتوان گفت یکی از مهمترین چالشهای پیشروی ارزهای مجازی به خصوص در سالهای اخیر نوسان ارزش این ارزها بوده است. از آنجا که یکی از کارکردهای سهگانه پول ایفای نقش به عنوان واحد اندازهگیری ارزش است، نوسانات شدید قیمت ارزهای مجازی به خصوص طی سال گذشته ذهن برخی از کارشناسان را نسبت به ماهیت پولی این پدیده دچار تردید کرده است. به همین دلیل مشاهده میشود که عموم بانکهای مرکزی در چنین ابهامی استفاده از این ارزها را لااقل برای مدتی ممنوع اعلام کردهاند. چراکه شیوع کارکرد پولی این ارزها میتواند باعث ایجاد بیثباتی در اقتصاد شود. البته این ممنوعیت غیرهمیشگی نشان میدهد که بانکهای مرکزی نیز پذیرفتهاند که مقابله با ارزهای مجازی صرفاً از طریق انکار ممکن نیست و باید در آینده چارچوب قانونی و فنی برای بهرهبرداری از این پدیده تکنولوژیک را فراهم کنند. در این میان حتی برخی از بانکداران بزرگ به بانکهای مرکزی توصیه کردهاند که هرچه زودتر شرایط و امکان بهرهبرداری از ارزهای مجازی را فراهم کنند. از جمله «کریستین لاگارد»، رئیس صندوق بینالمللی پول و آلن گرینسپن، رئیس سابق فدرالرزرو، آینده روشنی برای بیتکوین متصور شده و پیشنهاداتی به بانکهای مرکزی و دولتها، در خصوص شیوه انطباق با این پدیده ارائه کردهاند. ارزهای مجازی از بسیاری از ویژگیهای ارزهای مرسوم در جهان برخوردارند با این تفاوت که هیچ نهاد دولتی بر انتشار و معاملات آنها نظارت نمیکند. این پول جدید اعتبار خود را به جای بانکهای مرکزی از امضای کاربرانی میگیرد که اتصال آنها در شبکه بلاکچین منجر به ایجاد کدی یکتا و غیرقابل کپی به عنوان شناسه هر واحد بیتکوین میشود. بنابراین بیتکوین مانند بسیاری از ارزها به جز از کانالهای مرسوم دستیافتنی نیست یا لااقل جعل آن با هزینه بالایی همراه است. افزون بر این مقبولیت این پدیده طی سالهای اخیر با توجه به گسترش نقشآفرینی آن رو به افزایش است و شفافیت و امنیت مبنای ارتباطی آن، باعث جلب اعتماد عمومی نسبت به این پدیده شده است. بنابراین با وجود نامتجانس بودن پذیرش زنجیرهای از کدها به عنوان یک واحد پولی، بیتکوین از بسیاری از کاراکترهای پول برخوردار است. یکی دیگر از ایراداتی که به ارزهای مجازی گرفته میشود، نبود امکان رصد معاملات مبتنی بر ارز رمزپایه در رادار بانکهای مرکزی است. به خصوص اینکه برخی از برآوردها از سهم بالای کارتلهای مواد مخدر و اسلحه در بازار فعلی بیتکوین حکایت دارند. بنابراین میتوان گفت یکی دیگر از دلایل بانکهای مرکزی برای نشان دادن تابلوی ایست به معامله ارزهای مجازی، جلوگیری از تامین مالی فعالیتهای مجرمانه و تروریستی است. این در حالی است که در سوی مقابل برخی از کارشناسان معتقدند ارزهای مجازی به تدریج به یک پدیده غالب پولی تبدیل خواهند شد، بنابراین به جای انکار این پدیده پولی باید بستر مناسب برای استفاده از ظرفیتهای ارزهای مجازی را فراهم کرد. زاویه دیدی که عموماً در بین بازیگران ریسکپذیرتر اقتصاد شیوع پیدا کرده است. نکته جالب توجه این است که از این زاویه دید حجم دلار در تماس با چرخههای پولشویی به حدی است که ورود ارزهای مجازی نمیتواند نیروی تشدیدکننده چندانی در زمینه پولشویی ایجاد کند. بنابراین نوعی بزرگنمایی درباره اثر رواج ارزهای مجازی در تامین مالی فعالیتهای مجرمانه به چشم میخورد.
ورود بیتکوین به اتاق سیاستگذاری
میتوان رویکرد بانکهای مرکزی نسبت به ارزهای رمز پایه را در سه دسته جای داد. در دسته نخست کشورهایی مانند روسیه، آمریکا و انگلستان استفاده از ارزهای مجازی را ممنوع اعلام کردهاند. این در حالی است که ژاپن با وجود گزارش چندین مورد تخلف در زمینه ارزهای رمزنگار، چارچوب قانونی و عملیاتی استفاده از ارزهای رمز پایه را تدوین و یازده صرافی منتخب را برای عملیات تبدیل این ارزهای مجازی معرفی کرده است. برخی از دولتها نیز مانند کره جنوبی استفاده از این ارزهای مجازی را منوط به ثبت اطلاعات تراکنش کردهاند. در ایران نیز سیاستگذار پولی همسو با بسیاری از بانکهای مرکزی در سراسر جهان استفاده از بیتکوین را برای نظام پولی و مالی خود ممنوع اعلام کرده است. بررسی اظهارنظر مقامات رسمی در رابطه با این پدیده نامانوس ارزی نشان میدهد که ورود ارزهای مجازی به ذهن سیاستگذاران ایرانی همزمان با گسترش تب بیتکوین اتفاق افتاده است. در این میان نخستین اظهار نظر رسمی از سوی مقامات بانک مرکزی حاوی فرصتها و تهدیدهای همزمان این ارز مجازی و لزوم بررسی ابعاد بیتکوین بود. حال به نظر میرسد که سیاستگذار ارزی پس از بررسی وجوه مختلف سکه بیتکوین رای به ممنوعیت معامله ارزهای مجازی در کشور داده است. این در حالی است که برخی از کارشناسان و مقامات اجرایی کشور (از جمله وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات) ضمن تمرکز بر فرصتهای همراه ارزهای مجازی از لزوم ایجاد ارز محلی بومی سخن گفته بودند.
فرصت و تهدید بیتکوین
میتوان گفت مهمترین نقدهای واردشده به بیتکوین شامل امن نبودن ارزهای مجازی، نبود پشتوانه دولتی، امکان استفاده در فعالیتهای مجرمانه بدون ثبت اطلاعات و رفتار پرنوسان و بورسی قیمت این پدیده پولی است. البته میتوان گفت نقدهایی که نسبت به امنیت این ارزهای مجازی میشود احتمالاً ناشی از نشناختن یا نامانوس بودن این پدیده پولی است چراکه نفوذ در این شبکه عملاً غیرممکن و ایجاد نسخه تقلبی آن از نظر اقتصادی توجیهپذیر نیست. آشکار نبودن مختصات کامل بیتکوین برای کارشناسان در اظهارات منتشرشده درباره علل صعود قیمت ارزهای مجازی در سال گذشته نیز به روشنی به چشم میخورد. شاید به همین دلیل باشد که برخی از بانکهای مرکزی استفاده از بیتکوین را نه برای همیشه که برای مدتی ممنوع اعلام کردهاند. به عقیده کارشناسان با گسترش استفاده از ارزهای مجازی روند نوسان قیمت این پدیدههای پولی نیز به سایر ارزهای مرسوم نزدیکتر خواهد شد و رفتهرفته کارکرد ارزهای مجازی به عنوان واحد اندازهگیری ارزش نیز تقویت خواهد شد. از سوی دیگر استفاده از ارزهای مجازی با تسهیل و کاهش هزینه انتقال پول میتواند هزینه نهایی بسیاری از بنگاههای اقتصادی را کاهش دهد. افزون بر این با توجه به اینکه هیچ محدودیت دولتی در معامله این ارزهای مجازی اعمال نمیشود، دولتهایی که تحت تحریم سایر کشورها قرار میگیرند میتوانند از ارزهای مجازی برای پایان دادن به هژمونی دلار استفاده کنند. به خصوص کشورهایی نظیر ایران که طی سالهای اخیر به سیبل سیاستهای محدودکننده آمریکا تبدیل شده است. البته این ویژگی ارزهای مجازی تا حدودی میتواند برای تراز سرمایه کشور نیز تهدیدکننده باشد. به خصوص در شرایط اعمالشده برای محدودیت معامله و انتقال ارز در کشور طی هفتههای اخیر، ممکن است برخی از شهروندان از این ابزار نوین پولی به عنوان راهحلی برای رفع این محدودیت و خروج سرمایه از کشور استفاده کنند. ملاحظهای که احتمالاً در دلایل سیاستگذاران برای ممنوع اعلام کردن بیتکوین در ایران نیز نقش داشته است.
بررسی وجوه مختلف ارزهای مجازی و به خصوص بیتکوین نشان میدهد که برخی از تهدیدات برشمرده برای بیتکوین ناشی از اغفال بانکهای مرکزی در ترسیم راهبردی مشخص برای برخورد با فرزند پولی تکنولوژی است. به عقیده بسیاری از کارشناسان صرف نظر از اختلاف نظرهای شدید در رابطه با ارزهای مجازی، نفوذ این پدیده جدید و انطباق آن با تغییرات ناشی از تکنولوژی در زندگی بشر به حدی است که دیر یا زود بیتکوین و سایر ارزهای مجازی به یک پدیده غالب پولی تبدیل خواهند شد. بانک جهانی نیز در اجلاس پیشین «داووس» با اشاره به چنین سناریوی محتملی از تمامی کشورها خواسته بود تا در زمینه تعیین چارچوبی برای نظارت بر بیتکوین ایفای نقش کنند. بنابراین به نظر میرسد که رفتهرفته نگاه سلبی به این پدیده تغییر پیدا کند و کلیدواژه نظارت و کنترلپذیر کردن جایگزین واژه ممنوعیت در اظهار مقامات پولی در رابطه با این پدیده شود.