ابزار تسهیل تجارت
نیما امیرشکاری از زوایای پیدا و پنهان انتشار ارز دیجیتال ملی میگوید
نیما امیرشکاری میگوید: ارز دیجیتال ملی میتواند تجارت ایران را متحول کند و سرعت فرآیندها را افزایش دهد؛ برای مثال، چگونگی گشایش LCها و بازرگانی داخلی و خارجی به مراتب از شرایط کنونی بهتر میشود.
بازار ارزهای دیجیتال در ایران اگرچه در یک سال گذشته رونق گرفته اما همچنان سیاستگذار پولی نسبت به این نوع ارز، به طور قطعی موضع مشخصی اتخاذ نکرده و مشخص نیست ارز دیجیتال در کشورمان با چه چارچوبی پذیرفته خواهد شد، با این حال هریک از نهادهای متولی در این عرصه در تلاش برای ساخت ارز دیجیتال ملی هستند بهطوریکه وزیر ارتباطات از انتشار ارز دیجیتال ملی در آینده نزدیک خبر داده است. به نظر میرسد متولیان امر برای رقابت با بیتکوین و بهرهگیری از مزایای پول دیجیتال در شرایط فعلی اقتصاد ایران و رفع محدودیتهای تبادلات مالی ناشی از تحریمها به دنبال ساخت و انتشار ارز دیجیتال ملی هستند. به این بهانه با نیما امیرشکاری مدیر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی درباره چگونگی و کارکردهای ارز دیجیتال ملی و اینکه در شرایط فعلی اقتصاد ایران انتشار این نوع ارز چقدر راهگشاست، به گفتوگو پرداختیم. او معتقد است: ارز دیجیتال ملی میتواند تجارت ایران را متحول کند و سرعت فرآیندها را افزایش دهد. در ادامه شرح این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
ارز دیجیتال ملی چه کاربردی دارد؟ چرا برخی کشورها به انتشار ارزی مجازی اقدام میکنند؟
قبل از پاسخ به این سوال باید یک نکته را در نظر داشته باشیم که مفهوم پول با آمدن فناوری بلاکچین متحول شده است؛ همانگونه که پیدایش اینترنت، باعت تحول مفهوم ارتباطات شد و با پیشرفت تدریجی و شکلگیری شبکههای اجتماعی، رفتار اجتماعی و سازمانی افراد نیز تحت تاثیر قرار گرفت. همین اتفاق اکنون در مورد پول در حال رخ دادن است؛ به گونهای که این مفهوم به سمت مجازی شدن حرکت میکند. پول به یک کالای قابل قبول مجازی تبدیل شده است که در دنیای مجازی افراد آن را به رسمیت میشناسند. یکی از نخستین نمونههای آن بیتکوین است که حدود هشت سال پیش مطرح شد و یکسری تکنولوژیها جدید را نیز به همراه خود وارد بازار کرد. برای مثال، بیتکوین باعث شد که نگاهها از صرف خرد انسانی فاصله بگیرد و فرضیه اجماع میان ماشینها، مطرح شود.
کارشناسان از نظر ریاضی اثبات کردهاند که میتوان بدون داشتن پشتوانه عقل انسانی، به زنجیرهای از اتفاقات الکترونیک دست یافت که نشان میدهد پول در اختیار کیست. البته این موضوع به تدریج از صرف مفهوم پول خارج و در مفاهیم دیگر نیز به کار گرفته شده است.
این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که تراکنشهای مالی چه از لحاظ تبادلات بانکی و چه دیگر تراکنشهای مربوط به تبادل پول در حال حرکت به سمت الکترونیک شدن هستند. گسترش فروشگاههای دیجیتال و دستگاههای پوز این نکته را نشان میدهد؛ به گونهای که کاربرد پول نقد در حال کاهش است. اکنون استفاده از اسکناس در ایران به کمتر از شش درصد رسیده و در بعضی کشورها حتی به دو درصد هم کاهش پیدا کرده است. در گذشته، به دلیل محدودیتهای فیزیکی، چاپ و ارسال پول برای یک محدوده وسیع جغرافیایی برای همه افراد امکانپذیر نبود. به همین دلیل وجود نوعی پول فیزیکی به عنوان ارز رایج کشورها که یک نهاد خاص، مانند بانک مرکزی، به صورت متمرکز، مسوولیت چاپ و انتشار آن را بر عهده بگیرد، ضرورت داشت. این محدودیتها در دنیای دیجیتال کمرنگ شده است و کالاهای دیجیتال میتوانند از طریق ارزهای دیجیتال خریدوفروش شوند.
حتی افراد میتوانند کالاهای فیزیکی را در محیطهای دیجیتال با پرداخت چنین ارزهایی خریداری کنند. اکنون برخی از دولتها تصمیم دارند به صورت آزمایشی یا پایلوت، بخشی از ارز رایج کشورشان را به شکل دیجیتال، عرضه کنند؛ البته با پشتوانه پول ملی و بانک مرکزی. در تعدادی از کشورها این ارز دیجیتال در اختیار مردم قرار گرفته است تا در محیط دیجیتال از آن برای خریدوفروش بهره بگیرند.
انتشار ارز دیجیتال ملی در کشور ما چه ضرورتی دارد؟ به عبارت دیگر هدف دولت برای ورود به این حوزه چیست؟
دولتمردان ایرانی نیز مانند همتایان خود در کشورهای دیگر تمایل دارند هزینههای بالای چاپ اسکناس و حفظ امنیت پول چاپی و ریسکهای مربوط به چاپ پول تقلبی را کاهش دهند. این موارد، در فرآیند چاپ و انتشار پول فیزیکی، هزینههای زیادی را به کشور وارد میکند، چراکه دولت باید به تناوب، اسکناسهای جدیدی را با سطح امنیت بالاتر طراحی و منتشر کند. بر همین اساس، دولت همواره تلاش کرده است که از طریق بهروزرسانی سامانههای پرداخت و ارائه سامانههای جدید، چنین هزینههایی را کاهش دهد. به مرور زمان، روشهای پرداخت فیزیکی به سمت سامانههای الکترونیک مانند ساتنا و پایا رفته است. این سامانههای جدید، کارکردهای همان روشهای قدیمی را دارند اما از امکانات پیشرفتهتری برخوردارند؛ به گونهای که سرعت، دقت و امنیت آنها افزایش یافته است. همین مباحث اکنون در مورد اصل پول هم اهمیت دارد. دولت میخواهد پول را با هزینه تمامشده کمتر و امنیت، سهولت و توزیعپذیری بیشتر، در اختیار مردم قرار دهد.
برخی از کارشناسان معتقدند شکلگیری یک ارز دیجیتالی مجازی میتواند تجارت بینالمللی کشور را تسهیل کند و با توجه به تحریمها و محدودیتهای بانکی موجود، مبادلات ما با دیگر کشورها را گسترش دهد. شما تا چه حد با این نظر موافقید؟
بدون شک، کارکردهای پول مجازی به تدریج میتواند افزایش یابد؛ چراکه این ارز، یک ابزار در وجه حامل است به این معنا که اگر در سادهترین حالت آن را شبیه بیتکوین ولی با پشتوانه ارز ریال در نظر بگیریم، حداقل کارکرد آن این است که کپی تقلبی (duplication) در آن صورت نمیگیرد. ارز دیجیتال میتواند باعث تسهیل تجارت شود. ضمن آنکه میتوان بر روی آن، قراردادهایی را با نظارت ماشین تعریف کرد. همه این موارد، کارکردهای احتمالی جدیدی است که باید برای آن کاربری تعیین شود. نکته مهم همان است که ارز دیجیتال ملی میتواند تجارت ایران را متحول کند و سرعت فرآیندها را افزایش دهد؛ برای مثال، چگونگی گشایش LCها و بازرگانی داخلی و خارجی به مراتب از شرایط کنونی بهتر میشود.
یکی از مزیتهای ارز دیجیتال در همه دنیا، وابسته نبودن آن به دولت و حکومت مرکزی است، بر این اساس آیا ارز دیجیتال ملی میتواند موفقیتآمیز باشد؟ آیا ملی کردن اقدام مناسبی در این حوزه است؟ آیا بهتر نبود کار به بخش خصوصی سپرده میشد؟
بخشی از مزایای ارزهای دیجیتال بدون مرز همین است که میتوانند امکان انتقال ارز بین کشورها را فراهم کنند؛ آنها در حقیقت مرزها را میشکنند. این ویژگی در مورد ارزهای ملی کمتر وجود دارد. اما در مقابل، اتفاق دیگری که در حال رخ دادن است شکلگیری صرافیهای آنلاین در گوشه و کنار دنیاست که میتوانند امکان تبادل ارزهای دیجیتال ملی را با یکدیگر فراهم کنند. در آینده، تبادل این ارزها به راحتی از طریق چنین صرافیهایی امکانپذیر است. البته صرافیهای آنلاین اکنون نیز فعالیت میکنند ولی کارکرد آنها هنوز چندان گسترش نیافته است؛ به گونهای که ارزهای ملی رسمی در آنها مبادله نمیشود و محدود به تبادل ارزهای دیجیتال بدون مرز هستند.
بدون شک در صورت فراگیر شدن ارزهای ملی دیجیتال، کارکرد صرافیهای آنلاین نیز گسترش مییابد. در این میان دو کاربری مختلف برای ارزهای دیجیتال مطرح است؛ نخست زمانی که هدف تبادلات بینالمللی است که در آن صورت ارز ملی کشور شما شاید کاربرد نداشته باشد. همانگونه که در مورد ارز فیزیکی هم معاملات خارجی با ارزهایی مانند دلار یا یورو انجام میشود؛ بنابراین در دنیای دیجیتال نیز به هر حال وجود چنین ارزهایی که در کشورهای دیگر هم پذیرفته شده باشند، ضروری است. دوم اینکه ارز دیجیتال ملی میتواند مبادلات داخلی را تسهیل کند. باید این دو سطح را از یکدیگر تفکیک و با گسترش صرافیهای آنلاین، امکان تبدیل ارز ملی به ارزهای بینالمللی را فراهم کرد.
با توجه تجربه ناموفق پروژههای مشابهی مانند کارت اعتباری ملی، این بیم میرود که این پروژه نیز به چنین سرنوشتی در کشور ما دچار شود و با استقبال عمومی مواجه نشود. ارزیابی شما چیست؟
پیروزی یا شکست در این پروژه به ذهنیت ما بازمیگردد. اینکه طرح شکلگیری ارز دیجیتال ملی مطرح و وزارت ارتباطات و بانک مرکزی بر ضرورت آن تاکید کردهاند، ایده خوبی است. در دنیا نیز نهادهای مشابه چنین مباحثی را مطرح میکنند. اما زمانی که وارد مرحله شکلگیری کارگروهها و فاز اجرایی پروژه میشویم، اگر قرار باشد بیش از حد بر بومی بودن طرح تاکید کنیم و همان مسیری را که در مورد مباحثی چون بانکداری اسلامی، اوراق بهادار اسلامی و کارت اعتباری ملی طی شد، برویم، ممکن است به نتیجه نرسیم. در این شرایط دو اتفاق ممکن است رخ دهد.
نخست اینکه از پیشرفت تکنولوژی عقب میمانیم چراکه میخواهیم چرخ را از نو اختراع کنیم؛ در حالی که دانش کافی نیز در این زمینه نداریم. دوم اینکه همه کاربریهای آن را مانند همان طرحهای مورد اشاره از بین میبریم و مزیتهایی را که میتوانستیم برای ارز دیجیتالی متصور شویم، در عمل حذف میکنیم.
طبق تجربیات قبلی، میتوان گفت در این شرایط در نهایت محصول نهایی آن چیزی نیست که باید باشد. به اعتقاد من، در چنین پروژههایی نباید استانداردها را دستکاری کرد. میتوانیم طرح را در محیط کوچکتر اجرایی کنیم و زمانی که با نقاط ضعف و قدرت آن آشنا شدیم، به سراغ حل مشکلاتی برویم که در عمل واقعاً مشکلساز بودهاند.
با توجه به اینکه هنوز سیاستگذار پولی موضع خود را مشخص نکرده آیا امکان پذیرش ارزهای دیجیتال در کشور ما وجود دارد؟ بههرحال کشورهایی که در این زمینه آغاز به کار کردهاند، در قدم نخست، موضع خود را در مقابل این نوع ارزها مشخص کردهاند...
بانک مرکزی ایران، نهاد محتاط و محافظهکاری است. اما با توجه به شناختی که من از این نهاد دارم و گفتوگوهای اخیر مسوولان بانک مرکزی، دو برداشت از موضع کلی رگولاتوری در این حوزه میتوانم داشته باشم. البته هیچکدام هنوز موضع رسمی بانک مرکزی نیستند و از خلال گفتوگوهای مسوولان، میتوان به آنها پی برد. نخست، موضع این نهاد در قبال ارزهای دیجیتالی موجود در دنیاست که چندان مثبت نیست؛ به گونهای که ریسک کاربرد آن را بر عهده مشتریان گذاشته و به آنها توصیه کرده است با پذیرش ریسک، از این ارزها استفاده کنند. به عبارت دیگر بانک مرکزی به افراد میگوید من به عنوان رگولاتوری، موضع رسمی در این مورد ندارم ولی شما اگر تمایل داشتید میتوانید با در نظر گرفتن سود و زیان احتمالی، از ارزهای دیجیتال استفاده کنید؛ البته باید هشدارهای من را مبنی بر اینکه این ارزها، ابزارهای پرریسکی هستند، به یاد داشته باشید. برداشت دوم این است که بانک مرکزی نسبت به ساخت ارز دیجیتال ملی موضع مثبتی دارد و این امر را نسبت به تسهیل تبادلات مربوط به ارزهای دیجیتال بینالمللی، در اولویت قرار داده است. با وجود این، هنوز هیچ موضع رسمی و ابلاغیه عمومی در مورد این موضوع، صادر نشده است.
اخیراً وزیر ارتباطات از انتشار اولین ارز دیجیتالی در کشور خبر داده است. با توجه به اینکه متولی زیرساخت وزارت ارتباطات است و بانک مرکزی رگولاتوری و سیاستگذاری در این زمینه را انجام میدهد چرا وزارت ارتباطات وارد این موضوع شده است؟
ارز دیجیتال ملی دو وجه دارد؛ یک وجه آن مالی و اقتصادی و دیگری فناوری است. اگر قرار باشد این پروژه در سطح دولتی دنبال شود، شکلگیری آن به نوعی همکاری بین بخشی و بین سازمانی نیاز دارد. البته بخش خصوصی نیز میتواند مانند کشورهای دیگر در این زمینه پیشقدم شود و پول جدیدی را خلق کند که در گستره بزرگی قابل استفاده باشد. به ویژه شرکتهایی که اکنون کاربرهای زیادی دارند، میتوانند به این حوزه ورود پیدا کنند. اما اگر قرار به اجرای پروژه در سطح دولتی باشد، ارگانهای مرتبط به بازار پولی و همچنین فناوری باید با یکدیگر همکاری و هماهنگی داشته باشند. همچنین بازار سرمایه نیز میتواند وارد این حوزه شود؛ چراکه یکی از کارکردهای ارز دیجیتال، اوراق در دست حامل است. به طور کلی تفکیکها و مرزبندیهایی که در گذشته میان ارگانهایی چون وزارت ارتباطات و بانک مرکزی انجام شده است، شاید در دنیای مدرن کارایی نداشته باشند. نمیتوان متولی واحدی را برای چنین پروژهای تعیین کرد؛ کمااینکه وزارت ارتباطات به درستی این مسوولیت را به پستبانک محول کرده است نه برای مثال به شرکت زیرساخت ارتباطات. پستبانک، موجودیت دوگانهای دارد؛ از یکسو، زیرمجموعه این وزارتخانه و از سوی دیگر جزئی از سیستم بانکی کشور است. به نظر من بد نیست که از مسیرهای مختلف به سمت شکلگیری ارز دیجیتال حرکت کنیم. طبیعتاً زمانی که پروژه به مرحله خلق پول و ICO رسید بانک مرکزی و بازار سرمایه باید روی موضوع نظارت داشته باشند.
در صورت شکلگیری یک ارز دیجیتال ملی، مرحله بسیار مهم بعدی معرفی آن به مردم و جلب اعتماد عمومی است. این امر چگونه میتواند انجام شود؟
شناسایی ارز دیجیتال و اعتماد به آن، به یک دوره آزمایشی نیاز دارد. کار با آن را باید از حوزههای کوچکتر و به ویژه آکادمیک، شروع کرد. اعداد و ارقام مبادلهها در ابتدای امر باید کوچک باشند تا زمانی که امنیت فناوری تایید شود. میتوان آشنایی مردم با ارز دیجیتال را از نسل جوان آغاز کرد. بعد از جلب اعتماد جوانان، آنها مزیت این رمز را به خانوادههای خود نیز منتقل میکنند. در مرحله بعد، میتوان از رسانههای همگانی برای تبلیغ ارز دیجیتال، به صورت گسترده استفاده کرد.
بهتر است تمرکز روی سمت پذیرنده باشد؛ برای مثال میتوان شرایطی را فراهم کرد که سایتهای اینترنتی بزرگ که خریدهای متعددی روی آنها انجام میشود، پذیرای این مدل باشند. همچنین درگاههای اینترنتی دولت برای اموری چون اخذ مالیات و تعرفه گمرکی میتوانند به تدریج این ارز دیجیتالی ملی را به رسمیت بشناسند. چنین اتفاقاتی کمکم اعتماد کاربران را جلب میکند. مردم نشان دادهاند پذیرای تکنولوژیهای جدید هستند و به سمت استفاده از آنها حرکت میکنند.